نشست علمی-تخصصی «پیامدهای منطقهای و بینالمللی تصمیم ترامپ»
به گزارش روابط عمومی دانشگاه تهران به نقل از دانشکده حقوق و علوم سیاسی، نشست علمی-تخصصی با عنوان «پیامدهای منطقهای و بینالمللی تصمیم ترامپ» با حضور دکتر ناصر هادیان، استادیار روابط بینالملل دانشگاه تهران و دکتر الهه کولایی، رئیس مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی، ۲۵ فروردین ۱۳۹۸ در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست که با همکاری گروه مطالعات منطقهای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و انجمن علمی ایرانی مطالعات منطقهای و مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی و انجمن دانشجویی مطالعات منطقهای برگزار شد، دکتر کولایی با اشاره به تصمیم ترامپ در تروریستی اعلام کردن سپاه، به اقدامهای ایران در مهار تروریسم در منطقه اشاره و بر ضرورت بررسی روندهای شکل گرفته تاکید کرد.
در ادامه دکتر هادیان هدف اصلی آمریکا را «تغییر نظام» توصیف کرد و گفت: «چارچوب سیاست آمریکا در قبال ایران در طول چهل سال گذشته مهار بهعلاوه تعامل گزینشی بوده است. هم اکنون آمریکا دو راهبرد را در جهت تغییر نظام پیگیری میکند. نخستین راهبرد توافق است، به این معنا که ایران خود از ماهیت انقلابیاش دست بکشد. این راهبرد به معنای اجرای ۱۲ شرط پامپئو است. راهبرد دوم آمریکا تقابل است. در چارچوب راهبرد تقابل، از ابزارهای انزوای دیپلماتیک، جنگ روانی، فعال کردن شکافهای قومی و مذهبی، تحریم و سرانجام جنگ استفاده میشود».
دکتر هادیان دلایل قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی را به سه دلیل اقتصادی، روانی-سیاسی و امنیتی دانست و افزود: «این تحریمها از نظر اقتصادی تأثیر قابلتوجهی نخواهد داشت، چون از پیش به بهانههای دیگری وجود داشتهاند. اما از نظر روانی-سیاسی، آمریکا بهدنبال «رادیواکتیوکردن» سپاه و ایران است. این هدف آمریکا اهمیت زیادی دارد و مهمتر از هدف اقتصادی است. سومین هدف آمریکا از قرار دادن سپاه در فهرست یادشده، ابعاد امنیتی، نظامی و دفاعی است. در قوانین آمریکا، اعلان جنگ علیه کشورها در اختیار کنگره است و رئیس جمهور باید مجوز لازم را در این زمینه بگیرد. اما با توجه به مجوز ۲۰۰۱ برای جنگ علیه تروریسم، اگر نیرو یا سازمانی به عنوان یک گروه تروریستی اعلام شود، این احتمال که دولت آمریکا ادعا کند برای جنگ به مجوز نیاز ندارد، مطرح میشود».
وی در ادامه احتمال جنگ برنامهریزی شده را در حال حاضر دور از ذهن دانست، اما تاکید کرد: «دو نوع جنگ دیگر همچنان محتمل است. نخست، جنگ تصادفی و دوم، جنگ ترغیبی، به این معنا که عربستان و اسرائیل، آمریکا را در جنگ با ایران درگیر کنند. من در این راستا احتمال جنگ برنامهریزی شده را در سال ۲۰۱۹ دور از ذهن میدانم. اما در سال ۲۰۲۰ نگران جنگ برنامهریزی شده هستم که با انگیزههای سیاست داخلی آمریکا امکانپذیر است».
دکتر هادیان سه سطح از جنگ را مورد توجه قرار داد و گفت: «سطح نخست، جنگ موضعی شامل دویست هدف است. این سطح از درگیری نمیتواند آمریکا را به هدف خود برساند. سطح بالاتر، جنگ گسترده هوایی شامل دو هزار هدف احتمالی است. چنین سطحی از درگیری محتمل است. سطح سوم نیز جنگ تمام عیار است که آمریکا امکان آن را ندارد».
وی خاطرنشان کرد: «شش گروه در آمریکا، پیوسته ایران را به مدار توجه میآورند. نخست اسرائیل، دوم، طرفداران اسرائیل، سوم، عربستان، چهارم، طرفداران عربستان، پنجم، نومحافظهکاران و سرانجام طرفداران رجوی. افرادی که دستاندرکار این رویه هستند، بنا دارند در دوره ترامپ دست رئیس جمهور بعدی آمریکا را در رابطه با ایران ببندند».
دکتر هادیان در پایان با تاکید بر اینکه قدرت دو طرف نابرابر است و پیشنهادها باید اجرایی باشد، راهکارهای زیر را در چارچوب سیاستهای کلی نظام طرح کرد: «نخست گذراندن قانون مبارزه با تروریسم در مجلس، بهگونهای که موازنه ایجاد شده، کشورها را وادار به بیطرفی کند. دوم، هر ایرانی در سراسر جهان که با سنتکام ارتباط داشته باشد، مجرم شناخته شود. سوم، ندادن ویزا به هر غیرایرانی که با سنتکام ارتباط داشته باشد. سرانجام ندادن اجازه سرمایهگذاری به این افراد. چنین واکنشی میتواند موازنه لازم را برای اقدامهای بعدی در سطح منطقهای برقرار کند».
نظر شما :