بازخوانی گزارشهای هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها – ۱۳
رئیس کارگروه اقلیمشناسی: باید به دنبال مدل مفهومی بومی در ارتباط با «پیشبینی» های هواشناسی بود/ باید از «مدیریت میانگینمحور» کشور در ارتباط با منابع آب به سمت «مدیریت مخاطرهمحور» گذار کرد
با توجه به اهمیت شکلگیری این هیئت و صبغه ملی آن، روابط عمومی دانشگاه تهران از طریق سلسله مصاحبههایی با اعضای هیئت، رؤسا و دبیران کارگروههای مختلف این هیئت، اقدام به بازخوانی گزارشهای تخصصی این هیئت نموده است.
سیزدهمین مصاحبه در این پرونده، گفتگوی حانیه چمنی، دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات، با دکتر بهلول علیجانی، رئیس کارگروه اقلیمشناسی هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها است. دکتر علیجانی، استاد گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه خوارزمی، در این مصاحبه به تشریح تأثیرات مسائل اقلیمشناسی بر سیلابهای ۹۷ و ۹۸ پرداخته است:
- به عنوان اولین سوال بفرمائید در کارگروه «هواشناسی و اقلیم شناسی» از چه تخصصهایی بهره گرفته شد و به چه حوزههایی بیشتر پرداخته شد؟
عنوان کارگروه ما هوا و اقلیم بود و ما هم از متخصصین هواشناسی و اقلیمشناسی استفاده کردیم. این دو حوزه در اصل از نظر عناصر و موضوعاتی که بررسی میکنند، یکی هستند، تنها تفاوتشان فقط از نظر مقیاس زمانی است. هواشناسی شرایط روز را بررسی میکند، مثلاً زمانی که ما میگوئیم سیل شدیدی در گلستان اتفاق افتاده است اگر قرار باشد، همان سیل را در همان بیست و هفت یا بیست و شش اسفند بررسی کنیم، هوا شناسی باید بررسی کند، که در آن روز چه پدیدههایی در اتمسفر ایران رخ داده که این سیل اتفاق افتاده است، ولی اگر ما بخواهیم ببینیم که این سیلابها در بلندمدت (مثلاً در بیست سال دیگر) وضعشان چه خواهد شد تا بتوانیم حوادث آینده را مدیریت کنیم، باید اقلیمشناسی را بررسی کنیم؛ چون اقلیمشناسی پدیدهها را در مقیاس درازمدت بررسی میکند. به عبارت خیلی سادهتر اگر بخواهیم مسائل روز را حل کنیم باید از هواشناسی کمک بگیریم اما اگر بخواهیم برنامهریزیهای بلندمدت کشور را از نظر عمرانی، سیاسی، اقتصادی و… تنظیم کنیم باید از اقلیمشناسی کمک بگیریم. ما هم در کارگروهمان از متخصصین رشتههای هواشناسی و اقلیمشناسی دانشگاههای مختلف کشور دعوت کرده و از آنها کمک گرفتیم.
- به طور خلاصه بفرمائید مهمترین دادههایی که در جریان پژوهش به آن رسیدید چه بود؟
طبق یافتههای کارگروه ما، عامل اصلی این سیلابها بارش بوده است و اگر ما میخواهیم سیلابها را مدیریت کنیم باید بارش را مدیریت کنیم. اولین مرحله مدیریت بارش یعنی پیشبینی دقیق بارش که کاری است که باید هواشناسی انجام دهد. در واقع باید بارش را دقیق پیشبینی کند و بر اساس آن پیشبینی سازمانهای ذیربط (مثلاً وزارت نیرو) شروع کنند به مدیریت سیلابها، رودخانهها، سدها و … در واقع مهمترین مسئلهای که به آن رسیدیم مسئله پیشبینی بارش و مدیریت سیل در روی زمین هست.
- یافتههای پژوهش و بررسیهای شما در خصوص سوالات رئیس جمهور که به شرح زیر است چیست؟
۱- ریزشهای جوی اخیر در مقایسه با ریزشهای گذشته در ایران، چه وضعیتی داشته است؟
این یک سوال اقلیمشناسی است. به این سوال متخصصین اقلیمشناسی ما باید جواب بدهند که به خوبی بررسی کردند و به نتایج خوبی نیز رسیدند. ما متوجه شدیم که بارشهایی به شدت بارشهای اسفند ۹۷ در گذشته هم داشتیم؛ مثلاً در سالهای ۱۳۹۰ یک روز بارشی با شدت ۲۵۰ میلی متر باریده و در نقاط دیگر هم وجود داشته، اما چیزی که بارشهای اسفند ۹۷ و فروردین ۹۸ را شاخص کرده تداوم آنها بوده است، نمیتوانم بگویم این بارشها کاملاً اتفاقی بوده است و قبلیها نبوده، اما اینکه مثلاً در گرگان با آن حجم از مشکل مواجه شدیم یا در لرستان بارشها تداوم زیادی داشته فقط به علت بارش نیست بلکه باید این علل را در زمین هم جستجو کرد. ما به این اعتقاد داریم که تا زمانی که بارش در اتمسفر شکل میگیرد، از آسمان پایین میآید و بعد به زمین میریزد، بررسی بارش وظیفه هواشناسی است؛ اما به محض اینکه روی زمین جاری شد، بررسی علل و عواقب مربوط به آن دیگر وظیفهی هواشناسی نیست، بلکه وظیفهی مسئولین و مدیران آب است؛ در واقع آنها باید این آب را مدیریت کنند.
البته من هنوز وارد خسارت سیل در سطح زمین نشدهام. اگر وارد آن حوزه شویم عوامل دیگری نیز وجود دارند. در حال حاضر ما فقط داریم روی این بحث میکنیم که این بارشها چه تفاوتی با بارشهای گذشته دارد. که ما به این نتیجه رسیدیم که بارشهای ۹۷ و ۹۸ از نظر تداوم شاخص بودند.
۲- تجهیزات سنجش متغیرهای هواشناسی و دیگر سیستمهای دادهبرداری قبل و حین سیلابهای اخیر چگونه عمل کردهاند؟
زمانی که ما از تجهیزات صحبت میکنیم یعنی انتظار داریم تجهیزات و ابزار دستگاههای متولی خصوصاً تجهیزات سازمان هواشناسی باید در حدی باشد که بتواند پدیدههای جوی را به موقع بشناسد، به موقع پیش بینی کند و به موقع به اطلاع مردم برساند. خب ما در اینجا مشکل داشتیم، برای اینکه تجهیزات کافی اعم از تجهیزات ابزاری مثل رادیوسوند، رادار و تجهیزات نرمافزاری مثل مدلهای پیشبینی و سناریوها کم بوده است.
بر اساس بررسیهای کارگروه اقلیمشناسی، ما از نظر پیشبینیهای کوتاه مدت هیچ مشکلی نداشتیم و مشکل اصلی پیشبینیهای بلندمدت بوده است. مخصوصاً ابزاری که لازم بود، در حد استاندارد نبوده است. جدا از مسئلهی تحریم، تهیهی این تجهیزات بودجههای کلان میخواهد که باید برای آن تدابیری اندیشیده شود.
البته در این قسمت یک نکته را هم باید عرض کنم. موقعی که میگوئیم یک پیشبینی خوب یا دقیق است و یا بد است و دقیق نیست، هیچ موقع کلمه صد به کار نمیبریم. یعنی حتی در پیشبینیهای کوتاهمدت شش ساعتی هم ما نمیتوانیم بگوییم که هواشناسی ۱۰۰ درصد دقیق پیشبینی کرده است، مثلاً میگوئیم تا ۹۵ درصد دقیق بوده است. در پیشبینیهای بلند مدت و فصلی ما روی ۸۰ حرف نمیزنیم میگوئیم مثلاً ۷۰ درصد خوب بوده است زیرا هرچه دوره پیشبینی طولانیتر شود دقت پایین میآید. فرضا امسال همه مدلها، هم مدلهای جهانی، هم مدلهای سازمان هواشناسی پیشبینی کرده بودند که اسفند و فروردین در ایران پر باران خواهد شد ولی الان سیزدهم و چهاردهم اسفند است و هنوز خبری از بارشها نیست.
۳ - پیشبینیها و هشدارهای سازمان هواشناسی کشوری طی سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ و قبل از وقوع سیلاب چه کیفیتی داشته است؟
بله باز هم همان را عرض میکنم که پیشبینیها در کوتاه مدت خوب است ولی نحوه اطلاعرسانی و بیان پیشبینیها مشکل داشت. یعنی اطلاعرسانی به گونهای نبوده که همه مردم در جریان قرار بگیرند و از عمق مسئله مطلع شوند. البته کارگروه ما پیشنهاداتی دادند که خوشبختانه خیلی از این پیشنهادات در حال اجرایی شدن هستند. مثلاً یکی از این پیشنهادات این بود که هشدارهای هواشناسی را در قالب رنگها اعلام کنند. مثلاً وقتی میخواهیم اخطارهای کلان بدهیم باید از رنگ قرمز به معنای «خیلی خطرناک» استفاده کنیم.
یک مشکل دیگر هم که در پیشبینیها وجود داشته و هنوز هم دقیق برطرف نشده است، پیشبینیهای محلی است که ما پیشنهاد دادیم بیشتر به آن توجه شود. مثلاً شما تلویزیون نگاه میکنید درباره آب و هوای کل کشور صحبت میکند یعنی به صورت کلی میگوید استان آذربایجان اینطور است، خراسان آنطور است، جنوب هم طور دیگری. پیشنهاد ما این بوده که این پیشبینیها در مقیاس محلی خیلی ریزتر و دقیقتر از این اعلام شود. مقیاس این پیشبینیهای محلی باید تا حد امکان ریزتر شود و همه مردم و مخصوصاً کشاورزان، مسئولین، مهندسین و آنهایی که با کارهای مختلف سر و کار دارند باید در جریان قرار بگیرند.
- فرمودید که اطلاعرسانی به مردم مقداری دچار ضعف بود. سوال من این است که اطلاعرسانی فقط باید به حیطه مردم خلاصه شود یا در حیطه سازمانها نیز ما این ضعف را داشتیم؟
ببینید پیشبینیها باید طوری برای مردم بیان شود که به زبان مردم باشد تا مردم بهتر بفهمند. در قدم بعدی این پیشبینیها باید به اطلاع سازمانهای مرتبط برسد. در نهایت نیز این پیشبینیها باید یک مقداری تخصصیتر شود. مثلاً برای کشاورزان، برای مخاطرات، محیط زیست، همه این ها جدا جدا و تخصصی مطرح شود تا بتوانند استفاده کنند.
۴ - توانمندی سامانههای پایش و پیشبینی هواشناسی کشور تا چه اندازه متناسب با نیاز دستگاههای اجرایی است؟
کار یکی از اعضای کارگروه ما این کار بوده که با سازمانهای مختلف مصاحبه کرده یا از طریق پرسشنامه کیفیت این پیشبینیها را برای این دستگاهها بسنجد. بر اساس نتایج به دست آمده آنها رضایت داشتند و گفتند متناسب با کار ما هست اما اینکه ما پیشنهاد میکنیم تا مقداری جزئیات بیشتر شود، هدفمان این است که هر کدام از سازمانها در حیطه تخصص خودشان اطلاعات کافی داشته باشند.
نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کنم مسئلهی مدلهای پیشبینی است. آن چیزی که الان خیلی مهم است مدلهای پیشبینی است. سازمان هواشناسی یا هر سازمان دیگری در کشور برای پیشبینی از مدلهای جهانی استفاده میکنند. اما نکتهای که وجود دارد این است که اگر در اروپا یک مدل نوشته شده برای شرایط جغرافیایی ایران دقیقاً هماهنگ نیست و هر کاری بکنیم یک اختلافی وجود دارد، اما پیشنهاد ما این بوده که سازمان هواشناسی با همکاری متخصصان دانشگاهی مدلهای محلی تعریف کند تا با شرایط جغرافیایی این کشور بیشتر هماهنگی داشته باشد؛ مثلاً ما از نظر جهانی کلی میگوئیم که بله اگر یک ترافی روی مدیترانه باشه این تراف باعث میشود یک سامانه بارانزا از مدیترانه به سمت ایران بیاید. از نظر کلی شاید این مسئله درست باشد ولی کسی تا با توپوگرافی ایران آشنا نباشد این پیشبینیاش با اشتباه مواجه میشود اما موقعی که با توپوگرافی ایران آشنا باشد میگوید که مثلاً ممکن است به خاطر توپوگرافی خاصی که در این منطقه وجود دارد این سامانه از این مسیر پیشبینیشده عبور نکند و آنجا باران زیاد نخواهد داشت. به همین خاطر است که میگوئیم مدلهای بومی باید با هماهنگی دانشگاهها و متخصصین دانشگاهها و خود سازمان تعریف و نوشته شود.
- از کلمه تراف استفاده کردید میشود یکم بیشتر توضیح دهید؟
ببینید هر اتفاقی که در روی زمین رخ میدهد مربوط است به بادهایی که در سطوح بالا میوزند. منظور ما از سطح بالا در ارتفاع ۲۰۰۰ متری سطح دریا سطح پنج هزار متری و ۱۰ هزار متری است که عمدتاً موردی که برای ما مهم است پنج هزار متر است. در ارتفاع پنج هزار متری بادهای غربی به حالت موجی میوزند یعنی مستقیم از غرب به شرق نمیوزند، این موج یکجا میشود ۷ یکجا میشود ۸، هفت به طرف قطب شمال و ۸ به طرف استواست و به بادی که به صورت موجی میوزد و حالت ۷ یا U دارد تراف میگوئیم و فارسی آن میشود ناوه . اگر چنین حالتی در ایران باشد هوای ایران ناپایدار است و انتظار بارندگی خواهیم داشت. اگر به جای U یک حالت ۸ باشه میگوئیم فراز و ما در شرایط خشکی هستیم. اگر بخواهیم از این به بعد دقیقتر پیشبینی کنیم باید مدلهایی بر اساس این ویژگیها و به صورت محلی و بومی کشور خودمان تعریف کنیم.
۵ - کیفیت گزارشهای سازمان هواشناسی، اعم از دقت پیشبینی و اخطار، بازه زمانی اطلاعرسانی، و محتوا و زبان اطلاعرسانی چه تأثیری بر عملکرد دستگاههای کشور در سیلاب داشته است؟
از پیشنهادها و یافتههایی که ما در آخر کار گروه مطرح کردیم ایجاد جو اعتماد در کشور است. این نکته خیلی مهمی است، بعضاً ممکن است سازمان هواشناسی هم درست پیشبینی کند، اما متأسفانه افراد به پیشبینیها اعتماد نمیکنند. برای مثال سازمان پیشبینی میکند که فردا یک رگبار شدیدی خواهد آمد و آبی که میخواهد به سد ببارد فلان قدر مترمکعب است، این میزان خطر دارد و بیش از ظرفیت سد است. کسی که مسئول سد کرخه و سد کارون است، میگوید چه کسی میتواند بگوید این حتماً اتفاق میافتد، من اگر آب را باز کنم ممکن است مشکل پیش بیاید. البته این مسئول هم تقصیری ندارد و جو عمومی کشور اینطور است.
در واقع سازمان هواشناسی باید کاری بکند که اعتماد در کشور ایجاد شود که بله الان که مثلاً هواشناسی پیشبینی میکند که فرضا فردا باران میآید یعنی میآید. این دیگر تلاش هر دو طرف است از آن طرف سازمان باید تلاش کند دقیقتر پیشبینی کند یعنی باید طوری باشد واقعاً اتفاق بیافتد در این حالت اگر یکی دو ساعت تأخیر هم اتفاق بیافتد بالاخره مردم هم به این پیشبینیها اعتماد پیدا میکنند.
به همین خاطر پیشنهاد ما این بوده که علاوه بر پیشبینی که در کل کشور میشود پیشبینیهای محلی دقیقتر شده و جزئیات بیشتر شود تا اعتماد عمومی در کشور ایجاد شود. در جریان سیل خیلی از سازمان هواشناسی کشور انتقاد میکردند، مدیران، نه مردم عادی، میگفتند سازمان هواشناسی پیشبینیهایش کلی است، از آن طرف هم سازمان هواشناسی میگفت ما مدیران را به صورت رسمی و با جزئیات خبر میکردیم. یک مقدار اختلاف سلیقه در هر دو طرف وجود دارد که پیشنهاد ما این بود که تلاش بکنند و این اعتماد عمومی را ایجاد کنند.
۶ - منابع مالی، تجهیزات دانش و قابلیتهای سختافزاری و نرمافزاری سازمان هواشناسی برای پیشبینی و اخطار سیلاب در کشور تا چه اندازه برای مدیریت سیلاب در ایران مناسب است؟
ببینید نرمافزار را توضیح دادیم به جز نرمافزار سختافزار میماند. در قسمت سخت افزار منابع مالی و نیروی متخصص نیز مسئلهی مهمی است. در قسمت منابع مالی کاملاً واضح است خود سازمان هواشناسی میگوید که بودجه کافی در اختیار ما قرار نمیدهند. بیشتر از این وارد مسائل مالی نمیشوم یعنی بسیار واضح است همه میدانند که همه دستگاهها مشکلات مالی دارند و خوب باید یک جوری آن حل شود.
حالا به سراغ بحث نیروی متخصص میروم. بر اساس بررسیهایی که از نیروهای متخصص سازمان انجام دادیم متوجه شدیم که بیشتر آنهایی که در حوزه و زمینه پیشبینی هستند و پیشبینی میکنند از پایه ریاضی و فیزیک آمدهاند و متخصصهای دیگر خیلی کم هستند. مثلاً هیدرولوژیست و اقلیم شناس در سازمان کم است این در حالی است که در بخش پیشبینی باید نیروی متخصص اقلیمشناس باشند چون من الان عرض کردم که مدلها باید با توجه به موقعیت جغرافیایی کشور تنظیم بشوند. من یک مثال عرض میکنم؛ مثلاً همین اخیراً در بوشهر سیلی آمده بود که هیچ کس مسئولیت آن را به گردن نمیگرفت. مثلاً یکی از دلایلش این است که بالاترین مقام یک شهر که فرماندار است اصلاً از جغرافیای شهر خبر ندارد و اصلاً در این زمینه مطالعه نکرده است. مثلاً نمیداند که بوشهر از نظر جغرافیایی مرتعهایش کجاست، جنگل، بیابان و رودخانههایش چگونه است. چگونه باران دارد و…. در واقع اکثر مدیران از ویژگیهای مناطق جغرافیایی کشور بیخبرند. متأسفانه مدیران کشور با جغرافیایی مناطق مختلف بیگانه هستند.
این مسئله به این دلیل است که مثلاً مهندس سازمان هواشناسی در خانه نشسته و در کامپیوتر دارد پیشبینی میکند و آن کسی که متخصص هیدرولوژی است در کامپیوتر رودخانهها را با مدلهای ریاضی طراحی میکند و کامپیوتر این کار را انجام میدهد ولی ما یک متخصص جغرافیای طبیعی هم میخواهیم که بگوید اینجا که داری پیشبینی میکنی مثلاً در این شهر که سیل آمده این همه خسارت زده شما اینجا توپوگرافی را در نظر نگرفتهای مثلاً این رودخانه در اینجا پیچ خورده و شما باید این را در نظر میگرفتید. متخصصین جغرافیای کشور بایستی در سازمانها باشند و همه مدیران کشور باید به منطقه و مدیریت خودشان از لحاظ جغرافیایی آگاهی کامل داشته باشند و حتی باید برای این مسئله در دورههایی آموزش ببینند. بر اساس پیشنهادات ما باید نیروهای متخصص در بخش پیشبینی در سازمان هواشناسی باشند مثل سنجش از دور، اقلیم شناس، متخصص جغرافیای طبیعی مثل هیدرولوژیست اینها باید باشند تا با همکاری یکدیگر بتوانند پیشبینیهای دقیق انجام بدهند.
همچنین ما پیشنهاد دادیم که نیروهای متخصص سازمان هواشناسی با مراکز علمی جهان ارتباط برقرار کنند. ارتباطهایی در قالب دورههای رفت و برگشت؛ یعنی آموزش در آنجا در اینجا همکاریهای نزدیک از نظر علمی باید بشود. متأسفانه ارتباط علمی خیلی کم هست.
۷- علت بارشهای زیاد و سنگین و ترسالی در سال آبی ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ چیست؟
من از اول عرض کردم که هر اتفاقی که روی زمین میافتد مربوط به بادهایی است که در ارتفاعات بالا میوزد. در سال ۱۳۹۷ بادهای غربی پیشروی کردند و در آخر ۹۷ و اول ۹۸ ایران را فرا گرفتند. هر جا که باران ببارد یک عامل صعود میخواهد و یک منبع رطوبت. در سال ۹۷ و ۹۸ عامل صعود به وسیله بادهای غربی و رطوبت هم از سمت مدیترانه آمد و هم از سمت دریای خزر و هم از خلیج فارس. در این برهه زمانی که عوامل زیست محیطی و جوی مناسب بود، این همه رطوبت آمد و بارشهای شدیدی را ایجاد کرد که این را از نظر علمی ما کاملاً توضیح دادیم البته این سوال خیلی تخصصی است و برای همین است که سریع از آن عبور کردیم وگرنه اگر لازم باشد این مبحث خیلی گسترده است.
۸- تغییر اقلیم چه تأثیری بر بارشها و آینده آبی ایران دارد؟
این سوال خیلی مهم میباشد. ببینید در همه جهان تغییر اقلیم رخ داده و هوا گرم شده است. اقلیم ذاتاً یک پدیده بی نظمی است و موقعی که هوا گرم میشود این بی نظمی شدیدتر هم میشود. این را باید مدیران کشور قبول بکنند نتیجه نهایی یافتههای ما هم در این گزارش این بوده است که مدیران باید بپذیرند تغییر اقلیم رخ داده است و باید با کنوانسیونهای جهانی هم در زمینه مقابله یا سازش با تغییر اقلیم همکاری کنیم؛ مثل کنفرانس پاریس. در سطح جهان نیز این تغییر اقلیم و گرم شدن اتفاق افتاده است. مثلاً در سال ۲۰۱۸ دما یک درجه نسبت به سالهای انقلاب صنعتی بالاتر رفته. وقتی که هوا گرم میشود ویژگیاش بینظم شدن و بیشتر شدن پدیدههای فرین یا خیلی شدید است. پدیده فرین پدیدهای است که کمتر اتفاق میافتد یعنی نادر است. مثلاً همین سرمایی که چند وقت پیش در جنوب آمریکا اتفاق افتاد. این اتفاق قبلاً رخ نداده بود یا مثلاً سرمایی که در سال ۱۳۸۶ کل کشور ایران را فلج کرد. یا مثلاً رگبارهای شدید سیستان و بلوچستان چند سال پیش طی بارشهای شدیدی به وجود آمد و این چیزها را پدیده فرین میگوئیم. وقتی که تغییر اقلیم رخ میدهد پدیدههای فرین زیاد میشود. خوب الان هم این پدیدهها دارد زیاد میشود. این پدیدههای فرین وجود دارد و مدیران کشور هم باید این را بپذیرند.
اگر در برنامههای کشور این مسئله را در نظر نگیریم ما بازهم دچار خسارت خواهیم شد. نباید گفت با بارشهای ۹۸ و ۹۹ دیگر دوره خشکسالی تمام شده است تغییر اقلیم تمام شده است اما ما میگوئیم نه هنوز ادامه دارد تغییر اقلیم وجود دارد و ما باید کشور را بر اساس تغییر اقلیم مدیریت کنیم. پیشنهاد جدی ما این است که کشور قبول بکند که تغییر اقلیم وجود دارد.
۹- آیا کمیت بارشها در این سال آبی، ضرورت تغییراتی در نظام مدیریت منابع آب کشور ایجاد میکند؟
ما یک ویژگی بارش کشورمان را باید بگوییم و آن این است که ما یک سال از خشکسالی در کشور شکایت میکنیم و یک سال هم که باران میآید سیل میآید و رگبار همه جا را میگیرد. چون ماهیت بارشهای کشور این گونه است. ما در منطقه خشک و نیمه خشک زندگی میکنیم. حالا که تغییر اقلیم آمده یعنی ما باران زیاد نداریم و بارشهایی که در کشور ما میبارد بارشهای معمولی و متداول و متوسط نیست. شدید و به شکل رگبار است. در اکثر نقاط این کشور ۵۰ و ۶۰ درصد بارش در ۱۰ درصد از روزهای بارش می بارد یعنی بارش خیلی شدید است. مثلاً در بندرلنگه یک سال ۲۰۰ میلیمتر باران باریده بود آن هم فقط در یک روز. کمیت بارشهای سال ۹۸ و ۹۷ نشان داد که در این کشور همیشه پدیدههای فرین یعنی بارشهای شدید وجود خواهد داشت یعنی ما بارش ملایم در این کشور نخواهیم داشت و بارشها شدید خواهد بود و باید مدیریت منابع آبی کشور اصلاح شود.
همانطور که عرض کردم این پیشنهاد اصلی ما بوده است. در واقع مدیریت از حالت میانگین و از حالت تکیه بر میانگین باید خارج شود و این مدیریت باید بر مخاطرات و پدیدههای فرین متکی شود. پدیدههای فرین هم اینگونه است که در یک سال نیست یک دفعه ۲۰ سال یا ۳۰ سال خبری نیست اما یک دفعه اتفاق میافتد. این به این معنی است ما باید برنامهریزی بلندمدت برای منابع آبی داشته باشیم. منظور از بلندمدت این است که کشور باید ببیند که در ۵۰ سال آینده ممکن است ۲۰ سالش را خشکسالی داشته باشیم اما ممکن است دو سال آنقدر باران ببارد که مثلاً سالی ۵۰۰ میلی میلیمتر یا ۱۰۰۰ میلیمتر ببارد. زمانی که برنامهریزی درازمدت داشته باشیم میتوانیم آب آن دو سالی که باران زیاد میبارد را نگه داریم برای سالهایی که ممکن است باران نبارد. یعنی مدیریت شود و تمام آبهای نزولی ذخیره شود. مثلاً در همان سال ۹۸ پیشبینی میکردند که حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب آمده ولی ۵۰ میلیارد متر مکعب آن رفته به دریا و اقیانوس و فقط خسارتش برای ما باقی ماند. اگر ما برنامهریزی بلندمدت بکنیم آن موقع برای مهار کردن و ذخیره کردن آبهای اضافی در سالهای پرباران برنامه تنظیم میکنیم و آب را نگه میداریم. منظور از برنامه بلندمدت این است که ما باید برای سال ۲۱۰۰ برنامهریزی بکنیم کما اینکه همهی کشورهای جهان دارند این کار را انجام میدهند و این خیلی مهم است.
۱۰- درسآموختههای سیلاب برای سازمان هواشناسی کشور چیست؟
اول اینکه به فرآیند پیشبینی خیلی باید توجه کنیم. یعنی پیشبینی الان به عنوان یک صنعت و علم دقیقی هست یعنی هر کشوری هر جامعهای هر علمی باید آیندهاش را پیشبینی کند. برای پیشبینی ما باید قوی باشیم و برای این باید از نظر عمل از نظر دانش تجهیزات و امکانات توسعه پیدا کنیم، نیروهای متخصص تربیت کنیم، چون الان قرن بیست و یکم قرنی است که هرکسی که از آینده اطلاعات دقیقتری داشته باشد موفق تر است.
دومین مسئله پذیرش شرایط تغییر اقلیم است، باید مردم و مدیران بپذیرند که تغییر اقلیم وجود دارد.
سومین مسئله این است که پدیدههای فرین زیاد میشود و مدیریت کشور باید بر اساس همان پدیدههای فرین باشه نه بر اساس میانگینها و متوسطها.
چهارمین نکته این است که برنامهریزی بلندمدت داشته باشیم چون مسائل اقلیمی را با بیست سال و ده سال نمیشود برنامهریزی کرد. منظور من برنامهریزی بلندمدت پنجاه ساله و صدساله است، عرض کردم بیشتر کشورها تا سال ۲۱۰۰ دارند برنامهریزی میکنند.
نکته پنجم توجه به ویژگیهای جغرافیایی کشور است. کشور ما از جهت ویژگیهای جغرافیایی خیلی متنوع است. در زبان انگلیسی به ایران میگویند the land of diversity یعنی سرزمین تنوعها، از نظر نژاد، از نظر دین، از نظر مذهب، از نظر توپوگرافی، واقعاً همه چیز در این کشور فراوان است. باید این را در نظر بگیریم.
نکتهی بسیار مهم و ششم اصلاح اساسنامه سازمانهای متولی است. الان کارهای موازی زیاد هست، وزارت نیرو و سازمان هواشناسی کارهای موازی انجام میدهند، خب باید اساسنامهی اینها اصلاح شود و مأموریت هرکدام مشخص باشد. سازمانها باید به کمک هم باشند، نه در موازی یکدیگر.
نکتهی هفتم که ما یاد گرفتیم این است که باید یک مدیریت یکپارچه برای مدیریت باران و آب ایجاد شود. خیلی فکر کردیم که شاید بتوان با ارتقای جایگاه سازمان هواشناسی و یا ادغام چند سازمان این هدف انجام شود. اما در نهایت دیدیم که عملی نیست و هزینههای کشور را بالا میبرد. در نهایت تصمیم گرفتیم که یک مرکز مجازی مدیریت یکپارچه تعریف شود. پیشنهاد ما این است که یک پورتال جامع مدیریت هوا و آب ایجاد شود، یک سایت مجازی که سازمان هواشناسی و وزارت نیرو در آنجا باشند و همه تولیدات و محصولاتشان را آنجا بارگذاری کنند. کاربران هم عضو آنجا باشند و موارد مورد نیاز خودشان را از آنجا بگیرند. ما به درگاه جامع مدیریت آب و هوا خیلی تاکید داریم. مدیریت این پورتال به صورت شورایی انجام شود.
درس هشتم که ما یاد گرفتیم، این بود که سازمان هوا شناسی باید به عنوان یک سازمان خودکفا عمل کند یعنی خودش، تولید محصول کند. این نکته را باید عرض کنم که الان، سازمان هواشناسی دادههای هواشناسی را با پول در اختیار کاربران میگذارد. البته این از مصوبات مجلس است اما ما معتقدیم که دادههای هواشناسی در همهی جا دنیا مجانی است و در ایران هم باید مجانی باشد. سازمان میتواند با تولید محصولات ثانویه درآمد کسب کند. مثلاً سازمان میتوانند محصولاتی را تولید کند، و در نقاط مختلف کشور آنها را بفروشد، آنهایی که نیاز دارند آن را بخرند و از آن محصولات در بهتر شدن کشاورزیشان، و ساختن خونهشان استفاده کنند. این هم پولی برای سازمان میشود و هم مردم میتوانند از اطلاعاتِ بهتر و دقیقتر استفاده کنند. یا اینکه هر سازمانی یا نهادی که از دادههای هواشناسی استفاده میکند باید تاییدیه صحت و دقت دادهها را از سازمان بگیرد، نه اینکه داده بخرد.
۱۱- چه اصلاحاتی در سازمان هواشناسی و تعامل آن با سایر دستگاهها برای ارتقای کیفیت عملکردی آن ضروری است؟
بنده اساسنامهی سازمان و وزارت نیرو را مطالعه کردم. در بیشتر اینها، زمینهی فعالیت اینها شفاف نیست، و بعضی وقتها این شفاف نبودن باعث موازیکاری میشود. بایستی این سازمانها و نهادها وظایف خودشان را دوباره بررسی کنند. و در واقع یک مقام بالاتر مانند هیئت دولت باید اینها را بررسی، و تصحیح کند و بگوید این سازمان فقط وظیفهاش این است. الان بیشتر مشکل ما این است که هر سازمان وظایف خودش را یک جور تعریف میکند و موقعی هم که مشکلی پیش میآید، هیچکس مشکل را گردن نمیگیرد و میگوید دیگری گناهکار است. دلیل همهی اینها به خاطر مشخص نبودن چارت سازمانی و اساسنامهی مأموریت سازمانها است که این بازنگری هم در سازمان هواشناسی و هم در سازمانهای دیگر باید عملی شود.
- کلام آخر؟
ببینید ماهیت بارشهای کشور ما هیچ موقع به صورت ملایم یا متوسط نیست، یا یک سالی اصلاً باران نمیبارد و یک سالی هم که میبارد به صورت رگبار است. نکتهی بعدی این است که تغییر اقلیم رخ داده و تغییر اقلیم باعث شده است که این ماهیت اقلیم بی نظمتر هم بشود. یعنی آن پدیدههای فرین که میبینید یک سال باران نمیبارد ولی یک روز به اندازهی یک سال باران میبارد، این تکرارش بیشتر خواهد شد. ما سیلابهای شدیدتری خواهیم داشت، رگبارهای شدیدتری خواهیم داشت، باید تمام سازمانها و متولیان خودشان را آماده نگه دارند. اگر شهردار شیراز یا مسئولین شیراز این شناخت را از ماهیت بارشهای منطقه داشتند، خسارتهای شدید رخ نمیداد این به خاطر این است که آگاهی کافی از جغرافیای کشور نداشتند. مسئولین و مدیران باید از جغرافیای منطقه خودشان به صورت دقیق آگاهی داشته باشند یعنی کسانی مسئولیت را بگیرند که از این مسئله آگاهی دارند.
جغرافیای کشور بسیار مهم است و باید به آن توجه بکنیم. همه چیز به تغییر اقلیم برمیگردد. باید قبول کنیم که در کشور تغییر اقلیم رخ داده و باید این مسئله را در تمام برنامههای کوتاه و بلندمدت منظور کنیم. مردم هم باید بدانند که اقلیم و هوا گرم شده و سبک زندگیشان را عوض کنند. دیگر گذشته نیست که ما بخواهیم شکلات و بیسکویت را در جعبههای چوبی زیبا بخریم. این یعنی از بین بردن جنگلها. باید این را در نظر بگیریم که جنگل نباید از بین برود. سبک زندگیمان را باید عوض کنیم وبه اندازه نیاز، منابع محیط را مصرف کنیم. سازمانها و نهادها نیز از نظر وظایف و کارها باید مأموریتهایشان شفاف شود طوری که موازیکاری در کشور رخ ندهد و این را هم دوباره تکرار میکنم که باید مدیریت میانگینمحور کشور مخصوصاً در منابع آب تغییر کند و به سمت مدیریت مخاطره محور برود. یعنی باید مخاطرات را در در نظر بگیریم و برنامههای بلندمدت تعریف کنیم.
نظر شما :