بازخوانی گزارشهای هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها - ۵
رئیس کارگروه شهرسازی، معماری و میراث فرهنگی: دلیل عمده بروز خسارتها در سکونتگاههای انسانی، ناسازگار بودن شیوه توسعه و مدیریت سکونتگاهها با حوزههای آبریز است
با توجه به اهمیت شکلگیری این هیئت و صبغه ملی آن، روابط عمومی دانشگاه تهران از طریق سلسله مصاحبههایی با اعضای هیئت، رؤسا و دبیران کارگروههای مختلف این هیئت، اقدام به بازخوانی گزارشهای تخصصی این هیئت نموده است.
پنجمین مصاحبه در این پرونده، گفتگوی حانیه چمنی، دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات، با دکتر محمدمهدی عزیزی، رئیس کارگروه شهرسازی، معماری و میراث فرهنگی هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها است. ایشان همچنین استاد تمام دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران است که در این مصاحبه از مهمترین علل و تأثیرات سیلاب بر سکونتگاههای شهری کشور میگوید:
- به عنوان سوال اول، در مورد فلسفه و لزوم تشکیل این کارگروهها به دستور رئیس جمهور و بطور مشخص ضرورت شکلگیری کارگروه مورد نظر را توضیح دهید؟
سیلابهای اسفند ۱۳۹۷ و فروردین ۱۳۹۸ ایران و آسیبهای بسیار زیاد آن را میتوان در زمرهی بیسابقهترین پدیدههای طبیعی دوران معاصر کشور دانست. اما در کنار اقدامات قابل توجه در امدادرسانی و بازسازیهای پس از آن، تحلیل و ارزیابی علمی این پدیده در ابعاد مختلف میتواند یک تجربه ذیقیمت را برای کل جامعه و بهویژه جامعۀ علمی به دنبال داشته باشد. شکلگیری هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها در فروردین ۱۳۹۸ از سوی ریاست محترم جمهور برای تحلیل و ارزیابی این پدیده از جهات مختلف، میتواند نقطه عطفی در ایفای نقش جامعۀ علمی و دانشگاهی باشد.
در قالب هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها، کارگروه شهرسازی، معماری و میراثفرهنگی، یکی از کارگروههای ۱۵ گانه تخصصی این هیئت است که برای پاسخگویی به تعداد ۱۰ سوال مطرحشده از سوی ریاست محترم جمهور برای این کارگروه شکل گرفت. در رابطه با ضرورت تشکیل این کارگروه، بطور خلاصه میتوان گفت که آنچه باعث تبدیل پدیدهی طبیعی، نظیر بارش زیاد، به فاجعهای انسانی و ملی میشود، ناشی از ناسازگاری مداخلات انسانی با فرآیندهای طبیعی است.
بنابراین، دیدگاه تابآوری سکونتگاهها در برابر چنین پدیدههایی، رویکردی بوده است که کارگروه شهرسازی، معماری و میراث فرهنگی برای تحلیل این پدیده بستر مطالعه خود قرار داد. خسارتهای رویداد سیل فروردین ۱۳۹۸ بیش از پیش اهمیت تصمیمگیریهای توسعهای متکی بر دانش روز در مورد تابآوری سکونتگاهها را نشان میدهد، چرا که بسیاری از تصمیمات اشتباه و سهلانگاریها در حوزه برنامهریزی از مقیاس آمایش ملی تا محلی سبب میشود تا شکلگیری یا تشدید خسارتها ادامه داشته باشد.
- در کارگروه شما، از چه تخصصهایی بهره گرفته شد و به چه حوزههایی بیشتر پرداخته شد؟
کارگروه شهرسازی، معماری و میراث فرهنگی با عضویت رسمی ۱۰ نفر از اساتید به عنوان اعضای اصلی و ۱ نفر به عنوان مشاور و با صدور حکم توسط ریاست محترم هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها آغاز به کار کرد. این اعضا از دانشگاههای مختلف بودند که عضویت حداقل یک نفر از هر یک از دانشگاههای سه استان اصلی سیل زده همراه با یک نفر از دانشگاه شیراز را شامل گردیدند. با توجه با ابعاد و حوزههای تخصصی مرتبط با مأموریت کارگروه، متخصصین برنامهریزی شهری، برنامهریزی منطقهای، طراحی شهری، معماری، و میراث فرهنگی عضویت داشتند. در فرایند کار نیز اعضای هیئت علمی و کارشناسان و کمیتههای فرعی در استانهای چهارگانه مشارکت داشتند. علاوه بر این، در طول فعالیت ۶ ماهه کارگروه، سازمانها، دستگاهها، نهادها، مهندسین مشاور، مسئولین، مدیران و کارشناسان در استانها و نیز در دفتر مرکزی کارگروه، همراه بودند. مدیران و کارشناسان دستگاههای فوقالذکر، ضمن فراهم کردن بخش عمدهای از دادهها و اطلاعات مورد نیاز، با حضور در جلسات مداوم کارگروه نیز با ارائه نظرات ارزندۀ خود ارتقا گزارشهای کارگروه را فراهم آوردند.
تحلیل و ارزیابی پدیده در قالب مبانی نظری، چارچوب نظری و بهرهگیری از روشهای پژوهش کمی و کیفی، صورت گرفت. در راستای چارچوب نظری، ضمن استفاده از نظریهها، رویکردها و دیدگاههای مختلف و مرتبط با پدیدۀ سیل، رویکرد تابآوری سکونتگاههای شهری و روستایی در برابر سیل، نظریهی پایه تحلیل و ارزیابی انتخاب شد. با توجه به گستردگی آثار پدیده، اقدام به نمونهگیری از سکونتگاههای شهری و روستایی استانهای سیلزده گردید، بهگونهای که نمونههای منتخب پوشش مناسبی از موضوع را داشته باشند و نتایج و یافتههای علمی آنها قابل تعمیم باشد. قوانین، مقررات و ضوابط مرتبط با پدیدۀ سیل همراه با بررسی طرحهای توسعۀ شهری و روستایی سکونتگاهها بررسی و تحلیل گردیدند. بازدیدهای میدانی اعضای اصلی و کارشناسان کارگروه از استانها، شهرها و روستاهای منتخب، بخش اصلی و بسیار مؤثر در ارتقای تحلیل و ارزیابی پدیده بود.
- به طور کلی بفرمائید مهمترین یافتههایی که در جریان پژوهش به آن رسیدید چه بود؟
کارگروه شهرسازی، معماری و میراث فرهنگی فارغ از چگونگی و شدت رویدادهای بارشی، دلایل بروز و تشدید خسارتها را در نحوه ساخت و توسعه و مدیریت سکونتگاهها در مقیاسهای استانی و سکونتگاهی و ساز و کارهای مربوط به آنها جستجو کرده است. دانش و دیدگاه تابآوری سکونتگاهها به عنوان رویکرد اصلی کارگروه در پاسخ به مأموریت محوله و در پاسخ به سوالات بوده است. دلیل عمده بروز خسارتها در سکونتگاههای انسانی به ناسازگار بودن شیوه توسعه و مدیریت سکونتگاهها با حوزههای آبریز مربوط میشود. کارگروه شهرسازی، معماری و میراث فرهنگی در گزارش تفصیلی خود، چگونگی وقوع سانحه و اثرات آن در سکونتگاهها در سطوح مختلف را با تمرکز بر چهار استان لرستان، گلستان، خوزستان و فارس و سیزده سکونتگاه شهری و روستایی واقع در این استانها مورد بررسی قرار داد. یافتههای حاصل از این مطالعه در پاسخ به سوالات ریاست جمهوری آمده است.
- به طور کلی کارگروه شما در پاسخ به سوالات طراحی شده توسط نهاد ریاست جمهوری که به شرح زیر است به چه نتایج و پاسخهایی رسید؟
سوال اول: شیوه توسعه سکونتگاههای شهری و روستایی و رعایت نکردن استانداردهای شهرسازی تابآور در مقابل سیلاب، چگونه بر بروز خسارات به سکونتگاهها تأثیر گذاشته است؟
اصولاً مفهوم تابآوری در شهرسازی دانشی نوپا است. در این پژوهش، ابتدا فهرستی از معیارهای تابآوری سکونتگاهی در برابر سیل استخراج و با توجه به بستر قانونی و حقوقی کشور، ساز و کارها تدقیق و تدوین گردیدند. سه محور اصلی تابآوری سکونتگاهی مد نظر قرار گرفت، شامل: الف) دوری از خطر، ب) کاهش و مدیریت خطر؛ و ج) سازگاری با خطر سیل.
برنامهریزی، طراحی و ساخت سکونتگاهها بدون توجه به قابلیتهای برنامهریزی، طراحی و مدیریت شهری برای کاهش خطر سیل مهمترین مسئله تشخیص داده شد. در قالب مکانیابی توسعههای شهری و روستایی، شیوهها و الگوهای مختلف توسعه سکونتگاهها در استانهای خسارت دیده مورد مطالعه قرار گرفتند. به عنوان نمونه، بارگذاریهای جدید در محدوده یا حریم شهرها و ساخت و سازها در بستر و حریم رودخانهها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نمونههای این مسئله در کارون در اهواز، خرم رود و کرگانه در شهر خرمآباد، کشکان در شهر معمولان، گرگان رود در شهر گنبد و نیز شیراز قابل مشاهده بودهاند.
توسعه سکونتگاههای غیررسمی در پهنههای در معرض خطر سیل نیز مشاهده شدند (نمونه محلههای افغانآباد در شهر گنبد، کرگانه در شهر خرمآباد، عین دو در شهر اهواز و سعدیه در شهر شیراز که در اثر سیلابهای اخیر زیر آب رفتند). به دلیل مکانیابی نامناسب شهر جدید شیرینشهر، فاز دو شهر در رویداد اخیر به صورت کامل زیرآب رفت. همچنین، مکانیابی جادههای کمربندی و راهآهن در حریم شهرها که به دلیل در نظر نگرفتن خطر سیل یا از کار افتادند یا سبب بروز یا تشدید آبگرفتگی شدند (مانند آققلا و کمربندی خرامه در شیراز). علاوه بر این، فرایند برنامهریزی کاربری زمین نیز نقش اساسی در تشدید مسئله داشته است (نمونه فرمانداری و مراکز اورژانس و کاربریهای حساس و خطر ساز).
استقرار روستاهایی که به دلایل مختلف، مانند کمبود زمین مناسب برای ساخت و ساز و یا تغییر مسیر رودخانهها و مانند آن، در معرض خطر سیل یا زمین لغزش صورت گرفته است (برای نمونه، در استان خوزستان ۴۰۰ روستا در بستر رودخانه ساخته شدهاند که از این بین ۷۰ روستا زیر آب رفتند).
برنامهریزی سکونتگاهها بدون توجه به دانش تابآوری در سکونتگاهها که تاکید آن بر سازگاری با سیل با استفاده از رویکردهای اکولوژیک و مدیریت یکپارچه است، باعث بروز یا تشدید خسارت شده است. در نظر نگرفتن اقدامات اکولوژیک برای سازگاری با سیل و به جای آن، تمرکز بر روی اقدامات سازهای در سکونتگاهها بدون ادغامِ برنامه و طرح آنها با برنامهریزی سکونتگاه، همراه با عدم مرمت و مقاوم سازی باعثِ قرار دادن مناطق شهری در معرض خطر شده است (مانند تخریب دیوارههای ساحلی در خرمآباد، پلدختر و اهواز). مکانیابی، طراحی، ساخت و اجرای پلها بهدلیل در نظر نگرفتن خطر سیل، بر شکلگیری یا شدت یافتن خسارتها تأثیرگذار بود (شهرهای خرمآباد، پلدختر، گنبد، شهرک سعدی شیراز). زیرساختهای شهری نیز موضوع دیگری است (نمونه عدم اجرا، فرسودگی یا جدا نکردن سیستم فاضلاب از سیستم هدایت آبهای سطحی در اهواز). کانالکشی آبراهها و نیز سرپوشانده کردن آنها به جای مرمت اکولوژیک آنها، بخشهای از سکونتگاهها را تبدیل به آسیبپذیرترین مناطق شهری کردند (نمونه مسیر دروازه قرآن شهر شیراز، شهرک سعدی شیراز و گمیشتپه در گلستان).
سوال دوم: عدم رعایت قواعد و قوانین برنامهریزی، طراحی و توسعه سکونتگاهها چگونه سبب آسیبپذیری در مقابل سیل و بروز خسارات شده است؟
ابتدا لازم به ذکر است که پاسخ این سوال عمدتاً از دیدگاه شهرسازی و معماری است. بررسی عدم رعایت قوانین و مقررات در قالب کارگروه مستقل و تخصصی حقوقی میگنجد. در بسیاری از موارد آسیب وارده به شهرها و روستاها مربوط به ساز و کارهای خارج از این قلمرو بوده است.
در رویداد سیلابی ۹۸-۹۷ موارد متعددی دیده شده که از جنبه رعایت قوانین و مقررات قابل بررسی بودند. برای مثال، تلاقی جادههای کمربندی، راهآهن، رودخانهها، مسیلها دیده میشوند که به دلیل مطالعات پایه آنها موجبات ایجاد و یا تشدید خسارت شده است (نمونه کمربندی آققلا، که در راستای عمود بر رودخانههای اصلی ساخته شده و به دلیل کافی نبودن عرض و مکان کالورتها، سبب تشدید آبگرفتگی شده است). همچنین میتوان به عدم رعایت آئیننامه طرح هندسی راههای ایران مصوب ۱۳۹۱ و آئیننامه طراحی راههای شهری ایران مصوب ۱۳۷۴ در طراحی و ساخت پلها و آبگرفتگی آنها اشاره کرد (نمونه تراز پلها با توجه به تراز سیل در شهر خرمآباد).
تداخل مسئولیتها و روشن نبودن مرز آنها مسئله مهم و قابل بررسی است. برای مثال، از یک سو، مطالعه و برنامهریزی و ساخت زیرساختهای کنترل سیل برعهده وزارت نیرو است و از سوی دیگر، طبق بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری، حفظ جان و مال مردم از خطرات و اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل بر عهده شهرداری میباشد. در روستاها این وظیفه به استناد مواد ۱۰ و ۱۸ آئیننامه اجرایی تهیه و تصویب طرحهای هادی روستایی، لحاظ نمودن اقدامات حفاظتی در زمان تهیه طرحهای هادی روستایی به عهده بنیاد مسکن میباشد.
مورد مهم دیگر مربوط به عدم رسیدگی، ترمیم، نگهداری و مقاوم سازی سازههای حفاظتی داخل محدوده و حریم شهر میشود. مسئولیت اقدامات سازهای مدیریت سیل با وزارت نیرو بوده و در داخل محدوده شهر با مجوز این وزارتخانه صورت میگیرد. از نمونه مصداقها میتوان به دیواره ساخته شده در شمال شرقی شهر پلدختر و دیواره محافظ غرب بستر کشکانرود، دیواره محافظ رودخانه کرگانه در خرمآباد، شکسته شدن کانال چمران در استان خوزستان و حرکت سیلاب به طرف شهر اهواز و آسیبدیدگی محله عیندو شد.
عدم اجرای طرحهای توسعه استانی و شهری در مورد فاضلاب شهری و هدایت آبهای سطحی نیز مثال دیگری از مصداقهای این سوال است. به موجب قانون تأسیس شرکتهای آب و فاضلاب (۱۳۷۱)، جمعآوری و انتقال و تصفیه فاضلاب شهرها در داخل محدوده قانونی شهرهای هر استان بر عهده شرکت آب و فاضلاب استان زیر نظر وزارت نیرو میباشد. به دلیل جدا نکردن شبکه فاضلاب از شبکه هدایت آبهای سطحی، پسزدگی فاضلاب در هنگام رویدادهای بارشی شهرها را آسیبپذیر کرده است (در شهرهای اهواز، دزفول، شیراز، گمیشتپه، گنبد، آققلا و مانند آن).
در قالب طرحهای عمرانی و طبق قانون نظام فنی و اجرایی کشور (۱۳۸۵)، تاکید بر کاهش آسیبپذیری طرحها با هدف افزایش ایمنی به عنوان یک اصل مطرح بوده و طبق قانون اصول نحوه اجرای نظام فنی و اجرایی طرحهای عمرانی کشور (۱۳۷۵)، انجام مطالعات و توجیه فنی، اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی جزو اقدامات پایهای برای این طرحها مطرح شده است. عدم توجه به این دو مهم در بروز و تشدید خسارتها در رویدادهای سیلابی سال ۹۸-۹۷ نقش داشته است (نمونه زیرگذرهای مصوب کمیته داخلی حمل و نقل ترافیک در شهر خرمآباد، تغییر کاربری از مسیل به معبر و مسدود کردن مسیل طبیعی در شیراز).
سوال سوم: عمدهترین تخلفات صورت گرفته در توسعه سکونتگاهها که سبب تشدید خسارات شده است چیست و تحت تأثیر چه ساز و کارهایی رخ داده است؟
بطور کلی میتوان گفت که از دیدگاه این کارگروه، بخش عمده آسیبها و بروز خسارتها بیشتر به دلیل خلاء قانونی، ابهامات قوانین یا عدم کفایت قوانین مربوطه شکل گرفتهاند. همچنین، شناسایی موارد عدم رعایت قواعد و قوانین برنامهریزی، طراحی و توسعه سکونتگاهها مسئلهای است که به دلیل همپوشانی و بعضاً عدم هماهنگی لایههای مختلف قوانین و نیز بین نهادها و بخشهای مرتبط بسیار پیچیده است. با این حال، موارد عمده عدم رعایت قواعد و قوانین که سبب آسیبپذیری سکونتگاهها شدهاند و سازوکارهایی که موجب بروز این موارد شدهاند ارائه میشود.
۱- تغییر کاربری
تغییر کاربری در بستر یا حریم آبراهها یا نواحی بالادست از مهمترین موارد تخلف به شمار میرود. در غالب موارد ساز و کارهای بروز چنین مواردی به اولویت دادن تصمیمات محلی و اولویتدادن به مسائلی مانند روانسازی ترافیک بر ایمنی شهروندان و یا تغییر کاربری آبراهها به معبر بوده است (نظیر تغییر کاربری مسیل محدوده دروازه قرآن شیراز به معبر).
۲- ساخت و ساز در بستر و حریم آبراهها
از یک سو، شهرداریها خواستار مدیریت واحد محدوده شهرها هستند، و از سوی دیگر، وزارت نیرو که مسئولیت قانونی مدیریت بستر و حریم آبراهها را دارد، در چرخه مدیریت شهری جایگاه روشنی ندارد. یکی از مداخلات که موجب تشدید خسارتها در سکونتگاهها شد سرپوشیده کردن مسیلها یا آبراهها بوده است (نمونه سرپوش کردن مسیل شهرک سعدی در دهه ۷۰ و پوشاندن بخشی از رودخانه در شهر گمیشتپه گلستان توسط شهرداری و احداث کاربریهای تفریحی و گردشگری در بستر و حریم رودخانه کارون).
۳- عدم رسیدگی به آبراههای داخل محدوده و حریم سکونتگاهها
طبق بند ۲ ماده ۵۵ قانون شهرداری وظیفه نگهداری، لایروبی و حصول اطمینان از نبودن نخاله و زباله در رودخانه، انهار، مسیلها و کانالها در محدوده شهر بر عهده شهرداری است. بر اساس قانون توزیع عادلانه آب، نگهداری و لایروبی رودخانهها، انهار و مسیلها در خارج از محدودههای شهری وظیفه وزارت نیرو است. بر اساس مطالعه کارگروه، لایروبی به صورت برنامهریزی شده نه در محدوده شهرها و نه در بیرون شهرهای در معرض سیل انجام نشده است (نمونهها در شهرهای خرمآباد و پلدختر لایروبی کشکان رود، خرمرود و کرگانه در استان لرستان و تأخیر در لایروبیها در آققلا در استان گلستان، رودخانه کرخه در خوزستان و حوضه دروازه قرآن شیراز).
سوال چهارم: عملکرد شهرداریها و دهداریهای مناطق شهری و روستایی سیل زده چگونه سبب تشدید خسارات سیل شده است؟
پیش از پاسخ به این سوال، لازم به ذکر است که کارگروه حقوقی هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها ورود تخصصی به مباحث حقوقی داشته است. همچنین، بررسی عملکرد شهرداریها نمیتواند به صورت یکسان و بدون در نظر گرفتن تفاوتهای زیاد آنها در ظرفیتهای مالی، انسانی و دانش تخصصی در شهرهای بزرگ و کوچک صورت گیرد.
از جمله عملکرد شهرداری میتوان به ضرورت داشتن مجوز برای مداخلات در بستر و حریم آبراهها از وزارت نیرو اشاره کرد. در بستر و حریم آبراهها، شهرداریها قبل از احداث هرگونه تأسیسات و ساختمان موظف به اخذ مجوز از وزارت نیرو هستند. بر اساس ماده ۱۰۰ قانون شهرداری، شهرداریها میتوانند از عملیات ساختمانی ساختمانهای بدون پروانه جلوگیری کنند. اما ساخت و سازهای مشاهده شده در بسیاری از شهرها بیش از اینکه نشانگر عملکرد ضعیف شهرداری در نظارت برای جلوگیری از ساخت و ساز باشد، زاییده نقایص اجرایی شدن این قانون است؛ ساخت و ساز غیر مجاز تخلف محسوب شده (و نه جرم) و تخریب آن (به خصوص ورود به زمین محصور) نیازمند صدور حکم از مراجع قضائی است.
برنامهریزی برای ایمنسازی مراکز جمعیتی با همکاری سازمان آب منطقهای از جمله وظایف شهرداریهاست که میتواند در طرحهای جامع شهری یا طرحهای جامع سیل شهری نیز لحاظ شود. نظارت بر این مهم برعهده شهرداری در کنار سایر نهادها بوده است. بررسی مواردی مانند پلها در شهرهای مورد مطالعه نشان میدهد که کارایی خود را از دست داده و بعضاً باعث تشدید آبگرفتگی در بافت شهری شدهاند. همچنین، ناکافی بودن اقدامات در زمینه تنظیف و نگاهداری انهار عمومی و مجاری آبها و فاضلاب مسئله دیگر تشخیص داده میشود. عدم رسیدگی به اینگونه مسائل، بر شدت آبگرفتگی و آسیبهای وارده به بافت شهری اطراف تأثیر میگذارند. ذیل این وظیفه انجام اقدام مناسب برای رفع مشکلات در سیستم هدایت آبهای سطحی؛ نظارت بر وضعیت آبگرفتگی معابر و جمعآوری و هدایت آبهای سطحی در سطح شهر و هماهنگی امور جمعآوری و هدایت آبهای سطحی با طرحهای تفصیلی و جامع؛ نظارت مستمر بر عملکرد ناظرین و مدیران پروژههای مرتبط با جمعآوری و هدایت آبهای سطحی نیز محسوب میشود که در بسیاری از مکانهای بررسی شده همراه با نقصانهای زیادی بوده و بر شدت خسارات افزوده است.
در روستاها نیز بر اساس ماده ۳ قانون تعاریف محدوده و حریم شهر و روستا و نحوه تعیین آنها طبق سازوکار مقرر در بند ۱۱ الحاقی ماده ۶۹ قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراها، مرجع صدور پروانه ساختمانی و نظارت بر ساخت و ساز، دهیاری مربوطه بوده و تخلفات ساختمانی در کمیسیون ماده ۹۹ قانون شهرداری با ترکیب مقرر رسیدگی میشود.
سوال پنجم: درس آموختههای سیلاب برای نظام برنامهریزی، طراحی و توسعه سکونتگاههای شهری و روستایی ایران چیست؟
چکیده درس آموختههای مطالعه و تحلیل علمی این پدیده از دیدگاه شهرسازی و معماری به شرح ذیل بودهاند.
۱- درسآموختهها در زمینه رویکردهای کلی نظام برنامهریزی و توسعه سکونتگاهها
نتایج پژوهش نشاندهنده تسلط گفتمان حول محور اقدامات سازهای بوده است. این باور راسخ به اقدامات سازهای، باعث عدم توجه به سایر روشهای غیر سازهای و اکولوژیک کاهش خطر سیل شده است. برای مثال، از سدها به عنوان دفاع مستحکم در برابر سیل و یا استفاده از سیلبندها، دایکها، دیوارهها و کانالها یاد میشود. همچنین، نگاه خطی به رودخانهها غفلت دیگر تشخیص داده شد که میتوان آن را در قالب اعداد برای حریمهای کمی و حریم دید، نگاهی که حاکی از درک نادرست به رودخانه و سیل است. نمیتوان رودخانهها را یک پدیده خطی فرض کرد. این امر به ویژه در دشتهای آبرفتی خوزستان و گلستان به وضوح به چشم میآید. اقدامات هیدرولوژیک شهری بر پایه خروج هر چه سریعتر روانآبها از طریق کانالیزه کردن رودها و مسیلها و سرپوشانده کردن آنها شکل گرفته است.
۲- درس آموختهها برای نظام برنامهریزی و توسعه در سطح استان
در قالب تحلیل طرحهای جامع ناحیه (شرح خدمات تیپ ۱۹)، مشخص شد که در این شرح خدمات عرصه کمی برای همپیوندی با طرحهای ناحیهای یا منطقهای مدیریت رودخانه و سیل دیده شده است. مسئله سیل تنها در بخش مطالعات جغرافیایی– اقلیمی دیده شده و صورتبندی اسناد تولید شده نشاندهنده یک نگاه غیرعلمی به سیل است که آنرا زاده رویدادهای طبیعی و نه نتیجه شیوه نامناسب توسعه میداند (نمونه برنامهریزی سیلابدشتها بدون ادغام در برنامه منطقهبندی کاربری اراضی طرحهای جامع ناحیه).
۳- درسآموختهها برای نظام قوانین و تشکیلات برنامهریزی و مدیریت سیل در سطح سکونتگاه
تحلیل رویداد سیلابهای سال ۹۸-۹۷ نشانگر ضعفهای جدی در قوانین ناظر بر مدیریت سیل از یک سو و برنامهریزی و مدیریت سکونتگاهها از سوی دیگر، و در نتیجه همپوشانی و خلاء در وظایف نهادهای ناظر بر مدیریت سیل و آبراهها در سکونتگاهها بوده است. در نظام تشکیلاتی ناظر بر مسئله سیل، تهیه و تصویب نقشههای ریزپهنهبندی سیل در مقیاس مناسب برای مداخلات سکونتگاهی، برنامهریزی یکپارچه اقدامات سازهای و غیرسازهای (مانند برنامهریزی شهری) به روشنی تعیین نشدهاند.
۴- درسآموختهها برای رویههای مدیریتی - اجرایی سکونتگاهها
معمولاً در طرحهای موضعی شهری، اثرات تغییرات کاربری و تراکم در تشدید آسیبپذیری پروژهها در برابر سیل مورد توجه جدی قرار نمیگیرند. طراحی و اجرای شبکههای تأسیسات شهری و عدم جداسازی آنها و عدم توجه به توسعه سکونتگاهها نمونه دیگر این مسئله است. تعلل در بازرسی ساخت و ساز در حریم رودخانهها، عدم رسیدگی و پاکسازی بستر آبراهها و نیز عدم ترمیم و مقاومسازی سازههای حفاظتی توسط شهرداریها سبب تشدید سیلاب شدهاند که مربوط به رویههای مدیریتی در شهرداریها میشود. در قوانین و رویههای مدیریتی سکونتگاهی به استفاده از ظرفیت مشارکت مردمی در ارتقا تابآوری سکونتگاهها توجه ناچیزی شده است، حالآنکه در رویداد سیلابی اخیر مردم نقش پررنگی در کاهش آسیبها داشتند.
۵- درسآموختهها در زمینه آموزش و توسعه دانش شهرسازی تابآور در برابر سیل
بررسیهای میدانی، بررسی طرحهای توسعه و عمران شهری و روستایی و تصمیمگیریها در سطوح مختلف همگی نشانگر ضعفهای جدی در زمینه دانش تابآوری شهری در بدنه حرفهای بخش خصوصی و ادارات و نهادهای دولتی و شهرداریها بود.
سوال ششم: افزایش تابآوری سکونتگاههای شهری و روستایی در مقابل سیلاب، مستلزم چه اصلاحاتی در قوانین، رویههای اداری، جلوگیری از تخلفات و اقدامات مدیریتی است؟
با توجه به رویکرد کلی کارگروه مبتنی بر تابآوری و سازگاری با سیل، اصلاحات در زمینههای ذیل به اختصار قابل ارائه هستند:
- ضرورت تغییر نگرش و گفتمان و رفع کاستیهای اندیشهای شامل درک خطی از رفتار رودخانه و اتکاء بیش از حد به اقدامات سازهای و نگاه "کنترل و مهار" سیل و آب در مقیاس شهرها (نظیر مسائل مرتبط با کانالکشی رودها و مسیلها و سرپوشانده کردن آنها، تمرکز بر مرمت آبراههای دائم یا فصلی، اولویت دهی به پروژههای فاضلاب شهری، نگاه متفاوت به سکونتگاههای غیررسمی واقع در حریم رودها).
- ایجاد ساز و کار مناسب قانونی برای همکاری بین بخشی در مدیریت یکپارچه آب و سیل در قالب نظام تشکیلاتی (ضرورت ادغام مطالعات و طرحهای مربوط به سیل و پیشنهادات طرحهای جامع راهبردها، اهداف و سیاستها و طرحهای موضعی و موضوعی).
- بازبینی شرح خدمات طرحهای توسعه در مقیاسهای مختلف توسعه ملی، توسعه شهری، منطقهای و روستایی (تیپهای ۱۲ و ۱۹ و طرحهای هادی روستایی) از منظر ادغام با طرحهای جامع رودخانه و حوضههای آبریز.
- تهیه نقشههای ریزپهنهبندی سیل در طرحهای جامع و تفصیلی و تعیین نهاد تهیه کننده و تصویب کننده ریزپهنهبندی سیل در شهرها و روستاها با مقیاس قابل استفاده در برنامهریزی فضایی و مداخلات شهری و رفع خلاءهای قانونی مرتبط.
- تبیین قانونی مسئولیت برنامهریزی، اجرا و نگهداری اقدامات سازهای در حریم و محدوده سکونتگاههای شهری و روستایی.
- رفع خلاء در مقررات ساختمانی مرتبط با کاهش خطر سیل، ارائه استانداردهای حداقلی برای دادن مجوز ساخت در هر پهنه، اقدامات ارتقا و تعمیر ساختمانها برای حفاظت در برابر سیل، تهیه دستورالعمل و ضوابط طراحی در جهت مدیریت یکپارچه آب در سکونتگاهها، بازبینی آئیننامهها و دستورالعملهای مربوط به طراحی راهها و بازرسی و پاکسازی بستر آبراهها.
- آموزش و توسعه دانش تابآوری سکونتگاهها در برابر سیل (بازنگری دروس تخصصی رشتههای مرتبط دانشگاهی در زمینه تابآوری سکونتگاهها، آموزش حرفهمندان مرتبط، آموزش کارکنان صف و ستاد نهادهای مرتبط با برنامهریزی و مدیریت سکونتگاههای انسانی، آموزش و مشارکت مردمی، و تأسیس نهاد پژوهشی مرتبط با سکونتگاهها، سیل و مدیریت یکپارچه آب).
سوال هفتم: سیلاب چگونه و به چه میزان میراث فرهنگی را در معرض خسارت قرار داده است؟
نوع خسارات وارده به میراث فرهنگی در اثر سیل فروردین ۱۳۹۸ در قالب سه دسته عمده قابل طبقهبندی است که شامل آبشستگی، آبگرفتگی و آببردگی میشوند. عوامل آسیبهای وارده به میراث فرهنگی را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد:
عامل اول مربوط به مداخلات نسنجیده و با تأخیر در میراث فرهنگی است که باعث میگردد تا میزان خسارات افزایش یابد. بسیاری از محوطههای تاریخی در حال کاوش فاقد تمهیدات لازم در برابر بارندگی شدید و آبگرفتگی هستند. برای مثال، میتوان به آسیبهای قلعه فلکالافلاک در خرم آباد اشاره کرد که با تخریب و تسطیح دامنههای تپه برای گشایش معابر شهری و یا احداث پارکینگ، موجب ناپایداری و رانش خاک شده است.
عامل دوم، عدم توجه به دفع آبهای سطحی ناشی از بارندگی در میراث فرهنگی است (نمونه آبگرفتگی بخشهایی از محوطه میراث جهانی چغازنبیل در خوزستان و فرسایش خاک در این محوطه).
عامل سوم، عدم مرمت به موقع آثار پیش از سیل است که در خسارت دیدن میراث فرهنگی در جریان سیل نقش داشته است (نمونه پلهای تاریخی لرستان).
عامل چهارم به تضاد بین توسعههای معاصر و عملکرد آثار میراثی مرتبط است. توسعههای شهری و روستایی گاه جغرافیای خرد اطراف آثار را چنان تغییر دادهاند که باعث افزایش خسارات در هنگام سیل شدند (نمونه کشیده شدن جاده ارتباطی بین شهری از زیر پایههای پل دختر).
سوال هشتم: تابآوری میراث فرهنگی در معرض سیلاب چه میزان بوده است؟
پژوهش نشان داد که آثار ثبت جهانی شده و آثاری که از لحاظ گردشگری و تاریخی-اقتصادی از اهمیت بالاتری برخوردارند، تابآوری بیشتری در برابر سیلاب داشتهاند (نمونههای چغازنبیل و سازههای آبی شوشتر در خوزستان، گنبد قابوس در شهر گنبد). یک دلیل این امر میتواند به طراحی و مکانیابی اولیه مناسب بازگردد. همچنین میتوان به قلعه فلکالافلاک در لرستان اشاره کرد، اگرچه صدماتی از سیل اخیر متوجه آن شد.
پلهای تاریخی در لرستان، خوزستان و گلستان نشان دادند که چگونه طراحی و مکانیابی صحیح و توجه به بستر در زمان ساخت پل بعد از قرنها ضامن صیانت از این سازههای باارزش شده است. با آنکه به بعضی از پایهها و قوسهای این پلها صدماتی وارد شد، اما عموماً با توجه به خصوصیات طراحی و مکانیابی آنها در برابر سیلاب، عملکردی مناسب نشان دادند. آسیبهای وارده را نیز میتوان به عدم مرمت مناسب و مداوم در سالهای قبل و تأثیر تغییرات متاخر بستر طبیعی و مصنوع آنها مربوط دانست (پلهای تاریخی کشکان، کلهر، الیگودرز و افرینه، در لرستان، پل باستانی دزفول و پل تاریخی آق قلا).
سوال نهم: درس آموختههای سازههای تاریخی و فرهنگی و شهرسازی ایرانی- اسلامی برای افزایش تابآوری در برابر سیلاب چیست؟
مطالعات نشان میدهد که پیشینیان ما درک کامل و جامعی در زمینه مکانیابی، طراحی و ساخت شهرها، ساختمانها و سازهها در ارتباط با موضوع سیل داشتهاند. این درس آموختهها را در چند دسته کلی میتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
لزوم برنامهریزی بر مبنای دانش سرزمینی و بلند مدت به جای تمرکز کوتاه مدت بر روی موضعی محدود:
مکانیابی و ساخت آثار میراث فرهنگی نشان میدهد که طراحی آنها در چارچوب نگاهی فراتر و در مقیاس آمایش منطقهای بوده و کاملاً به فرآیندهای طبیعی و تأثیر آنها بر جغرافیای محل در مقیاسهای خرد تا کلان آگاهی داشتهاند. در زمینه سیل و اولین نمود این دانش، آگاهی از رفتار رودخانهها بوده است. پیشینیان میدانستهاند که باید از زمینهای مسطح سیلگیر درون قوس رودخانهها پرهیز کنند (نمونه شهر پل دختر). در گنبد کاووس، سیل دقیقاً تا مرز هسته تاریخی این شهر نفوذ میکند و پیشتر نمیرود. تجربه زیسته مردم و هماهنگی آنها با طبیعت.
طراحی جزئیات معماری در ساخت و سازها با توجه به مخاطرات طبیعی:
جزئیات طراحی معماری میراث فرهنگی به جای مانده از گذشته در بسیاری از موارد در انطباق با نیازهای محیطی و مخاطرات طبیعی شکل گرفته بودهاند. برای مثال، پایه پلهای تاریخی به نحوی طراحی میشدند که بیشترین مقاومت را در برابر جریان شدید آب داشته باشند و از طرف دیگر کمترین رسوبگذاری را ایجاد کنند. در خصوص واحدهای مسکونی نیز چنین تمهیداتی مشهود است. در ناحیه گلستان، خانههای بومی بر روی سکویی بالاتر از زمین قرار داشتند، زیر این سکو باز بودهاند تا امکان جریان آب در هنگام سیل از زیر ساختمان وجود داشته باشد. همینطور خانههای حصیری سنتی تالابهای خوزستان را میتوان نام برد که نه تنها در هنگام آبگرفتگیِ تالابها مغروق نمیشدند، بلکه به راحتی قابل ساخت مجدد بودند.
سوال دهم: اصلاحات ضروری برای افزایش تابآوری سکونتگاهها و سایر تأسیسات در مقابل سیلاب بر اساس درس آموختههای ناشی از ارزیابی میراث فرهنگی و بافتهای تاریخی در معرض سیلاب چیست؟
بر اساس درسآموختههای ارائه شده و با توجه به مطالعات مستندسازی و تحلیلهای انجام شده، اصلاحات ضروری نه گانه ذیل پیشنهاد میشود. این اصلاحات را میتوان در سه سطح متفاوت دستهبندی کرد.
سطح یک: تغییر نگرش: لزوم اتخاذ دیدگاه آمایشی در برنامهریزی حفاظت از بافتهای تاریخی و میراث فرهنگی:
تحلیل تابآوری بافتها و میراث معماری تاریخی نشان میدهد که در مکانیابی و ساخت آثار، ملاحظات محیطی در مقیاسهای فراتر از مقیاس خرد محلی در محدوده پیرامونی مورد نظر بوده است. دوری گزینی از طرحهای توسعهای و حفاظت میراثی متکی بر محاسبات میانگینی به جای محاسبات حداقلی و حداکثری از ضرورتها است. با توجه به تجربه کسب شده، ضروری است به ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعی در مقابله با مخاطرات طبیعی با تاکید بر افزایش سهم مردم در برنامهریزی، اقدامات اجرایی و محافظت از میراث فرهنگی اتکا بیشتر کرد.
سطح دو: برنامهریزی: تدوین و اعمال استراتژی جامع محافظت در برابر بلایای طبیعی و انسانساخت:
یکی از مهمترین عوامل در حفاظت از میراث فرهنگی، بافتهای تاریخی و دیگر سکونتگاههای انسانی میتواند تهیه استراتژیهای جامع محافظت در برابر سیلاب باشد، شامل کاهش خطر، افزایش مقاومت در برابر سیل، افزایش هشدار و شناسایی زود هنگام سیل و برنامهریزی. این استراتژیها میتوانند شامل تدوین برنامههای تخصصی و کوچک مقیاس محلی نیز باشند. با توجه به تغییرات اقلیمی، مخاطرات طبیعی به ویژه سیل با شدت بیشتر و تناوب بالاتر اتفاق خواهند افتاد.
سطح سه: سیاستها و اقدامات: اتخاذ ترکیبی از اقدامات سازهای و غیرسازهای در حفاظت از میراث فرهنگی:
رویکرد سازهای، رویکردی انعطافناپذیر و مطلقگرا است، در حالی که اقدامات غیر سازهای در رابطه با حرایم آثار میراثی و بافتهای با ارزش تاریخی، میتواند تأثیر بسیاری در افزایش تابآوری اثر و مکمل رویکرد فناوری محور و سازهای باشد. پایش، مراقبت و نگهداری از شرایط طبیعی محوطههای استقرار آثار، شهرها و روستاهای تاریخی نیز ضروری است. ایجاد شبکهای از متخصصان، فعالین، مؤسسات پژوهشی، دانشگاهیان در رشتههای مرتبط با حفاظت آثار و بافتهای تاریخی در کشور و در سطح بینالمللی میتواند باعث تقویت سازگاری میراث فرهنگی در برابر سوانح طبیعی پیش و پس از حدوث آنها گردد.
- توجه به اینکه در عصری زندگی میکنیم که مملو از بلایا و آسیبهای طبیعی و غیر طبیعی غیر قابل پیشبینی است، به نظر شما اگر اتفاقی مانند سیلاب آن هم در شرایط فعلی کرونا تکرار شود یافتههای حاصل از پژوهش این کارگروهها و مشخصاً کارگروه شما تا چه اندازه بر آمادگی کشور برای مقابله با این بحران کارآمد است؟ و تابآوری کشور در برابر چنین بحرانهای طبیعی را در دوران فعلی چگونه ارزیابی میکنید و چگونه میتوان این تابآوری را در زمینه تخصصی شما افزایش داد؟
دانش روز شهرسازی تابآور و تجارب سایر کشورها در زمینه قانونگذاری در سطوح مختلف و نظام برنامهریزی، طراحی و مدیریت سکونتگاهها برای ارتقا تابآوری سکونتگاهها در برابر سیل بوده که میتواند برای سایر سوانح نیز به کار گرفته شوند. از دیدگاه تابآوری سکونتگاهها، آنچه باعث تبدیل پدیدههای طبیعی به فاجعههای انسانی و ملی میشود، ناشی از هم نشینی ناسازگار و نامتناسب مداخلات انسانی با فرآیندهای طبیعی است. بسیاری از کاستیها در نظام برنامهریزی منطقهای، شهری و روستایی، تصمیمات اشتباه و سهلانگاریها در حوزه برنامهریزی از مقیاس آمایش ملی تا محلی در مناطقی که با مخاطرات طبیعی از جمله سیل روبرو بودهاند، سبب شده است تا با شکلگیری یا تشدید خسارات روبرو شویم.
چهار دسته از علل و عواملی که در شکلگیری یا تشدید خسارتها در سکونتگاههای شهری و روستایی مؤثر هستند:
۱. نارسایی و کاستی اندیشهای در نظام مدیریت سوانح طبیعی و توسعه سکونتگاهها
پیگیری زنجیره علل و عوامل مستقیم مؤثر بر شکلگیری رویدادهای طبیعی، نظیر سیلابها، نشان داد که در بسیاری از موارد، نارساییها و کاستیهای اندیشهای در نظام مدیریت این رویدادها از یک سو، و نظام توسعه از مقیاس آمایش سرزمینی و منطقهای تا سکونتگاهها از سوی دیگر، در شکلگیری و یا شدت گرفتن خسارتها مؤثر بوده است.
شناخت زنجیره علل و عوامل وقوع و تشدید آثار منفی این رویدادها، نشاندهنده تسلط گفتمان موجود بوده که عمدتاً حول محور اقدامات سازهای بوده است. این گفتمان در سیاستها و اسناد توسعه از منطقه، تا شهرها و روستاها به صورت تاکید بر استفاده از اینگونه اقدامات است. این باور راسخ به اقدامات سازهای و تاکید زیاد بر ایجاد "ایمنی" توسط اقدامات سازهای جدا از بحث بر سر تأثیرات مخرب زیست محیطی بلند مدت خود، این واقعیت را نادیده میگیرد که این سازهها قلمرو تحت "حفاظت" خود را در وضعیتهای مختلف محافظت میکنند.
۲. کاستیهای برنامهریزی شهری و منطقهای
برنامهها و طرحهای مقیاس منطقهای باید در تطابق با عوامل و شرایط پدیدهها و رویدادها باشند. اولویت بخشیدن به توسعه اقتصادی نباید به بهای مغفول ماندن توسعه پایدار و اهمیت دادن به حفاظت از محیط زیست در اسناد توسعههای شهری و منطقهای باد. مکانیابی شهرها و توسعههای جدید یا جهتگیری توسعه شهرها به گونهای باشند که باعث وارد شدن خسارات رویدادها به این سکونتگاهها شوند. مکانیابی، طراحی، ساخت و اجرای تأسیسات و زیرساختها، نظیر راهها و پلها سازگار با خطرات پدیدهها و رویدادها باشد. برنامهریزی یکپارچه زیرساختها با نظام سکونتگاهها و فعالیتها پنجم از ضرورتها است از جمله میتوان به سازگاری سیستمهای فاضلاب و سیستم هدایت آبهای سطحی با کاربریهای سکونت و فعالیت اشاره کرد. از نمونه تبعات چنین غفلتها میتوان به آب گرفتگیها و پسزدگی فاضلاب اشاره کرد.
۳. کاستیها و خلاءها در نظام قوانین و تشکیلات برنامهریزی و مدیریت در سطح سکونتگاه
تحلیلهای مرتبط با سیلابها نشاندهنده کاستیها در قوانین، ضوابط و ساز و کارهای تصمیمگیری در نظام توسعه شهری و مدیریت پدیدههایی نظیر سیلابها است. مهمترین این کاستیها که در شکلگیری یا تشدید خسارتها مؤثر بودند عبارتند از:
یکم، در شرح خدمات انجام طرحهای جامع ناحیه (قرارداد و شرح خدمات تیپ ۱۹)، عرصه کمی برای همپیوندی با طرحهای ناحیهای یا منطقهای مدیریت پدیدههایی نظیر سیلابها دیده میشود. علاوه بر این، صورتبندی شرح خدمات نشاندهنده یک نگاه غیرعلمی به اینگونه پدیدهها است که آن را زاده رویدادهای طبیعی و نه نتیجه شیوههای نامناسب توسعه میداند.
دوم، فقدان نقشههای ریزپهنهبندی خطر قابل استفاده در برنامهریزی سکونتگاهها، عملاً استفاده از ابزارهای غیرسازهای مانند برنامهریزی کاربری زمین، ضوابط خاص پهنهها و مانند آن را غیرممکن ساخته است. تهیه نقشه ریزپهنههای خطر با مقیاس قابل استفاده در برنامهریزی فضایی و مداخلات شهری پایه ارتقا تابآوری سکونتگاهها میباشد.
سوم، شرح خدمات طرحهای توسعه و عمران شهری (تیپ ۱۲) به صورت همهجانبه و نظاممند مسئله سوانح را لحاظ نکردهاند. مطالعات پدیدههایی نظیر سیل به ندرت جایی در خروجی طرحهای توسعه و عمران شامل برنامه کاربری زمین و طرحهای موضعی و موضوعی داشتهاند. به موازات شرح خدمات طرحهای توسعه شهری، در شرح خدمات طرحهای هادی روستایی نیز همین کاستی جدی دیده میشود.
چهارم، خلاءها در ضوابط و مقررات توسعه باعث شده است تا امکان استفاده از ابزارهای غیرسازهای که در دنیا برای کاهش خطر استفاده فراوانی از آن میشود، وجود نداشته باشد. الزامات برنامهریزی شهری در مناطق در خطر میتوانند مواردی مانند مکانیابی کاربریهای مجاز در ریزپهنههای مختلف و نحوه ساخت کاربریها و ارائه استانداردهای حداقلی توسعه در پهنههای در خطر را ضابطهمند کنند. همچنین، مقررات ساختمانی میتوانست انواع روشهای کاهش خطر در مقیاس ساختمان و اجرای آنها، اقدامات اجباری ارتقا و تعمیر ساختمانها و شیوههای مورد قبول مقاومسازی ساختمان با توجه به ظرفیتهای موجود را تعیین کرده و موجب کاهش خسارتها گردد.
پنجم، ساز و کار لازم برای ممانعت از تصمیمگیریهای توسعهای که میتوانند باعث شکلگیری و تشدید خطر یا انتقال خطر به مناطق دیگر بشوند، دیده نمیشود. بارگذاری کاربریها و فعالیتها جدید در نقاط در معرض خطر شکل گرفتهاند یا سایر مناطق را در معرض خطر قرار دادهاند.
۴. کاستیها در رویههای مدیریتی - اجرایی سکونتگاهها
دسته چهارم از یافتهها مربوط به کاستیها در رویههای مدیریتی–اجرایی در شهرها است که سبب شکلگیری یا تشدید خسارت میشوند. برای مثال، وضعیت شبکههای فاضلاب شهری و شبکه هدایت آبهای سطحی و عدم جداسازی آنها، نشانگر ضعف و عدم توجه برنامههای اجرایی است. تعلل در بازرسی و جلوگیری از ساخت و سازهای واقع در حریمها در شکلگیری و یا تشدید خسارتها نقش دارند.
نظر شما :