بازخوانی گزارش‌های هیئت ویژه گزارش ملی سیلاب‌ها – ۱۱

رئیس کارگروه کشاورزی و منابع طبیعی (بخش اول- کشاورزی): عوامل طبیعی، انسانی و مدیریت سازمانی عامل اصلی آسیب‌های بخش کشاورزی بوده است / تغییر اقلیم اثرات بسیار جدی در بخش کشاورزی گذاشته است

تعداد بازدید:۱۶۹۱
روابط عمومی دانشگاه تهران: یکی از مهم‌ترین مأموریت‌های محوله به دانشگاه تهران در سال‌های اخیر، مأموریت تشکیل هیئت ویژه گزارش ملی سیلاب‌های ۹۸-۹۷ است که پس از حدود یک سال فعالیت، با ارائه سه گزارش کلان، ۱۵ گزارش کارگروه‌ها و بیش از ۷۰ گزارش موضوعی به کار خود پایان داد.

با توجه به اهمیت شکل‌گیری این هیئت و صبغه ملی آن، روابط عمومی دانشگاه تهران از طریق سلسله مصاحبه‌هایی با اعضای هیئت، رؤسا و دبیران کارگروه‌های مختلف این هیئت، اقدام به بازخوانی گزارش‌های تخصصی این هیئت نموده است.

یازدهمین مصاحبه در این پرونده، گفتگوی حانیه چمنی، دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات، با دکتر حسن احمدی، رئیس کارگروه کشاورزی و منابع طبیعی هیئت ویژه گزارش ملی سیلاب‌ها و دکتر غلامرضا زهتابیان دبیر این کارگروه است. دکتر احمدی و دکتر زهتابیان، از اساتید دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، در این مصاحبه به توصیف پیامدهای سیلاب بر زمین‌های کشاورزی پرداخته‌اند:
 

  • به عنوان سوال اول بفرمائید در کارگروه شما از چه تخصص‌هایی بیشتر بهره گرفته شد؟

حدوداً ۳۰ نفر مستقیماً در کارگروه کشاورزی و منابع طبیعی مشغول بودند و حدود ۳۰ نفر هم به طور غیرمستقیم در این کارگروه فعالیت داشتند. تخصص‌های این افراد در حیطه‌ی کشاورزی و منابع طبیعی است. اغلب آن‌ها دانشگاهیان بودند و از تعدادی پژوهشگر در حوزه کشاورزی و منابع طبیعی نیز کمک گرفته شد.

رئیس کمیته کشاورزی دکتر علیرضا کوچکی، استاد دانشگاه مشهد و آقای دکتر کامکار، استاد دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، همکار اصلی در بخش کشاورزی بودند. رئیس کمیته آبخیزداری آقای دکتر سلاجقه استاد منابع طبیعی دانشگاه تهران، رئیس کمیته مرتع دکتر ارزانی استاد دانشگاه تهران و رئیس کمیته جنگل دکتر شامخی استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران بودند. در نهایت دکتر غلامرضا زهتابیان دبیر کارگروه منابع طبیعی و کشاورزی و بنده هم حسن احمدی مسئولیت این کارگروه را بر عهده داشتم.
 

  • فلسفه تشکیل کارگروه شما و اهمیت آن در ساختار هیئت چیست؟

رخدادهای طبیعی جز جدایی ناپذیر از زمین بوده و خواهد بود. اما اینکه آیا این رخدادها به فاجعه تبدیل شوند یا خیر به عوامل متعددی بستگی دارد. اینکه رویکرد ما در برابر این رخداد چه باشد و چه درس‌آموخته‌هایی داشته باشیم و چگونه از این درس‌آموخته‌ها برای پیشگیری، کاهش خسارت و کاهش سرعت جبران خسارت استفاده کنیم بستگی به نحوه مستندسازی، آسیب شناسی و تحلیل غیرجانبدارانه رخداد دارد. بی شک پیشگیری بهترین راهکار است که باید مبتنی بر اصول پدافند غیرعامل باشد.

با هدف مستندسازی تأثیرات سیل اخیر در بخش کشاورزی در زیرشاخه‌های زراعت، باغبانی، شیلات، آبزی‌پروری، پرورش دام و طیور و تأسیسات زیرساخت‌های کشاورزی و در بخش منابع طبیعی اکوسیستم‌های جنگل، مرتع و نیز آبخیزداری مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی‌ها در ۵ استان گلستان، لرستان، خوزستان، مازندران و سیستان و بلوچستان انجام شده است.

کارگروه تلاش کرد تا به سوالات مطرح شده توسط رئیس جمهور در دو بخش کشاورزی و منابع طبیعی پاسخ داده شود. همچنین توصیه‌های مدیریتی در سه زمینه پیشگیری، مدیریت حین بحران و مدیریت پسابحران به سه طیف مسئولین، مردم و سازمان‌های مردم نهاد به شکل مفتوح و با نشست‌های کارشناسی ارائه داده است. امید است که این گزارش که حاصل تلاش چندین ماهه اعضای کمیته‌های کشاورزی و منابع طبیعی و همراهی و همفکری طیف وسیعی از مدیران، کارشناسان و محققان دانشگاهی- تحقیقاتی، دانشجویان و سازمان‌های اجرایی است؛ بتواند به عنوان سندی ارزشمند برای دولت جمهوری اسلامی ایران در راستای اجرای سناریوی پدافند غیرعامل در برخورد با سیلاب به عنوان یک رخداد طبیعی مورد توجه قرار گیرد.
 

کمیت اراضی کشاورزی که تحت تأثیر سیلاب قرار گرفته‌اند و نیز مقدار خسارت‌ها چقدر است؟
آسیب‌پذیری بخش کشاورزی به واسطه سیلاب‌های مخرب اواخر سال ۹۷ و اوایل سال ۹۸ ناشی از سه دسته از عوامل طبیعی، انسانی و مدیریت سازمانی بوده است که می‌توان مهم‌ترین آن‌ها را به شرح زیر خلاصه کرد:

  • بارش‌های سنگین و مداوم در مناطق بالادست (سیل‌خیز) و جاری شدن حجم قابل توجهی آب به سمت اراضی پایین‌دست (سیل‌گیر) به دلیل تخریب پوشش گیاهی به ویژه جنگل و مرتع؛
  • عدم پیش‌بینی و کنترل به موقع مسیرهای عبور سیل و ظرفیت آ‌بگذری ناکافی مسیرهای رودخانه؛
  • تخریب پوشش گیاهی جنگلی و تغییر کاربری اراضی شیب‌دار جنگلی و زراعی به ویژه در مناطق سیل‌خیز و نیز زراعت غیراصولی در زمین‌های شیب‌دار از جمله شخم زدن در جهت شیب زمین؛
  • کم بودن اختلاف سطح بین آب رودخانه‌ها و اراضی کشاورزی پیرامون، نظیر استان خوزستان و یا حتی پایین بودن ارتفاع این اراضی از سطح آب‌های آزاد مثل استان گلستان و افزایش امکان طغیان رودخانه‌ها؛
  • اقدام خودسرانه شکستن دایک‌ها با هماهنگی و بعضاً بدون هماهنگی توسط مردم محلی یکی از دلایل آسیب‌پذیری مزارع کشاورزی در استان خوزستان به ویژه مزارع نیشکر و کارخانجات قند و صنعت نیشکر این استان بوده است همچنین این مسئله سبب آسیب به زیرساخت‌های مواصلاتی نظیر جاده‌ها، ریل‌ها و… و به ویژه تخریب راه‌های بندر ترکمن مرز بازرگانی اینچه برون در استان گلستان بوده است؛
  • عدم تحویل پروژه‌ی احداث زه‌کش‌ها در استان گلستان و عدم مدیریت صحیح اراضی شیب‌دار به ویژه در استان‌های مازندران لرستان و گلستان؛

در پاسخ به سوال اول رئیس جمهور اینطور بگویم که براساس آمارهای به دست آمده کل خسارت ناشی از سیل اخیر به بخش کشاورزی در مجموع پنج استان خسارت دیده معادل ۱۳۶.۱۱۳.۵۳۶ میلیارد ریال بوده است. بیشترین خسارت ناشی از سیل در استان خوزستان با خسارتی بالغ بر ۹۶,۸۳۲,۱۷۵ میلیارد ریال (۷۱/۱۵ درصد از کل خسارت) که تقریباً رتبه اول را در میان استان‌ها داشته است. در بین زیر بخش‌های کشاورزی نیز در مجموع پنج استان بیشترین آسیب متوجه زیر بخش زراعت با خسارتی معادل ۷.۹۵۶,۴۱۳ میلیارد ریال (۵۸/۴۴ درصد از کل خسارت) بود. کمترین خسارت نیز در بخش دام و طیور با خسارتی معادل ۳,۵۶۱,۳۴۸ میلیارد ریال (۲/۶۲ درصد از کل خسارت) بوده است. اگر بخواهیم درصد خسارت‌های وارده در استان‌های مختلف در بخش کشاورزی را به تفکیک بیان کنیم خوزستان ۷۱.۱۵ درصد، خوزستان ۱۰.۹ درصد، لرستان ۱۱.۸، مازندران ۵.۱۴ و ۰.۸۹ درصد نیز متعلق به سیستان و بلوچستان است.

همچنین میزان خسارت وارده به بخش‌های کشاورزی به تفکیک به شرح زیر است:

  • زراعت ۵۸.۴۴ درصد
  • تأسیسات زیربنایی ۲۷.۰۴ درصد
  • باغبانی ۶.۹۷ درصد
  • آبزیان ۴.۹۲ درصد
  • دام طیور ۲.۶۲


تغییر کاربری اراضی و توسعه کشت چگونه بر کمیت سیلاب و خسارات ناشی از آن تأثیر گذاشته‌اند؟

برای پاسخ به این سوال بنده باید یک مقدمه عرض کنم. تغییر کاربری اراضی یعنی تغییر در نوع استفاده از زمین که لزوماً تغییر در میزان سطح زمین نبوده، بلکه شامل تغییر در تراکم و مدیریت زمین نیز می‌باشد. این تغییرات نتیجه اثربخشی عوامل متعددی نظیر سیاست، مدیریت، اقتصاد، فرهنگ، رفتار انسانی و محیط می‌باشد. در حقیقت توان و امکان رشد شهر و شهرنشینی را می‌توان به عنوان مهم‌ترین شاخص توصیف‌کننده تغییر کاربری اراضی و به خصوص اراضی کشاورزی ایران محسوب کرد.

عوامل تأثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی را می‌توان در سه دسته تقسیم کرد: عوامل قانونی، عوامل اقتصادی و عوامل جمعیتی. عامل جمعیت در تغییرات کاربری اراضی مهم‌ترین عامل است و دو عامل دیگر را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

  • عدم توجیه‌پذیری اقتصادی بسیاری از فعالیت‌های بخش کشاورزی (زراعت، باغداری و سایر فعالیت‌ها) برای کشاورزان به علل مختلف و به ویژه گرانی نهاده‌ها،
  • عدم حمایت از بخش کشاورزی و عدم تأمین زیر ساخت‌های اساسی بخش کشاورزی از جمله تأمین آب کشاورزی و جلوگیری از بروز خشکسالی‌های دوره‌ای که ضریب اطمینان کشاورزی در بسیاری از مناطق را کاهش می‌دهند،
  • نبود برنامه مدون آمایش سرزمین و تأمین بسیاری از هزینه‌های زیرساختی توسط سازمان‌های مختلف از محل صدور مجوز تغییر کاربری غیر مجاز اراضی کشاورزی و ساخت و سازهای غیر مجاز به جای تأمین آنها از منابع مالی دولتی،
  • عدم ضمانت اجرایی قوانین بازدارنده تعرض به اراضی و منابع طبیعی،
  • ضعف بدنه کارشناسان حقوقی و قضائی،
  • نداشتن الگوی کشت مدون و علمی و نظایر آن از موضوعات مهم و قابل توجه در خصوص کاربری اراضی در این چهار استان می‌باشد.

برای مثال، در طی ۸ ماه اول سال ۱۳۹۴ حدود ۳۰۲ مورد تغییر کاربری غیرمجاز اراضی کشاورزی در استان خوزستان گزارش شده است که این میزان معادل ۱۹۶ هکتار و ۶۲۲۱ متر مربع بوده است. نکته شایان ذکر این که بر اساس مستندات در این زمینه هیچگونه اخطار توقف عملیات تغییر کاربری توسط متولیان امر به متخلفان نیز داده نشده است.

بنابر گزارش امور اراضی سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان تنها از سال ۱۳۹۵ تاکنون، تعداد ۳۱۱۴ مورد تغییر کاربری در اراضی کشاورزی استان گلستان به مساحت ۸۸۷.۱۲ هکتار شناسایی شده است که از این تعداد ۱۵۱۰ مورد مجاز (به مساحت ۶۸۶.۲۷ هکتار) و ۱۶۰۴ مورد غیرمجاز (به مساحت ۲۰۰.۸۵ هکتار) بوده است.

از مجموع حدود ۸۵۰ هزار هکتار از اراضی کشاورزی استان لرستان ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار هکتار (حدود ۱۲ درصد) اراضی شیب‌دار بوده که قبلاً جنگل یا مرتع بوده است. طی دهه‌های ۳۰ تا ۶۰ شمسی این اراضی مرتعی و جنگلی تغییر کاربری دادند و زیر کشت فرسایش‌زای دیم قرار گرفتند. این مسئله در سیل اخیر اثر بسیار منفی خود را نشان داد.

عدم وجود پوشش گیاهی مرتعی و جنگلی در این اراضی و شخم زدن در راستای شیب باعث عدم نفوذ کافی بارش‌های شدید شد و لذا کمیت سیلاب را به شدت افزایش داد. از آن گذشته فرسایش شدید این اراضی باعث افزایش چند برابری بار رسوبات سیلاب شد و در نتیجه، توان تخریبی سیلاب نیز به شدت افزایش یافت. بنابراین، تبدیل اراضی مرتعی و جنگلی استان لرستان به کشت دیم فرسایش‌زا طی چند دهه گذشته خسارت زیان‌بار خود را نشان داد. علاوه بر فرسایش شدید خاک و در نتیجه تخریب و رسوب‌گرفتگی تأسیسات زیربنایی و اراضی پایین‌دست و حاشیه رودخانه‌ها، برای اولین بار پدیده رانش زمین هم خود را نشان داد و خسارت قابل توجهی به عرصه‌های جنگلی، جاده‌ها و پل‌ها به خصوص در مناطق روستایی و عشایری وارد شد.

تغییر کاربری اراضی و حذف پوشش گیاهی جنگلی در شهرستان پل‌دختر، نمونه‌ی خوبی از تغییرات کاربری اراضی است که در تمام استان لرستان به چشم می‌خورد. در این بین تغییر اراضی جنگلی و مرتعی شیب‌دار (بیش از ۲۰ درجه) به زراعت سبب افزایش دبی سیلاب‌ها شده و البته تغییر کاربری اراضی جنگلی و مرتعی به باغات دست کاشت که شیب بالای ۳۰ درجه دارند، نیز سبب افزایش رخداد و خسارت سیلاب می‌شوند.

در استان لرستان علاوه بر عوامل انسانی تخریب جنگل‌ها و تبدیل آن به زمین کشاورزی و همچنین مصرف چوب به عنوان سوخت، پدیده خشکیدگی یا زوال درختان بلوط نیز سهم بسزایی در نابودی درختان و به تبع آن تشدید سیلاب داشته است. بر اساس آمار اداره کل منابع طبیعی استان لرستان، ۵۶۲.۷۲۲ هکتار از اراضی جنگلی بلوط در استان لرستان یعنی ۴۶ درصد از کل این اراضی دچار پدیده‌ی زوال با درجات مختلف هستند. بر اساس آمار این اداره‌ی کل، ۳۱۵.۶۶۴ هکتار از جنگل‌های استان دچار زوال ۱ تا ۲۵ درصدی، ۱۹۵۸۵۹ هکتار دچار زوال ۲۵ تا ۵۰ درصدی، ۲۸۸۵۴ هکتار دچار زوال ۵۰ تا ۷۵ درصدی و ۲۲۳۴۵ هکتار دچار زوال ۷۵ تا ۱۰۰ درصدی هستند.
 

افزایش تاب‌آوری کشاورزی و منابع طبیعی در مقابل سیلاب مستلزم چه اصلاحات و اقداماتی است؟
با توجه به دلایل وقوع سیلاب اخیر و عوامل مؤثر بر تشدید اثرات مخرب آن، مجموعه اقداماتی که می‌تواند منجر به افزایش تاب‌آوری نظام‌های کشاورزی و منابع طبیعی در برابر رخداد سیل در استان‌های پنجگانه شود به شرح زیر می‌باشد:

  •  جلوگیری از شخم در راستای شیب در اراضی شیب‌دار، تراس‌بندی و اختصاص اراضی شیب‌دار به باغات و یا محصولات علوفه‌ای چندساله همراه با مدیریت صحیح و اصولی،
  • رعایت تناوب زراعی و توسعه کشت بقولات به ویژه در مناطقی که با فرسایش آبی و بادی روبرو هستند،
  • ترویج کشاورزی حفاظتی با حفظ کاه و کلش در سطح خاک در اراضی کشاورزی به خصوص در اراضی شیب‌دار،
  • تغییر تقویم کشت با توجه به فصل و سابقه وقوع سیلاب در صورت امکان،
  • اجرای عملیات اصولی آبخیزداری و حفاظت آب و خاک و بیولوژیک؛ تهیه نقشه پهنه‌بندی سیل با استفاده از بانک سیل استان‌ها جهت ارائه هر چه بهتر برنامه‌های مدیریتی و پروژه‌های آبخیزداری می‌تواند بسیار مفید واقع شود،
  • اجرای طرح‌های آبخیزداری در مسیر رودخانه‌های فصلی و دائمی به منظور پخش یکنواخت سیلاب در مزارع بهره‌مندی مزارع از بارندگی‌های فصلی و موسمی بدون ایجاد تخریب و جلوگیری از سرعت سیلاب در مسیر رودخانه‌ها نیز بسیار کارساز است،
  • حفظ منابع طبیعی در مناطق بالادست و تقویت و احیای عرصه‌های جنگلی و مراتع برای جلوگیری از تشکیل رواناب و جریان سیل، حفظ منابع آبی و جلوگیری از فرسایش خاک،
  • شناسایی مسیل‌ها، رعایت حریم رودخانه‌ها و پرهیز از احداث هرگونه تأسیسات دامپروری و آبزی‌پروری در نزدیکی مسیل‌ها و حریم رودخانه‌ها؛ در این راستا جلوگیری از تجاوز به حریم رودخانه‌ها و ممنوعیت کشت در بستر رودخانه‌هایی که در دراز مدت به واسطه کاهش نزولات جوی خشک شده و کشاورزان به جهت عدم آگاهی لازم، بستر رودخانه‌ها را به کشت و کار تخصیص داد‌ه‌اند نیز می‌تواند مفید واقع شود. احیای این رودخانه‌ها از طریق شناسایی مکانی آن‌ها از طریق نقشه‌های هوایی در گذشته امکان‌پذیر خواهد بود،
  • عدم صدور مجوز برای ساخت تأسیسات کشاورزی در مناطق سیل‌خیز و سیل‌گیر،
  • توسعه و بهبود خدمات بیمه‌ای محصولات کشاورزی و ترویج آن در بین کشاورزان و تعیین نرخ بیمه اراضی کشاورزی متناسب با خطر سیل،
  • بهره‌گیری از ظرفیت سازمان‌های مردم نهاد برای ترویج فرهنگ پاسداشت طبیعت،
  • تهیه نقشه خطر سیل برای اراضی کشاورزی برای ایجاد آمادگی و اندیشیدن تمهیدات لازم برای مقابله با سیل‌های آینده،
  • فرهنگ‌سازی عمومی برای حفظ و احیای منابع طبیعی با بهره‌گیری از ظرفیت سازمان‌های مردم نهاد،
  • پیگرد قانونی ویژه به منظور جلوگیری از آتش زدن کاه و کلش در سطح مزارع،
  • اختصاص اراضی مجاور رودخانه‌ها به باغ به جای زراعت؛ درختان چندساله از مقاومت بیشتری در برابر سیلاب‌های احتمالی در مقایسه با محصولات زراعی برخوردار هستند و خسارت وارده به آن‌ها به مراتب کمتر است.


پیشگیری، مدیریت بحران و پسابحران و افزایش تاب‌آوری کشاورزی مستلزم چه اصلاحات و اقداماتی است؟

  • وجود تفکر ریسک محور و پیشگیری در برابر مخاطرات و یا به عبارتی شکل‌گیری این باور در ذهن مدیران که تکرار وقایع بحرانی بیشتر شده است و نگرش مدیران در خصوص احتمال برگشت‌پذیری طولانی مدت رخداد‌هایی مثل سیل باید با نگره احتمال وقوع و فراوانی بالای این پدیده‌ها جایگزین شود.
  • توجه به زیرساخت‌های مورد نیاز استان‌ها در بخش کشاورزی. بدین منظور لازم است بودجه بخش کشاورزی استان‌ها با مدیریت و هزینه‌کرد مطلوب تقویت و بهینه‌سازی شود.
  • تغییر نگرش مدیران و سیاست‌گذاران از سمت راهبرد درمان به سمت راهبرد پیشگیری. بی‌شک هزینه اصلاح ساختار‌های کشاورزی جهت کاهش خسارات ناشی از رخداد‌های طبیعی نظیر سیل بسیار کمتر و منطقی‌تر از هزینه‌هایی است که باید برای جبران خسارات سیل متحمل شد.
  • بازنگری در جانمایی مزارع، باغات و تأسیسات آبزی‌پروری، دامپروری و سایر تأسیسات زیربنایی بخش کشاورزی (آمایش کشاورزی و منابع طبیعی)
  • بازنگری در طراحی الگو‌های کشت منطقه‌ای بر اساس اصول علمی و استاندارد، به نحوی که کمترین میزان خسارت احتمالی در شرایط وقوع سیلاب به این محصولات وارد شود.
  • پیگیری کامل طرح توسعه زهکش‌های اصلی در اراضی مستعد سیل در هر استان و انجام فعالیت‌های زیربنایی برای امکان انتقال هرچه سریع‌تر جریانات آب بیش از حد ضریب آبگذری به سایر اراضی حاشیه.
  • تغییر الگو‌های کشت در مزارع و باغات و انتقال بستر‌های کشت به ارتفاعات بالاتر از طریق ایجاد جوی و پشته‌های بلند یا سکو‌های بلندتر به منظور کاهش خسارات احتمالی ناشی از آب ماندگی در مزارع و باغات (در صورت امکان)
  • فراهم کردن امکان جابجایی سیستم‌های آبیاری بارانی تا حد ممکن (انتقال پمپ‌ها، گان‌ها و رایزر‌ها در مناطق سیل زده موفقیت‌آمیز بوده است).
  • جلوگیری از تغییر کاربری اراضی کشاورزی به کاربری‌های غیر کشاورزی.
  • عدم کاشت در اراضی شیب‌دار و یا رعایت اصول استاندارد طراحی باغات در اراضی شیب‌دار بر اساس دستورالعمل‌های فنی.
  • بسیج تأمین نیروی انسانی داوطلب برای ایجاد پویش‌های اثربخش در نجات باغات و مزارع و سایر واحد‌های تولید کشاورزان و کمک به تأمین ماشین‌آلات و تجهیزات لازم برای منحرف کردن آب از اراضی زراعی، باغات و مراکز پرورش آبزیان، دام و طیور، تخلیه آب و برداشت محصولات در معرض خطر.
  • ارائه دستورالعمل‌های فنی توصیه‌ای و تمهیدات لازم برای مدیریت حین سیل توسط مردم.
  • سازمان‌دهی و تشویق سازمان‌های مردم نهاد برای بازسازی بعد از سیل در حوزه کشاورزی.
  • ایجاد یک سیستم جامع هشدار سیلاب و تدوین دستورالعمل جامع مقابله با سیل در بخش کشاورزی و دام‌پروری با مشارکت سازمان‌های دخیل مانند وزارت جهاد کشاورزی.
  • توانمندسازی مدیران و کارشناسان در رویارویی با بلایای طبیعی نظیر سیل از طریق ارتقا دانش و انتقال تجربه به آنان به ویژه در مدیریت بحران دستگاه‌‌ها.
  • برگزاری دوره‌های آموزشی و مانور‌های مستمر جهت ایجاد و حفظ آمادگی مدیران و کارشناسان نهاد‌های اجرایی در این بخش توصیه می‌شود.

 

درس آموخته‌های سیلاب برای سیستم کشاورزی و منابع طبیعی کشور چیست؟

آنچه که از سیل اخیر می‌توان به عنوان عبرت، درس‌آموخته و یا تجربه‌ای برای مدیریت بهتر بحران‌های آینده که وقوع آن‌ها محتمل است، مورد توجه قرار گیرد را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • آمایش کشاورزی و منابع طبیعی و همچنین، تهیه نقشه‌های مخاطرات طبیعی و به ویژه سیل برای مدیریت بحران در شرایط اضطرار و پیشگیری از تصمیمات نادرست مدیریتی بسیار حائز اهمیت است.
  • تدوین دستورالعمل‌های فنی برای پیشگیری، مدیریت بحران و مدیریت پسابحران یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است.
  • بهتر است با توجه به حجم خسارات وارده در جریان وقوع سیلاب، تمهیدی اندیشیده شود که به جای هزینه کاهش و یا جبران خسارات وارده، این مبالغ صرف اصلاح و تقویت زیرساخت‌های پیشگیرانه شود.
  • وضعیت اراضی شیب‌دار به ویژه در استان‌های مازندران و لرستان باید به شکل ویژه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و سناریو‌های مدیریتی این اراضی به شکل دستورالعمل فنی تهیه و لازم‌الاجرا گردد.
  • طرح‌های کلان زه‌کشی در اولویت اجرا قرار گرفته و نظارت لازم بر حسن اجرای آن ساماندهی شود.
  • نقش سازمان‌های مردم‌نهاد در مدیریت بحران‌هایی نظیر سیل جدی گرفته شود و پتانسیل استفاده از توانمندی این سازمان‌ها به فعلیت رسانده شود.
  • بازبینی در ساختار و بازطراحی کانال‌ها برای هدایت و کنترل سیلاب در مزارع و باغات در اولویت قرار گیرد و حتی توسعه یابد.
  • طراحی جدید الگو‌های کشت با نگرش نوین به مخاطرات طبیعی انجام و در مناطق سیل‌گیر و سیل‌خیز باغات توسعه بیشتری در مقایسه با زراعت پیدا کنند.
  • انجام تحقیقات جامع برای شناخت اکوسیستم‌ها، رفتار‌های اقلیمی و مدل‌های هیدرولوژی در مناطق با خطر سیل جدی گرفته شود.
  • رسیدگی به امور دام در سطح کالن در مدیریت بحران کشور در اولویت قرار گیرد و در استان‌ها نیز ساماندهی شود.
  • سامانه‌های هشدار قبل از وقوع سیل باید قویاً طراحی و در حداقل زمان هشدار‌های لازم را به اطلاع عموم برسانند.
  • انجمن‌های پیمانکاری باید مورد تشویق قرار گیرند و زمینه پیوستن دائم آن‌ها به زیرساخت‌های مدیریت بحران قانونی شود. در اهمیت این موضوع همین بس که در سیل گلستان نقش این انجمن‌ها در تأمین ماشین‌آلات بیش از ۱۵۲ دستگاه بوده، در حالی که سهم مدیریت بحران استان تنها سه دستگاه بوده است. همچنین، لازم است که حداقل هزینه‌های این انجمن‌ها و خسارات وارده به ماشین‌آلات آن‌ها جبران شود تا همکاری آن‌ها با مدیریت بحران در شرایط اضطرار ادامه یابد.
  • حفاظت و صیانت از منابع طبیعی قبل از وقوع سیلاب به ویژه در اراضی بالادست (سیل‌گیر) بسیار حائز اهمیت است.
  • عوامل انسانی، یکی از مهم‌ترین دلایل افزایش خسارت در زمان وقوع سیل هستند. تخریب بدون منطق سازه‌ها نظیر جاده‌ها، ریل‌ها، و نظایر آن می‌تواند عواقب بسیار ناگواری به همراه داشته باشد.

در ادامه و پس از گفتگو با رئیس کارگروه کشاورزی و منابع طبیعی، دکتر زهتابیان، دبیر این کارگروه نیز برخی نکات تکمیلی پرداخت که به شرح ذیل می‌باشد:

دکتر زهتابیان: در درس‌آموخته‌های بخش کشاورزی و منابع طبیعی باید بر بخش‌‌هایی که ملموس است ولی توجهی به آن نمی‌شود مجدداً تاکید کرد. مثلاً در ارتباط با موضوع تغییر اقلیم. تغییر اقلیم اثرات بسیار جدی در بخش کشاورزی گذاشته است، ولی چون جزو مأموریت‌های بخش کشاورزی و منابع طبیعی نبود ما به آن نپرداختیم. اما این تغییر اقلیم بر دما تأثیر به سزایی داشته است. البته تأثیر آن بر ریزش‌های جوی زیاد نیست و مقدار کمی از این ریزش‌‌ها کاسته است. اما نکته‌ی مهم این است که شکل بارش‌‌ها عوض شده. برف کمتر شده و باران بیشتر شده و همین باعث تولید سیل می‌شود.

در واقع تغییر اقلیم گذشته از ایجاد خشکسالی می‌تواند به افزایش سیلاب‌‌ها نیز منجر شود. یعنی اگر عوامل انسانی و مسائل مربوط به مدیریت در کشور خود را نیز در نظر نگیریم، تغییر اقلیم یک معضل جهانی است که بر اساس آن پیش‌بینی می‌شود که دمای جهان تا سال ۲۰۵۰ حداقل ۲ درجه افزایش پیدا خواهد کرد و این مسئله خواه ناخواه در کشور ما نیز اتفاق خواهد افتاد. این مسئله باعث می‌شود بارندگی‌ها به صورت رگبار درآمده و باعث ایجاد سیل شود. حال همه‌ی این‌ها در کنار تخریب جنگل و تخریب زمین قرار می‌گیرد و باعث می‌شود تغییر اقلیم وظیفه مخرب خود را تمام و کمال انجام دهد.

بحث دیگری که مطرح است این است که ما نمی‌توانیم فقط سیلاب‌های ۹۷ و ۹۸ را آسیب‌شناسی کنیم. بلکه باید برگردیم به سال‌های گذشته و ببینیم جنگل‌های ما در گذشته در چه وضعیتی بوده است. از اصلاحات ارضی تا به امروز منابع طبیعی ما به یغما رفته و تخریب شده است و یکی از پیامدهای این مسئله، سیلاب است. در واقع به تعداد دفعات سیل افزوده شده است. یعنی از طرفی ما با مسئله فراوانی آب و تخریب‌های که توسط آن انجام می‌شود مواجهیم و هم از طرف دیگر آب کم است و ما با معضل خشکسالی روبه‌روییم.

نکته‌ی دیگری که می‌خواهم بگویم همانطور که دکتر احمدی اشاره فرمودند درباره‌ی مسئله‌ی شیب‌های تند در بخش کشاورزی است. اگر به مراجع بین‌المللی مراجعه کنیم، می‌بینیم که یکی از عوامل اصلی تخریب زمین روش‌های آبیاری سنتی خصوصاً در اراضی بیش از یک درصد شیب است. این در حالی است که در اکثر نقاط کشور ما آبیاری‌ها به روش سنتی انجام می‌شود. البته در آن دسته از اراضی که پوشش‌های گیاهی پرپشت دارند تا ۵ درصد شیب هم برای کشاورزی مشکلی ندارد اما بیش از آن مشکل‌ساز است. این در حالی است که در کشور ما بدون توجه به میزان شیب زمین، کشاورزی در دامنه‌های بسیار شیب‌دار انجام می‌شود. شخم در جهت شیب زده می‌شود و بافت خاک بهم می‌ریزد و با اندکی بارندگی تمامی خاک جمع می‌شود و این یکی از عوامل مهمی است که می‌تواند پیامد‌ها و خسارات ناشی از سیلاب را افزایش دهد.

در واقع باید به بخش کشاورزی در این زمینه توجه ویژه‌ای شود. اگر ما در این بخش سرمایه‌گذاری می‌کردیم و سیستم‌های آبیاری‌مان را مدرن می‌کردیم و سیستم‌های مدرن آبیاری قطره‌ای و بارانی را جایگزین آبیاری سنتی می‌کردیم، ممکن بود با این حجم از خسارت در بخش کشاورزی مواجه نشویم.

یا نکته‌ای که در مورد تغییر کاربری اراضی به نظرم می‌رسد این است که تغییر کاربری اراضی تنها به خاطر این نبوده است که مردم جنگل‌تراشی کرده‌اند یا مرتع را به زمین کشاورزی تبدیل کرده‌اند. به علت اینکه روش‌های کشاورزی اعم از آبیاری نامناسب، مصرف بیش از حد کود و سم و… بوده‌اند سبب شوری خاک شده‌اند و همین باعث شده است که کشاورزی در بسیاری نقاط توجیه اقتصادی نداشته باشد. حتی در بسیاری از نقاط به همان میزان وزنی که محصول کاشته می‌شود، برداشت ندارند در نتیجه زمین رها می‌شود. وقتی زمین رها شد، طبیعی است که تغییر کاربری داده می‌شود و کارهای دیگری روی آن انجام خواهد شد. می‌خواهم بگویم که تغییر کاربری هم به دلیل ابعاد فنی و هم به دلیل ابعاد غیرفنی رخ می‌دهد و باعث تخریب می‌شود. در رأس علل این تخریب‌ها همانطور که آقای دکتر هم فرمودند باید به جنگل‌تراشی اشاره کرد. هر جا که پوشش گیاهی از بین رفته است، تخریب را با خود به همراه داشته است.

 

گزارش مرتبط:

بازخوانی گزارش‌های هیئت ویژه گزارش ملی سیلاب‌ها – ۱۲
رئیس کارگروه کشاورزی و منابع طبیعی (بخش دوم– منابع طبیعی): شدت تخریب سیلاب به خاطر تخریب جنگل‌های زاگرس و هیرکانی است/ مقدار خاک تخریب یافته حین سیلاب‌، ۶۴ برابر خاک‌سازی است/ حوضه‌های آبخیزداری جامع‌نگری و مدیریت پایدار نیاز دارد

کد تحریریه : ۱۰۰/۱۰۱/۱۱۱

کلیدواژه‌ها: هیأت ویژه گزارش ملی سیلاب‌ها سیلاب‌ها کشاورزی منابع طبیعی تغییر اقلیم آبخیزداری رخدادهای طبیعی تغییر کاربری اراضی خشکسالی‌های دوره‌ای تاب‌آوری تخریب زمین پویش علمی ایران در آینه ۱۴۰۰


( ۱ )

نظر شما :