معرفی پایان نامه

قطبی شدگی سیاسی در توئیتر فارسی

تعداد بازدید:۶۸۹
روابط عمومی دانشگاه تهران: محمدحسین قطبی، فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. عنوان پایان نامه وی، «قطبی شدگی سیاسی در توئیتر فارسی» است که در حوزه انسانی و اجتماعی می‌باشد. وی پایان نامه خود را با راهنمایی دکتر عبدالحسین کلانتری و مشاوره دکتر میثم علیزاده به سرانجام رسانده است. آنچه در ادامه می‌آید، مصاحبه کوتاه یلدا آرایی، دانشجوی کارشناسی ارتباطات، با محمد حسین قطبی با هدف معرفی پایان نامه می‌باشد.

مسئله یا سوال اصلی پایان نامه شما چیست و چه شد که این موضوع را انتخاب کردید؟
گفتگو میان طرفداران گروه‌های سیاسی، یکی از عوامل تقویت دموکراسی در جوامع است. رسانه‌های اجتماعی شرایطی را فراهم آورده‌اند که افراد به نحوی متفاوت و آسان‌تر به اظهارنظر در مسائل مختلف بپردازند. مواجهۀ گزینشی به ما می‌گوید که افراد تمایل دارند تنها با محتوای همگون با عقیده پیشینی‌شان مواجه شوند. رسانه‌های اجتماعی به افراد این امکان را داده‌اند که ساده‌تر از دیگر انواع روابط، بر مبنای عقاید پیشینی‌شان به گزینش روابط خود با دیگران بپردازند. در چنین شرایطی، بیم آن می‌رود که طرفداران جناح‌های سیاسی، در تشکیل روابط دوستانه و گفتگوهای‌شان در رسانه‌های اجتماعی دچار قطبیدگی شوند. قطبیدگی وضعیتی است که طیّ آن، افراد به گوشه‌های یک طیف سیاسی (برای مثال، طیف اصلاح‌طلب - اصول‌گرا) رانده شده و کمتر از پیش با گفتار مخالف خود مواجه می‌شوند. این وضعیت اثرات مخرب زیادی بر فرایند دموکراسی در یک جامعه به‌جای می‌گذارد. لذا سوال اصلی یا مسئله اصلی در این تحقیق، بررسی قطبیدگی سیاسی در میان کاربران توئیتر فارسی است.

مهم‌ترین نتایج حاصل از تحقیق شما چیست؟
اولین قدم برای انجام تحقیق، تعیین گرایش سیاسی کاربران حاضر در توئیتر است. به همین منظور، روشی که پابلو باربرا از سال ۲۰۱۴ به‌کار گرفته است را اخذ کرده و برای توئیتر فارسی به کار بردیم. در این روش، ابتدا حساب‌های سیاسی با گرایش شناخته‌شده، در توئیتر شناسایی شده و ماتریس دنبال‌کنندگان آن‌ها به دست می‌آید. سپس با استفاده از تحلیل تناظر، فضای تک‌بعدی ویژه‌ای که در آن به هر کاربر یک عدد به‌عنوان گرایش سیاسی اختصاص یافته است را استخراج می‌کنیم. در مراحل بعدی، بقیه کاربران نیز در این فضای تک‌بعدی جای‌گذاری می‌شوند. برای اطمینان از اعتبار مدل، یک پیمایش متخصصان نیز انجام شد که طی آن، از تعدادی متخصصین سیاست در ایران خواسته شد تا عددی را در طیف اصول‌گرا – اصلاح‌طلب به هر فرد سیاسی دارای حساب توئیتر اختصاص دهند.
در گام بعدی، ابتدا شبکه دوستی این کاربران و سپس نحوه تعامل ایشان در بحث‌های داغ توئیتر بررسی شدند. برای مطالعه شبکه دوستی کاربران، این شبکه را به سه نوع عمومی، متقارن و نامتقارن تقسیم کردیم. در شبکه عمومی، تمامی روابط دوستی حاضر بودند؛ در شبکه نامتقارن تنها روابطی حاضر بودند که کاربر الف کاربر ب را دنبال کرده باشد و نه برعکس؛ در شبکه متقارن نیز تنها روابطی حاضر بودند که اگر کاربر الف کاربر ب را دنبال کرده باشد، برعکس آن نیز برقرار باشد.
در آخرین گام، ۱۲ موضوع متنوع که کاربران از گرایش‌های مختلف در آن به اظهار نظر پرداخته بودند، انتخاب شد. در انتخاب این موضوعات سعی شد به‌گونه‌ای عمل شود که هم تنوع موضوعی –سیاست داخلی، سیاست خارجی، فرهنگی، اجتماعی- حفظ شود، و هم موضوعات جذاب برای هر دو گروه گنجانده شود. برای مشاهده چگونگی تعامل کاربران اصلاح‌طلب و اصول‌گرا با یکدیگر، شبکه ریتوییت هرکدام از این موضوعات استخراج شدند و سپس با استفاده از ابزارهای مصورسازی، به تصویر درآمدند. درآمیختگی یا جدابودگی شبکه ریتوییت نشان از ضعف یا شدت قطبیدگی کاربران در موضوع مربوطه دارد. همچنین از شاخص‌های تکمیلی دیگری برای بررسی شدت قطبیدگی استفاده شد.
با توجه به آنچه از مشاهده وضعیت روابط دوستی میان کاربران در شبکه‌ها مشاهده شد، به نظر می‌رسد گرایش سیاسی یکی از عوامل اثرگذار در تصمیم‌گیری دنبال‌کردن یا دنبال‌نکردن کاربران باشد. در تعامل کاربران با یکدیگر در مباحث داغ توئیتر، وضعیت شبکه‌های ریتوییت در موضوعات مختلف تفاوت قابل توجهی مشاهده نمی‌شود. به عبارت دیگر، فارغ از جنس موضوع مورد بحث، کاربران اصول‌گرا و یا اصلاح‌طلب تمایلی به بازنشر توییت‌های طیف مقابل ندارند. این وضعیت اگرچه در موضوعاتی مانند انتخابات مجلس، قابل پیش‌بینی است؛ اما در موضوعاتی همچون جشنواره فیلم فجر یا سوانح طبیعی مانند سیل سیستان و بلوچستان یا آتش‌سوزی جنگل‌های زاگرس، انتظار می‌رفت که خلاف وضعیت پیش‌آمده را شاهد باشیم. حتی در مواردی که مواضع کاربران اصول‌گرا و اصلاح‌طلب در یک موضوع به یکدیگر نزدیک به نظر می‌رسد، آن‌ها تمایلی به انتشار گفتار طیف مقابل در میان گروه خود ندارند.

مهم‌ترین دستاورد تحقیق شما چیست و در کدام قسمت صنعت یا جامعه کاربرد دارد؟
در مجموع، به نظر می‌رسد ما با وضعیت بسیار قطبیده‌ای در توئیتر فارسی مواجه هستیم. این وضعیت منجر به افزایش قطبیدگی و شدیدتر شدن مواضع اعضای هر گروه خواهد شد. اگرچه کاربران توئیتر و خصوصاً توئیتر فارسی، به‌هیچ‌وجه معرف جامعه نیستند، اما فعالیت‌های آنان در رسانه‌ها پوشش داده شده و بر حوزه عمومی اثرگذارند. قطبیدگی اثرات مخربی بر دموکراسی و وضعیت سیاست‌گذاری دارد و ادامه قطبیدگی باعث کاهش رواداری گروه‌ها نسبت به یکدیگر خواهد شد. در نهایت، قطبیدگی شرایطی را به وجود خواهد آورد که از آکادمی تا رسانه‌ها، یک گفتمان سلبی را ترویج کنند که به نفع شخصیت‌های تندرو خواهد شد. وضعیت نیز به هرچه‌سخت‌تر شدن اجماع و ضربه به دموکراسی و نهادهای دموکراتیک منجر خواهد شد.

آیا برای تداوم و پیگیری دستاورد شما در آینده، به سرمایه گذار و یا حمایت سازمانی احتیاج است؟
من در پژوهشم از سرویس‌های زیادی برای جمع‌آوری داده‌ها باید استفاده می‌کردم، که به دلیل نبود سرمایه از دستیابی به برخی سرویس‌ها باز ماندم. این سرویس‌ها برای دریافت یک سری سرور می‌باشد که بتواند از طریق آن محاسباتی به روی داده‌های استخراج شده انجام داد و یا شکل دیگر آن‌ها سرورهایی برای جداسازی صفحات فیک و یا ربات‌ها بود که بتواند جامعه آماری دقیقی را به دست آورد. وجود سرمایه گذاری برای رفع مشکلات مالی جهت بهبود روند پژوهش بسیار می‌تواند مؤثر و تأثیرگذار باشد.

 

کد تحریریه : ۱۰۰/۱۰۱/۱۰۵

کلیدواژه‌ها: دانشکده علوم اجتماعی قطبی شدگی سیاسی توئیتر جامعه شناسی رسانه‌‌های اجتماعی پایان‌نامه دستاورد


نظر شما :