بازخوانی گزارش‌های هیئت ویژه گزارش ملی سیلاب‌ها - ۶

رئیس کمیته بهداشت و سلامت روان کارگروه اجتماعی، فرهنگی و رسانه: بیشترین آسیب روانی ناشی از سیلاب، مربوط به لرستان بوده است/ نیاز به تولیت واحد در امداد رسانی و بازنگری در بسته‌های خدماتی ضروری است

تعداد بازدید:۱۴۰۷
روابط عمومی دانشگاه تهران: یکی از مهمترین مأموریت‌های محوله به دانشگاه تهران در سال‌های اخیر، مأموریت تشکیل هیئت ویژه گزارش ملی سیلاب‌های ۹۸-۹۷ است که پس از حدود یک سال فعالیت، با ارائه سه گزارش کلان، ۱۵ گزارش کارگروه‌ها و بیش از ۷۰ گزارش موضوعی به کار خود پایان داد.


با توجه به اهمیت شکل‌گیری این هیئت و صبغه ملی آن، روابط عمومی دانشگاه تهران از طریق سلسله مصاحبه‌هایی با اعضای هیئت، رؤسا و دبیران کارگروه‌های مختلف این هیئت، اقدام به بازخوانی گزارش‌های تخصصی این هیئت نموده است.

ششمین مصاحبه در این پرونده، گفتگوی حانیه چمنی، دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات، با دکتر مریم رسولیان، رئیس کمیته بهداشت و سلامت روان کارگروه اجتماعی، فرهنگی و رسانه هیئت ویژه گزارش ملی سیلاب‌ها است. ایشان همچنین رئیس انجمن روان‌پزشکی ایران است که در این مصاحبه از مهم‌ترین پیامدهای روانی سیلاب بر مردم مناطق سیل‌زده می‌گوید:
 

  • لطفاً بفرمائید که حوادث طبیعی و به طور خاص حادثه‌ای مانند سیلاب چه تأثیراتی بر روان انسان‌ها می‌گذارد؟

هر حادثه‌ای چه طبیعی (سیل، زلزله، بیماری) و چه انسان ساخت (جنگ، زندان و شکنجه و …) استرس به فرد وارد کرده و بر اساس ساختار شخصیتی فرد، میزان تاب‌آوری و حمایت‌های روانی اجتماعی واکنش‌های متفاوتی را در او برمی‌انگیزد. تجربه نشانه‌هایی مانند اضطراب، احساس بی‌قراری و یأس و ناامیدی و افسردگی، ترس از تکرار واقعه و ناتوانی در انجام کارهای روزمره، تحریک‌پذیری و پرخاشگری از جمله علائم شایعِ بعد از تجریه حوادث طبیعی هستند.
 

  • لطفاً در مورد روش‌های شناسایی آسیب‌های روانی بفرمائید؟ از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است؟ نحوه ارتباط‌‌گیری با بیماران و شناسایی آن‌ها چگونه بود؟

در سیل اسفند سال ۹۷ و اوایل سال ۹۸، با مراجعه به درب منازل یا اقامتگاه سیل‌زدگان و ارزیابی از طریق پرسشنامه وضعیت سلامت روان افراد بررسی شده است. مطالعه‌ای بر روی ۲۴۸۶ نفر از جمعیت سیل‌زده‌ سه استان خوزستان (دشت آزادگان، غرب اهواز، حمیدیه)، لرستان (پلدختر، معمولان) و گلستان (آق قلا، گمیشان) انجام شد. نمونه‌ها در قالب ۲۱۰ خوشه (۷۰ خوشه‌ ۱۲ نفره از هر استان هر خوشه شامل ۸ بزرگسال و ۴ کودک) به طور تصادفی انتخاب شدند و در نهایت پرسشنامه‌های مورد بررسی شامل ۱۶۷۱ فرد بزرگسال ۱۶ سال به بالا و ۸۱۵ کودک و نوجوان ۶ تا ۱۵ سال بودند.
پرسشگرانِ داده‌های کمی‌کارشناسان سلامت روان مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی سه استان منتخب بودند. این پرسشگران در یک کارگاه یک روزه در تهران و در یک کارگاه نیم‌روزه در استان محل خدمت توسط تیم پژوهش آموزش داده شدند. در روز دوم یا سوم پرسشگری، یکی از اعضای تیم پژوهش با حضور در محل نظارت و پاسخگویی به سوالات پرسشگران را انجام داد، تا از کیفیت انجام کار اطمینان حاصل شود. در سیر پرسشگری یک ناظر استانی هر روز پرسشنامه‌ها و فرم‌های مربوط به خوشه‌ها را کنترل کرده تا از انتخاب صحیح نمونه و پرسشگری دقیق اطمینان حاصل شود. داده‌های کمی با مراجعه این پرسشگران آموزش دیده به خانوارهای مورد بررسی، به صورت مصاحبه و با استفاده از چک لیستی شامل متغیرهای دموگرافیک و سوالاتی در رابطه با بهره‌مندی از خدمات بهداشت روان، و سه پرسشنامه برای بزرگسالان و دو پرسشنامه برای کودکان و نوجوانان جمع‌آوری شد.
 

  • اگر ممکن است، بر اساس نتایج پیمایش کمیته تحت مدیریت خود، از روند ارائه خدمات روان‌شناختی و روان‌پزشکی به سیل‌زدگان بگویید؟

کارکنان وزارت بهداشت، هلال احمر یا بهزیستی به محل اسکان ۶۳.۱٪ درصد از افراد مورد مطالعه، برای ارائه خدمات سلامت روان مراجعه کرده‌اند. میانگین فاصله‌ زمانی سیل تا مراجعه ۷ روز بود. ۲۳.۵درصد از افراد مورد مطالعه، دسترسی خود به خدمات بهداشتی و درمانی پس از سیل را محدود گزارش کرده‌اند که در اکثر موارد (۵۸.۶ درصد) ناشی از مسدود شدن مسیرهای ارتباطی به دلیل سیل بوده است.
 

  • بر اساس بررسی‌های انجام شده که در سوال قبل به آن اشاره کردید، چه تعداد از سیل‌زدگان در چه گروه‌های سنی و جنسی و دیگر طبقه‌بندی‌ها نیازمند مراقبت‌های روانی و دریافت خدمات روانشناختی بوده‌اند؟

٪۲۴.۱ از افراد مورد مطالعه بعد از رخداد سیل به دلیل مشکلات اعصاب و روان احساس نیاز به دریافت خدمات درمانی یا مشاوره داشته‌اند که از بین آن‌ها ۴۰.۲٪ از نیازمندان برای دریافت خدمات درمانی یا مشاوره مراجعه کرده بودند. بیشترین میزان اختلال در گروه سنی بین ۲۵ تا ۴۵ سال و زنان بوده است.
رابطه متغیرهای جنسیت، سن، وجود اختلال روانی، تحصیلات، وضعیت سکونت و وضعیت ورود سیلاب به منزل با احساس نیاز به دریافت خدمات سلامت روان معنی‌دار بوده و در مدل چند متغیره باقی مانده‌اند. شانس احساس نیاز به دریافت خدمات سلامت روان در زنان ۲.۵ برابر مردان بوده است. شانس احساس نیاز به دریافت خدمات سلامت روان در گروه‌های سنی ۳۶ تا ۴۵ سال و ۴۶ تا ۵۵ سال به ترتیب ۱.۸۸ و ۲.۶۹ برابر گروه سنی ۱۶ تا ۲۵ سال بوده است. افراد دچار اختلال روانی، ۵.۹۴ برابر افراد بدون اختلال روانی، شانس احساس نیاز به دریافت خدمات سلامت روان داشته‌اند.
 

  • بین شهرهایی که بررسی کردید از منظر کمیت و یا عمق آسیب‌های روانی ناشی از سیلاب تفاوتی وجود داشت؟

بر اساس نتایج حاصل از پرسشنامه سلامت عمومی، ۳۴ درصد بزرگسالان مورد بررسی احتمالاً دچار اختلال روان‌پزشکی هستند و نیاز به ارزیابی تخصصی دارند. این نسبت در استان لرستان (۴۷ درصد) به شکل معنی‌دار و چشمگیری بالاتر از دو استان دیگر بود (گلستان ۲۷ درصد و خوزستان ۲۸ درصد). مطالعه نوربالا و همکاران به کمک همین ابزار نشان داده بود که این نسبت در سال ۱۳۹۴ در استان‌های لرستان، گلستان و خوزستان به ترتیب برابر با ۲۰، ۳۷ و ۲۱ درصد است. این افزایش برجسته نرخ آشفتگی سلامت روان در استان لرستان، هم نسبت به خود استان و هم در قیاس با دو استان دیگر، می‌تواند آشکارا به رویداد سیل اخیر مرتبط باشد. این نتیجه‌گیری با در نظر داشتن میزان بالاتر سه شاخص زیر در استان لرستان در قیاس با دو استان مذکور نیز هم‌خوان است: ۱) خسارت مالی بیشتر از صد میلیون تومان؛ ۲) آسیب به دارایی‌ها؛ ۳) ورود سیلاب به منزل مسکونی به ارتفاع بیش از ۱۵۰ سانتی‌متر.
۳۶.۹ درصد از افراد مورد مطالعه گزارش کرده‌اند که برای ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به آن‌ها مراجعه نشده است، به طوری که عدم مراجعه در استان گلستان به طور معنی‌داری بیشتر بوده است.
محدودیت در دسترسی به خدمات به طور معنی‌داری در استان لرستان بیشتر و در استان گلستان کمتر بوده است. ۵۴۶ نفر (۳۲.۷درصد) از افراد مورد مطالعه بعد از رخداد سیل به دلیل مشکلات و بیماری‌های جسمی‌ احساس نیاز به دریافت مراقبت‌های بهداشتی و درمانی داشته‌اند که در استان لرستان به طور معنی‌داری بیشتر بوده است.
 

  • عمده‌ترین مشکلات روانی سیل‌زدگان در بررسی انجام شده چه بود؟ و به چه مراقبت‌هایی نیاز دارند؟

بر اساس نتایج حاصل از پرسشنامه سلامت بیمار، ده درصد افراد مورد بررسی احتمالاً دچار افسردگی شدید هستند و نیاز به ارزیابی و مداخله تخصصی دارند. این نسبت در استان لرستان (۲۰ درصد) به شکل معنی‌دار و چشمگیری بالاتر از دو استان دیگر بود. بر اساس پیمایش ملی سلامت روان ایران در سال ۱۳۸۹ (شریفی و همکاران، ۲۰۱۵) شیوع یک‌ساله اختلال افسردگی ماژور (MDD) و اختلال دیستایمیک در ایرانیان ۱۵ تا ۶۴ ساله در مجموع ۱۴ درصد بود؛ به ترتیب ۱۲.۷ و ۱.۳ درصد. با لحاظ کردن این دانسته که شیوع یک‌ساله‌ ۱۴ درصدی اختلالات افسردگی در ایران در مقایسه با بسیاری از کشورها بالاتر است، شیوع یک‌ماهه‌ ۲۰ درصدی افسردگی شدید در استان لرستان، با هر ملاحظه‌ای، نرخی بسیار بالا و هشداردهنده تلقی می‌شود.
بر اساس نتایج حاصل از مقیاس تجدیدنظر یافته تأثیر حوادث، ۲۳ و نیم درصد افراد مورد بررسی، مظنون به ابتلاء به PTSD هستند و نیاز به ارزیابی تخصصی دارند. این نسبت نیز در استان لرستان (۴۵ درصد) به شکل معنی‌دار و چشمگیری بالاتر از دو استان دیگر بود (هر دو استان حدود ۱۳ درصد). بر اساس پیمایش ملی سلامت روان ایران در سال ۱۳۸۹ (شریفی و همکاران، ۲۰۱۵) شیوع یک‌ساله PTSD در ایرانیان ۱۵ تا ۶۴ ساله حدود ۲ درصد بود. مطالعه کسلر و همکاران (۱۹۹۵) در ایالات‌متحده آمریکا نشان داد که هشت درصد مردم (۱۰ درصد زنان و ۵ درصد مردان) در زمانی از عمر خود PTSD را تجربه می‌کنند. درباره شیوع مقطعی ۴۵ درصدی PTSD در استان لرستان، بازهم باید گفت که با هر ملاحظه‌ای، این نرخ بسیار بالا و هشداردهنده تلقی می‌شود.
 

  • لطفاً درباره چیستی بیماری PTSD و علائم آن در افرادی که بررسی کردید بیشتر توضیح دهید.

اختلال PTSD یا اختلال استرس پس از سانحه یکی از اختلالات روانپزشکی است که برای تشخیص این اختلال تجربه یک ترومای شدید و تهدید کننده‌ حیات ضروری است. در موارد که فرد تجربه‌ ناگوار و شدیدی دارد که احساس خطر قریب‌الوقوع در آن جدی است و خود را در معرض آسیب می‌بیند و یا شاهد صدمه جدی به دیگری بوده است، دچار علائمی مانند ترس، اضطراب، تحریک پذیری خلق، کرختی عاطفی و تجربه مجدد واقعه ناگوار در خواب یا بیداری دارد، می‌شود. رایج‌ترین اختلال استرس پس از سانحه در کشور ما در ادبیات عامه به نام موج انفجاری یا موجی شناخته می‌شود.
لازم به ذکر است که آثار روانشناختی استرس بر مبنای میزان آسیب‌پذیری افراد متفاوت است و رابطه استرس و شدت بروز علائم روانشناختی را به رابطه‌ بین ضربه و احتمال شکستگی استخوان تشبیه می‌کنند. در سیل‌زدگان علائم این اختلال به صورت ترس شدید از تکرار سیل، مکرراً خواب سیل را دیدن و تکرار صحنه‌های ایام سیل که شدت این افکار در حدی است که عملکرد فرد در زندگی روزانه را تحت تأثیر قرار می‌دهد و احساس آزار روانی از این علائم دارد.
 

  • عمده‌ترین تأثیرات روان‌شناختی سیل بر کودکان و نوجوانان و بارزترین مشکلاتشان (از جنبه‌های تحصیلی، خانوادگی و دیگر ابعاد) چه بود؟

ترس و اضطراب مهمترین نشانه‌های کودکان سیل‌زده بود، نکته مهم این است که وضعیت روانی والدین رابطه مستقیم با وضعیت روانی کودکان دارد و در خانوارهایی که والدین دچار مشکلات روانشناختی بیشتری بودند کودکانشان هم این اختلالات را بیشتر تجربه کرده بودند.
 

  • در جریان مصاحبات و یا برخوردهایی که با مردم داشتید به نکته‌های جالب یا نقاط امیدآفرینی در بحث آمادگی‌های روانی و یا روحیه مردم سیل‌زده برخورد داشتید؟

تاب‌آوری و مقاومت اکثر مردم، روحیه همکاری و فعالیت مؤثر سازمان‌های مردم نهاد بخصوص در گلستان و خوزستان نکات امیدآفرینی بود که توجه ما را به خود جلب کرد.
 

  • به طور کلی کیفیت خدمات روان‌شناختی ارائه شده به سیل‌زدگان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

از زمان زلزله بم سال ۱۳۸۳ مداخلات روانی اجتماعی در بلایا توسط معاونت بهداشتی وزارت بهداشت خیلی سازمان یافته شده است. تا قبل از آن زمان هم در زلزله رودبار و قائن فعالیت‌های مؤثری انجام شده بود که این فعالیت‌ها در بم به دلیل وسعت زلزله گسترش و سازمان‌دهی شده و تبدیل به مدلی برای ارائه مداخلات روانشناختی شد. در سیل اخیر هم همین مدل توسط وزارت بهداشت و بهزیستی اجرایی شد.
همان‌طور که در بالا اشاره شده است اکثر مردم از خدمات رضایت نسبی داشته‌اند. اما نیاز به تولیت واحد و بازنگری بسته‌های خدماتی و آمادگی قبلی برای ورود به بلایا نیاز به مدیریت قوی‌تر و ستادی دارد که در زمان قبل از حادثه برای زمان حادثه برنامه‌ریزی انجام شده باشد و این خلأ اصلی در تمامی زمینه‌ها و نه فقط خدمات بهداشتی است.
 

  • ارائه خدمات روان‌شناختی و روان‌پزشکی به مردم آسیب‌دیده در جریان رخدادهای طبیعی کشور چگونه باید بهبود یابد و چه اقداماتی باید در راستای مدیریت پیامدهای ناشی از این بحران‌ها انجام داد؟ به خصوص اینکه ما پس از سیلاب، گرفتار اپیدمی فعلی کرونا شده‌ایم؟

کمک‌های اولیه روانشناختی از سال ۲۰۰۹ توسط سازمان جهانی بهداشت، مدل مناسب‌تری برای مداخلات روانشناختی در بلایا و حوادث انسانی و غیر انسانی معرفی شد. این مداخله که مبتنی بر آموزش‌های حمایتی ساده‌ روانشناختی توسط افراد آموزش دیده غیر متخصص است، در ایران نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مداخلات برای کنترل و پیشگیری از اختلال استرس پس از سانحه است.
تفاوت‌های عمده‌ای بین کووید ۱۹ با حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله وجود دارد که به چند تا از آن‌ها اشاره می‌کنم. طولانی بودن زمان کووید و این که زمان پایانش معلوم نیست، در ایام کووید امدادگران به دلیل مسری بودن بیماری در خطر جدی‌تر و شدیدتری نسبت به امدادگران حوادث طبیعی هستند و این خطر را نه تنها برای خود ایجاد می‌کنند که برای خانواده و اطرافیان خود هم ایجاد می‌کنند. در کووید خطر در کمین است اما در حوادث خطر پایان یافته است، در کووید درگیری مردم تدریجی است و در حوادث خطر ناگهان برای جمعیت زیادی رخ داده است. به همه‎‌ دلایل پیش گفته، نوع مداخلات کووید با حوادث متفاوت است. اطلاع رسانی و افزایش اگاهی جامعه در مورد بیماری یکی از زیربناهای کنترل استرس است. ارائه راهکارهای کنترل استرس که عمده‌ تکنیک ان عدم تمرکز بر مواردی است که پاسخ قطعی برای آن وجود ندارد (مانند تا کی کووید ادامه دارد، آیا من کووید می‌گیرم) و تمرکز بر مواردی که در کنترل فرد است (مانند من از خودم مراقبت می‌کنم، من موارد بهداشتی را رعایت می‌کنم).
 

  • کلام آخر؟
  1. شکل‌گیری همکاری بین بخشی و بین رشته‌ای در بررسی و یافتن راهکار برای معضلات روانی اجتماعی، دستاورد مهم این گزارش بود. در زمینه مسائل روانپزشکی، باید عرض کنم که استرس‌های روانی اجتماعی بروز افسردگی را ۶ تا ۷ برابر کرده در حالیکه سابقه فامیلی و یا ژنتیک احتمال بروز افسردگی را نسبت به جمعیت عمومی ۲ تا ۳ برابر می‌کند و این به این معناست که برای این که جامعه از سلامت روان بهتری برخوردار باشد، کنترل استرسورهای اجتماعی نقش بسیار مهمی دارد و این مهم با شکل‌گیری فعالیت‌های بین رشته‌ای و اعتقاد سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان به این مهم امکان پذیر است.
  2. اهمیت ترویج و تسهیل فعالیت سازمان‌های مردم نهاد: در بلایای طبیعی که گروه زیادی از مردم در مدت کوتاهی گرفتار شده و حجم نیاز به کمک به شدت افزایش پیدا می‌کند، ضرورت وجود سازمان‌های مردم نهاد برای کمک به دولت انکار ناپذیر است، وظیفه دولت علاوه به رسمیت شناختن و حمایت از این سازمان‌ها، هدایت نیروهای داوطلب در مسیر نیازهای جامعه است. علیرغم انگیزه‌ بالای این سازمان‌ها شاهد هدایت و پشتیبانی دولت در این زمینه نیستیم.

کد تحریریه : ۱۰۰/۱۰۱/۱۱۱

کلید واژه ها: هیأت ویژه گزارش ملی سیلاب‌ها سیلاب‌ها کارگروه فرهنگی، اجتماعی و رسانه امداد رسانی حوادث طبیعی تاب‌آوری آسیب‌های روانی روان‌شناختی روان‌پزشکی خدمات سلامت روان PTSD موج انفجاری ترس و اضطراب پویش علمی ایران در آینه ۱۴۰۰


( ۱ )

نظر شما :