سلسله گفت‌وگوهای دانشگاه بدون دخانیات -۶

دکتر ابوعلی ودادهیر: رویکردهای تقلیل‌گرایانه در پیشگیری از مصرف دخانیات موفق نبوده است/ به دلیل تعارض برخی از منافع، تا این لحظه نتوانسته‌ایم جامعه‌ای بدون دخانیات بسازیم

تعداد بازدید:۸۹۴
روابط عمو‌‌می دانشگاه تهران: مقوله «دانشگاه بدون دخانیات» یکی از مهمترین مسائلی است که سال‌هاست در آموزش عالی کشور پیگیری می‌شود. اثر اجتماعی و فرهنگی دانشگاه بدون دخانیات نه تنها در جامعه دانشجویی، بلکه بر تما‌می بخش‌های آموزش عالی کشور و حتی کل جامعه مشهود خواهد بود. دانشگاه تهران نیز مدت زیادی است که برنامه‌ریزی و سیاستگذاری‌های لازم در این زمینه را انجام داده و اخیراً نیز این طرح به‌صورت رسمی وارد مرحله اجرایی شده است. اما قبل از اجرای این برنامه به‌صورت رسمی، موضوع دخانیات و آثار منفی آن در جامعه به‌عنوان یک مسأله اجتماعی و فرهنگی، همواره مورد توجه بخش‌های مختلف دانشگاه تهران بوده و دانشکده‌ها، پردیس‌ها، مراکز تحقیقاتی و پژوهشی، فعالیت‌های علمی، پژوهشی و تلاش‌های نظری زیادی در قالب کتاب، پایان‌نامه، طرح‌های پژوهشی و … در این زمینه انجام داده‌اند.

 

به همین مناسبت جهت تشریح رویکردهای علمی، جامعه‌شناسانه و انسان‌شناسانه پیرامون مضرات استفاده از دخانیات و شیوه‌های صحیح منع آن، هدیه میرزایی، کارشناس روابط عمو‌‌می دانشگاه، در گفت‌وگویی با دکتر ابوعلی ودادهیر، دانشیار گروه آموزشی انسان‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی و عضو گروه سلامت اجتماعی فرهنگستان علوم پزشکی کشور، به بررسی این موضوع پرداخته است.
 

باید از تجربه‌های دانشگاه‌های سراسر دنیا به نحو مطلوب استفاده کنیم
دکتر ودادهیر، دانشیار دانشکده علوم اجتماعی، در ابتدای این گفت‌وگو با بیان اینکه دانشگاه تهران در زمینه دانشگاه بدون دخانیات در ایران پیشگام است، گفت: «این دانشگاه تلاش دارد همانند سایر حوزه‌ها که به‌عنوان قدیمی‌ترین دانشگاه ایران پیشران آموزش عالی است، حتی در مقوله منع دخانیات در آکادمیا نیز پیشگام باشد. اما بحث دانشگاه بدون دخانیات، در دنیا از سابقه چشمگیری برخوردار است و در بسیاری از دانشگاه‌های خارج از کشور، موضوع دانشگاه بدون دخانیات و یا مؤسسه بدون دخانیات به‌گونه‌ای مطرح است. دانشگاه‌های کشورهای مختلف، استراتژی‌های متفاوتی را برای اجرای سیاست‌های خود در این زمینه اجرا کرده‌اند و تجربه‌های متنوعی در این زمینه وجود دارد. این سیاستی هم که دانشگاه تهران پیش گرفته، بر اساس تجربه‌های دانشگاه‌های دنیا و با مرور سیستماتیک مداخله‌ها، سیاست‌ها و مطالعات آنها در این زمینه است. این کار درست و با ارزشی است که از تجربه‌های دانشگاه‌های سراسر دنیا در این زمینه به نحو مطلوب استفاده شود».


در فضای دانشگاهی ارزش‌ها متکثرند و دانش‌ها حالت رقابتی دارند
وی در ادامه با اشاره به راهکارهای متفاوت جهت رویارویی با موضوع مصرف دخانیات به تبیین رویکردها و سیاست‌های دستیابی به دانشگاه بدون دخانیات پرداخت و خاطرنشان کرد: «به دلیل پیچیدگی موضوع و اینکه در موضوع مصرف دخانیات با یک بحث کاملاً پیچیده روبه‌رو هستیم، باید نخست توجه کنیم که در فضای دانشگاهی ارزش‌ها متکثرند و دانش‌ها و گفتمان‌ها حالت رقابتی دارند، یعنی گفتمان‌های متعددی وجود دارد که هر کدام مطلوب گروهی است، اینجاست که ما با یک مسأله پیچیده و چندبعدی مواجه هستیم که در سطوح مختلفی باید به آن توجه کرد و مورد بررسی قرار داد. موضوع دیگر آن است که سیاست‌ها، رویکردها و نحوه پیاده‌سازی آنها در این مسأله متفاوت است. یک رویکرد می‌تواند این باشد که بگوییم مصرف سیگار نوعی اعتیاد و یک بیماری است و کسانی‌که سیگار می‌کشند بیمار هستند. در یک چنین برخوردی با موضوع، رویکرد‌ها از نوع زیست پزشکی می‌باشد و در آن ما باید به سراغ مداخله‌های پزشکی برویم که با این بیماران چگونه می‌توان برخورد کرد. پس یک رویکرد می‌تواند زیست‌‌پزشکی باشد یا همان زیست‌‌پزشکی شده (Biomedicalized)».
عضو هیأت‌علمی دانشکده علوم اجتماعی افزود: «رویکرد دیگر، رویکرد شخصی و انفرادی و تا حد زیادی تقلیل‌گرا است که در آن باید به سراغ تغییر نگرش‌ها و مدل‌های روانشناسی رفت که در این زمینه وجود دارد. همچنین رویکرد مداخله‌های خاص عملی نیز وجود دارد، همچون سیگارهای جایگزین و الکترونیکی و مواردی جز اینها. پس باید توجه داشت که این بحث به اندازه‌ای پیچیده است که فقط با رویکرد پزشکی صرف و یا رویکرد روانشناسی و رفتاری و یا اطلاع‌رسانی و شیوه‌های رایج ارتقای سلامت مثل مدل باورهای بهداشتی و غیره نمی‌توان به آن پرداخت. این موضوع چند دلیل دارد: یکی اینکه اصولاً عمل کشیدن سیگار و مصرف مواد مخدر، عمدتاً قبل از دانشگاه و از سنین پایین‌تر شروع می‌شود و در ایران نیز سن شروع مصرف سیگار، خیلی پایین‌تر از زمانی است که دانشجویان وارد دانشگاه می‌شوند. دوّم اینکه اگر انتقال (Transition) از فضای مدرسه و دبیرستان به دانشگاه به خوبی انجام نگیرد، این خودش می‌تواند یک عامل اثرگذار جدّی برای رقابت و تمایل افراد برای مصرف سیگار باشد. سوّم اینکه دانشجویان وقتی در فضای خوابگاهی قرار می‌گیرند از قید و بندها و مضیقه‌هایی که والدین و تا حدودی جامعه اعمال می‌کردند، رهایی می‌یابند و برای ابراز استقلال و به نوعی نشان دادن بزرگ شدن خود، از سیگار به‌عنوان نمایشگر و یا بیانگر چنین استقلالی استفاده می‌کنند. بنابراین، معنای فرهنگی سیگار و مصرف آن، برای نوجوانان و جوانان ایرانی متفاوت از آن چیزی است که ما فکر می‌کنیم. در نهایت مورد چهارم، یعنی بُعد اقتصاد سیاسی ماجرا این است که تعدادی هم در دنیا و هم در کشور ما از مصرف دخانیات و سیگاری شدن دانشجویان و دانش‌آموزان سود می‌برند».

دانشگاه بدون دخانیات، فقط در یک جامعه بدون دخانیات می‌تواند مستقر و نهادینه شود
دکتر ودادهیر با اظهار اینکه در بسیاری از دانشگاه‌ها و فضاهای آموزشی، جایگزین‌ها و یا رقبای خیلی جدی برای سیگار وجود ندارد، گفت: «به این معنی که سیگار به نوعی افراد را دور هم جمع می‌کند و به‌رغم مضرات و آلودگی فراوان آن، معمولاً دانشجویان و جوانان از این کار لذت می‌برند، به‌گونه‌ای که انگار این جوانان در یک فعالیت جمعی و اجتماعی شریک می‌شوند. به همین دلیل خیلی از آنها شاید در ابتدا در جمع سیگار بکشند (به قول خودشان Social Smoker هستند)، اما بعدها همین به یک عادت انفرادی و گریزناپذیر هم بدل می‌شود. نکته مهم دیگر آن است که مداخله‌های مربوط به کشیدن سیگار و یا پیشگیری از آن، باید با مداخله‌ها و سیاست‌های دیگر هماهنگ باشد، یعنی نمی‌توان دانشگاه تهران را در انزوا و به‌صورت جزیره‌ای تبدیل کرد به یک مکان بدون سیگار، در حالی‌که سایر دانشگاه‌ها، چنین سیاستی را اتخاذ نکنند و در مدارس هم چنین رغبتی برای مداخله وجود نداشته باشد و جدی گرفته نشود و یا اینکه در جامعه چنین پرهیز و سیاستی مورد توجه قرار نگیرد. در این صورت اتخاذ چنین سیاست‌هایی نمی‌تواند به درستی پاسخگو باشد، یعنی اینکه یک دانشگاه بدون دخانیات، فقط در یک جامعه بدون دخانیات می‌تواند مستقر شده و موفق عمل کند».

در اجرای سیاست‌های دانشگاه بدون دخانیات، نیازمند یک همکاری میان بخشی و فرابخشی پایدار هستیم
عضو گروه سلامت اجتماعی فرهنگستان علوم پزشکی کشور با اشاره به مقوله فرهنگ‌سازی و اینکه اصولاً در این زمینه با واژه‌هایی همانند فرهنگ‌سازی موافق نیست، افزود: «چون یکی از ویژگی‌های فرهنگ، استمرار و پایداری آن است و ما در بحث اجرای سیاست‌های مربوط به دانشگاه بدون دخانیات، نیازمند یک همکاری میان بخشی و فرابخشی پایدار، بسیار در هم تنیده و قدرتمند هستیم و تا زمانی‌که این همکاری اعمال نشود، احتمالاً دانشگاه تهران در برقراری چنین سیاست‌هایی خیلی موفق نخواهد بود. اما اگر قرار است کار فرهنگی در این خصوص صورت بگیرد، همه نیروها و کنشگران و گروه‌های ذی‌نقش دانشگاه باید در این زمینه فعال باشند و صدای آنها شنیده شود. مثلاً نمی‌توان این سیاست را در مورد دانشجویان اجرا کرد، در صورتی‌که برخی از اعضای هیأت‌علمی و یا کارکنان و مراجعه‌کنندگان به دانشگاه، به‌صورت آشکار یا پنهان سیگار می‌کشند. بنابراین، اصولاً همه نیروهایی که به فعالیت‌های آکادمیک در دانشگاه مربوط هستند، باید در این زمینه همکاری و کمک کنند از جمله همه اعضا و گروه‌های ذی‌نقش خانواده ۵۰ هزار نفری دانشگاه تهران».
وی با تأکید بر اینکه باید یک مطالعه کیفی از همه گروه‌هایی که در این زمینه نقش دارند صورت بگیرد، تصریح کرد: «یک تجربه پژوهشی می‌تواند تسهیل کننده باشد و استقرار و موفقیت چنین سیاستی را فراهم کند. به طور مثال، به شکل مناسبی باید این موضوع را در نظام پاداش و تنبیه، بحث ایمنی، سلامت، ارزش‌های مربوط به سلامت و آسایش وارد کنیم و در جشنواره‌های دانشگاه، سیستم پاداش‌دهی و بسیاری از حوزه‌های دانشگاه همچون جذب و استخدام، این مسأله را به شکل جدی در نظر بگیریم. به تعبیر دیگر، برای بسیاری از موارد، همانند استخدام‌ها یک پیوست سلامت داشته باشیم (که به غلط پیوست سلامت می‌گویند). این نکته خیلی مهمی است که باید به شکل درست هم اجرا شود. در نهایت هم می‌توان از یکسری استراتژی‌های خلاقانه منطبق با فرهنگ دانشگاهی استفاده کرد، مثل کاربست تبلیغات، برندینگ، حمایت‌طلبی و بازاریابی اجتماعی که با فرهنگ و خرده فرهنگ دانشجویی منطبق و به‌گونه‌ای اثرگذار باشد. مورد دیگر اینکه چون در بسیاری از دانشگاه‌ها، اعمال سختگیرانه و کنترل صد در صد، خیلی مشکل به نظر می‌رسد، با اعمال یکسری محدویت‌ها و در مواردی تعبیه و تعریف مکان‌هایی خارج از ساختمان آموزشی و اداری، می‌توان سیاست‌های عملی‌تری را در این زمینه اعمال کرد. این مجموعه فرآیند مدیریت شده، به همراه سیاست‌هایی همچون افزایش قیمت سیگار در جامعه که نیازمند مداخله‌های میان بخشی است، در مجموع می‌توانند کمک کنند تا کشیدن سیگار در آکادمیا با سهولت صورت نگیرد».

رویکردهای تقلیل‌گرایانه در پیشگیری از مصرف دخانیات موفق نبوده است
عضو هیأت‌علمی دانشکده علوم اجتماعی، رویکردهای تقلیل‌گرایانه از جمله مداخله‌های فردگرایانه و مدل‌های روانشناسی و رویکردهای کلاسیک در ارتقا سلامت را در پیشگیری از مصرف دخانیات ناموفق توصیف کرد و گفت: «مطالعات ترکیبی زیادی در دنیا انجام شده است و این موضوع را نشان می‌دهد که سیاست‌های فردگرایانه و مدل‌های روانشناسی، در پیشگیری از سیگار خیلی موفق نبوده است، بنابراین مداخله‌های فردی مانند توزیع بروشور یا مدل‌های کلاسیک ارتقای سلامت که روش‌های آن عمدتاً تقلیل‌گرایانه، عقل‌گرایانه و روانشناختی بوده، در این زمینه خیلی نتوانسته کمک بکند. باید گفت مدل‌های پزشکی و زیست‌‌پزشکی هم زیاد در این خصوص موفق نبوده‌اند. باید توجه کنیم که چند عامل می‌تواند به این قضیه کمک کند: یکی متوسل شدن به روش‌های مشارکتی و مدل‌های پایین به بالا است. یعنی برای اعمال چنین سیاست‌هایی از خود افراد در داخل دانشگاه کمک بگیریم، نباید از تشکل‌ها و انجمن‌های بیرون از دانشگاه و شبه دانشجویی کمک بخواهیم، بلکه باید خود دانشجویانی که نماینده واقعی دیگر دانشجویان هستند را درگیر این موضوع کنیم. اگر این سیاست‌ها توسط گروه‌های همالان (Peers ) هدایت و اجرا شود، موفقیت خیلی بالایی خواهد داشت».
دکتر ودادهیر ادامه داد: «نکته بعدی این است که باید به سراغ روش‌های مناسب بازاریابی اجتماعی و حمایت‌طلبی برویم و از همه ارکانی که برای تفهیم، ایجاد و تغییر نگرش‌های دسته‌جمعی برای تغییر تصویر یک مسأله، همچون مصرف سیگار مؤثر هستند، کمک بگیریم. روش‌های بازاریابی اجتماعی خیلی می‌توانند در اثربخشی سیاست‌های دانشگاه بدون دخانیات کمک کننده باشد. مسأله دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد گفتمان دانشگاه بدون دخانیات است که رقبای خیلی قدرتمندی دارد، به‌ویژه در جمع‌های دانشجویی که دور هم جمع‌شدن و استفاده از دخانیات را به نوعی استقلال می‌دانند و سهم اساسی در هویت آنها دارد. این یک گفتمان رقیب است که خودآیینی و شأن و کمال در افراد ایجاد می‌کند و به یک معنی به زندگی دانشجویی شکل و معنا می‌دهد. مقصود این است که برای دانشگاه بدون دخانیات، یکسری گفتمان‌های رقیب وجود دارد که باید توجه داشته باشیم این گفتمان‌ها، در خیلی از مواقع قدرتشان خیلی بیشتر از گفتمان دانشگاه بدون دخانیات است و ما باید تلاش کنیم تا بر اساس یکسری روش‌های برساخت‌گرایانه اجتماعی (Social Constructionist) از جمله نحوه مثال زدن و سنخ‌بندی و تداعی معانی خاص، کمک بگیریم تا گفتمان دانشگاه بدون دخانیات، نسبت به گفتمان‌های رقیب بتواند قابلیت توجیه و اقناع بالاتری داشته باشد و در فضای دانشگاهی معنی‌دار‌تر، واقعی‌تر و سالم‌تر به نظر برسد».

به دلیل تعارض برخی از منافع، تاکنون نتوانسته‌ایم جامعه‌ای بدون دخانیات بسازیم
دانشیار گروه آموزشی انسان‌شناسی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: «بار دیگر تأکید می‌کنم، اصولاً ما نمی‌توانیم در جامعه‌ای که بدون دخانیات نیست، از دانشگاه بدون دخانیات صحبت کنیم، یعنی به دلیل تعارض منافعی که وجود دارد، ابعاد سیاسی ماجرا و بحث‌های مالی بالایی که در دخانیات است، نتوانستیم جامعه‌ای بدون دخانیات بسازیم و به همین دلیل، برپا کردن و اجرای دانشگاه بدون دخانیات در چنین بستری کار بسیار سختی است. طبیعی است که سبک زندگی مرتبط با سلامت در این موضوع خیلی مهم است و خود این سبک‌های زندگی زاییده اجتماع است. اینکه ما به طور مثال به‌عنوان یک دانشجو چه سبک زندگی را انتخاب کنیم، می‌تواند تمایل به انجام کارهایی همچون مصرف دخانیات باشد و تبعاتی را به لحاظ عملکردی و یا سلامتی به همراه آورد. همه اینها در یک بستر فراهم می‌شود و یا عوامل ساختاری در آن سهیم است. اینکه ما چگونه جامعه‌پذیر می‌شویم منوط است به دو مسأله: اینکه در این برهه چه چیزهایی در زندگی می‌خواهیم، این یعنی «عاملیت» و چیزهایی هم که به ما تحمیل می‌شود، این یعنی «ساختار». در کش و قوس بین عاملیت و ساختار است که تمایلات ما به مسائلی همچون سیگار کشیدن خودش را نشان می‌دهد».
عضو گروه سلامت اجتماعی فرهنگستان علوم پزشکی کشور خاطرنشان کرد: «از قدیم می‌گفتند فلان شخص سر سفره خوبی بزرگ شده است. این سفره به معنای سفره غذایی نیست، این همان بستری است که در جامعه وجود دارد با محوریت خانواده و در آن بستر، فرد تربیت پیدا می‌کند. بنابراین، کاربست یک سیاست و تفهیم و‌ترویج یک گفتمان همچون«دانشگاه بدون دخانیات»، بدون توجه به بستر یا بافتار بزرگ‌تری که افراد در آن رشد پیدا می‌کنند و می‌توان گفت قبل، بعد و یا پیرامون دانشگاه است، ممکن نیست؛ چون آن بستر، سهم اساسی در شکل‌گیری سبک‌های زندگی مرتبط با سلامت یعنی سبک‌های زندگی مرتبط با سلامت منفی (سالم)، مثبت (ناسالم) و دوگانه (Ambivalent) دارد».

سالیانه بیش از ۸ میلیون مرگ و میر در دنیا بر اثر مصرف تنباکو و سیگار اتفاق می‌افتد
عضو هیأت‌علمی دانشکده علوم اجتماعی با بیان اینکه سالیانه بیش از ۸ میلیون مرگ و میر در دنیا بر اثر مصرف تنباکو و سیگار اتفاق می‌افتد و همچنین ۷ میلیون مرگ و میر ناشی از بیماری‌ها و عوامل دیگر به نحوی با مصرف سیگار مربوط است، گفت: «اگر مصرف مواد دیگر هم به آن اضافه شود این رقم خیلی بالاتر خواهد رفت و طبق برآورد سازمانی جانی بهداشت بیش از ۸۰ درصد این مرگ و میرها در کشورهایی با درآمد پایین و یا متوسط به پایین (LMICs) رخ می‌دهند. نکته قابل توجه دیگر این است که اصولاً سیگار کشیدن، مقدمه مصرف مواد دیگر است، یعنی کسانی که به سمت مواد اعتیادآور دیگر رفته‌اند، اکثر آنها سابقه کشیدن سیگار در سنین پایین داشته‌اند. بنابراین، می‌توانیم بگوییم که مصرف سیگار نقطه حرکت افراد برای مصرف مواد اعتیادآور دیگر است. افرادی که تا میانسالی و یا اوایل آن از دخانیات استفاده نکرده باشند، احتمال اینکه بعد از میانسالی به اعتیاد روی نیاورند، خیلی زیاد است. در نتیجه می‌توان گفت که مصرف سیگار و دخانیات اولین گام برای گرایش به مصرف مواد اعتیادآور دیگر است. پس هر گونه سیاستی که بتواند در پیشگیری از سیگار مؤثر واقع شود به نوعی مستقیم و غیرمستقیم می‌تواند در مدیریت مصرف مواد مخدر و در کل برای ارتقا سلامت اجتماعی نیز اثر بگذارد. از این جهت خیلی مهم است که سیاست‌های دانشگاه بدون دخانیات را به درستی انجام دهیم، رویکرد جامع و میان رشته‌ای با آن داشته باشیم و زوایای فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و اقتصاد سیاسی موضوع را درک کرده و در مداخله‌ها لحاظ کنیم».

تعیین کننده‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی سهم اساسی در مصرف دخانیات دارند
دکتر ودادهیر با عنوان اینکه سهم ژنتیک و تعیین کننده‌های ژنتیکی، به‌رغم تبلیغاتی که وجود دارد به این سادگی نیست، سهم ژنتیک را نسبت به تمایل مصرف سیگار در مقایسه با تعیین‌کننده‌های دیگر سلامت بسیار ناچیز برشمرد و افزود: «در مصرف دخانیات سهم اساسی به تعیین کننده‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی سلامت بر می‌گردد که نقش اساسی در پیشگیری و یا تسهیل مصرف دخانیات دارند. حتی گفته می‌شود تعامل ژن یا ژنوم با محیط (GEI) هم از این دست موارد است که این بحث نشان می‌دهد در مواردی که استعداد و یا ژنی در افراد باشد، برای انجام یک کار تا زمانی‌که توسط عوامل محیطی از جمله محیط‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تشویق نشده باشد، این ژن‌ها فعال نخواهند شد. یعنی محیط در برابر این استعدادها و یا تمایلات ژنتیکی که ممکن است افراد داشته باشند، نقش ماشه را ایفا می‌کند. محیط این قدرت را دارد که ژن‌های بد و یا تهدید کننده را تا حد زیادی سرکوب کند و این امکان را نیز دارد که ژن‌های مفید برای افراد را فعال کند. بنابراین، محیط نقش و سهم اساسی در فعال کردن و یا منفعل بودن استعدادهای ژنتیکی دارد و از این جهت، موفقیت‌ها و یا شکست‌های مربوط به سیاست‌های پیشگیری از مصرف دخانیات تا حدی زیادی به عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بر‌‌می‌گردد».

موفقیت اجرای دانشگاه بدون دخانیات نیازمند بسیج همگانی و مشارکت واقعی همه گروه‌های ذی‌نقش است
دانشیار گروه آموزشی انسان‌شناسی با اشاره به برنامه‌ها و اقدام‌های صورت گرفته در راستای نهادینه‌سازی دانشگاه بدون دخانیات در دانشگاه تهران اظهار کرد‌: «به‌رغم برنامه‌های اجرایی، تبلیغات صورت گرفته و مباحثی که پیگیری شده است، اقدام‌هایی که تاکنون انجام شده کفایت لازم را ندارد و نکته‌ای که باید به آن توجه شود، این است که موفقیت چنین برنامه‌ای نیازمند بسیج همگانی و مشارکت واقعی همه گروه‌های ذی‌نقش در دانشگاه است، یعنی همه افراد و کنشگران و نیروهای صف و ستاد و دانشجویان و استادان، باید بسیج شوند و موضوع دانشگاه بدون دخانیات، از یک برنامه نیمه‌تشریفاتی، تشویقی و کفایی به یک کنش همگانی و واجب تبدیل شود و دستورالعمل واقعی که بتواند بر اساس روش‌های مشارکتی با مشارکت همه کنشگران دانشگاه از جمله دانشجویان و بر اساس سیاست‌های پایین به بالا اعمال شود، تدوین گردد. اگر چنین رویکردی باشد و به یک معنی دستورالعمل‌ها جدی شود، این برنامه می‌تواند موفق باشد».
عضو هیأت‌علمی دانشکده علوم اجتماعی ادامه داد: «البته موفقیت آن مشروط بر این است که ما یک همکاری میان‌بخشی قدرتمند هم ایجاد کنیم و همین‌طور در جامعه هم این جنبش اتفاق بیفتد که می‌خواهیم جامعه بدون دخانیات بسازیم. قبلاً هم گفتم که بدون عزم جدی و اراده سیاسی در ساختن جامعه بدون دخانیات، اصولاً یک دانشگاه مادر مثل دانشگاه تهران و اقدام‌های انفرادی آن به‌عنوان یک نهاد پیشرو، نمی‌تواند تأثیر چندانی در کلیت ماجرا داشته باشد و چون دانشگاه تهران یک جزیره در ایران نیست که مجزا از همه جامعه عمل کند، باید با بسترهای دیگر ارتباط داشته باشد و تا زمانی‌که ما نتوانیم جامعه بدون دخانیات بسازیم، تغییرات بنیادین در فضای دانشگاه برای پیشگیری از مصرف دخانیات رخ نخواهد داد».

در جوامع و دانشگاه‌های موفق دنیا، عزم سیاسی برای منع مصرف دخانیات وجود دارد
عضو گروه سلامت اجتماعی فرهنگستان علوم پزشکی کشور در پایان سخنان خود با بیان اینکه در جوامع و دانشگاه‌های موفق دنیا، عزم سیاسی برای منع مصرف دخانیات وجود دارد، خاطرنشان کرد: «در مطالعه و مرور تجربه‌های دنیا، چه در ساختن جامعه بدون دخانیات و چه در دانشگاه بدون دخانیات، در می‌یابیم که دو مسأله خیلی مهم بوده است: یکی اینکه در جوامع و دانشگاه‌های موفق، اصولاً عزم سیاسی برای این کار وجود داشته است، یعنی آنهایی که تصمیم به این کار گرفته‌اند، با استفاده از بدنه کارشناسی و بدون تعارف، با شفافیت کامل در راستای مسئولیت‌پذیری اجتماعی که داشته‌اند، یک دستورالعمل جامع تدوین کرده‌اند و با اراده جدی همه منابع را بسیج کرده‌اند. دوّمین دلیل موفقیت این دانشگاه‌ها و جوامع به اعمال برنامه‌های مشارکتی بر می‌گردد. اصولاً با نگاه بالا به پایین و سیاست‌های دستوری و آمرانه، نمی‌توان یک جامعه و یا دانشگاه بدون دخانیات ساخت و لازمه این است که این سیاست‌ها، مشارکتی باشد و با هدایت گروه‌های همسالان در فضای دانشگاهی، یعنی ما باید سیاست‌ها را طوری تدوین کنیم که دانشجویان، هدایت کننده چنین برنامه‌ای باشند و البته با مشارکت همه گروهای ذی‌نقش از جمله خود دانشجویان، این برنامه‌ها عملیاتی شود. این دو عامل، سهم اساسی در موفقیت این برنامه دارد و طبیعی است که اعمال چنین سیاست‌هایی، مستلزم همکاری‌ها و تشریک مساعی بخش مدیریتی و ستادی سازمان هم خواهد بود».

کد تحریریه : ۱۰۰/۱۰۱/۱۰۲

کلیدواژه‌ها: دانشگاه بدون دخانیات دانشگاه تهران رویکردهای تقلیل‌گرایانه مصرف تنباکو پویش علمی ایران در آینه ۱۴۰۰


نظر شما :