بازخوانی گزارشهای هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها -۳
رئیس کارگروه محیط زیست: باید پذیرفت که در کشور تغییر اقلیم رخ داده است/ آنچه به نام مدیریت بحران وجود دارد، بیشتر تشکیلات ناظر بر اقدامات پس از بحران است و نه مدیریت پیشگیرانه و فعال در بحران
با توجه به اهمیت شکلگیری این هیئت و صبغه ملی آن، روابط عمومی دانشگاه تهران از طریق سلسله مصاحبههایی با اعضای هیئت، رؤسا و دبیران کارگروههای مختلف این هیئت، اقدام به بازخوانی گزارشهای تخصصی این هیئت نموده است.
سومین مصاحبه در این پرونده، گفتگوی حانیه چمنی، دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات، با دکتر رضا مکنون، رئیس کارگروه محیط زیست هیئت ویژه گزارش ملی سیلابها است. ایشان همچنین عضو شورای عالی حفاظت محیط زیست ایران و دانشیار دانشکده محیط زیست دانشگاه امیرکبیر است که در این مصاحبه از مهمترین علل و پیامدهای سیلاب در ارتباط با محیط زیست کشور میگوید:
- به عنوان اولین سوال، بفرمائید فلسفه و لزوم تشکیل این کارگروهها به دستور رئیس جمهور و به طور مشخص ضرورت شکلگیری کارگروه محیط زیست را توضیح دهید.
سیلاب و محیط زیست ارتباط تنگاتنگی دارند. از یک طرف مشخصات محیط میتواند بر ویژگیهای سیلاب مؤثر باشد و از طرف دیگر سیلاب میتواند خسارتهای محیط زیستی ایجاد کند. پس از رسیدن باران به زمین، محیط زیست طبیعی شامل کوهها، درهها، جنگلها، مراتع، تالابهای کوهپایهای، دشتها، رودخانهها، مخازن آب زیرزمینی و در نهایت تالابها یا دریاهای پاییندست، مشخصات و سرنوشت سیل را تعیین میکنند. در طول تاریخ، با بارشهای آسمانی، ساختار محیط طبیعی شکل گرفته است و در صورت عدم وجود دخالتهای نامناسب در طبیعت، سیلابها در صورت رخداد، خسارت قابل توجهی ایجاد نخواهند کرد و شادابی طبیعت و پرآبی رودخانهها و تالابها و تغذیه منابع آب زیرزمینی را در پی خواهند داشت.
دخالتهای بشر در طبیعت از جمله کاهش پوششهای جنگلی، تخریب مراتع، تغییر کاربری زمین، قطع ارتباط طبیعی رودخانهها با تالابها، تغییر نفوذپذیری زمین، تجاوز به حریم اکولوژیکی رودخانهها و تالابها و برداشت شن و ماسه از رودخانهها منجر به تغییرات گستردهای شده است به طوری که، این تغییرات اجازه نمیدهد طبیعت نقش واقعی خود را در جذب بارشها و تعدیل شرایطی که منجر به سیلهای مخرب میشوند ایفا نماید. سیلابهای شدید علاوه بر ایجاد تلفات انسانی و خسارت به زیرساختها، منجر به فرسایش خاک، رسوبگذاری در سدها و تأسیسات، نابودی پوشش گیاهی و جانوری، گسترش آلودگیها و بیماریها، تخریب آثار باستانی و اماکن مقدس و دیگر پیامدهای نامطلوب اقتصادی و اجتماعی میشوند. ارزیابی سیلابهای گذشته نشان میدهد راه حل اساسی برای کاهش خسارت سیلابها، سازگاری با طبیعت، حفظ محیط زیست و جامعنگری در مدیریت ریسک سیلاب است.
کارگروه محیط زیست به نقش متغیرهای محیط زیستی و ساختارهای مدیریتی موجود در رخداد سیلابها، آثار مثبت و منفی سیلابها و همچنین درس آموختههای سیلابهای اخیر و ارائه راهبردها و اصلاحات پیشنهادی پرداخته است.
- در کارگروه «محیط زیست» از چه تخصصهایی بهره گرفته شد و به چه حوزههایی بیشتر پرداخته شد؟
در کارگروه محیط زیست از نظر اساتید متخصص در زمینههای مختلف مرتبط با محیط زیست استفاده شده است. این تخصصها عبارتند از: حریم، اکولوژی، تالابها و دریاچهها، زمینشناسی، ارزیابی اثرات زیست محیطی، کیفیت آب، مدیریت جامع سیلاب، مدیریت رواناب شهری، سنجش از دور و...
اساتید محترم با توجه به تخصص خود در هر یک از زمینههای فوقالذکر، به سوالات مطرح شده توسط نهاد ریاست جمهوری پاسخ دادند و پس از بحث و تبادل نظر در جلسات متعدد کارگروه، نتیجه نهایی به عنوان نظر کارگروه محیط زیست منتشر گردید.
- به طور خلاصه بفرمائید مهمترین یافتههایی که در جریان پژوهشهای این کارگروه به آن رسیدید چه بود؟
اهم یافتههای کارگروه محیط زیست به طور خلاصه عبارتند از:
- سیل و خسارات ناشی از آن مسألهای پیچیده است که طی سالها به دلیل عوامل مختلف بوجود آمده است.
- تغییر اقلیم رخ داده است و در ایران، هم پدیده خشکسالی و هم بارشهای متراکم منجر به سیل مشاهده میگردد.
- در سالهای گذشته عوامل طبیعی که باعث کاهش سرعت رواناب و جذب آب میشد، تقلیل یافته یا از بین رفتهاند. الزامات و توان طبیعت با تصمیمات، سیاستگذاریها و اقدامات غیراصولی به نام توسعه، نقض شده است.
- عمده ساختارهای پیشبینی برای مدیریت سیل سالها بدون پیگیری جدی بوده است. در ارتباط با بسیاری از وقایع طبیعی و انسان ساخت، ساختار مناسب در دهههای قبل وجود نداشته است و آنچه به نام مدیریت بحران در ایران وجود دارد، بیشتر تشکیلات ناظر بر اقدامات پس از بحران است و نه مدیریت پیشگیرانه و فعال در بحران.
- عدم هماهنگی بین دستگاهها بسیار عیان است. بین دستگاهها نه فقط هماهنگی وجود ندارد، بلکه در بسیاری از موارد به ویژه در مقابله با سیل و دیگر موارد مرتبط با حکمرانی آب، میان سازمانهای ذینفع، ذیربط و ذی مدخل تنش و جدال وجود دارد که منجر به بیاثر سازی اقدامات مدیریتی میگردد.
- طراحی و ایمنی در طراحی سدها برای حفاظت از فیزیک سد است و هیچگونه توجهی به ظرفیت پائیندست ندارد. در برخی از موارد، هدف عمدتاً ساخت سد بوده است و لاغیر (بدون آنکه سود، زیان و هزینه اثربخشی جامع سد دیده شود). گاهی اوقات علاوه بر این که پاییندست دیده نشده، رفتار بالادست، آبخیز و آبخوان هم دیده نشده است.
- مدیریت سد در زمان وقوع بحران (سیل) تا حدودی مناسب بود. در صورت وجود مدیریت یکپارچه و دسترسی سریع به اطلاعات، خسارات کاهش مییافت.
- ساختار مدیریت بحران در کشور یکپارچه نیست و وظایف سازمانها همپوشانی دارد. مشکل علاوه بر همپوشانی، محدودههای خالی مانده و فراموش شده مسئولیت نیز است.
- در حال حاضر خسارات مستقیم سیل تعیین شده است و خسارات ثانویه از جمله خسارات وارد بر محیط زیست در آینده مشخص خواهد شد.
- بیمه نقش مهمی در جبران خسارات دارد و بخش مهمی است ولی در سیل اخیر متأسفانه تنها در ۵ درصد موارد وجود داشته است. در کشور نیاز به تحولی بزرگ در زمینه بیمه احساس میگردد.
- حکمرانی جامع و مناسب کلید حل معمای سیل است.
- هوشمندسازی در آینده نقش مهمی خواهد داشت.
- قوانین و مقررات نیاز به تحلیل عمیقتر دارد:
- کفایت و کامل بودن یا عدم کفایت و کامل نبودن؟
- اجرا شدن یا نشدن؟
- مشخص بودن یا مشخص نبودن دقیق مجری؟
- وجود یا عدم وجود ناظر برای پایش؟
- الزامات اجرایی و پذیرش مسئولیت سازمانی در عدم اجرا.
- حریم رودخانه مهمترین بخش در خسارات انسانی است. علاوه بر حریم، در بسیاری از موارد تجاوز به بستر و حد بستر رودخانه صورت گرفته و این مساله شدت خسارتها را افزایش داده است.
- تعریف، اجرا و رعایت حریم اکولوژیک برای رودخانهها (مثل احداث استخرهای پرورش ماهی در لرستان که در بستر رودخانه احداث میشوند).
- تجاوز به حریم تالابها و محدود کردن ظرفیت پذیرش سیلاب، خسارات زیادی را ایجاد نمود.
- زیرساختهای ناصحیح از عوامل مهم ایجاد خسارت است.
- توانمندسازی ابزار مناسبی برای کاهش خسارات در آینده میباشد.
- توجه ویژه به ارزیابی اثرات زیست محیطی طرحهای توسعهای جدید بهصورت ویژه توصیه میشود.
- تعیین نواحی امن برای گونههای حیات وحش مهم (مثل سمندر در لرستان) در مناطق در معرض خطر سیل ضروری بنظر میرسد.
- توجه و برنامهریزی برای چگونگی مشارکت و مداخله فعال جوامع محلی در مدیریت سیلاب.
- لزوم در نظر گرفتن دیدگاهها و رفتار مردمی در مدیریت سیل.
- اعمال نفوذ و انجام اقدامات سازمانها و نهادهای قدرتمند اقتصادی و صنعتی از قبیل عملیات نفتی و... در محدودسازی و تغییر مسیرهای جریان رودخانهای و جابجایی و انتقال آب در منابع تالابی و رودخانهای.
- لزوم انجام مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی طرحهای توسعهای که به هر نحوی با منابع آبی ارتباط دارند.
- لزوم انجام مطالعات پیوست سلامت برای طرحهای توسعهای که به هر نحوی با منابع آبی مرتبط هستند.
- الزام توجه به نتایج مطالعات آمایش سرزمین به ویژه در ارتباط با طرحهای مرتبط با توسعه منابع آب.
- الزام به در نظر گرفتن ظرفیت برد و توان محیطی در سیاستگذاری، تصمیمگیری و برنامهریزیهای کلان منطقهای و فرامنطقه برای طرحهای توسعه منابع آب.
- لزوم شناسایی، ممیزی و ارزیابی میزان تابآوری زیرساختهای شهری و روستایی، ارتباطات و تابآوری اجتماعی در برابر سیلاب با رویکرد تدوین چارچوب جامع ارتقا تابآوری.
- شناخت جامع و دقیق سیل، انواع آن و ویژگیهای هر نوع سیل توسط مسئولین، کارشناسان و عموم مردم.
- آموزش زمینههای مختلف مربوط به سیل به طور دائم و پیوسته به همه افراد در تمامی سطوح.
- اختصاص بودجه کافی، مناسب و مستمر در زمینههای مختلف مدیریت جامع و منعطف سیل و خطر ریسک سیل.
- اختصاص بودجه کافی، مناسب و مستمر برای تحقیقات در زمینههای مختلف مدیریت جامع و منعطف سیل و آموزش زمینههای مختلف آن.
- در سطح سیاستگذاری، افزون بر ارزیابی زیست محیطی طرحها و پروژهها، ارزیابی راهبردی زیست محیطی برنامهها و طرحی که در سطح کلان تهیه میگردد نیز بسیار حیاتی و لازم است.
- حقابه زیست محیطی رودخانهها و تالابهای مرکزی کشور، دریای مازندران، خلیج فارس و دریای عمان باید به طور جدی مدنظر قرار گیرد. دیدگاه برخی از مدیران (که بسیاری از آبها از دسترس خارج شده است و به دریاچهها و خلیج فارس که آب آنها شور است پیوسته و لازم است از خروج آب جلوگیری گردد) دیدگاه نامناسبی است و رعایت حقابهها بسیار مهم و حیاتی است.
- به طور کلی کارگروه شما در پاسخ به سوالات طراحی شده توسط نهاد ریاست جمهوری که به شرح زیر است به چه نتایج و پاسخهایی رسید؟
الف: نقش متغیرهای محیط زیستی در پیدایش خسارات سیلاب چه بود؟
به طور خلاصه، متغیرهای محیط زیستی مانند پوششهای جنگلی، رودخانهها و حریم آنها، پستی و بلندیهای طبیعی، اراضی با ساختار نفوذپذیری مناسب و تالابهای طبیعی تعدیلکننده سیلاب هستند. عوامل اصلی پیدایش سیلابهای مخرب، فعالیتهای غیراصولی، تغییرات کاربری، عدم رعایت حریم رودخانهها و تالابها و توسعه ناپایدار در حوضههای آبریز میباشند و مشکلاتی مانند فرسایش خاک، زمین لغزشها، تشدید شدت، بار رسوبی و خسارت سیلابها را در پی دارند. متغیرهای محیط زیستی در مشخصات سیلابها به چهار دسته جنگلها، مراتع و پوشش گیاهی، تالابها، دستکاری در پیکرههای آبی طبیعی و تجاوز به حرایم و تغییر کاربری اراضی تقسیم شدند.
ب: قوانین، سازوکارها، رویهها و اقدامات مدیریتی منجر به تخریبهای محیط زیستی تشدیدکننده سیلاب و خسارات آن چیست؟
در قانون توزیع عادلانه آب، بستر و حریم کمی رودخانه (به منظور حفظ اراضی اطراف رودخانه با هدف ایجاد امکان دسترسی دائمی به رودخانه) بر اساس سیلاب با دوره برگشت ۲۵ ساله تعریف شده است. در دهه ۸۰ شمسی، حریم کیفی رودخانه نیز تعریف گردید که حداکثر ۱۵۰ متر از طرفین آخرین حد حریم بستر رودخانه را شامل میشود. تجربه دهها سال پیادهسازی این حریمها نشان میدهد که به لحاظ محیط زیستی، قانونی و طراحی شهری، به خصوص در شهرها، فاقد کارایی لازم هستند و تخطیهای متعددی از این حرایم رخ داده است. از دلایل متعدد این امر میتوان به وجود ناهماهنگی بین دستگاههای اجرایی، صدور اسناد مالکیت برای اشخاص حقیقی و حقوقی بدون استعلام از وزارت نیرو، برخی مغایرتهای قانونی مانند مغایرت تبصره ماده ۹۶ قانون شهرداریها با قانون توزیع عادلانه آب در واگذاری مالکیت رودخانهها در محدوده شهرها به شهرداریها، عدم وجود ضمانت اجرایی در برخورد با تخلفات احتمالی، تأخیر در تهیه نقشههای بستر و حریم رودخانهها به علت کمبود منابع اعتباری، عدم آشنایی کامل دستگاههای اجرایی مختلف با مسئولیتها و وظایف خود و آگاهی ناکافی از عواقب تصمیمگیریها و اقدامات (مثلاً صدور پروانه ساختمانی توسط شهرداریها برای مستحدثات واقع در حریم و بستر رودخانهها) اشاره کرد.
تجربه سیلابهای سالهای اخیر نشان میدهد رعایت قوانین موجود مربوط به حد بستر و حریم رودخانهها، پاسخگوی حفظ مناطق جمعیتی نبوده است. تعیین حریم رودخانه در شهرها و روستاهایی که در مجاورت رودخانه قرار دارند معمولاً با اتکا به استعلام از مراجع مرتبط صورت میگیرد و بررسیهای فنی محلی انجام نمیشود. به همین دلیل اغلب متوسط ثابتی برای حرایم رودخانههای کشور در نظر گرفته میشود. برای ایران که دارای رودخانههای متعدد و با شرایط مختلف است، لازم است طبقهبندیهای دقیقتر و منطبق با شرایط بومی و خاص همان منطقه صورت گیرد. در برخی از رودخانههای کشور و به ویژه در گذر آنها از محدودههای شهری، علیرغم اجرای طرحهای متعدد با رویکرد تثبیت و ساماندهی کرانهها، در عمل بخشهای زیادی از حریم و بستر رودخانه به احداث راههای ارتباطی، فضای سبز حاشیهای و تأسیسات تفرجگاهی اختصاص یافته است و این امر موجب کاهش شدید فضای حیاتی رودخانه و کاهش توان آن برای گذر آب در زمان وقوع سیلاب گردیده است. به عنوان نمونه بررسی جریان آبگذر رودخانه کارون در مقطع اهواز در سیلاب ۱۳۹۸ نشان میدهد که با جریان عبوری ۳۳۰۰ مترمکعب بر ثانیه، خطر سر ریز شدن و غرقاب حریم تغییر کاربری یافته به عامل نگرانی عمده شهروندان و مسئولین امور شهری تبدیل شده بود. در حالی که در همان بازه در سال ۱۳۴۷، آبگذری ۶۴۰۰ مترمکعب در ثانیه بدون خسارت جدی به ثبت رسیده است. از چالشهای دیگر در عرصه قوانین، عدم اجرای صحیح قانون ارزیابی اثرات زیست محیطی به ویژه برنامه پایش و مدیریت محیط زیست پس از اجرای طرحهای دارای مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی است. به عنوان مثال، برای پروژه اجرا شده در شیراز (احداث حوضچه و کالورت برای تخلیه آب از حوضچه به پاییندست) که باعث بروز سیل شد، مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی نداشت. در مورد طرحها و برنامههای کلان نیز عمادتاً مطالعات ارزیابی استراتژیک زیست محیطی وجود نداشته است.
عدم نظارت بر رعایت قوانین در مورد برداشت اصولی شن و ماسه از بستر رودخانهها، باعث تغییر الگوی رودخانه و همچنین کاهش میزان نفوذپذیری بستر در رودخانهها شده است. چنانچه همه شن و ماسه نهشته شده در بستر رود که نفوذپذیری زیادی دارد، برداشته شود و رسوبات دشت سیلابی که گلی و ریزدانه هستند، رخنمون پیدا کنند، نفوذپذیری آب به شدت کاهش و پتانسیل رخداد سیلاب افزایش مییابد. عدم هماهنگی مناسب میان وزارت نیرو و وزارت صنعت، معدن و تجارت در صدور پروانههای برداشت شن و ماسه از حریم و بستر رودخانهها و همچنین عدم استفاده همزمان سازمان ثبت اسناد و املاک کشور از نقشههای بهروزرسانی شده حریم و بستر رودخانه تهیه شده توسط وزارت نیرو، بر چالشهای موجود افزوده است.
در سیلابهای اخیر، در برخی تالابهای بزرگ کشور نظیر تالابهای شادگان و هورالعظیم مشخص شد که در خصوص نحوه بهرهبرداری از سازههای درون تالابها و رعایت ملاحظات محیط زیستی، هنوز شفافیت کافی در قوانین و سازوکارهای مناسب برای اطمینان از تعامل مناسب بین سازمانهای مسئول وجود ندارد. به علاوه در بخش شبکه پایش تالابها و نحوه به اشتراکگذاری دادههای جمعآوری شده، اشکالات و ناهماهنگیهایی در عملکرد سازمانهای مرتبط به چشم میخورد و لازم است بازنگری در قوانین برای الزام به اشتراکگذاری دادهها و گردش مناسب اطلاعات به منظور استفاده حداکثری از ظرفیت دستگاهها در دستور کار قرار گیرد. در خصوص تعیین نیاز زیستمحیطی تالابها نیز در برخی موارد، اختلاف بین ارقام برآورد شده توسط وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیطزیست دیده میشود و این امر در ارزیابی شرایط تالاب پیش از سیل ایجاد مشکل میکند.
پ: آثار منفی سیلاب بر محیط زیست و طبیعت ایران چیست؟
سیلاب علاوه بر تخریب و آسیب رساندن به محیط زیست طبیعی و انسان ساخت، میتواند باعث خسارت به جان و مال مردم، مهاجرت افراد از محل زندگی خود، مهاجرت وحوش از مناطق امن، تغییر در مورفولوژی رودخانهها و مسیلها و تضعیف بستر فعالیتهای اقتصادی – اجتماعی شود. جنبههای مختلف آثار منفی سیلاب بر محیط زیست و طبیعت عبارتند از:
- تخریب جنگلها، مراتع، باغات، مناطق حفاظت شده و حیات وحش: تخریب تالابها، جنگلها، مراتع، باغات، مناطق حفاظت شده و همچنین آسیب به تنوع زیستی، زیستگاهها و رویشگاههای گیاهی و جانوری، صدمه مستقیم به فلور (گیاهی) و فون (جانوری) منطقه، خسارت جدی به زنجیره غذایی، اکوسیستمها و خدمات اکوسیستمی از آثار منفی سیلابها در زمینه محیط زیست هستند. به عنوان مثال، در سیل فروردین ۱۳۹۸، آسیب جدی به مناطق چهارگانه محیط زیست استان لرستان وارد شد و به زیستگاههای مهم حیات وحش منطقه از جمله زیستگاه سمندر لرستانی و دهانه اثر طبیعی ملی غار ماهی کور خسارت وارد آمد. همچنین غرقاب شدن و از بین رفتن گیاه کهور که برای تثبیت خاک و کنترل تولید گرد و خاک کاشته شده بود، نمونه دیگری از خسارات محیط زیستی سیلابهای ابتدای سال ۱۳۹۸ است.
- ورود آلایندهها به محیط زیست طبیعی و انسان ساخت: واژگونی یا تخریب مخازن حاوی مواد شیمیایی و انتقال و پخش گسترده آلایندهها در محیط (برای مثال تخریب محلهای دپوی پسماندها، کود و سموم کشاورزی)، ورود زهابهای کشاورزی، پساب پرورش ماهی و فاضلابهای شهری و صنعتی به همراه سیلاب به رودخانهها و تالابها و تخریبهای اکوسیستمی ناشی از آن از آثار منفی سیلابها میباشد. افزایش کدورت و بار معلق جریان در هنگام سیلاب میتواند مرگ و میر شدید آبزیان را در پی داشته باشد. به عنوان مثال، از بین رفتن بخش زیادی از استخرهای پرورش ماهی استانهای لرستان و خوزستان، از آثار منفی مهم سیلابهای فروردین ۱۳۹۸ بوده است.
- فرسایش خاک و زمین لغزش: ایجاد فرسایش شدید خاک در سطح زمین و بستر رودخانهها، انتقال حجم عظیمی از رسوبات به اراضی پائیندست، تغییر در توازن دانهبندی رسوبات، پرشدن حجم سدها از رسوبات، آلودگی آب (مثلاً گلآلود شدن منابع آب شرب ساری در اثر ورود حجم زیادی از ذرات معلق به منابع آب منطقه)، تغییرات مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک، انتقال و گسترش آلودگیهای زمین ساختاری (مثلاً فرسایش و انتقال ساختارهای زمین شناختی شور یا آهکی)، رخداد زمین لغزشهای متعدد به خصوص در مناطقی که پوششهای گیاهی و جنگلی از بین رفتهاند، نمونههایی از اثرات منفی سیلابها بر زمین هستند.
ت: آثار مثبت سیلاب بر محیط زیست و طبیعت ایران چیست؟
سیلابهای از جنبههای متعددی برای محیط زیست نعمت محسوب میشوند. به عنوان مثال، میتوان به افزایش آب در دسترس و بهبود وضعیت منابع آب، غنی نمودن و ارتقا حاصلخیزی خاک سیلابدشتها و اراضی کشاورزی از طریق تهنشستی رسوبات حاوی مواد مغذی (به ویژه آهن، پتاسیم، مس و فسفر)، رونق اقتصاد محلی (مانند امکان صید ماهی، قایقرانی و بهبود فعالیتهای گردشگری وابسته به پیکرههای آبی)، شستشو و فلاشینگ رودخانهها و مسیلها و احیا رودخانهها اشاره کرد. همچنین سیلابها فرصت و تجربهای جدید برای بازنگری طرحهای جامع مدیریت سیل و استفاده از اقدامات بهروز و فناوریهای مدرن و نوآوریها در مدیریت سیلاب و تدقیق حریم و بستر رودخانهها میباشند. سیلابها میتوانند هشداری به انسانها باشند تا از تجاوز به حرائم رودخانهها و تالابها بپرهیزند و سعی کنند با سیلابها به عنوان یک پدیده مفید طبیعی همزیستی داشته باشند.
آثار مثبت سیلاب بر محیط زیست و طبیعت ایران به طور خلاصه عبارتند از:
- افزایش آب در دسترس (آبزایی)
- بهبود شرایط زیستگاهی و جذب پرندگان آبزی و کنار آبزی مهاجر و بومی، ایجاد سنگآبها و چالابها در عرصههای طبیعی برای شرب حیات وحش، کمک به تقویت پوشش گیاهان یکساله و چندساله، افزایش دبی آب چشمهها در ارتفاعات و در زیستگاههای حیات وحش و احیا برخی از این منابع آبی
- آبگیری و افزایش سطح تراز سدهای درگیر سیلاب
- بازگشایی مسیلهای جریان رودخانهها به سمت تالابها
- کاهش مساحت کانونهای گرد و خاک
د: درسآموختههای سیلاب برای مدیریت محیط زیست که سبب افزایش تابآوری و پایداری محیط زیست ایران شود چیست؟
سیل میتواند یک فرصت تلقی گردد تا با اصلاح ساختارهای چالش برانگیز موجود به ویژه در زمینههای سیاستگذاری، برنامهریزی و مدیریت جامع ریسک سیلاب، تابآوری کشور در برابر خطر سیل بهبود یابد. مهمترین درسآموختهها از سیلابهای اخیر شامل اهمیت پایش و جمعآوری دادههای پایه محیط زیستی، ضرورت جامعنگری در مدیریت ریسک سیلاب، تعیین و رعایت حریم اکولوژیک منابع آب، حفظ و احیای تالابها، توسعه سیستمهای حسابداری آب برای حوضههای آبریز کشور، حفظ جنگلها، آبخوانداری، اهمیت علوم زمین، مدیریت کاربری اراضی، بهرهبرداری از مخازن سدها با توجه به کیفیت آب، بهرهگیری از سیستمهای سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی در کنترل کاربری اراضی، ضرورت تدوین پیوست بهداشتی و محیط زیستی برای برنامههای مدیریت سیلاب میباشد.
ر: اصلاحات ضروری برای افزایش ظرفیت استفاده کشور از منابع آبی ناشی از سیلابها چیست؟
در حال حاضر نیاز به رویههای قانونی جدید در راستای مقابله؛ مدیریت و افزایش تابآوری محیط زیست رودخانهای؛ تالابی؛ جنگلی و رویشگاههای گیاهی در برابر وقوع سیلاب در کشور وجود دارد و باید در کارگروههای مرتبط با شورای عالی آب؛ شورای عالی محیط زیست؛ و دیگر شوراهای عالی مرتبط نسبت به نیازسنجی؛ غربالگری؛ آمادهسازی و تدوین و تصویب قوانین؛ آئیننامههای اجرایی و دستورالعملهای ملی و محلی در زمینه حفاظت منابع آب و خاک؛ پوشش گیاهی و کاربری اراضی و به طور کلی تمامی اسناد بالادستی مرتبط با آمایش سرزمین اقدام گردد. ضمانت اجرایی ناکافی قوانین و ضعف دستگاههای اجرایی مسئول در حفاظت از محیطزیست و اجرای کامل مقررات، کارایی قوانین موجود را محدود کرده است و لازم است در زمینه بودجه، امکانات و اختیارات این دستگاهها بازنگری لازم انجام شود.
مهمترین اصلاحات لازم برای استفاده مناسب از آب حاصل از سیلاب به شرح زیر هستند:
- حفظ حریم و بستر رودخانهها به منظور بهبود آبگذری و افزایش میزان تغذیه منابع آب زیرزمین؛
- بررسی امکان استفاده از روشهای سنتی و بومی کنترل آب و بهرهبرداری بهینه از مخازن ذخیره طبیعی و آببندانهای موجود در مناطق با پتانسیل سیلخیزی زیاد؛
- احداث ایستگاههای اندازهگیری جریان در خروجی تالابهای مرزی و مستند کردن ارقام جریانهای ورودی و خروجی برای استفاده در مذاکرات مربوط به منابع آب مرزی مشترک؛
- لزوم جلب مشارکت مردم و آگاهیبخشی در خصوص کارکرد سازههای حفاظتی و نحوه بهرهبرداری آنها در محدوده تالابها و رودخانهها؛
- لزوم بازنگری در طراحی و بهرهبرداری سازههای حفاظتی در رودخانهها و تالابها و ترمیم سازههای تخریب شده در صورت نیاز (دایک مرزی هورالعظیم، مسیرها و کانالهای تغییر یافته در تالاب شادگان و دیواره تالاب آبتاف ۱ در پلدختر و…)؛
- بررسی مزیت استفاده از گونههای گیاهی و درختی بومی کشور در سیلابدشتها به منظور کنترل سرعت انتقال جریان سیل؛
- بازسازی و ترمیم سیلابدشتها و مسیرهای قدیمی رودخانهها که تحت تأثیر طرحهای توسعه دچار تغییر شده است (برای مثال بازسازی و ترمیم پیچ و خمها و قوسهای طبیعی رودخانهها)؛
- لزوم توجه به قرق اراضی محدودههای تالابی و سیلابدشتها برای حفظ پوشش گیاهی و نفوذپذیری خاک و جلوگیری از تشدید پخش ریزگردها در شرایط پساسیل که بخش عمدهای از پوشش گیاهی از بین رفته است؛
- تهیه نقشههای پتانسیل نفوذپذیری زمین و نقشههای پتانسیل فرسایشپذیری و تلفیق این نقشهها با سایر لایههای اطلاعاتی از قبیل نقشه شیب و کاربری اراضی. وجود این لایههای اطلاعاتی در مدیریت سیلاب بسیار مهم میباشد. با استفاده از این اطلاعات میتوان با هدایت آب به مناطق دارای بیشترین نفوذپذیری، ضمن کنترل آثار مخرب سیلاب، بر ظرفیت جذب آب افزود و به تغذیه آبخوانها نیز پرداخت. پستی و بلندیهای طبیعی در مناطق میانی سیلابدشتها میتواند در انحراف و ذخیره موقت سیلابها مورد استفاده قرار گیرند تا ضمن رهاسازی تدریجی سیلاب به پاییندست و کاهش شدت آن، فرصت بیشتری برای مدیریت سیل فراهم شود؛
- استفاده از زمینهای کشاورزی برای مهار سیل علاوه بر کاهش خسارت به بخشهای شهری و صنعتی، به حاصلخیزی خاک در اراضی کشاورزی و تغذیه بیشتر منابع آب زیرزمینی کمک کند؛
- توجه به رویکرد شهرهای اسفنجی و استفاده از روشهای توسعه کماثر برای افزایش میزان نفوذپذیری آب در شهرها و همچنین احیای روددرهها و رودخانههای شهری که دچار تخریب یا تغییر کاربری شدهاند میتواند با افزایش نفوذپذیری و ذخیره آب و خروج تدریجی سیلابها، از شدت و خسارت آنها بکاهد.
ن: اصلاحات ضروری برای بهبود کیفیت محیط به منظور کاستن از احتمال بروز سیلابها و خسارات ناشی از آنها چیست؟
مهمترین اصلاحات لازم به منظور کاستن از احتمال بروز سیلاب و خسارات ناشی از آن عبارتند از: ایجاد مرکز آیندهنگاری و آیندهپژوهی با هدف پایش، پیشبینی، پیشآگهی، پیشگیری، مقابله، مدیریت و کنترل و جبران خسارت سیلابها، تعریف، تدوین، تصویب، بهروز سازی و رعایت حریم اکولوژیک، تکمیل و اصلاح مطالعات آمایش سرزمین بر اساس ارزیابی توان اکولوژیک، بهبود کیفیت مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی طرحها، ارزیابی استراتژیک (راهبردی) زیست محیطی برنامههای مدیریت ریسک سیلاب، تعیین پهنههای خطر سیلاب و تدوین برنامههای جامع مدیریت سیلاب برای مناطق پرخطر، انجام مطالعات ظرفیتسنجی، نیازسنجی و پهنهبندی عرصههای منابع قرضه معدنی و مدیریت برداشت شن و ماسه از بستر رودخانهها، ساماندهی رودخانهها در محیطهای شهری و تدوین ضوابط تعیین و تثبیت حریم و بستر آنها، مدیریت محیط زیستی رودخانهها و تالابها، پاکسازی رودخانهها و تأسیسات، بازنگری سامانههای مدیریت سیلاب شهری، آموزش و اطلاعرسانی، مشارکت ذینفعان و ذیمدخلان، بازنگری در برنامهریزی، طراحی و اجرای تأسیسات ارائه خدمات شهری و عمومی، بازنگری در نحوه مدیریت مناطق حفاظت شده محیط زیست.
براین اساس، پنج پیشنهاد اولویتدار کارگروه محیط زیست عبارتند از:
- ضروری است بررسی اثرات مثبت و منفی سیل بر محیط زیست طبیعی بویژه فون و فلور و محیط زیست انسانی در دستور کار قرار گیرد.
- ارزیابی استراتژیک خطر ریسک سیل ضروری است.
- خسارتهای سیل در کشور ما عمده است اما بر اساس برآورد سازمانهای جهانی چون اسکاپ، خسارتهای خشکسالی چندین برابر سیل در کشور میباشد. لذا بررسیهای جامع و تفصیلی سیل و خشکسالی و مدیریت جامع منابع آب از اهمیت ویژهای برخوردار است.
- بازنگری در طرحهای ارزیابی توان محیط زیست (طرحهای توسعه شهری، صنعتی، حفاظت، مرتع و آبزیپروری، جنگلکاری و..) پیشنهاد میگردد.
- به منظور پایش برنامههای پیشنهادی توصیه میشود برای هر چالش مهم ایران نظیر سیل در یکی از دانشگاههای کشور مرکزی با همکاری سایر دانشگاهها ایجاد شود و تمام حوادث سیل را زیر نظر داشته باشند و بطور ادواری گزارش دهند و مؤثر بودن روشهای اجرا شده را ارزیابی نماید.
- به عنوان آخرین سوال، با توجه به اینکه در عصری زندگی میکنیم که مملو از بلایا و آسیبهای طبیعی و غیرطبیعی غیرقابل پیشبینی است، به نظر شما اگر اتفاقی مانند سیلاب آن هم در شرایط فعلی کرونا تکرار شود یافتههای حاصل از پژوهش این کارگروهها و مشخصاً کارگروه شما تا چه اندازه بر آمادگی کشور برای مقابله با این بحران کارآمد است؟ و تابآوری کشور در برابر چنین بحرانهایی را در دوران فعلی چگونه ارزیابی میکنید و چگونه میتوان این تابآوری را در زمینهی تخصصی شما افزایش داد؟
همچنان مساله ناکافی بودن ضمانت اجرایی قوانین و ضعف دستگاههای اجرایی مسئول در حفاظت از محیطزیست و اجرای کامل مقررات در محدود کردن کارایی قوانین موجود مطرح است و لازم است در زمینه بودجه، امکانات و اختیارات این دستگاهها بازنگری لازم انجام شود. به نظر میرسد به همین دلیل، پیشنهادات ارائه شده، که حاصل یافتهها و پژوهشهای هیئت ویژه سیلاب و مشخصاً کارگروه محیط زیست بود، هنوز اجرایی نشده است و این مسأله در کنار بروز شرایط بحرانی (کرونا) تابآوری کشور را کاهش داده است.
نظر شما :