دکتر سید موسی حسینی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران

بخشی‌نگری‌‌‌‌‌‌‌، بهره‌وری پایین کشاورزی، مدیریت استانی آب به جای مدیریت حوضه آبریزی و تحقق نیافتن مدیریت یکپارچه، بزرگترین چالش کشور در زمینه آب است / جنگ جهانی بعدی برای استحصال منابع آبی خواهد بود / در بسیاری از سفره‌های آبی، گرادیان آب معکوس شده است

تعداد بازدید:۱۷۰۱
روابط عمومی دانشگاه تهران: دکتر سید موسی حسینی، دانشیار گروه جغرافیای طبیعی دانشکده جغرافیا با تخصص مهندسی منابع آب، برگزیده جشنواره پژوهش دانشگاه تهران در سال ۱۳۹۸ در بخش پژوهشگر نمونه جوان و برگزیده جشنواره بین‌الملل دانشگاه در همین سال می‌باشد. تالیف ۳۹ مقاله در ژورنال‌های معتبر و تمرکز بر مدیریت و مدل‌سازی منابع آب سطحی و زیرزمینی کشور از جمله فعالیت‌های پژوهشی ایشان است.


‌‌‌‌‌‌‌به همین مناسبت صغری داوری فرد، کارشناس روابط عمومی دانشگاه گفت‌وگویی با دکتر سید موسی حسینی انجام داده است که در ادامه می‌آید.
 

  • به عنوان سوال اول بفرمائید چه ویژگی‌های در پژوهش‌های شما موجب شد که در جشنواره پژوهش و جشنواره بین‌الملل سال ۹۸ دانشگاه به عنوان پژوهشگر نمونه جوان برگزیده شوید؟

معیارهای دانشگاه تهران برای انتخاب پژوهشگر نمونه و پژوهشگر بین‌الملل، بر اساس کیفیت کار پژوهشی و اینکه کار شما چقدر مورد توجه پژوهشگران دیگر قرار گرفته و ارجاع داده شده است. اینکه پژوهش / پژوهش‌های عضو هیأت علمی باید در راستای طرح جامع تحقیقاتی و تخصص ایشان باشد، بتواند تأثیرگذار باشد و مشکلات هر چند کوچک موجود در آن زمینه را مرتفع نماید. انتخاب موضوع پژوهش بسیار اهمیت دارد، اینکه مساله محور باشد جزو چالش‌های مهم و روز باشد و اینکه پژوهشگر سعی نماید بر اساس تکنیک‌ها و روش‌های نوین آن را نمایش، واکاوی و راه حل علمی و مورد توجه جامعه علمی ارائه کند. این کار آسانی نیست و در برخی موارد حدود دو سال برای تکمیل یک پژوهش زمان از ما گرفته است. به عنوان نمونه، پژوهشی که فکر کنم مورد توجه بود در راستای تدوین شاخص‌های زیست محیطی مدیریت پایدار منابع آب در ایران بوده است که در آن پژوهش ما حدود ۱۳ شاخص بین‌المللی را برای بیش از ۴۰۰ سفره آب زیرزمینی کشور که دارای آمار و اطلاعات خوب بود، پیاده سازی کردیم. یکی دیگر از موارد تأثیرگذار، فکر کنم پژوهشی بود که بر روی حوضه کشکان در خصوص سیلاب حوضه انجام گرفت، البته شروع کار این پژوهش مربوط به قبل از سیلاب فروردین ۹۸ این حوضه بود، اما خروجی کار مقارن شد با زمانی که توجهات به سمت سیلاب رخ داده در این حوضه جلب شده بود. حدود ۱۶ پژوهش انجام شده در سطح بین‌الملل از نوع مساله محور را برای بررسی فرستادیم.
به عنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ دانشگاه تهران و به عنوان یک پژوهشگر که در مراحل ابتدایی کار قرار دارد لازم می‌دانم که به همه پژوهشگران توصیه نمایم که به توانایی و استعداد خود به عنوان یک ایرانی ایمان داشته باشند و برای یافتن موضوع پژوهش که در سطح بین‌الملل مورد توجه قرار گیرد، لازم نیست بسیار کنکاش و جستجو نمایند، اطراف ما پر است از مسائلی که در صورت توجه و تعمق در آنها هر یک ساحتی از پژوهش را می‌تواند باز نماید. البته همانطور که قبلاً هم گفته شد، کمبود و یا در برخی موارد نبود داده خود مانعی بر مسیر انجام پژوهش در کشور است. انجام پژوهش بصورت تیمی بسیار در ارتقای همه جانبه سطح کار اهمیت دارد، هرچند که ما ایرانی‌ها در انجام کارهای تیمی مانند بقیه کشورها قوی نیستیم، اما یکی از رموز موفقیت کشورهای توسعه یافته در انجام پژوهش‌های تأثیرگذار همین کار تیمی و بکارگیری تخصص‌های مختلف در انجام پژوهش است که این برای من بسیار اهمیت دارد. همیشه به دانشجویان خود گفته و می گویم که انجام پژوهش بخشی از کار است و بخشی دیگر که شاید از مرحله اول مهم‌تر باشد، نحوه نمایش آنها در تحقیقات است که در این مرحله از عجله پرهیز نمایند. پیشنهاد می‌کنم که کیفیت پژوهش هر چند که در برخی موارد برای من و تیم چندنفره حدود دو سال از ابتدا تا نوشتن نسخه اولیه گزارش طول کشیده است، بر تعداد پژوهش ارجحیت داده شود. انشالله که بتوانیم با انجام پژوهش‌های تأثیرگذار در راستای همگرایی ارتباط دانشگاه و صنعت و در نتیجه اعتلای کشور عزیزمان گامی هر چند کوچک برداریم.
 

  • لطفاً قدری درباره اهمیت مدیریت منابع آب که شما پژوهش‌هایی هم در این زمینه داشتید توضیح بفرمائید.

مدیریت منابع آب شامل تمام فعالیت‌های فنی، تشکیلاتی، قانونی و عملیاتی می‌‌شود که در جهت توسعه، برنامه‌ریزی، بهره‌برداری و نگهداری بخش آب انجام می‌شود. مدیریت برتری دارد بر برنامه‌ریزی و آن‌هم بر توسعه ارجحیت دارد. در مورد اهمیت این موضوع همین بس که جنگ جهانی بعدی از نظر پدر مدیریت منابع آب دنیا، پروفسور دانیل لاکس (دانشگاه کرنل) برای استحصال منابع آبی خواهد بود نه کشورگشایی و منابع ارضی.
همه پژوهشگران حوزه آب می‌دانند مدیریت مطلوب منابع آب، مدیریت یکپارچه ( Integrated) است. مدیریت یکپارچه منابع آب یک الگو و فرآیند بهینه برای رسیدن به اهداف در این حوزه است. سازمان ملل برای پیاده سازی این الگوی مدیریتی در تمام کشورها، یک نشست در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی در سال ۲۰۰۲ برگزار کرد و در آنجا از همه کشورهای دنیا خواست تا برنامه‌هایشان را در راستای مدیریت یکپارچه منابع آب حداکثر تا سال ۲۰۰۵ ارائه کنند. خوشبختانه کشور ما جزو کشورهای پیشگام و اولین کشور در خاورمیانه بود که برنامه‌هایش را در قالب طرح راهبردهای بلندمدت توسعه بخش آب در سال ۲۰۰۳ ارائه کرد.
پارادایم مدیریت یکپارچه منابع آب دارای چند بعد است: هم جنبه‌های اقتصادی، هم اجتماعی، هم زیست محیطی و هم جنبه‌های سازمانی را در نظر می‌گیرد. بعد آخر، جنبه سازمانی شاید در مدیریت سنتی منابع آب مورد توجه کمتری قرار گیرد اما مواردی مانند کارآمدی قوانین، چارچوب اداری و تشکیلاتی، سیاست‌ها و استراتژی‌ها، ساختار سیاسی در این بعد از مدیریت وجود دارد و لازم است به آنها توجه شود.
به‌صورت ساده، این الگوی مدیریتی می‌خواهد بین اهداف متضاد در بخش آب ایجاد توازن کند و بنابراین در دنیای پویای امروزی و با توجه به چند بعدی بودن این پارادایم، لازم است به روز رسانی و تغییرات در مؤلفه‌های آن در طول زمان داده شود. مدیریت یکپارچه منابع آب اجازه توسعه صنایع در حوضه‌های آبریزی که خود از نظر منابع آب تجدید شونده در تنش هستند را نمی‌دهد. اگر مدیریت یکپارچه منابع آب تحقق می‌یافت، اکنون شاهد آن نبودیم که بیش از ۶۷% از دشت‌های کشور جزو دشت‌های ممنوعه از نظر توسعه بهره‌برداری اعلام شود. این دشت‌ها به علت برداشت بیش از حد مجاز (مطمئن yield) آثار مخرب زیست محیطی شامل فرونشست، کاهش کیفیت آب و شور شدن آب (به علت تداخل آب شور در سفره‌های ساحلی و کویری) در آنها مشاهده شده است.
 

  • ارزیابی شما از اقدامات انجام شده در مدیریت منابع آب در کشور چیست؟

اخیراً طرح احیا و تعادل بخشی سفره‌های آب زیرزمینی از سال ۲۰۱۴ توسط وزارت نیرو در کشور شروع شده که هدف آن توسعه شبکه پایش کمی و کیفی در آبخوان‌ها و هوشمندسازی چاه‌های پمپاژ به منظور تکمیل بانک داده‌ها و اطلاعات، ارتقا سطح مدیریت از استانی به حوضه آبریز، افزایش مشارکت عمومی در نگهداری و صیانت از این منابع، افزایش بهره‌وری چاه‌های پمپاژ، نظارت بر شرکت‌های حفاری، افزایش بازرسی‌ها، راه اندازی بازارهای محلی آب و تشکیل گروه آب‌بران می‌باشد. پیش بینی شده است این اهداف به طور کامل تا پایان سال ۲۰۲۱ تحقق یابد. اهداف پیش‌بینی شده در این طرح ملی بسیار کارآمد و منطبق بر مدیریت یکپارچه می‌باشد و انشالله در زمان پیش‌بینی شده عملیاتی شود. البته در اینکه ایرانی‌ها در زمینه مدیریت و بهره برداری از آب از قدیم الایام شهرت دارند شکی نیست، در این زمینه همین بس که دو هیدروژئولوژیست معروف آمریکایی به نام‌های تاد و میز در کتاب معروف‌شان با عنوان هیدرولوژی آب‌های زیرزمینی که در دنیا مرجع است، فصل اول کتاب را با قنات شاهکار ایرانی‌ها آغاز کرده و تصویری از رشته قنات ورامین نیز آورده است. در فصل‌های انتهایی کتاب، از قنات به عنوان تکنیک برداشت از منابع آب زیرزمینی که در راستای توسعه پایدار است، نام می‌برند. نمونه دیگری که ممکن است برای شما جالب باشد اینکه وزارت نیرو برای برآورد حجم آب پمپاژ شده توسط چاه‌های بهره‌برداری و یا حجم تخلیه منابع آب زیرزمینی توسط چشمه‌ها و قنوات یک رویکرد مجزا و جالب دارد به این ترتیب که تنها بخشی (کمتر از ۱۰%) از کل چاه‌های بهره‌برداری و چشمه‌ها و قنوات را پایش می‌کند و سپس نتایج را به همه آنها تعمیم می‌دهد. فرآیند انتخاب چاه‌ها، چشمه‌ها و قنوات انتخابی نیز بر اساس معیارهای از قبل تعریف شده می‌باشد. این رویکرد تنها در ایران وجود دارد! در یک مطالعه، ما این رویکرد چگونگی پایش چاه‌ها در ایران را در یک مقاله مطرح کردیم بسیار برای داوران جالب بود و به پیشنهاد داوران، عنوان آن مقاله، درس‌هایی از ایران برای پایش حجم آب پمپاژی از سفره‌ها در نظر گرفته و چاپ شد. این موارد و بسیاری دیگر نشان دهنده پیشینه درخشان ایرانیان در زمینه مدیریت منابع آب است. از طرفی برای دنیا اهمیت دارد که ایران به عنوان دومین کشور در منطقه منا (خاورمیانه و شمال آفریقا) بعد از عراق، از نظر حجم آب قابل تجدید است و یا چهارمین برداشت کننده حجمی منابع آب زیرزمینی در سطح دنیا است، چه رویکرد و برنامه‌ای برای پایش و مدیریت منابع آب به ویژه آب‌های زیرزمینی دارد.
 

  • شما به قنات در ایران اشاره کردید لطفاً بفرمائید آیا می‌توان این سیستم استفاده از منابع آبی را با تکنولوژی‌های نوین تلفیق کرد؟

همانطور که گفته شد، مشخص شده که قنات به عنوان یک تکنیک برداشت از منابع آب زیرزمینی است که در راستای مدیریت پایدار این منابع است. ایران به عنوان خاستگاه قنات، دارای رشته قنوات بسیاری است که متأسفانه به دلیل پایین رفتن سطح آب زیرزمینی در سفره‌ها و به ویژه آنهایی که در مجاورت تمرکز شدید چاه‌های پمپاژ قرار دارند، خشک شده‌اند. اما هنوز هم قنوات فعالی وجود دارد که نیاز به نگهداری، لایروبی و مرمت دارند. به نظر من شیوه بهره‌برداری از منابع آب زیرزمینی توسط قنوات می‌تواند امروزه بیشتر الگو قرار گیرد تا اینکه بخواهیم توسعه قنوات را به جای چاه‌ها مدنظر قرار دهیم. منظور تجدیدنظر در حجم آب مجاز برداشت شده (Safe Yield) از منابع آب زیرزمینی است که طرز فکر حاکم در این زمینه با اصول مدیریت پایدار این منابع محدود هم راستا نیست. قنات تنها قسمتی از آب زیرزمینی را که بخش انتهایی مادرچاه در آن قرار دارد، توسط نیروی گرانش و نه نیروی الکتروپمپ تخلیه می‌کند.
 

  • در بخشی از صحبت‌هایتان اشاره کردید که ایران دومین کشور بعد از عراق در منطقه منا، از نظر حجم آب قابل تجدیدپذیر و چهارمین برداشت کننده حجمی منابع آب زیرزمینی در سطح دنیا است با توجه به اقلیم خشک و نیمه خشک ایران این گونه بهره برداری از میزان منابع آب چه مخاطراتی می‌تواند داشته باشد؟

نکته مهمی که در زمینه استحصال از منابع آب تجدید شونده به ویژه منابع آب زیرزمینی در کشورمان وجود دارد و نیاز به بازنگری دارد این است که گفته می‌‌شود برداشت مجاز (Safe Yield) از این منابع به اندازه میزان تغذیه آب به این منبع انجام شود. به این صورت که بر اساس آمار و اطلاعات، میزان نفوذ آب به سفره از سطح زمین که توسط بارش، رودخانه‌ها، آب‌های سطحی (برکه‌ها و تالاب‌ها و…)، نفوذ از آب‌های برگشتی و پساب از بخش کشاورزی، شرب و صنعت و همچنین جریان‌های زیرزمینی که از فرای مرز سفره آن را تغذیه می‌کند، را به عنوان مجموع تغذیه سفره لحاظ می‌شود. سپس برداشت از سفره تقریباً برابر با این میزان تغذیه در نظر گرفته می‌شود. اما واقعیت این است که اگر انسان را از روی کره زمین حذف کنیم، چرخه هیدرولوژی طبیعت خود در تعادل است به اینگونه که نرخ تغذیه به سفره آب زیرزمینی و مقدار تخلیه طبیعی از آن توسط چشمه‌ها و زهکشی به رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و دریاها برابر است و نه مازاد بر آن. حال انسان با دخالت در این چرخه و پمپاژ از این منابع به اندازه نرخ تغذیه این تعادل را به هم می‌زند و یکی از آثار این دیدگاه خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌ها و کاهش دبی پایه رودخانه‌ها است که بخش عمده آن مربوط به مشارکت آب‌های زیرزمینی است. این طرز فکر سال‌هاست در کشورهای توسعه یافته تغییر پیدا کرده است، به عنوان نمونه دانشگاه ایالتی کانزاس آمریکا بسیار بر روی میزان برداشت مجاز از سفره‌ها تحقیق کرده‌اند و پیشگام در این زمینه هستند. همانطور که حتماً می‌دانید یا شنیده‌اید از مشکلات برداشت زیاد از منابع آب زیرزمینی، کاهش سطح آب زیرزمینی و بنابراین نیاز به کف شکنی و استفاده از تجهیزات قوی‌تر برای پمپاژ آب درون چاه است، کاهش ذخایر و کیفیت منابع آب زیرزمینی، فرونشست زمین و عواقب زیست محیطی و اقتصادی آن، هجوم آب شور دریا به سمت سفره‌های آب شیرین ساحلی و یا بالازدگی آب شور در سفره‌های کویری است. این موارد آخر، در کشورمان بسیار مشهود است. به عنوان نمونه، برداشت زیاد از منابع آب شیرین سفره‌های مسیله، شریف‌آباد و کهک در استان قم؛ سفره‌های برازجان و گناوه در استان بوشهر، سفره عجب شیر در اطراف دریاچه ارومیه و… نمونه‌هایی است که گرادیان آب زیرزمینی معکوس شده است به این معنا که بطور طبیعی، جهت جریان آب زیرزمینی در سفره‌های ساحلی به سمت دریاچه یا دریا است اما برداشت زیاد از سفره سبب هجوم آب شور دریا از زیرزمین به سمت سفره و در نتیجه معکوس شدن جهت جریان زیرزمینی شده‌است. این مساله سبب پیدایش شورترین منابع آب زیرزمینی شناسایی شده و در حال استحصال در کشور در دشت برازجان و گناوه شده است. و مثال‌هایی از معضلات زیست محیطی ناشی از برداشت زیاد از منابع آب زیرزمینی در کشور که هم اکنون شاهد آن هستیم، زیاد است.
 

  • به نظر شما استفاده نادرست از منابع آب‌های زمینی و فرونشست زمین چه مسائل و مشکلاتی را می‌تواند پیش روی کشور قرار دهد؟ و آیا تنها عامل مؤثر در این چالش زیست محیطی برداشت بی رویه است؟

اینکه فرونشست زمین ارتباط تنگاتنگ و مستقیمی با میزان برداشت از منابع آب زیرزمینی دارد، کاملاً درست است. طی تحقیقی که ما در قالب یک مقاله مروری توسط یک تیم هفت نفره انجام دادیم و هم اکنون در یکی از ژورنال‌های معتبر در حال داوری است، بر روی ۲۹۰ مقاله بین‌المللی که در ۴۱ کشور دنیا مساله فرونشست را بررسی و نتایج را در پژوهش خودشان ارائه کرده بودند، مشخص شد که عامل اصلی فرونشست در بلندمدت، فعالیت‌های انسان‌ساخت (آنتروپوژنیک) است (۸۰% موارد). عواملی مانند برداشت از منابع آب زیرزمینی (۶۰% موارد)، تغییرات کاربری (۱۰% موارد) و برداشت نفت و گاز و معدن‌کاری (مجموعاً حدود ۱۰%) از جمله موارد مؤثر بر فرونشست ناشی از فعالیت‌های انسانی است.
همچنین عوامل طبیعی مانند تراکم طبیعی لایه‌ای زیرزمینی، فعالیت‌های تکتونیکی و وجود گسل نیز در ۲۰% موارد مؤثر بوده‌اند. همچنین در سطح دنیا، در مواردی که فرونشست ناشی از برداشت منابع آب زیرزمینی بوده است، مصرف این منابع آبی بیشتر در بخش کشاورزی است. سفره‌های آب زیرزمینی کم‌عمق، همچنین سفره‌هایی که شامل خاک‌های ریز دانه نرم (رس و سیلت) هستند و بطور کلی آنهایی که در مناطق خشک واقع هستند، مقدار فرونشست در آنها بیشتر است. فرونشست دارای پیامدهای منفی متعددی در زمینه‌های زمین‌شناسی و ژئومورفولوژیک (چاه‌زایی، ایجاد درز و شکاف در سطح زمین، تخریب عوارض سطحی زمین)، زیست محیطی (کاهش کیفیت منابع آب زیرزمینی، بروز سیلاب بویژه در مناطق ساحلی به خاطر کاهش تراز سطح زمین و تأثیرات جزر و مدی، کاهش نرخ نفوذپذیری خاک، تداخل آب شور و شیرین در)، اقتصادی (تخریب ساختمان‌ها و سازه‌ها، اجرای طرح‌های تغذیه مصنوعی به دلیل جبران و توقف کاهش سطح آب زیرزمینی، ایجاد باتلاق و مرداب‌ها در سطح زمین به دلیل کاهش نفوذ، تخریب ابنیه تاریخی، تخریب سیستم لوله کشی آب و نفت و گاز و تأسیسات روزمینی و زیرزمینی) و هیدروژئولوژیکی (برهم زدن ارتباط هیدرولیکی بین آبخوان و واحدهای ژئولوژیک مجاور، بر هم زدن ویژگی‌های هیدرودینامیکی سفره) است.
از نظر واحدهای جغرافیایی، دشت‌های ساحلی و مناطق دلتایی بیشترین فرونشست و مناطق کوهستانی، کمترین مقدار را داشته‌اند. در مورد کشور خودمان پانل سازمان ملل بر روی فرونشست که حدود سی سال از تشکیل آن می‌گذرد، در گزارش منتشر شده، از حدود ۷۵ نقطه با فرونشست زیاد ( hot spots) در دنیا، حدود ۱۵ مورد مربوط به ایران است و این خود نشان دهنده این است که کشور ما از نظر فرونشست بسیار برای این سازمان اهمیت دارد. در کشور ما نیز تحقیقات در این زمینه در حال رشد است اما نکته قابل تأمل در زمینه بررسی فرونشست این است که موشکافی کردن این مساله نیازمند کار تیمی است، هم به تخصص‌های سنجش از دور هم زمین‌شناس و هم هیدروژئولوژی و هم منابع آب نیازمند است تا نتیجه جامعی گرفته شود. پیشنهاد من به محققین این است که ارتباط این چالش جهانی را اگر بخواهند بررسی کنند، این کار به صورت تیمی انجام شود و از بخشی‌نگری در بررسی این گونه مسائل زیست محیطی پرهیز شود.
 

  • آقای دکتر لطفاً قدری درباره هدر رفت منابع آب در حوزه کشاورزی و اینکه چه چالش‌هایی در این مورد وجود دارد و چه راه کار عملی باید برای این مشکل در پیش گرفت، بفرمائید.

در حدود ۹۲% از منابع آب تجدیدشونده کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌‌شود. از نظر سازمان ملل ما جزو کشورهایی هستیم که غالب آب تجدیدشونده در بخش کشاورزی مصرف می‌‌شود در حالی که کشورهای اروپایی اکثراً جزو کشورهای با مصرف غالب صنعتی و کشورهایی مانند آمریکا مصرف آب در بخش کشاورزی و صنعتی در تعادل است. هر چند که پسآب کشاورزی که از درجه کیفیت پایینی برخوردار است و آلوده به آلاینده‌هایی مانند نیترات، فسفات، علف کش و… است به عنوان یکی از منابع تغذیه سفره‌ها در نظر گرفته می‌‌شود، پایین بودن درجه کیفیت زهاب‌های کشاورزی از جمله مسائل زیست محیطی است. هر چند اخیراً وزارت نیرو طرحی را در مورد امکان استفاده از آب فاضلاب تصفیه شده در بخش کشاورزی و شناسایی مناطق مستعد در کشور تعریف و با همکاری چند دانشگاه در ایران که دانشگاه تهران نیز جزو آن است، اجرا نموده است اما نگرانی‌های زیست محیطی و سلامت ناشی از تخصیص آب تصفیه شده فاضلاب به بخش کشاورزی و حسن اجرای استانداردهای وزارت بهداشت در خصوص نوع کشت و استاندارد تصفیه فاضلاب، خود از دیگر نکات نگران کننده است. مضاف اینکه تصفیه فاضلاب و تکنولوژی که در کشورمان برای آن استفاده می‌‌شود نیاز به به‌روزرسانی و ارتقا دارد.
 

  • یکی از بحث‌های که امروز که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است توجه به پژوهش در حوزه آب است، لطفاً بفرمائید این موضوع در کشور چه جایگاهی دارد؟

خوشبختانه مسئولین اجرایی کشور به اهمیت جایگاه آب مشرف هستند، به عنوان نمونه، مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری در طی سال‌های اخیر، چالش‌های مهم کشور را مطرح و اولویت‌بندی نموده است و چالش‌های حوزه آب در رده نخست در سال ۱۳۹۸ قرار داده است. هم اکنون شاهد اطلاع رسانی مراکز مختلف از جمله معاونت علمی ریاست جمهوری، صندوق حمایت از پژوهشگران جوان، بنیاد ملی نخبگان و همچنین معاونت محترم پژوهشی دانشگاه تهران در خصوص حمایت ویژه از پژوهش‌ها در زمینه آب و محیط زیست هستیم و این خود نشان دهنده توجه مراکز دانشگاهی و اجرایی کشور به این حوزه است. این موارد هر چند امید بخش است اما کافی نبوده و با توجه به اهمیت موضوع نیاز به اهتمام و حمایت‌های بیشتر دارد. خوشبختانه بیشتر رشته‌های مرتبط با علوم محیطی در دوره کارشناسی در ارتباط با مدیریت و مسائل و چالش‌های آب، واحدهای درسی تعریف کرده و ارائه می‌کنند و این خود اهمیت فراوان دارد اما پیشنهاد می‌شود حداقل در قالب دروس اختیاری برای سایر رشته‌ها نیز ارائه شود تا جایگاه و نقش آب و چالش‌های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی مرتبط با آن بیش از پیش برای همه آشکار گردد.
 

  • آیا از ظرفیت و تحقیقات دانشگاهی در زمینه مدیریت منابع آب در سازمان‌های مربوطه استفاده می‌شود؟

ویژگی دانشگاه‌های نسل سوم که دانشگاه تهران هم جزو آنها محسوب می‌شود، ارتباط با جامعه و صنعت و کارآفرین بودن آنها است. همگرایی ارتباط بین دانشگاه و صنعت همیشه یک دغدغه بوده و هست. برای روشن شدن بیشتر مساله، به عنوان نمونه، مقالاتی که پژوهشگران تایلندی در حوزه آب انجام می‌دهند، تقریباً همه در انتهای مقاله در بخش تشکر، به حمایت از سازمان خاصی اشاره دارند، این نشان می‌دهد که تحقیقات در این کشور از سوی سازمان‌های اجرایی پیشنهاد و راهبری می‌شود و دانشگاه تنها محیطی برای اجرای درخواست‌های پژوهشی سازمان‌های بیرون است. به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، سعی می‌کنم که دانشجویان را ترغیب نمایم تا تمام پایان‌‌نامه‌ها و رساله‌های خود را از اولویت‌های تحقیقاتی سازمان‌های مرتبط مانند آب منطقه‌ای و محیط زیست استان بومی انتخاب کنند تا علاوه بر مساله محور بودن پژوهش آنها، این ذهنیت در ذهن دانشجو ایجاد شود که در واقع با انجام دادن این پژوهش مشکل هر چند کوچک از محل زندگی خویش را واکاوی و حل می‌نماید تا با انگیزه و دغدغه بیشتری آن را انجام دهد. علاوه بر اینکه سازمان مربوطه نیز برای در اختیار گذاشتن داده‌ها و اطلاعات همکاری لازم را بعمل می‌آورند. اما برداشت کلی من از ارتباط بین دانشگاه و سازمان‌های اجرایی، هنوز در حد رضایت بخشی نیست.
 

  • با توجه به اینکه شما چند تحقیق در خصوص رود کشکان داشتید، به نظر شما توجه به نتایج این پژوهش‌ها می‌توانست تأثیری در پیش بینی بحران ناشی از طغیان رودخانه کشکان در بهار ۹۸ داشته باشد؟

لازم می‌دانم اندکی در مورد سیلاب در کشورمان صحبت نمایم، وقوع سیلاب و به طور کلی فرآیند تبدیل بارش به رواناب به نظر من پیچیده‌ترین فرایندی است که در طبیعت وجود دارد و نمی‌توان به صورت قطع در این مورد صحبت کرد. توسعه و پیدایش روزافزون مدل‌هایی که مقدار سیلاب را پیش بینی می‌‌کنند و این فرآیند را مدل‌سازی می‌‌کنند، نشان دهنده درجه پیچیدگی و عدم قطعیت حاکم بر این پدیده است. با توجه به اینکه عوامل بسیار زیادی در تبدیل بارش به رواناب موثرند و دارای تغییرات زمانی و مکانی شدیدی نیز در سطح حوضه هستند، در مورد مدل جامع و کامل و بدون خطا نمی‌توان صحبتی به میان آورد.
در مورد بروز سیلاب در حوضه کشکان در انتهای سال ۱۳۹۷ و اوایل ۱۳۹۸، همان طور که مستحضرید تشریح رخداد سیلاب از سوی ریاست جمهوری به دانشگاه تهران واگذار شد، البته من عضو هیأت تهیه این گزارش نبودم، ولی وقتی آمار بارش‌های قبلی در این حوضه را دیدم، به نظر نمی‌رسید که بارش با دوره بازگشت بزرگی رخ داده باشد و موجب بروز این سیلاب شده است! یکی از عوامل مؤثر می‌تواند شرایط هیدرولوژیک قبل از بروز واقعه بارش مورد نظر باشد به این ترتیب که رخداد بارش‌های اولیه هر چند با شدت کم، موجب می‌شود که تلفات بارش که مهمترین آنها می‌تواند نفوذ در خاک باشد، توسط این وقایع جبران شود و سبب می‌شود که بخش زیادی از بارش اصلی هر چند با عمق و شدت نه چندان بزرگ، تبدیل به رواناب شود.
تجربه دیگری در مورد سیلاب قمرود در ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۸۸ رخ داد، در آنجا عامل مهم در بروز سیلاب، تقارن زمانی مدت بارش (حدود ۲۵ ساعت از ساعت ۴ عصر دهم فروردین تا ساعت ۱۷ یازدهم فروردین) با زمان تمرکز حوضه قمرود (مدت زمانی که طول می‌کشد که رواناب از دورترین نقطه به محل مورد نظر برسد) که حدود ۲۴ ساعت برآورد می‌‌شود، موجب بروز سیلاب شده است. این تقارن زمانی بدترین وضعیت هیدرولوژیکی در بروز سیلاب است، زیرا در یک زمان تمام بخش‌های حوضه در تولید رواناب مشارکت نموده و رواناب تمام بخش‌ها (حتی رواناب گلپایگان به عنوان دورترین نقطه حوضه) در یک زمان از نقطه موردنظر (شهر قم) عبور نمایند. بروز این تقارن زمانی بصورت طبیعی بسیار نادر است، اما در بروز خسارات جانی و مالی به ویژه در اطراف حرم مطهر، به دلیل تغییرات کاربری ناشی از تجاوز به حریم رودخانه و تبدیل بخش عمده‌ای از آن به پارکینگ است. بروز سیلاب با دبی اوج ۲۵۰ متر مکعب در ثانیه (بیشتر از ۱۰ برابر ظرفیت انتقال کانال طراحی شده) و تبدیل شدن تمام مقطع رودخانه و بخشی‌هایی که تبدیل به پارکینگ شده به مقطع عبور جریان نشان می‌دهد که هرچند این تغییر کاربری می‌تواند مشکلات رفت و آمد شهروندان را حل نماید اما عدم توجه به حقوق و حریم رودخانه به دلیل عدم وقوع بارش مخاطره آفرین در طی چند سال، نمی‌تواند تکیه گاه محکم و توجیه علمی برای تغییرات کاربری در محدوده حریم رودخانه‌ها به ویژه در محدوده‌های شهری باشد. البته مشکلات ناشی از پایداری غیر قابل اعتماد سد پانزده خرداد که بر روی توده‌های کارستی (آهکی) بنا شده است در ذخیره سیلاب‌های ورودی به سد نیز تأثیرگذار بوده است.
اخیراً طرح کاداستر رودخانه‌های اصلی کشور از سوی قوه قضائیه به وزارت نیرو ابلاغ شده و هدف از آن تهیه اسناد برای تعریف حریم رودخانه‌های اصلی کشور می‌باشد، انجام این گونه طرح‌ها به منظور شناسایی حریم رودخانه‌ها و جلوگیری قانونی از تغییرات کاربری و تجاوز به حریم رودخانه‌ها بسیار اهمیت دارد اما مانع اصلی بر انجام این طرح، نبود داده‌ها است. زیرا معمولاً حریم رودخانه‌ها در محیط‌های کم خطر و طبیعی را بر اساس محدوده سیلاب‌دشت با وقوع سیلاب ۲۵ ساله مشخص می‌‌شود، اما مشخص نمودن این محدوده نیازمند مدل‌سازی بر اساس داده‌های ارتفاعی مقطع رودخانه و زمین-های اطراف با رزولوشن بالا و همچنین وجود داده‌های سیلاب ثبت شده در ایستگاه‌های هیدرومتری در رودخانه‌ها برای شبیه سازی توسط مدل‌های هیدرولیکی است که در هر دو مورد کمبود شدید وجود دارد.
ممکن است این سوال در ذهن ایجاد شود که با وجود این همه تحقیقات در زمینه سیلاب در کشور توسط محققین چرا باز هم شاهد وقوع همه ساله سیلاب هستیم؟ به نظر من، علاوه بر تکثر و ماهیت پویای فرآیندهای تأثیرگذار بر تولید سیلاب که منجر می‌‌شود هر واقعه سیلاب یک رخداد منحصربفرد از حیث فاکتورهای محرکه آن باشد، نکته‌ای که ممکن است کمتر به آن توجه شود، استفاده محققین از روش‌ها و مدل‌هایی است که در سایر نقاط دنیا توسعه و ارزیابی شده‌اند و ممکن است کمتر به شرایط توسعه‌ای و اعتبار این روش‌ها توجه شود. بومی نمودن این روش‌ها برای شرایط آب و هوایی و هیدرولوژیکی کشور اهمیت فراوان دارد. باز هم لازم می‌بینم که کمبود شدید داده‌های سیلاب را مانع مهمی بر مسیر محققین در این زمینه متذکر شوم. مشکلی که همه دانشگاهیان برای تعریف موضوعات پایان نامه‌ها و رساله‌ها با آن روبرو هستند.
 

  • با توجه به وضعیت منابع آبی که در بالا به آنها اشاره کردید، به نظر شما در تعریف و اجرایی پروژه‌های عمرانی و صنعتی تا چه اندازه به مسائل مرتبط با منابع آبی از جمله محیط زیست توجه می‌‌شود؟

یکی از ابعاد مهم پارادایم مدیریت یکپارچه منابع آب، توجه به اخلاق زیست محیطی است که در تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های این حوزه لازم است مورد توجه قرار گیرد. در مدیریت سنتی منابع آب، به دلیل بخشی‌نگری به این اصل مهم کمتر توجه می‌شود. اخلاق زیست محیطی خود دارای چند مؤلفه است: در نظر گرفتن شرافت انسان‌ها، رعایت حقوق طبیعت، مشارکت ذی‌نفعان، عدالت، توسعه و حکمرانی مناسب. هر کدام از این مؤلفه‌ها در نظر گرفته نشود، مدیریت یکپارچه وجود ندارد. به صورت خیلی ساده، اخلاق محیط زیستی ایجاب می‌کند که تنها تخصیص آب به نفع انسان برای توسعه در نظر نگرفته نشود، بلکه به همه گونه‌های جانوری و گیاهی و حتی چشم اندازهای زمین نیز توجه شود. این بعد در مدیریت یکپارچه منابع آب از جمله ابعاد مهم است اگر مدیریت یکپارچه منابع آب تحقق یابد، این موضوع توجه به مسائل زیست محیطی و رعایت حقوق طبیعت رعایت می‌شود. توجه به این بعد مهم ممکن است در حال حاضر در نقاط صنعتی و به ویژه مناطق صنعتی ساحلی کمتر دیده می‌شود، به عنوان نمونه، گزارشات فعالان محیط زیست در منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی، عسلویه نشان دهنده این موضوع است که علاوه بر آلودگی هوا توسط فلرها و مشعل‌ها، استفاده از آب دریا برای خنک کردن تأسیسات پالایشگاهی به ویژه در تأسیسات غیر دولتی، معضلات زیست محیطی را هم برای مردم آن منطقه و هم موجودات آبزی و گیاهان ایجاد کرده است. شاید در نگاه اول به نظر برسد استفاده از آب برای خنک کردن و وارد کردن آن در دریا چه مشکلی می‌تواند داشته باشد؟ مساله به این سادگی نیست به دلیل کاهش ترسیب املاح در لوله‌ها در دماهای بالا و بنابراین افزایش طول عمر آن‌ها، معمولاً مواد شیمیایی به آب خنک کننده اضافه می‌شود که آن مواد، خطرناک است. خوشبختانه این موارد شامل همه پالایشگاه‌ها نمی‌شود و برخی از آنها دارای سیستم خنک کننده گردشی هستند.
 

  • آقای دکتر به عنوان پژوهشگری که روی منابع آبی ایران کار کرده‌اید ارزیابی شما از سلامت منابع آبی ایران به لحاظ عاری بودن از آلاینده‌های مثل نیترات چیست؟

نیترات آلاینده‌ای است که می‌تواند توسط هم انسان، هم گیاه و هم حیوانات تولید شود. فاضلاب‌های تولید شده انسانی و حیوانی در دامداری‌ها و کودهایی شیمیایی که به محصولات زراعی داده می‌‌شود، منابع نیترات هستند. یون نیترات به دلیل داشتن بار منفی در خاک جذب پایینی داشته و با آبیاری و آب باران در خاک شسته می‌‌شود و به راحتی به منابع زیرزمینی می‌رسد. استراتژی شرکت آب و فاضلاب به عنوان متولی توزیع آب شرب برای کاهش نیترات در آب شرب، به ویژه زمانی که غلظت این آلاینده از حد استاندارد (۵۰ میلی گرم در لیتر) فراتر رود، استفاده و اختلاط بیشتر با منابع آب سطحی است که بواسطه فرآیند ترقیق غلظت نیترات در آب شرب کاهش می‌یابد. هم اکنون شاهد پیاده سازی سیستم جمع‌آوری فاضلاب شهری در سطح تهران هستیم و این یک اقدام بسیار مناسب در راستای عدم اختلاط فاضلاب با منابع آب زیرزمینی است که لازم است برای سایر کلانشهرهای کشور نیز اجرا شود. اما وجود نیترات در منابع آب به ویژه منابع آب زیرزمینی با منشأ فاضلاب، در مناطق کشاورزی با دلیل استفاده زیاد از کودهای شیمیایی متداول است.
در بسیاری از منازل برای تهیه آب شرب با کیفیت بهتر، از سیستم تصفیه خانگی استفاده می‌‌شود، نکته قابل توجه اینکه معمولاً مکانیزم کارکرد این سیستم‌ها بر اساس جذب فیزیکی است، این سیستم‌ها به دلیل استفاده از غشاها با روزنه‌های مختلف، معمولاً در ابتدای استفاده تمام املاح موجود در آب را جذب می‌کنند و بنابراین آب فاقد املاح که برای رشد به ویژه برای کودکان ضروری است، خارج می‌کند. حال اگر ظرفیت این غشاها از املاح پر شود، معکوس عمل می‌کند و به جای گرفتن املاح از آب، املاح را باز پس می‌دهد مضاف اینکه وجود املاح بر روی سطح غشاها، خود منبع تغذیه برای انواع باکتری‌ها و رشد آنها است. در استفاده از این سیستم‌ها توجه به این نکات و تعویض به موقع فیلترها حائز اهمیت است. استفاده از تکنولوژی نانو در تصفیه آب و فاضلاب در کشورمان، محدود به مطالعات آزمایشگاهی است و پیاده‌سازی آنها در محیط واقعی نیاز به مجوزهای گوناگون دارد. در حالی که در تمام دنیا از این تکنولوژی که یک روش کارآمد و سریع برای حذف آلاینده‌ها است، استفاده گسترده می‌‌شود. اینجانب به دلیل علاقه، رساله دکتری خود را در سال ۱۳۸۵ در زمینه حذف آلاینده نیترات از آب زیرزمینی انتخاب کردم، اما عدم توجه مسئولین به حوزه علمی سبب شد که ادامه دادن این زمینه پژوهشی بسیار محدود و آن هم در محیط آزمایشگاهی انجام شود.
 

  • با توجه به مطالعات شما در زمینه منابع آبی، تخمین شما از سفره‌های آبی و نیز ذخایر منابع آبی به چه میزان است؟

سفره‌های آب زیرزمینی سه دسته هستند: یکی سفره‌های آبرفتی که بیشتر سفره‌های کشور از این نوع هستند، سفره‌های سازند سخت و سفره‌های کارستی (آهکی). بیشتر مشکلات کاهش کمیت و کیفیت که اکنون وجود دارد مربوط به سفره‌های آبرفتی است. هر چند که اکتشاف و استحصال از منابع آب در سازندهای سخت و کارستی به علت هزینه بر بودن اکتشاف و حفاری در آنها هنوز در حد سفره‌های آبرفتی نیست، اما ۱۱ تا ۱۳ درصد از سطح کشور ما را سازندهای آهکی تشکیل می‌دهد که تمرکز اصلی آنها در محدوده زاگرس است. برخی از استان‌ها مانند کرمانشاه، لرستان و فارس از این منابع در قالب چشمه‌ها و یا حفر چاه‌ها زیاد استحصال می‌‌شود اما آمار دقیقی از ذخایر منابع آب زیرزمینی کارستی و سازند سخت در کشور نیست و انشاالله حداقل این منابع برای آیندگانمان باقی بماند. دشت‌های آبرفتی شناسایی شده در کشور که بهره برداری و پایش کمی و کیفی در آنها انجام می‌‌شود حدود ۶۰۹ تا است، از زمان ورود الکتروپمپ‌ها به ایران در زمان قاجار و امکان پمپاژ آب از اعماق بیشتر، می‌توان گفت که زمان شروع افول کمیت و کیفیت سفره‌های آبرفتی است. هم اکنون وزارت نیرو و محققین می‌توانند بر اساس اطلاعاتی که از سفره‌های آبرفتی دارند، میزان ذخایر آب زیرزمینی و زمان اتمام این منابع با حفظ روند برداشت کنونی را تقریب بزنند اما ارائه و اشاعه این اطلاعات به خاطر مسائل اجتماعی اصولاً کار صحیحی نیست. انشالله با اقدامات مؤثری که در راستای احیا و تعادل بخشی سفره‌ها آغاز و پیاده سازی شده است، شاهد کاهش روند تخلیه این منابع باشیم.
 

  • به عنوان پژوهشگر مدیریت منابع آب لطفاً بفرمائید بزرگترین چالش این حوزه در ایران چیست؟

البته این سوال آنقدر در محافل مختلف تکرار شده که کلیشه‌ای شده است. تحقق نیافتن مدیریت یکپارچه منابع آب در کشور به‌صورت کامل را شاید بتوان مهم‌ترین مشکل در این حوزه دانست، منظور توجه به همه ابعاد مدیریت یکپارچه شامل ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و سازمانی است.
البته همه ضعف مدیریت در حوزه آب را مطرح می‌کنند. همه ما موضوع کمبود نزولات جوی به دلیل نوسانات آب و هوایی و افزایش جمعیت و توسعه بخش کشاورزی و صنعت و نیاز روزافزون بخش‌های مختلف به منابع آب را کاملاً می‌دانیم. بهره‌وری پایین بخش کشاورزی به عنوان مهم‌ترین بخش مصرف کننده منابع آب تجدید شونده کشور (در حد ۹۲%)، مضاف بر این، رقابت بر سر مساله آب و استحصال هر چه بیشتر بخش‌های مختلف از این منابع محدود و آلوده نمودن آنها از جمله چالش‌های موجود در بخش منابع آب کشور است. بخشی‌نگری در حوزه آب، که منظورم توسعه به یک بخش و عدم توجه به سایر بخش‌های دخیل از جمله چالش‌های موجود در این حوزه است. مدیریت استانی آب به جای مدیریت حوضه آبریزی نیز از جمله نقاط ضعف این حوزه است. عدم توجه به ارزش‌گذاری آب به عنوان یک کالای اقتصادی، برداشت‌های غیر مجاز از منابع آب به ویژه آب‌های زیرزمینی، کمبود و یا عدم وجود قوانین مؤثر و بازدارنده در این حوزه، دخیل ننمودن همه ذی‌نفعان حوزه آب در تصمیم‌سازی‌ها، وجود مراکز موازی تصمیم‌گیری در این حوزه، همه این موارد و سایر موارد ذکر نشده خلاصه می‌‌شود در تحقق نیافتن کامل مدیریت یکپارچه در این حوزه در کشور. این مدیریت تحقق پیدا نمی‌کند مگر در بستری از وجود داده‌های کافی و قابل اعتماد در حوزه آب. البته شاهد اتفاق خوبی اخیراً در این زمینه هستیم، طرح آمایش منابع آب، اجرای طرح احیا و تعادل بخشی دشت‌های کشور از جمله آنها است.
 

  • به عنوان پرسش پایانی شما چه راهکارهای را در زمینه مدیریت منابع آب پیشنهاد می‌کنید؟

با توجه به مطالب گفته شده لازم است وضعیت مدیریت منابع آب در کشور بر اساس شاخص‌ها و استاندارد بین‌المللی که تمام جنبه‌های یکپارچگی مدیریت را در بر‌گیرد در طول دوره‌های مختلف ارزیابی و نقاط ضعف و قوت آنها برای تحقق بهتر مدیریت بهینه منابع آب که همان مدیریت یکپارچه است، در برنامه‌های آتی مورد توجه قرار گیرد.

کد تحریریه : ۱۰۰/۱۰۱/۱۰۴

کلید واژه ها: بخشی‌نگری بهره‌وری پایین کشاورزی مدیریت استانی آب مدیریت حوضه آبریزی استحصال منابع آبی مهندسی منابع آب مدل‌سازی منابع آب سطحی و زیرزمینی پژوهشگر نمونه جوان قنات چرخه هیدرولوژی سفره‌های آب زیرزمینی فرونشست زمین هدر رفت منابع آب تصفیه فاضلاب پژوهش در حوزه آب رود کشکان سیلاب بومی نمودن روش‌ها سلامت منابع آبی ایران نیترات تکنولوژی نانو در تصفیه آب احیا و تعادل بخشی سفره‌های آبی مدیریت یکپارچه منابع آب اعضای هیأت علمی مصاحبه جشنواره پژوهش و فناوری پویش علمی ایران در آینه ۱۴۰۰


( ۴ )

نظر شما :

ابراهیم مقیمی ۱۴ دی ۱۳۹۹ | ۰۷:۳۳
سلام. بسیار عالی