روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی -۲؛
دکتر داتیس خواجهئیان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران: «رقابتپذیری در بازارهای نوپدید» فرصتهای خلق و تسهیل تبادل ارزش توسط شرکتهای نوپا را هدف گرفته است/ فرصتهای کارآفرینی رسانهای در دو بخش محتوا و پلتفرم و برپایۀ خلاقیت انسانی هستند
دکتر داتیس خواجهئیان عضو هیئت علمی دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران است. ایشان پس از اخذ کارشناسی ارشد کارآفرینی در دانشگاه تهران، دکتری خود را در رشته مدیریت رسانه از همین دانشگاه دریافت کرد. وی با تمرکز حوزۀ مطالعاتی خود در زمینۀ کارآفرینی رسانهای، پایاننامه دکتری و نیز پروژه دوره پسادکتری خود در دانشگاه آلبورگ دانمارک را روی همین حوزه تخصصی انجام داد. همچنین اهمیت بازارهای نوپدید به عنوان زمینه کارآفرینی رسانهای، انگیزه وی از تدوین کتابی شد که در نهایت باعث شد ایشان بتوانند جایزه اثر برگزیده جشنواره سالانه بینالملل دانشگاه تهران در سال ۱۳۹۹ را از آن خود کنند.
در ادامه گزارشی از گفتوگوی نرگس حمیدیپور، دانشجوی کارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی را با این استاد دانشگاه میخوانید.
بازارهای نوپدیدِ حاصل از فناوری، بستر کارآفرینی رسانهای هستند
خواجهئیان در مورد کتاب برگزیدهاش در جشنواره بینالملل دانشگاه تهران با عنوان «Competitiveness in Emerging Markets: Market Dynamics in the Age of Disruptive Technologies»، گفت: «موضوع این کتاب زمینهای است که کارآفرینی رسانهای در آن شکل میگیرد. بازارهای نوپدید بازارهایی هستند که تحت تأثیر فناوریهایی شکل میگیرند که به آنها خطشکن، گسستآفرین و به قول برخی، فناوریهای برانداز گفته میشود؛ یعنی آنچه که نظم قدیم را برمیاندازد و نظم جدیدتری را ایفا میکند. تمام اینها نوآوریهایDisruptive هستند یعنی یک بازار مستقر را از رونق میاندازند و بازاری جدیدتر و با ظرفیت بالاتر را جایگزین میکند. بخش مهمی از فصلهای کتاب حول کارآفرینی رسانهای در سه سطح مختلف کلان، شرکتی و فردی شکل گرفته است؛ که در سطح کلان عواملی مثل خطمشی و قانونگذاری؛ در سطح شرکتی عواملی همچون راهبردهای شرکتی در نوآوری، شناسایی فرصت و مدلهای کسب و کار؛ و در سطح فردی مثل عوامل تأثیرگذار در اقدام به کارآفرینی افراد در بازارهای نوپدید را مورد توجه قرار داده است».
وی در توضیح تفصیلی بازارهای نوپدید افزود: «بازارهای نوپدید بازارهایی هستند که در نتیجۀ تغییرات فناوریهای گسستآفرین ایجاد میشوند. برای مثال فناوریهای دیجیتال، یک فناوری گسستآفرین بهشمار میآیند که هنگام تجاریشدن بسیاری از بازارهای قدیمی را تخریب کردند و بازارهای جدیدی را بهجای آنها نشاندند. در عمل به دلیل شتاب فناوریهایی که تحولات انقلابی ایجاد میکنند، با بازارهایی مواجه هستیم که مرتباً به هم میریزند و بازارهای جدیدتری به جای آنها شکل میگیرند. تخریب دیجیتال یکی از پیامدهای ظهور چنین بازارهایی است، برای مثال با ظهور فناوریهای تلفن همراه که به رسانههای همیشهحاضر Ubiquitous Media معروف شدند، صنعت رسانه تحول بنیادینی را تجربه کرد، صنعتی مثل حملونقل و تاکسیرانی هم متحول شد و حتی صنایعی مثل گردشگری و سایر صنایع نیز تحت تأثیر آن قرار گرفتند. در زندگی روزمره خود میتوانیم ببینیم چگونه کسبوکارهای قدیمی از بین رفتند و کسبوکارهای جدیدی به جای آنها ایجاد شدهاند. موضوع اصلی این کتاب نیز همین است که چگونه میتوانیم در بازارهایی که در نتیجۀ تغییرات فناوری ایجاد خواهند شد، مزیتهای رقابتی خود را حفظ کنیم یا مزیتهای رقابتی جدیدی به دست آوریم و خود را برای این شرایط جدید مهیا کنیم».
همگرایی رسانهای و فرصتهای کارآفرینی در محتوا و پلتفرم
استادیار دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران دربارۀ ارتباط کارآفرینی و رسانه گفت: «اگر بخواهم کمی علمیتر و همراه با چند اشاره این بحث را پیش ببرم میتوانم بگویم که این وابسته به دیدگاه آقای «شومپیتر» است. شومپیتر که همۀ دوستانی که در رشته کارآفرینی مطالعه میکنند با نظرات ایشان آشنا هستند، این دیدگاه را مطرح کرد که کارآفرینان با ایجاد نوآوریهای بنیادین، بازارهای قدیم را فرو میپاشند و بازارهای جدیدی ایجاد میکنند و درنتیجۀ این بازارهای جدید، ارزش حاصل میکنند. همین دیدگاه که بازارهای نوپدید را ایجاد میکند، درواقع نقطۀ ورود ما به کارآفرینی رسانهای نیز میباشد. در کارآفرینی رسانهای، شاهد آن هستیم که فناوریهای دیجیتال از طریق ارزان شدن فرایند تولید و حتی خانگی شدن آن، سبب همگرایی رسانهای شده و فضایی را ایجاد کرده که افراد زیادی بهعنوان کارآفرین وارد فضای تولید محتوا یا فعالیت در سطح پلتفرمی شدهاند. همگرایی رسانهای به این معنی است که محتوای رسانهای منحصر به یک ابزار خاص تولید نمیشود؛ مثلاً یک محتوا مختص تلویزیون نیست و میتواند با قالببندی مجدد در تلفن همراه نیز قرار بگیرد و به اشکال مختلف دیگری از آن استفاده کرد. این اتفاق تحت تأثیر دیجیتالیشدن و سهولت تطبیق محتوا با ابزارهای دریافت و مصرف رقم خورده است. از طرفی ما کارآفرینی رسانهای را دو شکل میدانیم: کارآفرینی در محتوا که هماکنون افراد زیادی در کشور ما از این طریق خلق ارزش کرده و کسب درآمد میکنند. دستۀ دوم هم کارآفرینان بخش توزیع هستند که روی پلتفرمهای رسانهای کار میکنند و فضای جدیدی برای فعالیت کارآفرینان محتوا فراهم میکنند و در واقع بستر تبادل ارزش میشوند. نظر به اینکه هم کارآفرینی در بخش محتوا و هم در بخش پلتفرم تحت تأثیر تحولات فناوری صورت میگیرد بنابراین میتوان گفت کارآفرینی رسانهای اساساً بر بنیان بازارهای نوپدید استوار است.
بخش مدیریت رسانه با اهداف کلان دانشگاه و کشور همراستا است
او اشتراک بین طرح کتابش با فضای عملیاتی کارآفرینی رسانهای را این گونه شرح داد: «تصور من این است که این کتاب در زمینۀ سیاستگذاری برای توسعۀ فضاهای کسبوکاری کارآفرینی در کشورمان و بهرهبردن از فضاهای نوپدیدی که ما با آن مواجهایم کاربرد خواهد داشت. بخش مهمی از آن به اقتضای تخصص من در حوزۀ فناوریهای رسانه است که به شرحی که گفته شد از ظرفیتهای بسیار ارزشمند برای اقدامات کارآفرینی هستند. در فضاهای رسانهای میتوانیم فرصتهای ارائه ارزش برای تقاضاهای جدید و برآورده نشده توسط شرکتهای نوپا را به شکل کارآمد تسهیل و حمایت کنیم. فکر میکنم از مهمترین کاربردهای این کتاب در همین زمینه است که چگونه میشود از کسبوکارهای کوچک برای برآورده ساختن نیازهای بازارهای نوپدید فنآور استفاده کرد؛ چه برای کمک به راهبردها و مدلهای کسب و کار در سطح شرکتی و چه سطح سیاستگذاری».
وی درمورد هماهنگی این برنامههای عملیاتی با فضای آکادمیک دانشگاهی اضافه کرد: «موضوع این کتاب همراستا با مسیری است که ما در دانشکدۀ مدیریت دانشگاه تهران در پیش گرفتهایم. شاید لازم باشد که همین جا برای خوانندگان عزیزی که به عنوان اعضای دانشگاه تهران این مطلب را میخوانند، بگویم که ما در بخش مدیریت رسانۀ دانشگاه تهران بهرغم اینکه بخشی از گروه مدیریت بازرگانی هستیم، سعی کردهایم در سطح بینالمللی اثرگذار باشیم و این امر را با تمرکز روی کارآفرینی رسانهای محقق کردهایم، به شکلی که در کارآفرینی رسانهای آثار مختلف هر چهار نفر عضو فعلی این بخش در صفحات اول گوگل اسکالر دیده میشوند. هدفگیری ما در دانشگاه تهران این بوده که توجه پژوهشی و انرژی محققان را جلب زمینهای عملی و مورد نیاز کشور مثل کارآفرینی رسانهای کنیم و در عین حال با راهبردی علمی در قالب تألیف، تدوین و فعالیتهای سردبیری در سطوح بینالمللی یکی از راهبران فکری این حوزه باشیم.
بخش مهمی از تمرکز رشته مدیریت رسانه بر پرکردن نیازهای برآورده نشده موجود در بازارهای رسانهای کشور قرار گرفته است. این نیازهای برآورده نشده تحت تأثیر فناوریهای جدید در کشور و در جهان ایجاد شدهاند و اینجاست که فضای عملیاتی و صنعتی رشتۀ مدیریت رسانه به کمک پیشبرد کارآفرینی رسانهای میآید. طرح این کتاب نیز در راستای اهداف ما در بخش مدیریت رسانه هستیم هم با دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه کارآفرین؛ و هم با اهداف کشور به عنوان کشوری که مسیر کارآفرینی به عنوان رویکرد اصلی اقتصادی خود در نظر گرفته، همسو است. این کتاب مقدمهای است بر کتاب بعدیام که به طور تخصصیتر در دست تألیف دارم و امیدوارم بتوانیم با انجام این فعالیتها در راستای مأموریتهای کشور، دانشگاه تهران و طبیعتاً بخش خودمان گام برداریم».
توانمندی علمی و سرمایه اجتماعی دانشگاه تهران ابزار غلبه بر موانع حضور بینالمللی بهشمار میآید
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران دربارۀ همکاری دانشگاه اذعان داشت: «دانشگاه تهران و معاونت پژوهشی همواره یار و همراه بودهاند که بخش مهمی از امکانپذیرشدن فعالیتها به خاطر همین همکاری مستقیم و غیرمستقیم از سمت دانشگاه و دانشکده مدیریت دریافت شده است. این همکاری در قالبهای مختلفی ارائه شده است؛ چه در قالب اعتبارها، چه در قالب دسترسیهایی که ممکن میکنند و چه در قالب فضاها و انعطافپذیریهای زمانی که برای ما مشخص میکنند. من از معاونتهای دانشگاه تهران و همینطور دانشکده مدیریت بابت مجموعه این حمایتها بسیار قدردانی میکنم».
داتیس خواجهئیان از برنامههای آیندۀ پژوهشی خود نیز سخن گفت: «خرسندم بگویم کتاب دومم هم تقریباً آماده ارسال شده است. این کتاب که در قالب تدوین و جمعکردن مطالب هدفمند از سمت استادهای برجسته بینالمللی صورت گرفته است احتمالاً در تابستان منتشر خواهد شد».
او در ادامه دربارۀ موانع پژوهشی خاطرنشان کرد: «در برهۀ زمانی که ما زندگی میکنیم، کار کردن در سطح بینالمللی اصلاً کار سادهای نیست و چالشها و موانع زیادی وجود دارد که همه از آنها آگاهیم. با این حال در عین همین موانع فرصتهای قابل توجهی هم وجود دارد که باید از آنها استفاده کنیم. یک سرمایه قابل اعتنا سرمایۀ اجتماعی خود ما به عنوان اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران است که کمک میکند بر محدودیتهای موجود غلبه کنیم و بتوانیم با استفاده از اعتبار دانشگاه تهران، اعتبار شخصیمان و اعتبار علمیمان همکاریهای خوب میانکشوری را برقرار کنیم. من ترجیح میدهم هنگام مواجهه با موانع به ظرفیتهای موجود برای فائق آمدن بر آنها یا کم کردن اثر آنها بر کار توجه کنم».
تدوین کتاب یک استراتژی هوشمندانه برای همکاری بینالمللی است
استاد جوان دانشگاه تهران در مورد موفقیت علمی و بینالمللی کتابش بیان داشت: «به تازگی انتشارات اشپرینگر به خاطر یک سری از تغییرات فنی، سامانۀ شاخصگذاریاش را خاموش کرده است و الان به آخرین رقم دانلود کتاب دسترسی ندارم اما آخرین باری که من بررسی کردم کتاب جز ۳۵ درصد بالای کتابهای دانلود شده این انتشارات بود و این رقم به علاوۀ تعداد ارجاعاتی که کتاب ظرف دو سال گرفته است، میتواند شاخصی برای موفقیت این کتاب تلقی شود. باید بگویم علاوهبر اینکه فصلهایی از این کتاب را خودم نوشتم، فصلهای دیگر را در قالب تدوین از سایر همکاران بینالمللی کمک گرفتم. به باور من تدوین کتاب یک استراتژی هوشمندانه است. درحالیکه تألیف ارزش بالایی دارد، تدوین این ویژگی منحصر به فرد را دارد که ما توجه و انرژی افراد دانشگاهی زیادی را با محوریت ایران حول موضوعی که مورد نظرمای است متمرکز میکنیم و یا در یک مسئلۀ بینالمللی شراکت بزرگ و ارزشمندی پیدا میکنیم و رهبری یکی از ابعاد را به دست میگیریم. خود من از نتایج تدوین کتاب در سطح بینالمللی بسیار راضی هستم؛ اولاً بهخاطر ارزیابی مثبت و اعتباری که کتاب از نظر علمسنجی داشته و دیگر بابت اینکه میبینیم فصلهایی از آن به عنوان یک درسنامه اعتبار حاصل کرده است. از این رو به همکاران توصیه میکنم که در فعالیتهای بینالمللی خود پروژههایی مثل تدوین کتاب را هم در نظر بگیرند زیرا سرمایۀ اجتماعیشان به کار گرفته میشود تا افراد مهمی در دنیا با آنها همکاری کنند».
درنهایت او درباره ارتباطات بینالمللی به این صورت نظر داد: «اشکال مختلفی از تعاملات را میتوان در عرصۀ بینالمللی به کار برد. همین پروژۀ تدوین کتاب که من انجام دادم یکی از شیوههایی است که به سادگی و به خوبی یک همکاری مشترک بین ما و همکاران بینالمللی را اجرا میکند. با توجه به اینکه خیلی از موضوعاتی که برای ما موضوعیت دارد در سطح جهانی هم دارای موضوعیت است و بهرغم این شباهتها تفاوتهایی نیز در دیدگاههای ما وجود دارد که این میتواند تعاملات مسائلی جذابی را رقم بزند. راههای متعددی داریم که بتوانیم همکاریهای بینالمللی را توسعه بدهیم. فکر میکنم کارهایی که برای ما شاخص هستند مثل مقاله نوشتن و مواردی که برای ما اعتبار آکادمیک مرسوم را میآورد و پروژههایی که به ما اجازۀ همکاریهای بینالمللی را در قالب پروژههای طولانیمدت میدهند فعالیتهایی هستند که دستاوردهای قابل اعتنایی در برابر زحمت و هزینه اجرا به همراه دارند».
نظر شما :