عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
انسان شناسی؛ مطالعه انسانها به منزله همزادانی با تاریخ متفاوت / نگاهی به انسان شناسی در ایران و جهان
دکتر مهرداد عربستانی در این یادداشت مینویسد:
«سومین پنجشنبه ماه فوریه هر سال که امسال مصادف با ۳۰ بهمن ماه، برابر ۱۸ فوریه بوده است به نام روز جهانی انسان شناسی نامگذاری شده است. این نامگذاری در سال ۲۰۱۵ توسط انجمن انسان شناسی آمریکا صورت گرفته است. اگرچه این مناسبت در ابتدا مناسبتی ملّی بوده، ولی با استقبال از آن در جاهای دیگر دنیا، به زودی به عنوان روزی جهانی شناخته و با برنامههای علمی، ترویجی و اعطای جوایز، بزرگ داشته میشود. قابل ذکر است که سالهاست که روز ۱۳ شهریور، روز تولد ابوریحان بیرونی، نیز به عنوان روز ملی مردم شناسی وارد تقویم رسمی کشور شده است. اگرچه شاید به علت واقع شدن این روز در تعطیلات تابستانی دانشگاهها معمولاً این مناسبت مورد غفلت قرار میگیرد و برنامههای ویژهای برای آن تدارک دیده نمیشود.
موضوع انسان شناسی، بررسی انسان به منزله موجودی با ابعاد جدانشدنی اجتماعی، زیستی و روان شناختی است. واحد مطالعه در انسان شناسی معمولاً گروه یا اجتماعی انسانی است که از حیثی (قومیّت، ملیّت، حرفه، زبان، موقعیت اجتماعی، مصرف، تجربه تاریخی، بوروکراسی، علایق، اوقات فراغت، باور، سیاست، جغرافیا، و هر قید اجتماعی دیگری) به هم مرتبط میشوند و یک میدان را میسازند. میتوان گفت که انسان شناسی به طور خاص به فرهنگ ورزی انسانها میپردازد. از این حیث، انسان شناسی در عین حالی که با دیگر علوم اجتماعی شباهت داشته بین شأن مرزهای متعینی وجود ندارد، در عین حال حوزهای خاص با رویکردی ویژه را نیز شامل میشود. از طرفی ربطی تنگاتنگ با رشتههایی همچون نخستی شناسی، رفتار شناسی جانوری، باستان شناسی، زبان شناسی و علم ژنتیک برقرار میکند.
غیر از مکاتب نظری مطالعات انسان شناختی، سنتهای مختلفی مثل سنتهای انسان شناسی فرهنگی-اجتماعی بریتانیایی، سنت فرانسوی و سنت آمریکایی در مطالعات انسان شناختی قابل تشخیص هستند، که روز به روز تأثیر متقابل شأن از همدیگر بیشتر میشود. سنت آمریکایی که شاید گستردهترین سنت انسان شناختی است و بیشترین مشتغلین را در خود جای داده است، به لحاظ تاریخی خود را همچون رشتهای چهار حوزهای تعریف میکند. این حوزهها عبارتند از حوزه انسان شناسی فرهنگی، باستان شناسی، زبان شناسی، و انسان شناسی زیستی.
استراتژی روش شناختی مطالعه انسان شناسی به طور عام و انسان شناسی فرهنگی و اجتماعی به طور خاص، مبتنی بر نسبیت فرهنگی است. عملاً رویکرد روش شناختی انسان شناسی ترکیبی است از شناخت یک مردم با معیارهای فرهنگی و اجتماعی خود ایشان و با رویکردی همدلانه (همان نسبیت فرهنگی)، به علاوه نگاهی از بیرون و مبتنی بر رویکردهای نظری عام. مطالعات انسان شناسی معمولاً با روش مردم نگارانه یا اتنوگرافیک، انجام میگیرند که مستلزم اقامت و مواجهه و مشارکت مستقیم پژوهشگر با مردمانی است که بین ایشان تحقیق میکند. شاید بتوان تمایز عمده پژوهشهای انسان شناسی با رشتههای خواهری همچون جامعه شناسی را نقطه تمرکز و تأکید آنها دانست. در حالی که در نهایت خود انسان و فرهنگ ورزی، معنادهی و زمینه رفتارش در عرصههای مختلف فعالیت انسانی مورد توجه انسان شناسی است، جامعه شناسی بیشتر به جامعه انسانی همچون امری مستقل به منزله موضوع مطالعه علاقمند است. در یک گزارش انسان شناختی، همواره انسان انضمامی وجود دارد و صدایش شنیده میشود. اگرچه بعید است که همه با چنین تمایزی کاملاً موافق باشند.
در ایران تذبذبی سلیقهای در به کار بردن واژه انسان شناسی و مردم شناسی در مقابل نام لاتین این رشته یعنی Anthropology وجود دارد. واژه انسان شناسی میتواند دال بر انسان شناسی به عنوان یک رشته عام و شامل انسان شناسی فرهنگی و اجتماعی و دیگر گرایشات و استطالههای این رشته به کار رود. مردم شناسی هم اگر چه در مقابل همان واژه به کار گرفته میشود، بیشتر دلالت به انسان شناسی فرهنگی-اجتماعی را تداعی میکند.
مطالعاتی که میتوان آنها را مردم شناختی نامید، تاریخی نسبتاً طولانی در دوران جدید ایران دارند. دههها پیش از شکلگیری مؤسسه مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران، و بعدها دانشکده علوم اجتماعی، مطالعاتی عمدتاً از نوع فولکلور در مراکزی مثل مرکز مردم شناسی با افت و خیزهایی صورت گرفتهاند و هم اکنون گنجینهای از این مطالعات به صورت پراکنده در آرشیوها در حال فراموشی هستند. اما با شکلگیری مؤسسه مطالعات اجتماعی و بعدها دانشکده علوم اجتماعی، مطالعات انسان شناختی صبغهای رشتهای، متأثر از دانش تجمعی و نظریات آکادمیک، و روش مندتر مییابند. به ویژه میتوان از نقش دکتر نادر افشارنادری به عنوان اولین متخصص تحصیل کرده این رشته که با قواعد و فنون منتظم به مطالعات انسان شناختی، به ویژه در جماعات عشایری و روستایی، پرداخت نام برد.
امروزه انسان شناسی، یا مردم شناسی، در دانشگاه تهران در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، زیر نظر گروه مردم شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تدریس میشود. چند دانشگاه دولتی دیگر هم در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس دانشجوی انسان شناسی میپذیرند. دانشگاه آزاد اسلامی هم در واحدهای متعددی رشته و دروس انسان شناسی را ارائه میدهد. مراکز تحقیقاتی مثل پژوهشگاه وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و به خصوص پژوهشکده مردم شناسی این وزارت خانه نیز دهههاست که در راستای وظایف سازمانی به تولیدات و ترویج مردم شناختی مبادرت کردهاند. انجمن انسان شناسی ایران هم به عنوان یک نهاد مدنی آکادمیک، نیز کار خود را به همت برخی از اساتید این رشته از اوایل دهه ۸۰ شروع کرده، و با فراز و نشیبهایی به کارش به عنوان انجمنی علمی و محل تعامل و همکاری مشتغلین و علاقمندان به انسان شناسی ادامه داده است.
جای خوشحالی است که با وجود فارغالتحصیلان انسان شناسی که در دانشگاههای داخل و خارج از کشور تحصیل کردهاند، روز به روز مطالعات انسان شناختی رونق بیشتری گرفته و نقش مطالعات این رشته هم در پیشبرد دانش و تخیل اجتماعی و نیز در امور مربوط به توسعه بیشتر آشکار میشود.
در انتها ضمن تبریک روز جهانی انسان شناسی به تمامی انسان شناسان و مشتغلین این رشته، مایلم این نوشتار را با نقل به مضمون آخرین جملات کتاب تاریخ مردم شناسی نوشته ه. ر. هیس (ترجمه ابوالقاسم طاهری) پایان دهم که: انسان شناسی دانشی است که سعی دارد از خشونت و سبوعیت انسانها علیه یکدیگر بکاهد».
نظر شما :