بازخوانی گزارشهای هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها –۱۹
رئیس کارگروه هیدرولوژی و منابع آبی: برنامه دائمی تحقیقات در ابعاد گوناگون سیل باید در دستور کار مشترک دولت و بخشهای پژوهشی قرار گیرد/ باید اذعان کرد که انسان عامل تشدید سیل و افزایش آسیبپذیری است/ فقدان نظامنامه ملی سیل در مدیریت سیلاب به شدت احساس شد
با توجه به اهمیت شکلگیری این هیئت و صبغه ملی آن، روابط عمومی دانشگاه تهران از طریق سلسله مصاحبههایی با اعضای هیئت، رؤسا و دبیران کارگروههای مختلف این هیئت، اقدام به بازخوانی گزارشهای تخصصی این هیئت نموده است.
نوزدهمین مصاحبه در این پرونده، گفتگوی حانیه چمنی، دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات، با دکتر بهرام ثقفیان است. ایشان مسئول کارگروه هیدرولوژی و منابع آبی هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها است و در این مصاحبه از تأثیر و تأثر سیلابهای ۹۷ و ۹۸ بر منابع آبی کشور میگوید:
- به عنوان اولین سوال، لطفاً در مورد فلسفه و لزوم تشکیل این کارگروهها به دستور رئیس جمهور و به طور مشخص ضرورت شکلگیری کارگروه هیدرولوژی و منابع آبی را توضیح دهید؟
سیل حاصل اندرکنش مجموعهای از عوامل آب و هوایی، خصوصیات حوضه آبریز و دخالتهای انسانی است. با وجود آنکه بارندگی مهمترین عامل بروز سیلهای رودخانهای و ناگهانی به حساب میآید، انسانها عامل تشدید سیل و افزایش آسیب پذیری هستند. بارشهای سنگین و طولانیمدت در اواخر اسفند سال ۱۳۹۷ و فروردین سال ۱۳۹۸ منجر به بروز سیلابهای حدی در بخشهای وسیعی از کشور گردید که با خسارات مالی و جانی بسیاری همراه بود. با توجه به گستره زمانی-مکانی و شدت استثنایی سیلابها در کشور، رئیس محترم جمهور طی حکمی به آقای دکتر محمود نیلی احمدآبادی، رئیس دانشگاه تهران، مأموریت داد تا ریاست "هیأت ویژه گزارش ملی سیلابها" با عضویت ۲۰ نفر از شخصیتهای علمی کشور در حوزههای تخصصی مرتبط با حوزه سیلاب را بر عهده گرفته و با نگاهی جامع و یکپارچه گزارش ملی این رخداد را ارائه نماید. در این راستا، کارگروه "هیدرولوژی و منابع آب" بهمنظور پاسخگویی به بخشی از سوالات منضم به حکم مورد نظر تشکیل و شروع به کار کرد. مطالعات این کارگروه با هدف ارائه تحلیلهای کارشناسی مؤلفههای سیل از دیدگاه بارش-رواناب، مدیریت سدها در مواجهه با سیل و مدیریت سازمانی سیل در سطح وزارت نیرو انجام گرفت. بررسیها عموماً در سطح حوضههای سیل زده و در سه بازه زمانی پیش، حین و پس از سیل اخیر برنامه ریزی گردید.
- در کارگروه «هیدرولوژی و منابع آب» از چه تخصصهایی بهره گرفته شد و به چه حوزههایی بیشتر پرداخته شد؟
گزارشهای کارگروه هیدرولوژی و منابع آب حاصل تلاش ۱۰ عضو اصلی و ۱۱ عضو همکار و نیز تلاش، همفکری و نظرات کارشناسی جمعی از متخصصین و کارشناسان حوزه مدیریت منابع آب است. با توجه به دامنه گسترده سوالات، کارگروه هیدرولوژی و منابع آب به سه کمیته تخصصی هیدرولوژی سیل، مدیریت مخازن و مدیریت سیل تقسیم شد.
بررسیها از جنبه هیدرولوژی با دو هدف اساسی انجام شد. اول شناخت ابعاد مختلف سیلابها با تکیه بر آمار و گزارش سازمانهای دخیل در بازه زمانی پیش، حین و پس از سیل. دوم ارائه تحلیلهای تخصصی¬ در ابعاد هیدرولوژیکی سیل شامل تشریح ویژگیها و مؤلفههای سیل از دیدگاه شرایط حوضه، رابطه بارش-رواناب، شرایط برف، تحلیل آماری دوره بازگشت دبی و احجام و بررسی اثرات سیلابهای اخیر بر وضعیت منابع آب کشور.
از جنبه مدیریت مخازن، وضعیت بیلان آبی و نحوه بهره برداری مخازن سدها در سیلابهای حوضههای قرهسو و گرگان، کرخه، کارون و دز در سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ در بازههای زمانی قبل، حین و پس از سیل مورد توجه قرار گرفت. در این راستا سناریوهایی از منظر تاریخ پیشبینی و اعلام هشدار سیل و نیز نحوه بهرهبرداری از تأسیسات تخلیه سدها توسعه یافتند. علاوه بر این تعدادی شاخص ارزیابی در راستای کمّی کردن نقش تشدید یا تعدیل سیل توسط مخازن توسعه یافت.
از دیدگاه مدیریت سیل نیز آسیبشناسی در محدوده عملکرد وزارت نیرو، به خصوص در سیلابهای سال آبی ۹۸- ۱۳۹۷، در دستورکار قرار گرفت. در این راستا ضمن توجه به روایت سیل اخیر و بهره گیری از نظرات خبرگان و مدیران ذیربط در قالب جلسات و بازدیدهای متعدد، اقدامات و روشهای مدیریتی اعمال شده توسط وزارت نیرو و زیرمجموعههای آن و نحوه ارتباط با دیگر سازمانهای مرتبط با مدیریت سیل بررسی گردید. رویکردهای کلان و بلندمدت کشور که در قالب سیاستها، برنامهها، نظامنامهها و دستورالعملها منتشر شدهاند نیز مورد بررسی قرار گرفت و تجارب بینالمللی در مدیریت سیلابها، با هدف بهبود مدیریت سیلاب ارزیابی گردید.
- به طور خلاصه بفرمائید مهمترین یافتههایی که در جریان پژوهش به آن رسیدید چه بود؟
مجموعه ارزیابیهای کارگروه حاکی از آن است که سیلهای سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ از منظر ترکیب خصوصیات گستردگی مکانی و تداوم از جمله سیلهای استثنایی کشور در دوره ثبت تاریخی به شمار میروند. بررسی آمار تعدادی از ایستگاههای هواشناسی و هیدرومتری و نیز ورودی سدها حکایت از سالی شاخص در ابعاد حجم بارش و سیلاب در بیشتر مناطق سیل زده در کشور و بهویژه در حوضههای قرهسو و گرگان و کرخه دارد. از طرفی این سیلاب یکی از بزرگترین تجربههای مدیریتی / کارشناسی در آمادگی و مواجهه با سیلهای استثنایی در سطح سازمانها و نهادهای مسئول را رقم زد و میتواند در صورت آسیبشناسی دقیق و بازبینی چالشها، زمینهساز تغییر نگرش در مدیریت ریسک سیل در آینده باشد.
بر این اساس اهم یافتهها و توصیههای کارگروه هیدرولوژی و منابع آب عبارتند از:
- از دیدگاه دوره بازگشت، دبی اوج سیلابها در بین حوضههای سیل زده تا ۴۵۰ سال در حوضه کرخه برآورد میشود. لیکن از جهت احجام آبی، شرایط سیلاب در دو حوضه کرخه (ناشی از دو سیلاب متوالی) و قرهسو و گرگان به مراتب شدیدتر بود.
- بررسی کمبودها در مدیریت سیلابهای اخیر، ضرورت مطالعات اولویت بندی حوضههای سیلخیز و به دنبال آن پهنهبندی سیل، تدوین برنامههای واکنش به شرایط اضطراری برای تمامی سطوح (ستادی تا عملیاتی)، اماکن و تأسیسات و با لحاظ حالات و سناریوهای ممکن را آشکار ساخت.
- تدوین و بروزرسانی دستورالعملهای بهرهبرداری از سدها در شرایط پیش و حین مواجهه با سیل و خشکسالی ضرورت دارد. حفاظت از حریم و دبی ایمن رودخانههای پاییندست سدها و نیز رفع ناهماهنگی بین ارکان مختلف تصمیم تصمیمگیری در شرایط سیلابی، عملکرد بهرهبرداری از مخازن را بهبود خواهد بخشید.
- با توجه به تجربه سیلابهای اخیر و بازدهی غیرقابل انکار انواع پیش بینیها در مدیریت منابع آب و بهبود بهره برداری مخازن سدها در دوره پیش و حین سیل، تحقیقات و سرمایه گذاری گسترده در زمینه توسعه و ارتقای عملیاتی مدلهای پیش بینی هیدرولوژیکی کوتاهمدت (بویژه برای محدودههای شهری) و نیز ماهانه-فصلی برای حوضههای کشور توصیه می گردد.
- نقش مؤثر و کلیدی پایش عوامل آب و هوایی در مراحل پیش و حین سیل بر بخشهای اجرایی مدیریت منابع آب پوشیده نیست. سازماندهی پایگاه ملی اطلاعات آب با مسئولیت برداشت، پایش و تجزیه و تحلیل انواع سریهای زمانی هیدرولوژیکی (در مقیاس زمانی زیر روزانه و روزانه) و ایجاد دسترسی بهنگام برای نهادهای درگیر با مدیریت سیل در دستگاههای اجرایی و پژوهشی در بازه پیش و حین رخداد سیل ضروری است.
- باوجود آنکه سیلاب شاید تنها بلای طبیعی باشد که تأثیرات مثبت وسیعی را در بخش منابع آب، کشاورزی، تولید برق¬آبی و محیط زیست به همراه دارد، لیکن بهبود ماندگار در منابع آب سطحی و جبران کسری منابع زیرزمینی را نمیتوان به اتکای وقوع یک دوره ترسالی انتظار داشت.
- برنامه دائمی تحقیقات در ابعاد گوناگون سیل باید در دستور کار مشترک دولت و بخشهای پژوهشی قرار گیرد (از جمله در زمینههای تأثیر تغییر اقلیم و تغییر کاربری اراضی بر سیل، بهره برداری عملیاتی از فناوریهای حوزه دانش شهروندی در مدیریت سوانح طبیعی و سیل، تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت و نقش آن در مدیریت سیل و سدها).
- یافتههای پژوهش و بررسیهای شما در خصوص سوالات رئیس جمهور که به شرح زیر است چیست؟
۱- تفاوتها و شباهتهای سیلابهای اخیر با سیلابهای بزرگ گذشته در ایران چیست؟ و چه تأثیری بر کل رخداد سیلاب و مدیریت آن باقی گذاشته است؟
تفاوتها و شباهتهای هیدرولوژیکی سیلابهای اخیر در اسفند ۱۳۹۷ و فروردین ۱۳۹۸ با سیلابهای دوره تاریخی در چهار حوضه رودخانههای قرهسو و گرگان، کرخه، دز و کارون، توسط معیارهای کمّی ارزیابی گردید. بدین منظور، مرتبه دبی حداکثر لحظهای، حجم سیلاب ۵، ۱۵ و ۳۰ روزه، ضریب رواناب، دبی ویژه و میزان بارش مولد سیلاب تعیین شد و نسبت به رخدادهای گذشته (طول دوره آماری برای حوضه قره سو-گرگان ۴۵ سال و برای حوضههای کرخه، کارون و دز ۵۰ سال) بر اساس نتایج تحلیل فراوانی (دوره بازگشت) دبی اوج و حجم سیلاب اخیر مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین، احجام بارش و رواناب در چارچوب زمانی سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ نسبت به دوره تاریخی (دوره آماری فوقالذکر) بررسی شد.
در مقایسه دبیهای سیلابی در ایستگاههای حوضه رودخانه قرهسو و گرگان، که به صورت نزولی مرتب شدهاند، دبی حداکثر لحظهای سیلاب اخیر از نظر بزرگی در رتبه ۱ تا ۵ قرار گرفت. حداکثر دوره بازگشت دبی حداکثر لحظهای در بین ایستگاهها در محدوده بین ۴۰۰ تا ۴۵۰ سال برآورد شد. از طرفی، مرتبه حداکثر حجم سیلاب در تداوم های مختلف (۵ تا ۳۰ روزه) از نظر بزرگی، بین ۱ تا ۲ بوده است. بیشترین حدود دوره بازگشت حجم سیلاب بین ۳۷۵ تا ۴۲۵ سال برآورد شد. در سرشاخههای حوضه قره سو و گرگان مقادیر دوره بازگشت دبی حداکثر لحظهای در حد متوسط بوده اما به نظر میرسد که به دلیل همزمانی وقوع سیلابهای سرشاخههای بالادست حوضه و همچنین بالا بودن حجم و استمرار بارش، مقادیر دوره بازگشت دبی اوج و حجم در پایین دست حوضه قابل توجه بوده و در شمار سیلابهای بزرگ محسوب میشود. ضریب رواناب سیل اخیر در سطح حوضه قرهسو و گرگان به دلیل تغییرات مکانی در خاک، پوشش سطحی، شیب زمین و توزیع مکانی بارش بین حدود ۸ تا ۶۳ درصد در تغییر است.
بر پایه نتایج تحلیل آمار ایستگاه پل شالو، سیل اخیر در حوضه کارون از نظر رتبه در مقام ۲ در بین سیلهای تاریخی قرار داشته و دوره بازگشتی در حدود ۲۵ تا ۳۵ سال دارد. از طرفی، مرتبه حداکثر حجم سیلاب در تداوم های مختلف (۵ تا ۳۰ روزه) از نظر بزرگی، بین ۳ تا ۵ بوده است. حدود دوره بازگشت حجم سیلاب در تداوم های مختلف در ایستگاه پل شالو و ورودی سد کارون ۱ (شهید عباسپور)، بین ۵ تا ۳۰ سال تخمین زده شد. ضریب رواناب سیل اخیر نیز حدود ۵۱ درصد برآورد شد که حاکی از پتانسیل نسبتاً بالایی در تولید سیلاب در نیمه بالادست این حوضه است.
دبی حداکثر لحظهای سیل اخیر در حوضه دز مرتبه ۶ تا ۷ در بین سیلهای تاریخی را به خود اختصاص میدهد. درنتیجه سیل اخیر از نظر دبی اوج در حد سیلهای متداول در این حوضه بوده است. همچنین حجم ۳۰ روزه سیلاب دارای ابعاد بزرگتری نسبت به دوره تاریخی بوده و مرتبه حداکثر حجم سیلاب در تداوم های مختلف (۵ تا ۳۰ روزه) از نظر بزرگی، بین ۱ تا ۶ بوده است. حداکثر حدود دوره بازگشت حجم سیلاب در ورودی سد دز بین ۲۷۵ تا ۳۲۵ سال برآورد شد. ضریب رواناب این حوضه بین ۲۴/۳ درصد در بالادست تا ۵۱/۵ درصد در پاییندست بهدست آمد که نشان دهنده پتانسیل سیل خیزی بالا در این حوضه است.
برخلاف دو حوضه دز و کارون، سیل فروردین ۱۳۹۸ در حوضه کرخه از نظر بارش مولد، دبی حداکثر لحظهای و حجم سیلاب در رتبه ۱ قرار داشته و دوره بازگشت آن در سه ایستگاه از چهار ایستگاه منتخب حوضه بین ۱۷۵ تا ۳۲۵ سال تخمین زده شد. همچنین بیشترین محدوده دوره بازگشت حجم سیلاب بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ سال برآورد گردید که در مجموع چه از نظر دبی اوج و چه حجم سیلاب بهعنوان یک سیل استثنایی شناخته میشود.
بررسیهای انجام شده بر روی آمار تعدادی از ایستگاههای هواشناسی و هیدرومتری و نیز ورودی سدها حکایت از سالی استثنایی در بیشتر مناطق کشور و بهویژه در حوضههای قرهسو و گرگان و کرخه دارد. در مجموع دوره تاریخی ثبت آمار سیلابها، دوره بازگشت در احجام چند روزه رواناب سیل اخیر به مراتب بحرانیتر از دوره بازگشت دبی اوج بوده است. لذا این سیلاب با توجه به میزان و تداوم بارش سبب ایجاد حجم رواناب استثنایی نسبت به دوره تاریخی در اغلب حوضههای سیلزده شده است.
بر اساس بررسیهای کارگروه، نظرات کارشناسان و مقایسه وضعیت حوضههای سیلزده پیش و پس از وقوع سیل اخیر، تأثیرات تفاوت / شباهت این سیل با سیلابهای گذشته بر رخداد و مدیریت سیل را میتوان به شرح زیر برشمرد:
- برخلاف غالب سیلهای بزرگ گذشته که مناطق محدودی از کشور را تحت تأثیر قرار داده بودند، سیل اخیر گستردگی مکانی قابل توجهی در کشور داشت که نمونه آن به استناد تحلیلهای احجام مطابق پاسخ بخش اول سوال ملاحظه نمیشود.
- تغییر کاربری اراضی وسیع در سطح حوضهها، تبدیل برخی مناطق جنگلی به اراضی زراعی و توسعه مناطق مسکونی عموماً سبب کاهش ظرفیت نگهداشت حوضهها شده که منتهی به بروز خسارات گستردهتری نسبت به سیلابهای گذشته شده است. لذا توجه بیشتر به مدیریت حوضه از منظر تغییر کاربری اراضی مورد انتظار است.
- با وجود رشد اجرای عملیات آبخیزداری در سالهای اخیر در مقایسه با دوره تاریخی، تأکید میگردد این نوع اقدامات بهتنهایی توان مهار سیلابهای بزرگ مانند سیل اخیر را ندارد، ولی برای کاهش آسیب در پاییندست در برابر سیلابهای معمول میتواند در مقایسه با روشهای غیرسازهای مورد بررسی قرار گیرد.
- در ادوار تاریخی، به دلیل شرایط متعادل بین حوضه، توان آبگذری هندسی-هیدرولیکی سیلاب-دشت-رودخانه و جمعیت محدود، سیل گرفتگی اراضی و آسیب به مردم بسیار کمتر بوده است. بیتردید توسعه شهری و ساخت سازههای انسانساز در تغییر فرآیند بارش- رواناب حوضه و حرکت جریان در رودخانهها، بهویژه در سیل اخیر، تأثیر شگرفی داشته است.
- برخلاف سیلابهای دوره تاریخی، نتایج تحقیقات در زمینه تغییر اقلیم در حوضههای کرخه و کارون و دیگر حوضهها حاکی از آن است که علاوه بر تغییرات در دما و بارش، جابجایی تدریجی در زمان رخداد سیلابهای زمستانه و بهاره در حوضههای جنوب غرب نیز مشاهده میشود. اعلام نظر با قطعیت بیشتر منوط به اجرای یک تحقیق مدون و جامع در زمینه تأثیر تغییر اقلیم بر بزرگی و تداوم سیلابها، مدیریت و ایمنی سدها (در گذشته و در آینده) و نیز تأثیر این پدیده بر طرحهای موجود و آتی سازهای و غیرسازهای کنترل سیلاب است.
- اغلب سیلهای بزرگ پیش از وجود اسنادی همچون نظامنامه مدیریت ریسک و نظامنامه سیلاب رخ دادهاند. بااینحال، هرچند گستره مکانی و بزرگی سیلاب اخیر قابل توجه بود، در اجرا و در سطح عملیاتی به دلیل نبود دستورالعملهای جامع، برنامههای عمل اضطراری و شیوهنامههای محلیِ مدیریت سیل، هنوز تغییر شگرفی نسبت به مدیریت سیلهای تاریخی ملاحظه نمیشود.
- بررسی نحوه مدیریت در سیلابهای بزرگ گذشته و سیل اخیر این موضوع را آشکار کرد که تفاوت دستگاههای بهرهبردار سدها در سطح عملکرد وزارت نیرو در یک حوضه واحد (مانند حوضههای جنوب غرب کشور) با اصل یکپارچگی مدیریت منابع آب در سطح حوضه همخوانی ندارد و میتواند زمینهساز ایجاد ناهماهنگی در گامهای زمانی کوتاهمدت تا ماهانه-فصلی باشد. تصمیمگیری نهایی در بهرهبرداری سدها در حین سیلاب بین وزارت نیرو و استاندار همواره میتواند در معرض سلیقه یا تصمیمهای غیرتخصصی منابع آب باشد. لذا تغییر نگرش به مدیریت سازمانی-تخصصی یکپارچه مخازن سدهای یک حوضه واحد بهویژه در زمان بحران ضرورت دارد.
۲- تجهیزات سنجش متغیرهای هیدرولوژیک و دیگر سیستمهای دادهبرداری قبل و حین سیلاب چگونه بوده است؟
پایش و پردازش اطلاعات از جمله ارکان اساسی در مدیریت و برنامه ریزی منابع آب هستند. اهمیت دقت و سرعت عمل پایش و اندازهگیری های منابع آب در زمان رخداد شرایط بحرانی، مانند سیل، برای واحدهای تصمیم ساز دوچندان است.
متغیرهای هیدرولوژیکی در کشور عموماً از طریق ایستگاههای زمینی پایش میشوند. بارش، دبی رودخانه و دبی ورودی به و خروجی از سدها ازجمله متغیرهای اساسی در پایش و برنامه ریزی منابع آب به شمار می-روند. نوع آمار موردنیاز برای مطالعات بیلان منابع آب با شرایط پایش آمار سیل متفاوت است. شبکههای پایش که برای بررسیهای بیلان منابع آب تجهیز میشوند، اغلب اندازه گیری دبی روزانه را در دستور کار خود دارند. پایش و پیش بینی سیلاب مستلزم اندازه گیری دبی سیلاب (و عمق بارش) در مقیاس زیرروزانه و با دقت مناسب برای دبیهای بالا در چارچوب یک شبکه ایستگاههای برخط با قابلیت ارتباط در زمان واقعی با مرکز پایش و پیشبینی سیلاب است.
با اینکه آماری از خرابیهای لوازم و تجهیزات، بازدیدهای دوره ای، مدتزمان معطلی برای تعمیرات در سالهای گذشته و پیش از سیل اخیر (اسفند ۱۳۹۷ و فروردین ۱۳۹۸) در دسترس کارگروه قرار نگرفت، لیکن جداول ارزیابی کیفی ایستگاهها با همکاری دفاتر مطالعات پایه در سازمان آب و برق خوزستان و شرکتهای آب منطقهای استانهای درگیر سیل اخیر تهیه گردید. بررسی شبکه پایش منابع آب سطحی در سطح حوضههای قرهسو و گرگان در استان گلستان، دز در استانهای لرستان و خوزستان، کرخه در استانهای لرستان، کرمانشاه، همدان، ایلام، کردستان و خوزستان نشان میدهد که این شبکه عموماً برای مطالعات منابع آب توسعه یافته و لزوماً تمهیدات ویژهای برای اندازه گیری دبیهای حدّی سیلاب وجود ندارد. بااینحال، توزیع مکانی و تعداد ایستگاههای سنجش دبی وضعیت قابل قبولی در دوره پیش از سیلاب داشته ولی نیازمند تجهیز ویژه برای پایش سیلابها هستند.
در سیلابهای اخیر، با توجه به تخریب کامل یا جزئی تعدادی ایستگاه در استانهای لرستان، گلستان، کرمانشاه و ایلام، کارایی شبکه دبی سنجی از منظر دقت و سرعت عمل اندازهگیری در حین سیلابهای بزرگ، ضعیف تا متوسط ارزیابی میشود. البته نمیتوان بزرگی سیلاب (دبی اوج، حجم، تداوم و گستره) را در ارزیابی نادیده گرفت.
ضرورت دارد دقت اطلاعات گزارش شده در زمینه دبی ورودی، دبی سرریزها، حجم آب در مخازن و منحنیهای ارتفاع-حجم-سطح مخازن مورد توجه بیشتری قرار گرفته و بهروزرسانی انواع روابط سنجش آب در سدها در دستور کار قرار گیرد. از طرفی، آمار ساعتی دبی سیلابهای اخیر در محل سدهای حوضههای قرهسو و گرگان، کرخه، کارون و دز، بعضاً حاوی آمار مبهم یا متناقض بود و لذا قضاوت در مورد این آمار ممکن نیست. توصیه مؤکد دارد که امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای ثبت دقیق سری زمانی دبی ساعتی ورودی به مخازن سدها و بارگذاری آنها در سامانه ایران دمز فراهم شود.
۳- نحوه اطلاعرسانی درباره سیلاب و ساختار آن در وزارت نیرو و نحوه تبدیل آن به اقدامات مدیریتی چگونه بوده است؟
درمجموع برداشت کارگروه هیدرولوژی و منابع آب در رابطه با نحوه اطلاعرسانی درباره سیلاب و ساختار آن در وزارت نیرو و نحوه تبدیل آن به اقدامات مدیریتی به شرح زیر است:
• ساختار اطلاعرسانی وزارت نیرو پس از صدور اطلاعیهها و اخطاریههای سازمان هواشناسی در سیلابهای اخیر، در عمل مطابق با نظامنامه سیلاب ارزیابی میشود. بااینحال در جزئیات و همچنین شیوه و رویه تبدیل اطلاعات به اقدامات مدیریتی در استانها تفاوت وجود دارد که به ظرفیتها و تجارب هر استان بازمیگردد.
- با اینکه در نظامنامه سیلاب نحوه رابطه بین شرکتهای آب منطقهای و شرکت مدیریت منابع آب نسبتاً خوب تبیین شده، نظامنامه به اذعان شرکتهای آب منطقهای استانهای سیلزده فاقد جزئیات کافی در سطح عملیاتی بوده و در حد کفایت عملگرا نیست. به عبارت دیگر، سطح اطلاعرسانیِ متناسب با بزرگی خطر و فاصله زمانی تا وقوع سیلاب بهخوبی تعریف نشده است. جزئیات نظامنامه سیلاب در هر حوضه باید ویژه همان حوضه تهیه شده و پیوست نظامنامه در سطح کلان باشد.
- در ساختار اطلاعرسانی وزارت نیرو، تعاملات ریسک کمتر دیده میشود و صرفاً وظایف اطلاعرسانی بهصورت درونسازمانی تعریف شده است؛ حالآنکه وزارت نیرو بهعنوان رئیس کارگروه تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب، که به نظر میرسد متولی اصلی ارزیابی ریسک و اجرای بخشی از چارچوب مدیریت ریسک است، باید در ساختار خود و دستورالعملهایی که تدوین میکند بهصورت مشخص و شفاف به نقش خود در تعاملات ریسک اشاره کند.
- در نظامنامه سیلاب در یک مورد ارسال علامت به سازمانهای خارج از مجموعه وزارت نیرو (ارتباط با رسانهها و مدیریت افکار عمومی) موردتوجه قرار گرفته؛ درصورتیکه سطحبندی مشخصی برای این فرآیند بیان نشده است. به این معنی که مشخص نیست در چه سطحی از شدت و زمان وقوع سیلاب، چه اطلاعاتی و به چه اشخاصی داده شود. از بین مؤلفههای تعاملات ریسک، صرفاً تعاملات بین مسئولین با یکدیگر دیده شده و برای تعاملات ریسک و هشدار به مردم چارچوب مشخصی وجود ندارد.
۴- عملکرد سازمانهای مسئول در زمینه مدیریت منابع آب و سدها در پاییز و زمستان ۱۳۹۷ و بعد از آن برای مدیریت سیلاب چگونه بوده است؟
عملکرد سازمانها در این سوال در دو مقطع زمانی مورد نظر است. بنابراین پاسخ برای این دو مقطع به تفکیک ارائه میشود.
الف) دوره آمادگی پیش از سیلاب: پاییز و زمستان ۱۳۹۷
در بخش اول پاسخ باید توجه کرد که عملکرد سازمانهای مسئول مدیریت منابع آب در فصول پاییز و زمستان ۱۳۹۷ وابسته به پیشبینیهای فصلی است که در حال حاضر در حد کفایت قابل اعتماد نیستند. لذا اقداماتی که در این دو فصل انجام میشود، عمدتاً بر مبنای وظایف دورهای است که در اسنادی همچون شرح وظایف کارگروه امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب و نظامنامه سیلاب وزارت نیرو پیشبینی شده است.
در این راستا، یکی از وظایف مطروحه، رعایت حداقل و حداکثر ترازهای بهرهبرداری (بر اساس ضوابط و دستورالعملهای موجود) با توجه به پیشبینیهای بلندمدت و تأمین مصارف در فصول سیلابی است. لذا ضرورت دارد بهروزرسانی منحنی فرمان سدها و سازوکار تبدیل عبرتهای گذشته به منحنیهای بهروز در دستور کار قرار گیرد. بررسیهای کارگروه نشان داد که در استان خوزستان و گلستان چنین اقدامی صورت نگرفته است. البته در مورد وظایفی از جمله «شناسایی سازههای تقاطعی و گلوگاههای آبگذری سیلاب و پیگیری بهسازی و اصلاح آنها» و «انجام لایروبی و پاکسازیهای مورد نیاز در رودخانه و مسیلها» در پاییز و زمستان ۱۳۹۷ توسط سازمانهای مسئول در استانهای سیلزده اقداماتی انجام گرفته است.
در زمینه عملکرد متولیان بهرهبردار در چهار حوضه قرهسو و گرگان، کرخه، کارون و دز در پاییز و اسفند ۱۳۹۷، نکات زیر قابل ملاحظهاند. پیشبینیهای در ابتدای سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ توسط شرکت مدیریت منابع آب ایران، سال آبی در حوضه قرهسو و گرگان را در معرض خشکسالی متوسط اعلام کرد و براین اساس برنامه مدیریت منابع و مصارف آب سدهای بزرگ مخزنی برای سه سد بوستان، گلستان و وشمگیر را ابلاغ نمود. نحوه بهرهبرداری و توزیع آب بهصورت محتاطانه همراه با افزایش ذخیره سدها در ایام پیش از سیلاب بوده است. از طرف دیگر، دخل و تصرف در بازههای مختلف رودخانه گرگانرود نیز باعث کاهش ظرفیت ایمن رودخانه (بهویژه در مناطق شهری) و درنتیجه محدودیت رهاسازی سیلاب در زمانهای مناسب شدهاست. علاوه بر آن، فقدان دستورالعمل بهرهبرداری از سدها در هنگام سیل از جمله کمبودها در ضوابط بهرهبرداری از تأسیسات آبی در شرکت سهامی آب منطقهای گلستان به شمار میرود.
در حوضه کرخه، دو سد سیمره و کرخه در دست بهرهبرداری هستند. سد سیمره توسط شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران و سد کرخه توسط سازمان آب و برق خوزستان بهرهبرداری میشوند. شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران بر اساس انواع پیشبینیهای سازمان هواشناسی و مدلهای درونسازمانی پیشبینی بارش و رواناب کوتاهمدت و میانمدت، اقدامات خود را پیش از وقوع سیلاب ۱۳۹۸ برنامهریزی کرد. از جمله میتوان به ارسال نامههای اخطار به بهرهبرداران سدها، تشکیل جلسات هماهنگی، برنامهریزی در خصوص پیشرهاسازی از سد سیمره و ایجاد حجم خالی مخزن در جهت ذخیره سیلاب پیشبینی شده، اشاره نمود. سازمان آب و برق خوزستان نیز بهعنوان متولی بهرهبرداری سد کرخه (به همراه اغلب سدهای حوضه کارون و دز) از آذرماه با توجه به پیشبینیهای هواشناسی و نیز مدلهای پیشبینی بارش درونسازمانی خود، نسبت به ارسال نامههای درونبخشی و بینبخشی اقدام نمود. بااینحال، به جهت ناهماهنگی بینبخشی (فیمابین وزارت کشور و وزارت نیرو) در خصوص مسئولیت ترمیم و بازسازی دایکها و مسیلهای حد فاصل سد کرخه تا هورالعظیم، متأسفانه رهاسازی مخزن کرخه تحت تأثیر محدودیت دبی ایمن پاییندست منجر به حجم ذخیره کافی برای سیلابهای فروردین نشد و تا پیش از فروردین ۱۳۹۸ تماماً سد کرخه آبگیری نمود.
از میان سدهای حوضه کارون، دو سد کارون ۴ در بالادست و سد گتوند در پاییندست توسط شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران بهرهبرداری و مدیریت میشوند. متولی بهرهبرداری سدهای کارون ۳، کارون ۱ و مسجد سلیمان نیز سازمان آب و برق خوزستان است. از میان این سدها، سد کارون۴ با تبعیت از پیشبینیهای انجام شده و قبل از وقوع سیلاب فروردین ۱۳۹۸، اقدام به پیشرهاسازی آب نمود و ظرفیت قابلقبولی برای کنترل سیل ایجاد کرد. سایر سدهای حوضه کارون، به دلایلی که در بخش (ب) توضیح داده خواهد شد، ظرفیت کمتری در راستای کنترل سیلاب در اختیار داشتند.
گرچه حوضه دز از ابتدای سال آبی (پاییز ۱۳۹۷) تا انتهای آبان ماه شرایط نرمالی داشته، اما با افزایش بارشها، وقوع سیلابها و افزایش حجم ذخیره آب در مخازن، سازمان آب و برق خوزستان وضعیت سدهای در حال بهرهبرداری را به سازمان بالادستی، یعنی شرکت مادر تخصصی مدیریت منابع آب ایران، اعلام کرد. همچنین با توجه به زیرساختهای موجود در بهرهبرداری از سد دز، شامل خروجی نیروگاه و تونلهای سرریز، تا حد امکان تلاش شد تخلیه هرچه بیشتری انجام شود. در خصوص عملکرد شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران که متولی بهرهبرداری از سد رودبار لرستان در حوضه دز است نیز تلاشها در جهت استقرار و استفاده از سامانههای پیشبینی جریان ورودی به سدها قابل تأمل و توجه است. وجود چنین سامانههایی به بهرهبرداری هرچه مناسبتر از سدها، به خصوص در شرایط سیلابی، کمک مینماید. در مجموع، در بازه پیش از سیلاب با توجه به ابزارها، امکانات و پیشبینیهای در دسترس، عملکرد متولیان بهرهبرداری از سدهای حوضه دز قابل قبول ارزیابی میشود.
ب) دوره اعلام هشدار و دوره حین سیلاب
سازمان مسئول در مدیریت منابع آب و سدها در کشور وزارت نیرو است. از آنجا که عملکرد شرکتهای آبمنطقهای ارتباط مستقیم با سایر دستگاههای استانی دارد، در اینجا به نحوه واکنش این دستگاهها در زمان وقوع سیلاب اشاره میشود.
طبق روال اداری مدیریت بحران در کشور، اعلامیههای سازمان هواشناسی (اطلاعیهها و اخطاریهها) به دستگاههای عضو شورای هماهنگی مدیریت بحران در استان ابلاغ میشود. سپس، جلسه شورای هماهنگی برگزار و مصوبات جلسه به دستگاههای استان ارسال میشود و همه دستگاهها در حالت آمادهباش قرار میگیرند. این شورا متناظر با شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور میتواند ۱۴ کارگروه تخصصی داشته باشد که وظایف تخصصی شورا را در چهار مرحله اصلی مدیریت بحران برعهده دارند. رؤسای کارگروهها، اعضا اصلی شورای هماهنگی هستند. ارتباط و تعامل شرکتهای آبمنطقهای در استانهای سیلزده با سایر سازمانها با حضور در شورای هماهنگی مدیریت بحران در استانداریها حاصل شده که در ادامه مختصراً به آن اشاره میشود.
استان گلستان: در این استان پس از صدور اخطاریه هواشناسی، استانداری یک اخطاریه ۱۰ بندی برای کلیه دستگاههای اجرایی، فرماندهان و شبکهها و عوامل اجرایی شورای مدیریت بحران ارسال کرد و متعاقباً اولین جلسه شورای هماهنگی پس از دریافت اولین اخطاریه برگزار شد. هماهنگی استانداری با آبمنطقهای استان گلستان از همین طریق صورت گرفته است.
استان خوزستان: در این استان از اواخر پاییز ۱۳۹۷، تعامل سازمان آب و برق خوزستان با استانداری خوزستان بهتدریج افزایش یافت و هشدارهای لازم برای ایجاد هماهنگی بین دستگاهها و اقدامات حفاظتی در پاییندست سدها به استانداری داده شد.
استان لرستان: در این استان جلسات ستاد مدیریت بحران در شرکت آبمنطقهای بهطور مرتب برگزار و خروجی این جلسات به مراجع ذیربط داده شد. به تمام دهیاران حوضه کرخه بهصورت تلفنی اطلاعیههای هشدار سیلاب اعلام شد. در شهرستان دورود نیز نماینده ویژه مدیرعامل و معاون آبمنطقهای در تمام جلسات مدیریت بحران حضور داشته و اطلاعیههای سیلاب را به ستاد بحران رسماً اعلام نمودند. نقش شرکت آبمنطقهای استان لرستان در زمینه اطلاعرسانی به عموم نیز قابل توجه بودهاست.
استان فارس: مدیریت بحران استان پس از دریافت پیشبینیهای هواشناسی پیش از وقوع سیل، اخطاریههایی را برای تمام دستگاههای اجرایی صادر کرده و متعاقباً اولین جلسه اضطراری شورای هماهنگی مدیریت بحران با هدف ایجاد هماهنگی تشکیل شد. به نظر میرسد در این استان بر اساس اطلاعیهها و اخطاریهها، سازمانهای مسئول اقدامات ضروری را از زمان صدور پیشآگاهی تا پایان سیل به انجام رسانیدهاند. لیکن در استان فارس، عدم وجود سیستمهای عملیاتی هشدار سیل ناگهانی (محلی) باعث غافلگیری نسبت به وقوع سیل ناگهانی در دو زیرحوضهی کوچک تنگ اللهاکبر و مسیل سعدی شد.
در نهایت میتوان اینطور نتیجه گرفت که از بعد سازمانی، رابطه سایر سازمانها و نهادها با مجموعه وزارت نیرو در حین سیلابهای اخیر در ابعاد ملی مثبت ارزیابی میشود. لیکن مشکل عمده کمرنگ بودن این ارتباط در چارچوب مدیریت ریسک برای ایجاد آمادگی است. مدیریت سیل فرایندی است که به عملکرد یکپارچه و جامع نیازمند است. فقدان یک نظامنامه ملی سیل پس از رخداد سیلابهای اخیر بیش از پیش احساس شد. نظامنامه کنونی سیلاب در سطح وزارت نیرو یک نظامنامه درونسازمانی است. علیرغم اشاره به نقش سایر سازمانها در نظامنامه، مکانیزم و ضمانت اجرایی برای دیگر سازمانها تعیین نشده-است. از همین رو، بی اطلاعیِ دیگر سازمانها از نظامنامه در جریان بازدیدها و مصاحبههای کارگروه برجسته بود. سازمان هواشناسی، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیطزیست، وزارت راه و شهرسازی، سازمان برنامه و بودجه، وزارت کشور، شهرداریها و حتی مردم در قبال مدیریت سیل مسئولیت دارند.
با این حال وزارت نیرو هم باید ذیل سازمان مدیریت بحران کشور دارای نقش محوری در مدل مدیریت جامع سیلاب باشد.
۵- کمیت و کیفیت واکنش سازمانهای متولی مدیریت منابع آب به هشدارها و اخطارهای سیلاب سازمان هواشناسی چگونه بوده است؟
برای پاسخ به این سوال با ارجاع به مستندات موجود، دو محور اصلی در نظر گرفته شد: ۱. بررسی کمیت و کیفیت هشدارها و اخطارهای سازمان هواشناسی کشور در مقایسه با استانداردهای جهانی از دیدگاه پیشبینی سیل برای استفاده در وزارت نیرو و شرکتهای تابعه و ۲. بررسی کمیت و کیفیت واکنش وزارت نیرو و شرکتهای تابعه به اعلامیههای صادر شده توسط سازمان هواشناسی کشور با توجه به دستورالعملها و نظامنامهها.
یکی از وظایف سازمان هواشناسی کشور، آمادهسازی و صدور پیشبینیهای جوّی کوتاهمدت و فصلی و اطلاعرسانی در دو سطح عموم و تخصصی (برای بخش خصوصی و دولتی) است. اعلامیههای سازمان هواشناسی کشور در دو دسته طبقهبندی میگردد: اطلاعیه جنبه آگاهی بخشی دارد و مربوط به رخداد وقایع بارشی است که نیاز به هماهنگی داشته باشد. بسته به نوع پدیده هواشناسی، اغلب شامل پیشبینیها در بازههای زمانی از ۷۲ ساعت (و گاه تا ۹۶ ساعت) آینده است. اخطاریه زمانی صادر میشود که احتمال رخداد پدیدههای مخرب جوّی بسیار بالا بوده باشد (بیش از ۸۰ درصد). بسته به نوع پدیده هواشناسی، این نوع پیشبینیهای جوّی از چند ساعت تا ۴۸ ساعت قبل از وقوع پدیده را دربرمی گیرد.
در یک دستهبندی اولیه میتوان سیلابهای اخیر در کشور را در دو دسته زیر طبقهبندی کرد. سیل ناگهانی که در اثر بارشهای شدید و اغلب کوتاه مدت در حوضههای کوچک تا متوسط اتفاق میافتد. به دلیل نوع واکنش حوضه آبریز نسبت به بارشهای شدید و زمان تمرکز کوتاه، اغلب سیل ناگهانی غافلگیر کننده بوده و تلفات جانی و مالی آنها فراوان است. هشدار سیل ناگهانی حتی با فناوریهای روز جهانی بسیار دشوار است. سیل فروردین ۱۳۹۸ در شیراز از این نوع سیل است.
سیل منطقهای یا رودخانهای: برخی سیلابهای فصلی در زمستان یا بهار در اثر بارش نسبتاً شدید و مداوم / متوالی و گاهی با ذوب برف در حوضههای آبریز وسیع رخ میدهند. سیلهای اسفند ۱۳۹۷ و فروردین ۱۳۹۸ در استانهای گلستان، خوزستان و جنوب لرستان از این نوع سیل به حساب میآیند. پیشبینی و هشدار هواشناسی و هیدرولوژیکی برای این نوع سیلها عموماً دقیقتر از سیلهای ناگهانی انجام میگیرد و زمان ¬آمادگی بیشتری در اختیار مدیران بحران قرار میدهد.
واکنش سازمانهای متولی مدیریت منابع آب در سیلابهای اسفند ۹۷ – فروردین ۹۸
وزارت نیرو – شرکت مدیریت منابع آب
از اول بهمن ۱۳۹۷ تا آخر فروردین ۱۳۹۸، مجموعاً ۳۱ اطلاعیه و ۲۸ اخطاریه هواشناسی از سوی سازمان هواشناسی کشور برای استانهای گلستان، خوزستان، لرستان و فارس صادر شد. به دنبال این اعلامیهها، ۳۱ جلسه تخصصی «ستاد ملی فرماندهی و پشتیبانی مدیریت سیلاب» در شرکت مدیریت منابع آب ایران برگزار شد. از این تعداد ۱۸ جلسه مربوط جلسات «پایش حین سیلاب» بود و درمجموع جلسات، ۱۱۷ مصوبه در رابطه با سیلابهای اخیر به تصویب رسید.
شرکت آب منطقهای گلستان (حوضه قرهسو و گرگان)
در استان گلستان، چهار اطلاعیه و پنج اخطاریه هواشناسی در دو بازه زمانی ۲۴ اسفندماه ۱۳۹۷ تا ۱ فروردین ۱۳۹۸ و نیز سه اطلاعیه در بازه ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ تا ۲۲ فروردین ۱۳۹۸ صادر شد. در تاریخ ۲۵ اسفندماه آبگرفتگی معابر، رخداد سیل و نیز طغیان رودخانهها اعلام و در ۲۶ اسفندماه اخطار وقوع سیل منتشر گردید. در سیل دوم گلستان در فروردین ۱۳۹۸، از ۲۰ فروردین اعلامیه بارش ۵۰ تا ۱۰۰ میلیمتر صادر و در ۲۲ فروردینماه اطلاعیه آبگرفتگی معابر و احتمال طغیان رودخانهها داده شد. بنابراین، میتوان اولین اخطاریه سازمان هواشناسی در مورخ ۲۴ اسفندماه (دو روز قبل از وقوع سیلاب) را ملاک اقدام برای بهرهبرداری از سامانههای منابع آب استان گلستان قرار داد. در زمینه واکنش به اطلاعیه / اخطاریه در بهرهبرداری از سدهای حوضه از تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۷، ملاک ارزیابی عملکرد معادل اعمال بهرهبرداری از سدها در شرایط سیلاب از روز ۲۵ اسفند است. در این صورت، با وجود آنکه تسکین دبی اوج در عمل در مجموعه سه سد استان ۱۷ درصد بود، در سناریوی تخلیه از ۲۵ اسفند میتوانسته تا ۳۹ درصد افزایش یابد. سایر شاخصهای عملکرد در گزارش تفصیلی کارگروه آمده است.
سازمان آب و برق خوزستان (حوضههای کرخه، کارون و دز)
سازمان آب و برق خوزستان (به همراه شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران) عمدتاً به اتکای پیشبینیهای درونسازمانی خود بهرهبرداری از سدها را انجام میدهد. لیکن سازمان به دلایل ناکافی یا غیردقیق بودن جزئیات، اطلاعیهها و اخطاریههای سازمان هواشناسی را ملاک عمل قرار نمیدهد. با توجه به اطلاعات موجود در تاریخچه بهرهبرداری از سدهای حوضه کارون در مدتزمان سیلاب ۱۳۹۸، به نظر میرسد که بهرهبرداران به نتایج خروجی مدلهای پیشبینی سازمان اعتماد داشتهاند. هرچند که با توجه به نزدیک بودن فاصله دو رخداد سیل فروردین ۱۳۹۸، عملاً امکان مانور زیادی در بهرهبرداری از سدها وجود نداشته است.
در جمعبندی میتوان به نکات زیر اشاره نمود:
- متن اعلامیه / اخطاریه سازمان هواشناسی کشور فقط نوع مخاطره جوّی، زمان شروع (در مقیاس روزانه)، حدود مکان جغرافیایی تحت تأثیر، توصیه حفاظتی و وضوح متن را در برمیگیرد. درحالیکه لازم است چهار جز مهم کمّی و تأثیرگذار زمان شروع، زمان پایان، عمق یا شدت و مساحت تحت تأثیر بارش در متن اطلاعیه / اخطاریه وجود داشته باشد.
- بر اساس مصوبات جلسه بیستم شورای عالی آب مورخ ۰۹/۰۶/۱۳۹۴ سازمان هواشناسی کشور موظف شد برنامهریزی لازم برای طراحی و توسعه مداوم یک مدل ملی برای شبیهسازی «گردش عمومی جو» بهمنظور تحقیق نتایج مدلهای جهانی در پهنه کشور را عملیاتی نماید. سازمان هواشناسی مدعی است که با همکاری دانشگاه تهران در طی سه سال موفق به طراحی و اجرای مدل بومی گردش کلی جو شدهاند. بر طبق گفته رئیس وقت سازمان هواشناسی کشور (داود پرهیزکار، اسفند ۱۳۹۷)، «این مدل در مرحله آزمایش است و پس از بررسی و صحت نتایج آن، به سمت افزایش صحت این مدل و توسعه کارهای تحقیقاتی گام برداشته خواهد شد».
- درحالیکه خروجی مدلهای پیشبینی هواشناسی جهانی و منطقهای وضوح مکانی نسبتاً مناسبی برای پیشبینی سیلاب رودخانهای دارند، شکل کنونی انتشار اطلاعیهها و اخطاریههای سازمان هواشناسی قابلیت بهرهبرداری و استفاده مستقیم در مدلهای هیدرولوژیکی پیشبینی سیل و مدیریت مخازن سدها را ندارد. درواقع، پیشبینیهای سازمان هواشناسی برای کاربرد در سطح حوضه آبریز / آبخیز بهعنوان واحد مکانی ایجاد سیل نبوده و ارضاکننده نیازهای حوزه مدیریت سیلاب نیست.
- سیلاب اخیر نشان داد که پیشبینیهای فصلی و بلند مدت هواشناسی برای مدیریت سیلاب کاربردی نیست. از طرفی تحقیقات اخیر نشان میدهد که این نوع پیش بینیها با مقاصد عملیاتی هنوز در افق زمانی بالاتر از یک ماه قابلاتکا نیست. با توجه به استانداردهای جهانی، پیشبینیهای فصلی به علت عدم قطعیت تا حدودی میتوانند برای مدیریت مخزن مفید باشند. بهطور نمونه سازمان هواشناسی در ارائه پیشبینی زمستان ۱۳۹۷ در جلسه ۳۶ ام شورای عالی آب کشور در ۱۲/۰۹/۹۷ وضعیت بارش را در محدوده نرمال / قدری کمتر از نرمال پیشبینی نمود.
- وزارت نیرو بهصورت موازی با سازمان هواشناسی نسبت به ایجاد و بهره برداری ایستگاههای هواشناسی اقدام نمودهاست. با توجه به اینکه خروجی پیش بینیهای سازمان هواشناسی دقت کافی برای کاربرد این نهادها را ندارد، لازم است این نهاد از مجاری قانونی نیاز خود را درخواست و مطالبه نمایند.
- بهرهبرداری سدها در حین سیلاب بسیار دشوار است. اطلاعیهها و اخطاریههای سازمان هواشناسی بازه کوتاهی را پیشبینی میکند و محتوای آنها در بهرهبرداری از مخازن کاربردی نیست. لذا، عملاً بهرهبرداران از سدها تنها شانس عکسالعمل در مواجهه با پدیدههای جوّی را در مدتزمان بسیار اندکی دارند.
- بهواسطه کمبود جزئیات در اعلامیههای سازمان هواشناسی برای مدیریت سیلاب، اقدامات «ستاد ملی فرماندهی و پشتیبانی مدیریت سیلاب» صرفاً محدود به این اعلامیهها نبوده است. بر اساس نظامنامه مدیریت سیلاب وزارت نیرو، مؤسسه تحقیقات آب مسئولیت پیش بینیهای عملیاتی را برعهده دارد. سامانه پیشبینی و هشدار سیل مؤسسه تحقیقات آب در زمان تنظیم این گزارش فقط پیشبینی هواشناسی را انجام میدهد. نحوه اعلام هشدار توسط این مؤسسه با ارسال پیامک هشدار به «ستاد ملی فرماندهی و پشتیبانی مدیریت سیلاب» آغاز میشود. متن هشدار / اخطار شامل شروع، تداوم و مقدار بارش است. مؤسسه از اول بهمنماه ۱۳۹۷ تا آخر فروردین ۱۳۹۸، مجموعاً ۲۲ اخطار صادر کرده که در ۱۴ مورد سیلاب رخداده است. ضرورت دارد همکاری لازم بین مؤسسه تحقیقات آب و سازمان هواشناسی کشور برای یکپارچهسازی سامانه پیشبینی هواشناسی شکل گیرد و یا متولی واحد این نوع پیشبینیها تعیین گردد. لیکن پیشبینی سیل برای کاربرد در حوضه سدها باید به وزارت نیرو محول گردد و برای مناطق شهری بهمنظور حفاظت از جان و مال ساکنین نیز بر عهده و با مسئولیت تام شهرداری باشد.
۶- سدها چه نقشی در تشدید یا مدیریت و تعدیل سیلاب داشتهاند؟
در راستای پاسخ به این سوال، سناریوهایی از منظر تاریخهای پیشبینی و اعلام هشدار سیل و نیز نحوه بهرهبرداری از تأسیسات تخلیه سدها توسعه یافتند. علاوه بر این، در راستای کمّی کردن نقش تشدید یا تعدیل سیل، تعدادی شاخص ازجمله شاخص تسکین حجم سیلاب، شاخص تسکین دبی اوج سیلاب و شاخص تأخیر در دبی اوج سیلاب توسعه یافت. در شاخص تسکین حجم سیلاب، مقدار حجمی از آورد ورودی به مخزن سد که توسط آن ذخیره شده و به پاییندست منتقل نشده است مورد توجه قرار میگیرد. اما تنها حجم ورودی به مخزن حائز اهمیت نیست و دبی ورودی به مخزن نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. شاخص تسکین دبی اوج درواقع بیانگر میزان کاهشی است که در دبی اوج خروجی از مخزن نسبت به دبی ورودی محقق شده باشد. از طرفی تفاوت زمانی این دو دبی اوج ورودی و خروجی تحت عنوان شاخص تأخیر در دبی اوج سیلاب توسعه یافت.
حوضه قرهسو و گرگان: آب رها شده از سدهای بوستان، گلستان و وشمگیر صرفاً جهت مصارف کشاورزی در اراضی پاییندست است و لذا برنامهریزی برای بهرهبرداری از آنها بر اساس تقویم کشت و نوع محصولات صورت میگیرد. این برنامهریزی از ابتدای هرسال آبی با هماهنگی و تصویب دفتر بهرهبرداری از تأسیسات تأمین آب معاونت حفاظت و بهرهبرداری شرکت مدیریت منابع آب ایران انجام میگیرد. برای سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ نیز برنامه بهرهبرداری از هر سه سد بر اساس پیشبینی خشکسالی با شدت متوسط صورت گرفته بود. ولی این پیشبینی بهویژه در اواسط فصل پاییز و اواخر فصل زمستان محقق نشد و بارشهای شدید در اواخر اسفندماه رخ داد. بهمنظور تحلیل عملکرد سدهای بوستان، گلستان و وشمگیر در سیلاب مورد اشاره، بررسی جامعی از مشخصات سدها و تأسیسات تخلیهکننده و نیز ظرفیت ایمن گرگانرود در فواصل بین سدها صورت گرفت. هر سه سد بوستان، گلستان و وشمگیر مجهز به تخلیهکننده عمقی و سرریز آزاد بدون دریچه و فاقد تأسیسات نیروگاه برقآبی هستند.
با توجه به سناریوهای طراحی شده در بهره برداری از سدها بر اساس میزان دقت و طول زمان پیش هشدار قبل از وقوع سیلاب (از دو هفته، یک هفته و دو روز قبل از رخداد سیل که آخرین حالت بر اساس هشدار دو روز قبل سازمان هواشناسی تنظیم شد)، شاخص تسکین دبی اوج سیلاب در سناریوهای مختلف بین ۲۰ تا ۴۲ درصد نوسان دارد. هر چند پیش هشدارهای هواشناسی دو هفته پیش و یک هفته پیش، در عمل و با توجه به امکانات کنونی پیشبینی در کشور در حال حاضر ایده آل محسوب میشوند، لیکن تاکید میگردد که امکان چنین پیش بینیهایی با این حدود پیش هشدار در قالب انواع مدلهای پیش بینی هیدرولوژیکی با هدف برآورد مستقیم احجام رواناب یک هفته و دو هفته و ماهانه (و نه لزوماً سری دقیق زمانی روزانه) با حدود دقت متداول وجود دارد. توسعه و ارزیابی عملکرد این گونه مدلها باید در دستور کار شرکت مدیریت منابع آب قرار گیرد. سناریوی همراه با هشدار دو روز پیش از سیلاب عملیترین و نزدیکترین سناریو به لحاظ زمانی به سناریوی تاریخی بهره برداری است که در آن شاخص تسکین دبی اوج ۳۹ درصد محاسبه شد. درحالیکه در شرایط بهرهبرداری صورت گرفته (تاریخی) این شاخص ۱۷ درصد به دست آمد. شاخص تسکین حجم سیلاب نیز در سناریوهای مختلف بین ۳ تا ۲۱ درصد محاسبه شد، درحالیکه در عمل این شاخص ۱۳ درصد محقق گردید.
حوضه کرخه: در سد سیمره به جهت هزینه تملک اراضی در ترازهای بالا دریچههای سرریز اصلی نصب نشده و تراز نرمال که در مطالعات ۷۲۳ متر از سطح دریا تعیینشده بود، به تراز ۷۰۴/۵ متر از سطح دریا (آستانه سرریز بدون دریچه) تقلیل یافته است. درنتیجه، حجم مفید مخزن از ۱۲۸۹ به ۴۵۳ میلیون مترمکعب کاهشیافته و قدرت تنظیم مخزن را به میزان چشمگیری کاهش داده است. بااینحال به نظر میرسد با توجه به پیشبینیهای شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، پیشرهاسازی قبل از هر سیلاب تا حد امکان صورت گرفته و حجم کمینهای برای ذخیره سیلاب احتمالی ایجاد شده است. در کل میتوان گفت که عملکرد سد سیمره در طول سیلابهای اخیر و در حد مقدورات حجمی مخزن، خوب تا بسیار خوب ارزیابی میشود و تقریباً عملکرد منطقی بهتری در شرایط سیلاب اخیر متصوّر نیست.
در سد کرخه امکان عملکرد بهتر همراه با پیشرهاسازی در حد ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ مترمکعب بر ثانیه بنا به توصیه وزارت نیرو وجود داشته است. در صورت تحقق پیش رهاسازی به میزان توصیه شده وزارت نیرو، بیشینه دبی خروجی از سد کرخه در فروردین ۱۳۹۸ کاملاً محدود میشد. تأکید میگردد که این نوع بهرهبرداری و پیش رهاسازی مستلزم ترمیم / تکمیل دایکهای کنترل سیل در پاییندست سد کرخه تا هورالعظیم بوده است. درنهایت، هر دو سد سیمره و کرخه در تعدیل و تسکین سیلاب نقش مؤثری داشتند و هیچیک باعث تشدید در سیلاب پاییندست نشدند. نتایج بررسیها بیانگر آن است که تسکین دبی اوج و تسکین حجمی سیلاب فروردین ۱۳۹۸ در حوضه کرخه توسط این دو سد به ترتیب برابر ۶۸ و ۳۵ درصد بوده که عملکرد مناسبی است، هرچند امکان تعدیل بیشتر سیلاب در سد کرخه با پیشرهاسازی بیشتر / زودتر وجود داشته است. در سناریوی مطلوب در کل حوضه کرخه، افزایش تعدیل دبی اوج و تعدیل حجمی سیلاب تا حدود ۸۷ و ۵۴ درصد نیز ممکن بوده است.
حوضه کارون: در حوضه کارون سری سدهای کارون ۴، کارون ۳، کارون ۱، مسجدسلیمان و گتوند در حال بهرهبرداری هستند. این مجموعه سدها در حوضه کارون، درمجموع دبی اوج سیلاب را ۷۹ درصد کاهش دادند که عدد قابلتوجهی به نظر میرسد. همچنین حجم سیلاب خروجی نسبت به سیلاب ورودی به سامانه مخازن در دوره سیلابهای فروردین ۱۳۹۸ حدود ۳۳ درصد کاهش نشان میدهد. بررسی دادههای تاریخی بهرهبرداری از سدهای حوضه کارون نشان میدهد که این سدها در تسکین و تعدیل سیلاب نقش حیاتی ایفا کردهاند. با فرض عدم وجود سدهای حوضه کارون، بیشینه دبی روزانه خروجی در محل سد گتوند در سیلاب فروردین ۱۳۹۸ برابر ۷۷۰۶ مترمکعب بر ثانیه برآورد میشود. درحالیکه با وجود سامانه مخازن کارون این رقم به حدود ۱۶۵۰ مترمکعب بر ثانیه محدود شد. یکی دیگر از مهمترین نقشهای سدها در مواجهه با سیلاب، علاوه بر کاهش دبی اوج سیلاب، به تعویق انداختن زمان اوج سیلاب است. سامانه مخازن کارون در سیلاب فروردین ۱۳۹۸ توانست حدود ۲۰ روز دبی اوج سیلاب را به تأخیر اندازد. شاخص کنترل آمادگی سیلاب سامانه مخازن کارون نیز برابر ۵۱ درصد به دست آمد. این بدان معنی است که در بهترین حالت بهرهبرداران باید ۴۹ درصد حجم سیلاب ورودی را به پاییندست رها میکردند.
حوضه دز: در حوضه دز، سدهای رودبار لرستان و دز با مجموع حجم مفید حدود ۲۰۸۹ میلیونمترمکعب بهرهبرداری میشوند. حجم ورودی سد رودبار لرستان در بازه ۳ تا ۳۱ فروردین ۱۳۹۸، ۱۴۸/۶ میلیون مترمکعب بوده که در حدود ۴۵/۳ درصد از مقدار ورودی سیلاب در سد رودبار لرستان در سد ذخیره شده است. همچنین، دبی اوج روزانه ورودی به سد رودبار لرستان، در بازه زمانی مورد اشاره ۳۳/۲ درصد کاهش یافته است. در بهرهبرداری سد دز در سیلابهای اخیر، میزان تسکین حجم سیلاب و کاهش دبی اوج روزانه به ترتیب ۲۵ و ۲۲/۴ درصد بوده که با توجه به حجم سیلاب عظیم ورودی قابل توجه است. با وجود کاهش دبی اوج تخلیه از سد دز نسبت به دبی ورودی، این میزان همچنان بیش از دبی ایمن پاییندست سد دز است. حتی اگر در حالت ایدهآل فرض شود با پیشبینی حجم جریان ورودی به سد از دو هفته قبل از شروع سیلاب اول اقدام به تخلیه جریان میشد، گرچه میزان تخطی از دبی ایمن پاییندست سد دز کاهش مییافت، اما همچنان دبی اوج خروجی روزانه بیش از دبی ایمن میبود. در نتیجه تخلیه جریان از سد دز بیش از دبی ایمن با توجه بهشدت سیلاب و شرایط سد، گریزناپذیر ارزیابی میشود.
۷- حجم بارشها چقدر بوده و سازههای آبی (مخازن سدها و…) در بهترین عملکرد تا چه اندازه میتوانستهاند در تسکین سیلاب نقش داشته باشند و چه میزان سیلاب ناگزیر بوده است؟
برآورد میانگین بارش سامانه اسفند ۱۳۹۷ و دو سامانه فروردین ۱۳۹۸ در سطح حوضههای سیل زده بر اساس آمار حدود ۵۳۰ ایستگاه از یک شبکه ترکیبی ایستگاههای سینوپتیک سازمان هواشناسی و ایستگاههای باران سنجی وزارت نیرو انجام گرفت. نتایج نشان میدهد که در حوضههای سیل زده، بارش از ابتدای سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ تا پیش از سیل در سه حوضه جنوب غرب کشور بیش از میانگین بارش سالانه در این حوضهها بوده که دلالت بر رخداد ترسالی در این حوضهها حتی پیش از رخداد سیل دارد. از سوی دیگر مقدار بارش مولد سیلابها در حوضههای قرهسو و گرگان، کرخه، کارون و دز به ترتیب ۴۶، ۴۷، ۳۶ و ۳۰ درصد مجموع بارش میانگین سال آبی در این حوضهها بوده که بیانگر حجم قابلتوجه بارشهای در تداوم از ۶ تا ۱۰ روزه است.
در پاسخ به بخش دوم این سوال در زمینه بهترین عملکرد سدها، سناریوی ایدهآلی برای سدهای هر چهار حوضه قرهسو و گرگان، کرخه، کارون و دز تدوین شد. سپس در سدهای چهار حوضه مورد بررسی، سناریویی تحت عنوان "سناریو ایدهآل" طراحی شد. بر این اساس با توجه به امکان پیشبینی حجم آبدهی ورودی فروردین ۱۳۹۸ (و یا اسفند ۱۳۹۷ برای سدهای گلستان) به مخازن سدها با استفاده از سریهای بلندمدت آبدهی و با بهرهگیری از روشهای ساده رگرسیونی یا روشهای دادهکاوی (مانند شبکه عصبی و غیره)، در صورتی که حجم آبدهی فروردین بیش از حجم مخزن بوده باشد، مخازن دقیقاً قبل از وقوع سیلاب در تراز کمینه بهرهبرداری قرار گرفته و در صورت کمتر بودن حجم آبدهی، به اندازه حجم آورد ورودی تخلیه میشوند. در نتیجه در انتهای فروردین، مخزن بر تراز بیشینه بهرهبرداری قرار میگیرد. لازم به ذکر است که این سناریو، بهدلیل تکیه بر روشهای دادهکاوی برای پیشبینی، همراه با عدم قطعیت تلقی شده و صرفاً بهمنظور نمایش بیشینه توانایی عملکرد سدها در سیلاب اخیر بوده است. مبنای تخلیه از سدها در این سناریو، توانایی تخلیهکنندهها و قید رعایت دبی ایمن پاییندست آنها بوده-است. چند شاخص ازجمله شاخص تسکین حجم سیلاب، شاخص تسکین دبی اوج سیلاب و شاخص تأخیر در دبی اوج سیلاب برای ارزیابی عملکرد طراحی شدند. شاخص تسکین حجم سیلاب بر اساس حجمی از ورودی به مخزن سد که در آن ذخیره شده و به پاییندست منتقل نمی¬گردد محاسبه شد. اما چون حجم ورودی به مخزن در تعیین میزان تسکین سیل بهتنهایی کافی نیست، تسکین دبی اوج ورودی به مخزن (روزانه) نیز در قالب شاخص تسکین دبی اوج بررسی شد. این شاخص بیانگر میزان کاهش در دبی اوج ورودی به مخزن بر خروجی سد است. از طرفی تفاوت زمانی این دبی اوج ورودی و خروجی تحت عنوان شاخص تأخیر در دبی اوج سیلاب محاسبه شد. پاسخ سوال به تفکیک حوضه و در انتها بهصورت جمعبندی در ادامه میآید.
حوضه قرهسو و گرگان: ابتدا باید بیشینه توان یا پتانسیل حداکثر سدهای قرهسو و گرگان بهعنوان یک مجموعه سه سدی در تسکین سیلاب اسفند ۱۳۹۷ را برآورد نمود. براین اساس، سناریوی شماره ۴ برای سه سد بوستان، گلستان و وشمگیر تعریف شد که در آن در ۲۵ اسفند ۱۳۹۷، کلیه سدها تخلیه و لذا بیشینه ظرفیت تسکین سیلاب را دارا باشند. نتایج ارزیابی شاخصهای عملکردی این سناریو نشان داد که از منظر تسکین سیلاب، مجموعه سدهای (خالی) حوضه رودخانههای قرهسو و گرگان میتوانستهاند ۶۳ درصد دبی اوج و ۳۲ درصد حجم سیلاب را کاهش دهند. علاوه بر آن، دو روز تأخیر در زمان اوج سیلاب و میزان شاخص آمادگی به کنترل سیلاب ۳۲ درصد به دست آمد. این در حالی است که در عمل (سناریوی صفر) در سیلاب اسفند ۱۳۹۷ تا فروردین ۱۳۹۸ درصد تسکین دبی اوج ۱۷ درصد، تسکین حجم سیلاب ۱۳ درصد، زمان تأخیر در دبی اوج سیلاب ۱ روز محقق شد. بنابراین با توجه به تداوم و حجم سیلاب و احجام سدها، حتی در حالت ایدهآل با فرض خالی بودن مخازن سه سد پیش از رخداد سیلاب ۱۳۹۷، تسکین کامل سیلاب به لحاظ دبی اوج و حجم سیلاب امکانپذیر نبوده است. لیکن در صورت مرتفع شدن ضعف پیشبینیهای هواشناسی و هیدرولوژیکی و بهرهبرداری براساس دیگر سناریوها (پاسخ سوال ۶)، امکان شرایط مناسبتری در بهرهبرداری از سدهای قرهسو و گرگان همراه با ارتقای شاخصهای عملکردی بهویژه در کاهش دبی اوج سیلاب میتوانست وجود داشته باشد.
حوضه کرخه: در سناریوی ایدهآل و تا حدودی غیرعملی، مخازن سیمره و کرخه در تراز کمینه بهرهبرداری خود در بدو رخداد سیلاب اول فروردین ماه قرار دارند. نتایج شبیهسازی این سناریو بیانگر آن بود که در کل حوضه کرخه امکان تعدیل / تسکین حجم و دبی سیلاب تا بیش از ۹۰ درصد نیز میتوانست محقق شود. لیکن در شرایط تاریخی اتفاق افتاده، تسکین حجمی و دبی اوج در این حوضه به ترتیب ۳۵ و ۶۸ درصد تحقق یافت. تاکید میشود که نقش سناریوی ایدهآل تعیین سقف عملکرد است ولی لزوماً عملیاتی نیست. بااینحال، سد سیمره به جهت حجم مفید بسیار کم میتوانسته تا تراز کمینه بهرهبرداری پیشرهاسازی نماید. به جهت سهم بسیار بالای سیلاب رودخانه کشکان در سیلاب فروردین ۱۳۹۸، افزایش حجم کنترل سیلاب در سد سیمره کمک چندانی به سد کرخه نمیکرده است.
حوضه کارون: مانند دیگر حوضهها، در سناریوی بهرهبرداری ایدهآل تعدادی شرایط فرضی اعمال میشود که به علت محدودیتهای اجرایی در عمل ممکن نیست و صرفاً برای یافتن پاسخ سوال طراحی شدهاست. بر اساس این سناریو فرض شد که مخازن زنجیره سدهای کارون از ابتدای سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ بهگونهای بهرهبرداری شوند که در بدو وقوع سیلاب اول در فروردین ۱۳۹۸، کل حجم مفید سدها برای کنترل سیلاب به کار گرفته شود. با اجرای این سناریو و با خالی بودن حجم مفید سدهای حوضه کارون برای کنترل سیلاب فروردین ۱۳۹۸، سقف شاخص تسکین دبی اوج به ۹۸ درصد میرسید درحالیکه در شرایط واقعی شاخص تسکین دبی اوج در حوضه کارون ۷۹ درصد محقق شد. درنتیجه سدهای حوضه کارون در بهترین حالت فرضی میتوانستهاند دبی اوج روزانه سیلاب را ۹۸ درصد کاهش دهند. همچنین درصورتیکه امکان اجرای چنین سناریوی ایده آلی فراهم بود، سدها قادر بودند ۹۲ درصد از حجم سیلاب را ذخیره کرده و فقط ۸ درصد حجم سیلاب ورودی را به پاییندست رها کنند. این در حالی است که سدها در بهرهبرداری تاریخی در فروردین ۱۳۹۸ توانستهاند فقط ۳۳ درصد حجم سیلاب را ذخیره کنند.
حوضه دز: در حالت ایدهآل، بایستی کل حجم سیلاب در سدها ذخیره شده و هیچ جریانی به پاییندست جاری نشود. اما نکته حائز اهمیت آن است که آیا اساساً سدهای رودبار لرستان و دز در حالت فرضی و ایدهآل میتوانستهاند قبل از بروز سیلاب خالی باشند؟ گرچه تخلیه کامل سدها دور از واقعیت است، اما در سد رودبار لرستان این امکان وجود داشته¬است. با اینحال، سد رودبار با حجم مفید ۱۱۷ میلیونمترمکعبی نقش بسیار کمتری در ذخیره آورد حوضه آبریز دز در مقایسه با سد دز دارد. در سد دز نیز بسیار پیشتر از بروز سیلاب، مجاری نیروگاه تخلیه آب با بیشترین توان را انجام دادند و سرریزها نیز با لحاظ مقادیر تراز آب در مخزن، درحال تخلیه آب از مخزن بودند. علیرغم تلاش برای تخلیه مخزن سد دز پیش از سیلاب، این سد ناچار به ذخیره سیلابهای متوالی در آذر، دی و بهمن ۱۳۹۷ با احجام قابل توجه شد. لذا، اساساً با توجه به سیلابها و آورد رودخانه پیش از بازه سیلاب، امکان تخلیه بهمنظور دستیابی به بهترین عملکرد در حالت ایدهآل (تخلیه کامل مخزن) وجود نداشته و درنهایت حتی با تخلیه بیشینه مخزن دز، این سد میتوانسته حداکثر تسکین ۲۵ درصدی در حجم سیلاب داشته باشد. این عملکرد ایدهآل نسبت به عملکرد ۱۸ درصدی در شرایط تاریخی ثبت شده در سیلاب ۱۳۹۸، تفاوت عمدهای ندارد. اما چنانچه مخازن میتوانستند در حالت فرضی قبل از بروز سیلاب خالی باشند، تسکین و کاهش دبی اوج به ۵۵ درصد میرسید که نسبت به مقدار مشابه ثبت شده در سیلاب اخیر (۲۶ درصد) تفاوت قابل توجهی دارد.
۸- کمیت و کیفیت استفاده یا عدم استفاده از عملیات غیرسازهای مدیریت منابع آب چگونه بر سیلاب و خسارتهای آن تأثیر گذاشته است؟
اقدامات غیرسازهای که در ضوابط و دستورالعمل مرتبط با وزارت نیرو و نیز شرح وظایف کارگروه تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب به آنها اشاره شده، شامل موارد زیر است:
- مدیریت سیلابدشت (شامل پهنهبندی سیلاب و تعیین حد بستر و حریم)
- سامانههای پیشبینی و هشدار سیلاب
- بیمه سیلاب
- مدیریت مخزن
- آبخیزداری
مدیریت سیلاب نیازمند مشارکت منسجم دستگاههای مختلف و حتی مشارکت اجتماعی است. کمیت و کیفیت راهبری اقدامات غیرسازهای بر عهده کارگروه تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب با مسئولیت وزارت نیرو است. توفیق اندک در پیادهسازی اقدامات غیرسازهای مدیریت سیل نشان دهنده فقدان نگاه استراتژیک و بلندمدت و درک ناکافی از نتایج تأثیر این اقدامات در مسئولین است. وزارت نیرو دارای تخصص و مسئولیت فراگیر برای طراحی و پیادهسازی مجموعه اقدامات غیرسازهای نیست در حالی¬که موظف به انجام اغلب این نوع اقدامات شده و لذا نیازمند رفع تداخل و شفاف سازی مسئولیتها است. نتیجه ارزیابی رهیافتهای غیرسازهای در جدول (۱) ارائه شده است.
شماره |
رهیافت غیرسازهای |
کمیت |
کیفیت |
|
1 |
مدیریت سیلابدشت |
پیادهسازی حد بستر و |
- طبق گفته وزارت نیرو، مطالعات حد بستر و حریم رودخانههای مهم استانهای تحت تأثیر سیلاب (شامل گرگانرود، قرهسو، کشکان، دز، کارون و کرخه) یا به صورت کامل انجام شده و یا بیش از 70 درصد پیشرفت داشته است. - آزادسازی22200هکتار از تصرفات بستر و حریم رودخانهها |
- در مورد بستر و حریم، سایر دستگاهها متقاضی نشانهگذاری بهتر و آشکارتر هستند. |
نقشههای |
طبق گفته وزارت نیرو، نقشههای پهنهبندی سیلاب رودخانه های مهم استانهای تحت تأثیر سیلاب (شامل گرگانرود، قرهسو، کشکان، دز، کارون و کرخه) یا به صورت کامل انجام شده و یا بیش از 70 درصد پیشرفت داشته است |
اطلاعاتی در دست نیست |
||
کاربری اراضی |
اطلاعاتی در سطح وزارت نیرو در دسترس نیست |
اطلاعاتی در دسترس نیست |
||
2 |
سامانههای پیشبینی و هشدار سیلاب |
سامانههای |
سامانههای پایش و هشدار صرفاً مرکب از پیشبینیهای هواشناسی (بارش) در کشور و در خوزستان مشتمل بر سامانه پایش سدها و پیشبینی سیل نیز است. |
سامانه ملی و فراگیر پیشبینی سیلاب رودخانهای وجود ندارد. سامانههای محلی برای سیلاب ناگهانی وجود ندارد. |
3 |
بیمه سیلاب |
|
بیمه تخصصی سیلاب وجود ندارد |
- |
4 |
مدیریت مخزن |
|
نبود یا عدم بهروزرسانی منحنی فرمان سدها |
در معدودی از سدها |
5 |
آبخیزداری |
تسکین سیلاب |
محدود به دوره بازگشت پایین تا متوسط |
اطلاعی در دست نیست |
کنترل رسوب |
عمدتاً در بالادست سدها اجرا شده است |
نیازمند بررسی دقیق در دیگر کارگروهها |
۹- رویکردهای کلان و بلندمدت و اولویتبندی سیاستها، برنامهها و اقدامات در نظام مدیریت منابع آب کشور چگونه بر بروز و خسارتهای سیلاب اثر گذاشته است؟
با توجه به اسناد بالادستی مرتبط با سیلاب ملاحظه میشود که به سیلاب و بهویژه مدیریت آن در این اسناد بهوضوح کمتوجهی شده است. از طرفی چون رویکردها و جهتگیریهای موجود در اسناد هنوز وضوح، انسجام و جایگاه نهادی مناسبی پیدا نکردهاند، به نظر نمیرسد تأثیر چشمگیری در عمل داشته باشند. در مجموع بررسیهای این کارگروه، پاسخ به سوال در جنبههای زیر قابل تبیین است:
- با توجه به شرح وظایف ساختار کلان شرکت مدیریت منابع آب، میتوان دریافت که در شرایط کنونی سیاستها و نظام مدیریت منابع آب کشور برنامه منسجمی در زمینه مدیریت سیلابها ندارد.
- ازآنجاکه در ساختار سازمان مدیریت بحران کشور یک کارگروه با عنوان «کارگروه تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب» مرتبط با سیل تعریف شده و نیز با توجه به برخی از بندهای شرح وظایف این کارگروه میتوان نتیجه گرفت که این کارگروه دستکم وظیفه ساماندهی و هماهنگی فعالیتهای تمامی دستگاههای دولتی در ارتباط با مدیریت سیل را بر عهده دارد. مسئولیت این کارگروه بر عهده وزارت نیرو قرار دارد. لذا انتظار میرفت تا وزارت نیرو نسبت به وظایف این کارگروه و نیز ۱۰۰ وظیفه مندرج در نظامنامه سیلاب وزارت نیرو، اقدامات لازم را به عمل آورد. اما اهم اقدامات غیرسازهای وزارت نیرو برای سیل شامل تعیین بستر و حریم بوده که آنهم مکرر نقض شده و مورد تعرض قرار گرفته است.
- تشکیل محدود جلسات کارگروه تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب در مواقع عادی نشانه کمتوجهی به پدیده و خطرات سیل است (در کلیه سطوح: ملی تا استان و شهرستان). از طرفی، مسئولیتهای کارگروه عمدتاً معطوف به مدیریت ریسک سیلاب (اقدامات پیشگیرانه) است و نه مدیریت بحران. لذا انتظار میرفت تا مبحث مدیریت ریسک سیلاب در سطح عملیاتی (ERPها) سامان یابد. درواقع تا تدوین عملیاتیترین سندها (ERPها) و آموزش و مانور آنها، فعالیت مدیریت ریسک همچنان باید ادامهدار باشد.
- ضعف در تبلور مدیریت یکپارچه (یا بههمپیوسته) آب نمیتواند منجر به حل چالشهای درهمتنیده منابع آب و سیلاب گردد.
- اصلاح رویکردهای کلان و بلندمدت بسیار کُند شکل میگیرند و کُندتر پیادهسازی میشوند. ازجمله علل اصلی آن عدم استفاده از ظرفیتهای اجتماعی و محلی (مردم، ادرات شهرستان و استان) است.
- اعمال رویکرد «بالا به پایین» در عرصهی مدیریت آب (شامل فرآیند سیلاب) و عدم بهکارگیری ظرفیتهای استانی / محلی و صرفاً تکیهبر ظرفیت محدود ستادی ازجمله عوامل کندی تحولات مثبت در مدیریت سیلاب است.
۱۰- تعاملات میان سطوح (سطح ملی و محلی) و سازمانهای مختلف درگیر در مدیریت منابع آب و سازههای آبی (وزارت نیرو و شرکتهای تابعه، وزارت جهاد کشاورزی، استانداریها، و …) چگونه بر مدیریت سیلاب اثر گذاشته است؟
در مدیریت یکپارچه منابع آبی شکلگیری نهادی متشکل از سازمانهای مختلف در سطوح ملی و محلی ضرورت دارد. لیکن به دلیل نبود نظامنامه ملی و جامع سیل و ضعف سیستم نظارتی جهت ارزیابی عملکرد، امکان بررسی و ارزیابی دقیق تعاملات بین سازمانی مدیریت سیل فراهم نیست. برخی علل اساسی ناکارآمدی مدیریت سیل و ضعف تعاملات میان ارگانهای مختلف در سطح ملی و محلی به شرح زیر است:
- نبود و یا کمرنگ بودن فرماندهی واحد در مدیریت سیل.
- نبود نظامنامه سیلاب در سطح ملی.
- ضعف تعامل با توجه به گستردگی مکانی تحت پوشش سیل.
- عدم توجه به پتانسیل مردمی و سمنها برای سازماندهی این پتانسیل در مراحل پیشگیری، مقابله و بازسازی.
۱۱- سیلاب چه تأثیرات مثبتی بر منابع آب ایران باقی میگذارد؟
سیلابهای بزرگ با وجود آنکه در زمان کوتاهی در قالب یک پدیده تکرارشونده خسارات گستردهای را به جوامع وارد مینمایند، لیکن شاید تنها بلای طبیعی هستند که تأثیرات مثبت شگرفی را نیز در بخش منابع آب، کشاورزی و محیط زیست به همراه دارند. آب جاری شده ناشی از بروز بارشهای سنگین و یا مستمر، چرخه آب را در مدت کوتاهی و با اثرات میان تا بلندمدت تحت تأثیر قرار میدهد و اجزای سودمند بیلان آبی محدوده تحت تأثیر را تقویت کرده و تا مدتها دگرگون میسازد. در کنار تهدید و افزایش ریسک، سیلابها مخازن ذخیره آب سطحی، آبخوانها و تالابها را در مقیاس کوچک تا بزرگ پر میکنند و امکان استفاده از آب ذخیره شده برای تأمین انواع نیازها و تولید برقابی را در کوتاهمدت تا میانمدت فراهم میآورند.
حجم آب در مخازن سدها: با اینکه افزایش ذخیره مخازن سدها در حوضهها و مناطق خشک میتواند فرصتی ویژه محسوب شود، اغلب سدها در حوضههای دز، کارون، کرخه و قرهسو و گرگان مخازنی دارند که عمدتاً تنظیم درونسالی داشته و حجم مخزن قابل توجهی به نسبت آورد ورودی برای تنظیم برونسالی ندارند. با این اوصاف نمیتوان توقع داشت که رخداد یک سال پرآب با چندین واقعه سیلاب بتواند اثرگذاری بلندمدت پایدار و یا حتی میانمدت در مخازن ذخیره آب سطحی ایجاد نماید. علاوه بر آن، شروع سال آبی ۹۹-۱۳۹۸ با یک حجم مخزن بیش از حد نرمال در این حوضهها میتواند بهجای یک فرصت مناسب، تهدید بهحساب آید. در صورت تحقق مجدد ترسالی و یا حتی شرایط نرمال، کنترل سیلابهای زمستانه و بهاره در مخازن دشوار خواهد بود. بنابراین نمیتوان بر اساس حجم مخازن (یا درصد پرشدگی) در شروع سال آبی جدید، انتظار اثرات پایدار ناشی از سیلابهای سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ در منابع آب سطحی ذخیره شده در مخازن را داشت.
شرایط خشکسالی/ترسالی: شاخص خشکسالی/ترسالی هواشناسی SPI 12 ماهه شهریور در کل کشور نشان میدهد که ترسالی سال آبی ۹۸-۱۳۹۷، شدیدترین ترسالی در ۳۰ سال اخیر بوده که سبب خروج شرایط هواشناسی در کشور از یک دوره خشک بلندمدت (حدود ۱۱ سال در میانگین کل کشور به استثنای یک دوره یک ساله تقریباً نرمال) شده است. بررسی موردی ایستگاههای با سری بلندمدت (۶۰ سال آمار) نیز نشان داد که شدیدترین انتقال از یک دوره خشک (سالی) به یک دوره تر (سالی)، مربوط به دو سال آبی متوالی ۹۷-۱۳۹۶ و ۹۸-۱۳۹۷ است که چنین تغییر چشمگیری سابقه تاریخی ندارد. همچنین ، یک بررسی آماری ساده نشان میدهد که با شروع یک دوره ترسالی، به خصوص در حالاتی که مقدار شاخص SPI کل کشور بیش از مثبت یک بوده، در سال بعد نیز احتمال استمرار شرایط ترسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی (یا حداقل نرمال) بیشتر از بازگشت دوره خشکسالی است.
منابع آب زیرزمینی: اثر دوره ترسالی ۹۸-۱۳۹۷ بر منابع آب زیرزمینی در بررسی موردی یک آبخوان کلیدی در کشور با توجه به در دسترس بودن آمار و مدل واسنجی شده دشت به صورت نمونه مورد توجه قرار گرفت. بررسیهای این بخش نشان میدهد که تردید جدی در میزان و دوره زمانی پایداری تأثیر ترسالی ۹۸-۱۳۹۷ بر منابع آب زیرزمینی کشور وجود دارد. بررسی آبدهی تعدادی از چشمههای کارستی و تعدادی از هیدروگرافهای واحد دشتها در مناطق سیلزده نشان داد که با وجود افزایش نسبی تراز آب زیرزمینی نسبت به سال گذشته، تدریجاً اثرات این افزایش در حال محو شدن است. با وجودی که نمیتوان بدون بررسی دقیقتر نتایج موردی یک دشت (دشت قزوین) را به دیگر آبخوانها تعمیم داد، لیکن انتظار میرود که در مناطق مشابه نیز تداوم اثر ترسالی نسبتاً کوتاه باشد و همچنان شاهد ادامه شرایط بحرانی در منابع آب زیرزمینی باشیم.
تولید برقابی و اثرات زیستمحیطی: مقایسه سهم انرژی برقابی نسبت به کل انرژی تولیدی کشور در پنجماهه اول ۱۳۹۸ در مقایسه با سال ۱۳۹۷ و همچنین نتایج تحلیل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران نشان میدهد که در پنجماهه اول سال ۱۳۹۸ میزان تولید انرژی برقابی و درنتیجه منافع اقتصادی حاصل از آن حدوداً ۴ برابر مدتزمان مشابه در سال ۱۳۹۷ شده است. افزایش تولید برقابی منافع ناشی از کاهش مصرف سوختهای آلاینده و در پی آن کاهش میزان تولید گازهای گلخانهای را نیز به همراه خواهد داشت. میزان کاهش انتشار گازهای گلخانهای به علت عملکرد نیروگاههای آبی بهجای نیروگاههای سوخت فسیلی نسبت به مدت مشابه سال قبل بالغبر ۳/۷ برابر است. چنین رقمی میتواند علاوه بر ارزش اقتصادی، منافع ارزشمند زیستمحیطی نیز به همراه داشته باشد. همچنین، سیلابهای اخیر در احیای محیط زیست و تالابها و نیز کاهش ریزگردها مؤثر بوده که بررسی آن خارج از عرصه کارگروه هیدرولوژی و منابع آب است.
علاوه بر اثرات مثبت ذکر شده، انتظار میرود که با توجه به تجارب ارزشمند بهدستآمده از این رویداد، نواقص و کمبودها در زمینه مدیریت منابع آب کشور نیز تا حد ممکن شناسایی و مرتفع گردد تا ضمن کاهش خسارات از فرصتهای بالقوهای که این بلای طبیعی میتواند در اختیار جامعه قرار دهد به بهترین نحو بهرهبرداری شود.
۱۲- درسآموختههای سیلاب برای مدیریت منابع آب کشور چیست؟
درس آموختههایی که در ادامه میآید، به روش تحلیل شکاف استخراج شدهاند:
۱- مدیریت سیلاب در مقایسه با دوره تاریخی:
- ضرورت بهبود رویههای مدیریت سیلاب پس از رخداد سیلابهای بزرگ از طریق اصلاح قوانین و ضابطهها و یا نشر جزوات راهنمای روزآمد در چارچوب «مدیریت دانش».
۲- اندازهگیری و محاسبات سیلاب:
- ضرورت توجه به پایش و هشدار سیلاب در جانمایی و تجهیز ایستگاههای هیدرومتری در کشور در کنار تأمین آمار برنامهریزی منابع آب.
- ضرورت ارتقای کمیت و کیفیت سامانههای پایش منابع آب و سیلاب در قالب تأسیس پایگاه ملی اطلاعات آب.
- لزوم بازبینی دستورالعملهای کنونی انتخاب و محاسبه سیلاب طراحی انواع سازههای آبی.
- ضرورت توجه به روشهای محاسبات سیلاب تحت تأثیر ناایستایی ناشی از عوامل مختلف و از جمله در اثر تغییرات رژیم هیدرولوژیکی حوضهها.
- اهمیت بازنگری ایمنی هیدرولوژیکی سدها (در ادوار منظم یا پس از رخداد سیلابهای بزرگ).
- کمبود سری زمانی دادههای زمینی و محدودیت دسترسی به تصاویر مناسب برای پایش مؤلفههای هیدرولوژیکی (ازجمله برف و رطوبت).
۳- ساختار اطلاعرسانی سیلاب و نحوه تبدیل آن به اقدامات مدیریتی در نظامنامه سیلاب وزارت نیرو:
- ضرورت تنظیم سطح اطلاعرسانیِ متناسب با شرایط حوضه آبریز، بزرگی سیلاب و فاصله زمانی تا وقوع سیلاب.
- نظامنامه سیلاب وزارت نیرو بهتنهایی مسائل مربوط به اطلاعرسانی سیلاب و نحوه تبدیل آن به اقدامات مدیریتی را بهطور کامل پوشش نمیدهد.
۴- عملکرد سازمانهای مسئول در زمینه مدیریت منابع آب و سدها در پاییز و زمستان ۱۳۹۷ و پس از آن:
- فقدان برنامههای واکنش به شرایط اضطراری (ERP) و ضعف آمادگی عملیاتی برای رویارویی با تهدید سیل.
۵- پیشبینیهای هواشناسی و هیدرولوژیکی و پروتکلهای هشدار متناسب با مخاطره بارش و سیل:
- غیرقابل استفاده بودن پیشبینیهای کوتاهمدت سازمان هواشناسی برای بهرهبرداری سدها و تصمیمگیران منابع آب.
- موازی کاری (و یا خلأ) در رابطه با پیشبینیهای هواشناسی و پیشبینی سیلاب.فقدان پروتکلهای هشدار (متناسب با سطح مخاطره بارش و سیل) در اطلاعیهها و اخطاریههای سازمان هواشناسی کشور و وزارت نیرو.
- اهمیت پیشبینیهای میانمدت (ماهانه تا فصلی) هواشناسی و هیدرولوژیکی در مدیریت دورههای خشکسالی / ترسالی.
۶- عملکرد مخازن سدها:
- ضرورت مدیریت مخازن بر اساس منحنی فرمان روزآمد.
- تأثیر کلیدی دبی ایمن پاییندست بر عملکرد مخزن سدها در بازه پیش و حین سیل.
- اهمیت تعمیر و نگهداری تجهیزات هیدرومکانیکال سد.
- توجه بیشتر به چگونگی بهرهبرداری از سدها در شرایط حدّی تغییرات اقلیمی نظیر خشکسالی و سیل.
- ضرورت توجه به حجم ذخیره سیلاب در مخازن سدها.
- ضرورت رویکرد سیستمی در بهرهبرداری سیلابی سامانه سدهای چندمخزنه.
- ضرورت تصمیمگیری بر مبنای بهکارگیری دانش فنی و مدلهای تخصصی.
- ضرورت بهرهبرداری بهنگام و یکپارچه سدهای موازی گتوند و دز.
- لزوم محدودیت در اعمال نظر مسئولین در هنگام بروز سیل و تحمیل دستورات سازمانی بدون در نظر گرفتن مسائل فنی و تخصصی در رابطه با بهرهبرداری بهینه از سدها.
- ایجاد تصور ایمنی (کاذب) در پایاب سدها در جامعه.
۷- نقش اقدامات غیرسازهای کنترل سیلاب:
- ضرورت اجرای مطالعات پهنهبندی خطر سیل بهویژه در محدودههای سیلگیر و آسیبپذیر.
- فقدان سامانههای هشدار سیل شهری.
- اهمیت بهینهسازی اقدامات کنترل و مدیریت سیل با توجه به تغییرات مکانی حوضه آبریز و اولویتبندی شاخص سیلخیزی در سطح زیرحوضهها.
۸- رویکردهای کلان و بلندمدت و اولویتبندی سیاستها، برنامهها و اقدامات در نظام مدیریت منابع آب کشور و تأثیر آن بر مدیریت سیلاب:
- عدم توجه به رویکرد مدیریت یکپارچه ریسک سیلاب.
- ابهام در شرح وظایف تخصصی چهارگانه کارگروه تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب و نحوه اعمال اختیارات این کارگروه.
- کندی (و عملاً توقف) در پیادهسازی شرح وظایف کارگروه تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب.
- اهمیت جلب توجه مدیران به دستورالعملهای استاندارد صنعت آب و پیروی از «ظن معقول» علاوه بر وظایف قانونی و ابلاغی.
- کاهش توجه به بحرانهای طبیعی ناشی از تجمیع «مدیریت بحران» و «پدافند غیرعامل».
- نبود امکان رشد دانش بومی در مدیریت سیل ناشی از گسست رابطه منسجم میان بخش اجرایی (صنعت) و بخش علمی- پژوهشی.
- لزوم بازنگری دورهای نظامنامهها و سایر ضوابط مدیریت سیلاب.
۹- تعاملات میان سطوح ملی - محلی و سازمانهای مختلف درگیر در مدیریت سیلاب:
- عدم شفافیت در آئیننامههای اجرایی مربوط به تعیین فرماندهی سیل، رابطه بین وزارت کشور و وزارت نیرو و رابطه بین وزارت نیرو و سایر ارگانها در مدیریت سیل.
- جامع و عملیاتی نبودن نظامنامه در سطح ملی و نبود انعطاف در جزئیات (احکام ملی در مقابل شرایط محلی).
۱۰- تأثیرات سیلاب بر منابع آب ایران:
- باوجود آنکه سیلابشاید تنها بلای طبیعی است که تأثیرات مثبت وسیعی را در بخش منابع آب، کشاورزی، تولید برقآبی و محیط زیست به همراه دارد، لیکن بهبود دائمی و پایدار در منابع آب سطحی و جبران کسری منابع زیرزمینی را نمیتوان به اتکای وقوع یک دوره ترسالی انتظار داشت.
- شدیدترین انتقال از یک دوره خشک (سالی) به یک دوره تر (سالی)، مربوط به دو سال آبی متوالی ۹۷-۱۳۹۶ و ۹۸-۱۳۹۷ است که چنین تغییر چشمگیری در آمار ثبت شده سابقه تاریخی ندارد.
- ضرورت شناسایی و بازبینی نواقص و کمبودها در زمینه مدیریت منابع آب کشور در شرایط ترسالی و بروز سیلاب و حداکثرسازی منافع حاصل از این شرایط با توجه به تجارب ارزشمند حاصل از رویداد سیلاب اخیر.
در مجموع بررسیها نشان میدهد که چارچوبها و ضوابط مدیریت سیل در کشور نسبت به آنچه امروز در بسیاری از کشورها متداول است، فاصله بسیاری دارد. علاوه بر آن، همان درک موجود که در اسنادی مانند نظامنامه سیلاب و یا استانداردها و دستورالعملها انعکاس یافته، به دو دلیل در عمل نمود کامل نیافته است. نخست، این اسناد یکپارچگی و جامعیت ندارند. برای مثال نظامنامه سیلاب تنها در حیطه عملکرد وزارت نیرو تدوین شده درحالیکه مدیریت سیل امری فرانهادی است. دوم، این اسناد به جزئیات اجرایی و عملیاتی تعبیر و تفسیر نشدهاند و لذا در عمل مدیران ناچار به اتخاذ تصمیمهای موردی میگردند. تحت این شرایط، تدوین برنامه مدیریت ریسک سیلاب و نیز برنامه واکنش به شرایط اضطراری (ERP) در سطوح حوضهای و محلی ضرورتی غیرقابلانکار است.
۱۳- ارتقای سطح مدیریت منابع آب کشور برای افزایش تابآوری در مقابل سیلاب، مستلزم چه اصلاحاتی است؟
افزایش تابآوری از سه منظر کالبدی-اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی قابل بررسی است. منظر کالبدی-اکولوژیکی ناظر بر مجموعه اقداماتی است که خطر سیل را از جامعه (مانند توسعه زیرساختهای آبی، تعریض بستر رودخانه، اقدامات آبخیزداری) و جامعه را از خطر سیل (جانمایی درست سکونتگاهها و ارتقا سیستمهای هشدار سریع) دور نگاه دارد. منظر اقتصادی، تمرکز بر پایداری و تداوم توسعه اقتصادی منطقه در شرایط وقوع سیل دارد. در این خصوص، اتخاذ راهبردهای اقتصادی متناسب با شرایط هیدرولوژیکی منطقه، منجر به توسعه فعالیتهای اقتصادی سازگار با سیل خواهد شد. تابآوری جامعه از نظر اجتماعی نیز به معنی افزایش آمادگی اجتماعی و سازماندهی آن برای شرایط پیش، حین و پس از بحران است. در بحث افزایش تابآوری در مقابل سیلاب، باید برای مؤلفههای در معرض سیل، از کوچکترین واحد که ساختمانها در محیط شهری باشند تا بزرگترین واحد (که زیرساختهایی همچون سدها را در بر میگیرد)، مجموعهای از راهکارها ارائه شود که لزوماً همه در حیطه اختیارات و خدمات معمول وزارت نیرو قرار نمیگیرند.
راهکارهایی که در ادامه میآید، به روش تحلیل شکاف استخراج شدهاند. ذکر این نکته ضروری است که راهکارها به تفکیک موضوعات مطرح شده در عنوان سوالات کارگروه تنظیم شده است. البته سوالاتی که راهکار ویژهای ندارند، در دستهبندی راهکارها قرار نمیگیرند.
۱- مدیریت سیلاب در مقایسه با دوره تاریخی:
- جمعآوری مستمر تجارب کشورهای مختلف در سیلابهای مشابه در کنار تجارب و درسآموختههای افراد متخصص و مجرب و مردم محلی در مواجهه با سیلابهای تاریخی در قالب گزارشهای تجربهنگاری و مدیریت دانش در کشور توصیه میشود.
۲- اندازهگیری و محاسبات سیلاب:
- تجهیز، ارتقا و توسعه کیفی شبکه برخط ایستگاههای هیدرومتری ویژه پایش و هشدار سیلاب بر اساس فناوریهای روزآمد دبیسنجی باید بهطورجدی در دستور کار شرکت مدیریت منابع آب ایران قرار گیرد. طراحی شبکه ویژه پایش متغیرهای سیلاب با تمرکز بر مناطق سیلخیز بهعنوان مکمل شبکه موجود اندازهگیری / پایش هیدرولوژیکی میتواند اهداف پیشبینی و هشدار سیلاب را تا حدّی برآورده سازد.
- روشها و ابزار ضروری برای بهروزرسانی سریع منحنیهای دبی اشل بهویژه در دوره رخداد و یا بلافاصله پس از سیل به کار گرفته شوند. تدقیق آمار سیلاب در ایستگاههای هیدرومتری در این بازه زمانی برای تصمیمگیری و مدیریت سیل یک عامل کلیدی به حساب میآید.
- تقویت سازمانی و نیروی انسانی دفتر مطالعات پایه منابع آب و تبدیل آن به سازمان / مرکز آمار و اطلاعات آب کشور با مسئولیت دیسپاچینگ ملی آب برای برداشت و پایش انواع سریهای زمانی هیدرولوژیکی (در مقیاس زمانی زیرروزانه و روزانه) توصیه میشود. ایجاد دسترسی بهنگام برای نهادهای درگیر با مدیریت سیل در دستگاههای اجرایی و پژوهشگران در زمان رخداد سیل از ویژگی-های عملکردی چنین مرکزی باید باشد.
- تجهیز شبکه پایش منابع آب کشور به ایستگاههای خودکار برفسنجی و بهکارگیری تصاویر ماهوارهای متناسب در تعیین مؤلفههای چرخه هیدرولوژی توصیه میشود.
- دانش شهروندی (CS: citizen science) در مدیریت سیل باید توسط سامانههای فناورانه بهمنظور ارتقای پایش مشخصات بارش و سیلاب در زمان واقعی، ارزیابی مخاطره سیلاب، بازسازی شرایط وقوع سیلهای گذشته، اطلاعات ضروری برای واسنجی برخط مدلهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی و ارزیابی پهنههای دچار سیلگرفتگی مورد توجه قرار گیرد. کارگروه بررسی فناوریهای موجود در حوزه دانش شهروندی در مدیریت سوانح طبیعی (و بحران سیل) و بررسی نحوه استفاده از اطلاعات شهروندان بهعنوان دادههای مکمّل در پایش و مدیریت سیلاب در کشور را توصیه و بر لزوم توجه برنامهریزان به این ابزار نوظهور و ارزان تأکید مینماید.
- بهکارگیری روشهای متأثر از ناایستایی سریهای زمانی در تحلیل فراوانی سیل و اصلاح و بازنگری استانداردهای صنعت آب در رابطه با برآورد و انتخاب سیل طراحی توصیه میشود.
- تعریف و اجرای برنامه بازبینی ایمنی هیدرولوژیکی سدهای کشور در مواجهه با سیل. در مورد دیگر سازههای آبی ضرورت بهکارگیری تحلیل ریسک سیل باید به تفکیک انواع سازه مورد توجه قرارگیرد.
۳- ساختار اطلاعرسانی سیلاب و نحوه تبدیل آن به اقدامات مدیریتی در نظامنامه سیلاب وزرات نیرو:
- تدوین دستورالعملها و ضوابط مربوط به تعیین سطوح اطلاعرسانیِ متناسب با شرایط حوضه آبریز، بزرگی سیلاب و فاصله زمانی تا وقوع سیلاب توصیه میشود.
- تدوین نظامنامه سیلاب درونسازمانی توسط هر یک از نهادهای عضو کارگروه تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب در مهلت معین، رفع همپوشانیها و پر کردن خلأها، تجمیع و تلفیق آنها و نهایتاً اخذ مصوبه از نهادهای بالادستی.
۴- عملکرد سازمانهای مسئول در زمینه مدیریت منابع آب و سدها در پاییز و زمستان ۱۳۹۷ و پس از آن:
- برنامههای واکنش به شرایط اضطراری برای تمامی سطوح (ستادی تا عملیاتی) و اماکن و تأسیسات (مانند شهرها، سدها، پلها) و با لحاظ شرایط تمامی حالات ممکن تدوین گردد. همچنین ایجاد آمادگی عملیاتی در رویارویی با بحران با کمک آموزشهای تئوری و عملی (به همراه مانور) به مردم، نیروهای امدادی و مدیران توصیه میشود.
۵- پیشبینیهای هواشناسی و هیدرولوژیکی و پروتکلهای هشدار متناسب با مخاطره بارش و سیل
- اجرای تحقیق مستقل برای مقایسه مدلهای پیشبینی هواشناسی و هیدرولوژیکی (سیل) کوتاهمدت در کشورهای مختلف، ارزیابی نقاط قوت و ضعف آنها و شناسایی بهترین مدل (ها) برای کشور توصیه میگردد.
- تدوین چارچوب و جداول استاندارد در سطح ملی برای هشدار سیل توسط کارگروه تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب و برنامهریزی برای پیادهسازی در سطح محلی بر اساس شرایط اقلیمی و جغرافیایی توصیه میگردد.
- با توجه به حساسیت و کاربرد وسیع پیشبینیها در مرحله آمادگی، تحقیقات و سرمایه گذاری گسترده در زمینه مدلهای پیشبینی ماهانه-فصلی هواشناسی و هیدرولوژیکی توصیه میگردد.
۶- عملکرد مخازن سدها:
- ایجاد اعتماد به مدیریت مخزن مبتنی بر بهروزرسانی منحنی فرمان بر مبنای تجارب گذشته در همان سد (درنتیجه کاهش فشار سیاسی در مدیریت مخزن) و اتخاذ تصمیم در بهرهبرداری با توجه به حساسیتهای محلی توصیه میشود.
- دبی ایمن (بدون خسارت) در پاییندست سدها ازجمله عوامل بسیار مؤثر بر عملکرد مخازن در شرایط سیلابی است. گلوگاههای رودخانهای در پاییندست سدها باید شناسایی شود و آبگذری مطمئن آنها تعیین گردد. در این زمینه حفظ بستر و حریم نیازمند ظرفیتسازی قانونی است.
- نحوه عملکرد تجهیزات هیدرومکانیکال سد ازجمله دریچهها و شیرها در شرایط اضطراری سیلاب بسیار اهمیت دارد. لازم است با تعریف دستورالعملهای ویژه، دورههای بازدید، تعمیر و نگهداری آنها مشخص شده و با دقت مراقبت گردد.
- وقوع شرایط حدّی (خشکسالی و سیل) حاصل از نوسانات و تغییرات طبیعی در اقلیم است. تدوین دستورالعملهای بهرهبرداری سدها در شرایط حدّی سیلابی و خشکسالی ضرورت دارد.
- حجم ذخیره سیلاب با حجم کنترل سیلاب تفاوت دارد. در مناطق سیلخیز لازم است در ماههای سیلابی، حجمی بهعنوان حجم ذخیره سیلاب منظور شده و اجازه افزایش تراز مخزن از تراز نرمال معمول داده نشود. به این منظور تهیه دستورالعمل مشخص توصیه میشود.
- در سامانههای چند مخزنی، نحوه بهرهبرداری هر یک از سدها تأثیر مستقیم بر عملکرد کل سامانه ایجاد میکند. درصورتیکه سدها متولیان بهرهبرداری مختلفی داشتهباشند، لازم است دستکم در شرایط بحرانی، کل سیستم بهصورت یکپارچه مدیریت و بهرهبرداری شود. اتخاذ رویکرد سیستمی و یکپارچه بهرهبرداری سدها در راستای مدیریت بهینه سیلاب توصیه میشود.
- اولویت دادن به جنبههای فنی با تکیه بر خروجی مدلهای منابع آب و رفع تضاد بین خروجی و ملاحظات اجتماعی در قالب دستورالعملهای مشخص با در نظر گرفتن تمهیدات مناسب برای جلوگیری از اعمال نظر مسئولین غیرمتخصص در هنگام بروز سیل در بهرهبرداری بهینه از سدها توصیه میشود.
- تهیه منحنی فرمان بهرهبرداری هماهنگ از سدهای گتوند و دز پیش از بروز سیلابهای آتی با توجه به شرایط کمّی و کیفی و دبی ایمن پاییندست سدها، در بازههای مجزا و مشترک توصیه میشود.
- سدها و مخازن به جهت ذخیره و کنترل سیلاب عموماً ایمنی کاذبی در پایاب خود ایجاد مینمایند. در شرایط بهرهبرداری عادی مخزن، به جهت ذخیره سیلابهای معمول در مخزن، رودخانه پاییندست تغییرات زیادی در دبی را تجربه نخواهد کرد. لذا با گذشت زمان، حریم امن رودخانه محدودتر شده و ساختوساز در بستر و حریم رودخانه صورت میگیرد و به دنبال وقوع یک سیل حدّی، میزان خسارت بیش از شرایط عدم احداث سد خواهد بود. باید در خصوص تجاوز به بستر و حریم رودخانه در پایاب سدها که منتهی به کاهش دبی ایمن میشود اقدامات ضروری به اجرا در آید.
۷- نقش اقدامات غیرسازهای کنترل سیلاب:
- مطالعات پهنهبندی سیل باید با اولویت حوضههای سیلخیز انجام گیرد.
- تدوین استاندارد، اِلزام قانونی (و مهلت) و ارائه کمک فنی و مالی به شهرهای در معرض خطر سیل برای راهاندازی «سامانه هشدار سیل» توسط نهادهای محلی (شهرداری و نهادهای تخصصی) با کمک مشاورین ذیصلاح توصیه میشود.
- تحقیق در موضوع سیلخیزی و اولویتبندی درون حوضهها برای شناسایی کانونهای سیلزا و تمرکز سیستمهای پایش و انجام عملیات اجرایی متناسب ضروری است. در همین راستا تهیه اطلس سیلابهای تاریخی ایران و اطلس سیلخیزی کشور توصیه میشود.
۸- رویکردهای کلان و بلندمدت و اولویتبندی سیاستها، برنامهها و اقدامات در نظام مدیریت منابع آب کشور و تأثیر آن بر مدیریت سیلاب:
- مدیریت ریسک سیل و مدیریت بحران سیل مکمل یکدیگر هستند. بخشی از مخاطره سیل با مدیریت ریسک (از دیدگاه آمادگی، پیشگیری و بازسازی) و بخشی دیگر با مدیریت بحران (در زمان مواجهه) کنترل میشود. درنتیجه توجه کافی به مدیریت و چرخه ریسک سیل در ساختار سازمان مدیریت بحران کشور و وزارت نیرو و فراهم آوردن باور و عزم برای استقرار رویکرد مدیریت ریسک در مقیاس حوضه و با نگاهی جامع و یکپارچه اکیداً توصیه میگردد.
- تدوین روشها، شاخصها و زمانبندی توسط کارگروه تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب در قالب یک برنامه منسجم مدیریت سیلاب (معقول و پیادهشدنی) و نظارت و مطالبهگری این نهاد از مسئولین استانها و وزارتخانهها توصیه میشود.
- علاوه بر نظامنامه سیلاب، باید دستورالعملها، استانداردها و راهنماهای دیگری که در مورد سیلاب در کشور نشر یافتهاند، بهعنوان مکمل نظامنامه سیلاب توسط دفاتر ذیربط وزارت نیرو و سایر دستگاههای متولی مجری مورد ارزیابی و استفاده قرار گیرند.
- تعیین ضوابط و دستورالعملهای مناسب برای تبیین نقش مستقل و اندرکنش مدیریت بحران و پدافند غیرعامل در امور مدیریت سیل توصیه میگردد.
- ایجاد رابطه منسجم و مستمر میان صنعت و دانشگاه با هدف توسعه دانش بومی و ارتقا توانمندیهای کشور در حوزه مدیریت سیل توصیه میشود.
- تخصیص بودجه کافی برای فعالیتهای سازهای و غیرسازهای پیشگیری و آمادگی پیش از سیل در چارچوب مدیریت ریسک توصیه میشود.
۹- تعاملات میان سطوح ملی - محلی و سازمانهای مختلف درگیر در مدیریت سیلاب:
- تعیین تکلیف شفاف و قاطع قوانین و ضوابط مربوط به فرماندهی و مدیریت سیل در هر ۴ مرحله مورد اشاره در قانون جامع مدیریت بحران امری ضروری است. این اقدام نیازمند تعریف دقیق مرز مسئولیتها با تأکید بر ضرورت کار گروهی است. همچنین تدوین چارچوب و ضوابط مشخص برای چگونگی مداخله سطوح مختلف مدیریتی (کشوری، استانی، حوضهای و شهرستانی) در مدیریت سیل توصیه میگردد.
- با تدوین دستورالعملهای نمونه (راهنما) مدیریت سیلاب و تعیین مهلت، بایستی کارگروههای استانی تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب ملزم شوند تا نسخه (های) محلی و حوضهای را تهیه و برای تصویب به سازمان بحران کشور ارائه نمایند. کارگروه تخصصی امور سیل و مخاطرات دریایی، برق، آب و فاضلاب با پایش مستمر، همواره بهترین نمونهها را انتخاب و در معرض استفاده دیگران قرار میدهد تا راهنما و مشوقی برای بهبود دستورالعملها و شیوهنامهها باشد.
۱۰- تأثیرات سیلاب بر منابع آب ایران:
- شناسایی آسیبها در زمینه حفاظت و بهرهبرداری از منابع آب در شرایط ترسالی و بروز سیلاب و تهیه دستورالعملهای حداکثرسازی منافع حاصل از این شرایط با توجه به تجارب رویداد سیلاب اخیر توصیه میشود.
کلام آخر؟
سیل حاصل اندرکنش مجموعهای از عوامل هوا، خصوصیات حوضه آبریز و دخالتهای انسانی است. بارندگی همواره مؤثرترین عامل بروز سیلهای رودخانهای و ناگهانی به حساب میآید. از میان عوامل انسانی تشدیدکننده سیل، تعدادی بر روی عوامل اقلیمی و تعدادی بر شرایط فیزیکی حوضه تأثیر میگذارند. از طرفی، شرایط اقلیمی و جغرافیایی ایران بهگونهای است که هر ساله شاهد رخداد پدیده سیلاب در برخی مناطق کشور هستیم. هرچند نوع و مشخصههای سیلاب بسته به منطقه و اقلیم حاکم متفاوت است، لیکن در مجموع سطح وسیعی از کشور در معرض تکرار این پدیده قرار دارد. برخلاف غالب سیلهای بزرگ تاریخی که مناطق محدودی از کشور را همزمان تحت تأثیر قرار داده بودند، سیلاب آخر اسفند ۱۳۹۷ و فروردین ۱۳۹۸ گستردگی مکانی قابل توجهی در کشور داشت. بررسی دقیق ابعاد سیل اخیر در این کارگروه حکایت از رخداد ترسالی در سال آبی ۹۸-۱۳۹۷( بویژه پس از یک دوره نسبتاً طولانی مدت خشکسالی) و بروز سیلابهای استثنایی با دوره بازگشتهای بالا در بیشتر مناطق کشور و بهویژه در حوضههای قرهسو-گرگان و کرخه در یک دوره حدوداً یک ماهه دارد. در دوره مذکور، سدهای مناطق سیلزده نیز با احجام عظیمی از سیلاب روبرو شدند که خوشبختانه بهرهبرداری اغلب آنها با آمادگی نسبی همراه بود. معدودی از سدها نیز به دلیل شرایط روانی ناشی از خشکسالی مستمر در سال آبی ۹۷-۱۳۹۶ و پیش از آن، فقدان پیشبینیهای ماهانه-فصلی قابل اعتماد و پایین بودن نسبی احجام مخازن سدها در مواجهه با سیل غافلگیر شدند و نتوانستند در کنترل سیل موفق عمل نمایند. تجربه سیلاب اخیر نشان داد که باید به اقدامات غیر سازهای مدیریت سیلاب در کنار دیگر اقدامات اهمیت بیش از پیش داده شود. تسریع یا آغاز اقداماتی مانند پهنهبندی سیلاب و تعیین حد بستر حریم، توسعه سامانههای پیشبینی و هشدار سیل محلی و منطقه ای، اجرای بیمه سیلاب، پادسیلسازی، بهروز رسانی منحنی فرمان سدها، برنامههای آمادگی و پاسخ اضطراری، آموزش و ظرفیتسازی اجتماعی، توسعه نظامنامه ملی سیلاب و اعمال شفافیت در آئیننامههای اجرایی فرماندهی سیل ضروری است.
در مجموع سیلاب اخیر با وجود تلخی بسیار، کسب یکی از بزرگترین تجربههای مدیریتی / کارشناسی در آمادگی و مواجهه با یک سیل استثنایی در سطح سازمانها و نهادهای مسئول را رقم زد. هیأت ویژه گزارش ملی سیلابها نیز توانست در مدت نسبتاً محدودی به آسیبشناسی و بازبینی چالشهای تجربه شده اقدام و راهکارهای معطوف به تغییر بنیادی به سمت رویکرد مدیریت بههم پیوسته سیل را ارائه نماید. به امید آنکه برای جامعه و کشور مفید باشد.
نظر شما :