گزارشی از برگزاری نمایشگاه قلمه در نگارخانه دانشجو دانشگاه تهران؛
روایت درختانی هرگز نروییده از زبان هنرجویان جوان استاد بهزاد شیشهگران
نگارخانهای که اساساً رویکردی هنرجومحور با هدایت استادان مطرح کشور با هدف معرفی هنرمندان جوان و همچنین آشنایی دانشجویان با آثار هنری دارد.
آثار نمایشگاه گروهی نقاشی با عنوان «قلمه»، با موضوع درخت و با تکنیکهای متنوع و نگاههای متفاوت به سوژه، کار شدهاند. آثار ۹ هنرجو در این نمایشگاه در معرض دید عموم قرار گرفته است که برای اولین بار به موضوع درخت پرداختهاند و بین ۲۵ تا ۵۰ جلسه سهساعته برای اجرای این پروژه کار کردهاند.
دیدن تنوع کاری از نگاه کاملاً مینیمال گرفته تا جزئینگریهایی مانند نگارگری از تاشهای رنگی بر روی بوم تا کلاژ و ترکیب مواد، چنان تنوعی را به نمایش گذاشته است که در نگاه اول کمتر شما را به یاد کارهای اول هنرجویان یک استاد میاندازد.
مهناز ابویی، هادی بابارحیمی، منیره بابایی، مارال تجربهکار، مهرنوش ستوده فومنی، گلنوش ستوده فومنی، الهام حسنینژاد، آذین ولیزاده و لیلا هاشمی، هنرجویانی هستند که آثارشان در این نمایشگاه در معرض دید عموم قرار گرفته است.
الهام حسنینژاد فراهانی سال ۱۳۹۶ نمایشگاهی با موضوع پرتره و با راهنماییهای استاد بهزاد شیشهگران در فرهنگسرای ارسباران برگزار کرد.
وی با ابراز خرسندی از برگزاری نمایشگاه قلمه، درباره کارهایش میگوید: احساس بسیار خوبی از این پروژه نمایشگاهی دارم زیرا در کنار بقیه دوستانم نگاه خود را با موضوع درخت به تصویر کشیدهام. من از زمان نوجوانی تا کنون نقاشی میکنم و نزد اساتیدم اسماعیل و بهزاد شیشهگران آموزش دیدهام. سبک من از لحاظ فرم به سورئال و از نظر تکنیک به امپرسیونیسم نزدیک است.
حسنینژاد اضافه میکند: به زعم من درخت نمادی از زندگی و گذر عمر است که مرتب در چهار فصل حیات پویا بوده و هر بار به شکلی خود را نشان میدهد گذشت عمر آدمی را در وجود درخت میتوان پیدا کرد.
این هنرمند با نگاهی تطبیقی بر انسان و درخت، در ادامه توضیحاتش میگوید: من نیز سعی کردم در نقاشیهایم آدمی را در چهار راه فصول خود نشان بدهم و درخت را آینه تمام قد گذر عمر دانستم با این تفاوت که عمر انسان کوتاه است ولی عمر درخت اگر آفتی برایش پیش نیاید و تبری آن را لمس نکند؛ بسیار طولانی است و قصههای بسیار برای آدمها دارد.
آذین ولیزاده یکی دیگر از هنرمندان این نمایشگاه، حدود دو سال است که هنرجوی بهزاد شیشهگران است.
او درباره علاقهمندیاش به هنر میگوید: همیشه علاقه به نقاشی داشتم و طراحی میکردم اما نقاشی و طراحی اصولی را نزد استاد شیشهگران یاد گرفتم و توانستم مسیر خودم را با کمکهای بی دریغ استاد پیدا کنم. موضوع این نمایشگاه یعنی درخت، خیلی برایم جذاب بود.
این هنرمند ادامه میدهد: وقتی شروع به کار کردن روی موضوع کردم اوایل برایم سخت بود تا به توصیه استاد سعی کردم بیشتر به جزئیات درخت دقت کنم و در واقع از دید خودم درخت را ببینم، به کمک استاد روش خودم را پیدا کردم و از آن موقع هر چقدر گذشته بیشتر علاقهمند به درخت شدهام. تمام درختهایم را در گوشی موبایلم کشیدم و استاد بعد از دیدنشان تشویقم کرد که این مسیر را ادامه بدهم و بعد از اینکه طرحم نهایی شد آنها را روی بوم آوردم. تکنیک کارهای من اکریلیک روی بوم است.
گلنوش ستوده که او هم دو سال است در کلاسهای استاد شیشهگران حضور دارد، درباره خودش میگوید: قبلاً کلاسهای نقاشی متنوعی در زمانهای کوتاه چندماهه رفتم که هیچکدام از نظر خودم مؤثر نبود و روحیات و سبکی که به آن علاقه داشتم مورد توجه قرار نمیگرفت، تا اینکه با استاد شیشهگران آشنا شدم و در مسیر دلخواه خودم قرار گرفتم. علاقه شخصیام به سبکهای مدرن و مینیمال در عکاسی و طراحی صنعتی بود که سعی کردم این نگاه را در نقاشیهایم نیز وارد کنم البته شناختی که استاد روی روند و کارهای قبلیام داشتند بیتأثیر نبود تا بتوانم راه و روش خودم را پیدا کنم.
وی درباره کارهای این نمایشگاه اضافه میکند: کارهایی که در این نمایشگاه به نمایش در آمده حاصل تلاشها و تفکراتم در مسیری است که طی شد، دوست داشتم درختهایم مدرن و ساده در فضایی خیلی خلوت، خالی و مینیمال باشند، بدون اضافهگویی، ظرافت و شکنندگی برای من اهمیت زیادی داشت تا به عدم نمایش حضور درخت (نمایش کلی فضا در سایههای روی زمین) برسم. تکنیک کار من، مداد رنگی روی مقواست.
مهرنوش ستوده فومنی، دیگر هنرمند حاضر در این نمایشگاه، از کودکی علاقه مند به نقاشی و طراحی بوده و از روی میل شدیدی که به این هنر داشته معمولاً در اوقات فراغت نقاشی میکرده و در آن لحظات توانسته به آسانی از این دنیا خارج و وارد دنیای درونیاش شود.
او نیز از دو سال پیش، به صورت جدی نزد استاد بهزاد شیشهگران، به یادگیری طراحی و نقاشی پرداخته و تأثیر ماندگار و بهسزایی به گفته خود، از استاد گرفته است.
مهرنوش ستوده فومنی درباره کارهایش میگوید: اگر چه طبیعت برای من همیشه نماد زندگی بوده است، اما در مراحل به سرانجام رساندن این پروژه که ترکیب مواد و کلاژ هستند، گویی با لحظه لحظههای عمر هر درخت و در آغوش آسمان نیز زیستهام.
منیره بابایی که چندین سال است نزد بهزاد شیشهگران کار میکند، نیز میگوید: بیست سالی است که نقاشی میکنم البته به طور متناوب نبوده و وقفههایی یکی دو ساله داشتهام.
بابایی درباره نمایشگاه قلمه، میگوید: وقتی قرار شد با استاد شیشهگران پروژه درخت را کار کنیم، اولین بار بود که به این موضوع میپرداختم و برایم آسان نبود چون بیشتر انتزاعی و اکسپرسیونیسم کار میکردم البته کار رئال هم میکنم. به هر حال سعی کردم به طور کلی به موضوع نگاه کنم و وارد جزئیات نشوم. عکاسی از درختهای مختلف و طبیعت را انجام دادم و در نهایتاً برداشت خودم را از عکاسی به تصویر کشیدم.
نقاشیهای بابایی با اکریلیک کار شده و در آنها سعی شده حس و حرکت را به وسیله خط و حجم و رنگ بیان کند.
مهناز ابویی دیگر هنرمندی که آثارش در نمایشگاه به نمایش درآمده، درباره آثارش میگوید: کارگاه نقاشی همیشه برای من مانند ارابه جادویی سفر در زمان بود. ارابهای که مرا به سرزمین رنگ و آرامش میبرد. تلفیقی از تفکر و حقیقت؛ برای به تصویر در آوردن آنها چه کسی شایستهتر از استاد شیشهگران که هدایت گر این سفر میتوانست باشد. کسی که خلق کردن سبک کاری شخص را از روحیاتش به او گوشزد میکند و آغاز راهی که از دوران نوجوانی من شروع شده بود.
وی درباره این نمایشگاه، اضافه میکند: موضوع درخت، برگزیده طوفان تفکرات جمعی ما بود. فلسفه مدرن همیشه پریشانیهای مرا به خوبی به تصویر در میآورد و درخت این رفیق روزگاران کهن تا به امروز، در قاب من به سبک و دید مدرن جایگاهی یافت که اکنون در نمایشگاه گروهی قلمه مخاطب را به چالش دعوت میکند.
هادی بابارحیمی در توصیف کارهای خود جایی نوشته است: دوستی میگفت «اگه میخوای از سفر لذت ببری از مسیر لذت ببر.» در طول شکلگیری و سرانجام این پروژه، از طرح مسئله برگزاری نمایشگاه تا انتخاب موضوع و کار و کار و کار. درخت!! هزاران فرم و رنگ، نماد زایش نماد زندگی و از همه مهمتر نماد امید. گهگاهی با چندین و چند ایده و کار، و بودند روزها و هفتههایی پشت سر هم خالی خالی، اینقدر خالی که رویی برای رفتن سر کلاس نبود و صدالبته تمام نه گفتنهای استاد که هر جلسه و هر بار سطح توقع از خودم را بالا میبرد. بارها و بارها نقطه شروع و راه تازهای جلوی پای من گذاشت و ادامه مسیر را ترسیم کرد. این نمایشگاه در ابتدا برای من مقصد و پایان کار بود ولی رفته رفته به یک ایستگاه تبدیل شد در مسیر یادگیری و شاید هم ابتدای راه.
او درباره این نمایشگاه میگوید: برای نمایشگاه قلمه ابتدا با بافت یا تکستچر شروع کردیم و بعد هر کس با بافت مورد نظرش شروع به کار کردن با درخت کرد، من با طراحی و ایجاد بافت با ذغال شروع کردم، عکسبرداری از طبیعت، از طراحیهای خودم و استفاده از نرمافزارهای گرافیکی همه و همه من را در رسیدن به فرمهای درخت خودم یاری کردند. کارهای گذشتهام به صورت سیاه و سفید بودند، استفاده از رنگ و مواد متفاوت و گوناگون تجربه جدید من بود. بیشتر اوقات محیط و ترکیب کار دچار مشکل میشد که در نهایت به نتیجه کاری که در نمایشگاه مشاهده میکنید رسیدم، درختان در جایی میان زمین و آسمان با استفاده از پاستل روغنی معلق ماندند.
مارال تجربهکار با تجربه حضور در ۴ نمایشگاه گروهی، درباره کارهایش میگوید: بعضی پدیدهها آنقدر مهم و نزدیک هستند که فکر میکنی آنها را خوب میشناسی تا اینکه به تلنگری مجبور یا مشتاق میشوی دوباره و از نو نگاهشان کنی و گاهی یک قدم پیشتر رفته و به تازگی ثبتشان کنی. این دقیقاً اتفاقی بود که استاد بهزاد شیشهگران، با آن ذوق و زاویه دید پخته اما جوان و تجربهگرش برایمان رقم زد و چه پدیدهای مهمتر و جذابتر و برای این روزهای شهر و حتی کشورمان ویژهتر از درخت.
او ادامه میدهد: حالا که افتاده بودیم در خط درخت، بیشتر و بیشتر به اعجاب و جادوی وجودش پی میبردیم. برای من در ابتدا این نکته مهم شد که درخت در کجا؟ درخت به عنوان یک پدیده انتزاعی یا موجودی واقعی؟ درخت از بیرون یا درخت از درون؟ بیشتر تصاویری که از درخت ایرانی شاید به یاد میآوریم یا تلفیقی از قلبی یادگاری در کنار دو اسم عاشق و معشوق است یا سروهای خمیده در باد یا در عالیترین حالتش تنههای ستبر درختهای سهراب خان سپهری؛ اینجا بود که کم کم برایم آشکار شد غیر از دلایل فرهنگی (برای من تعریف فرهنگ ساده است و آن یعنی سلیقه)، دلیل مهم ایجاد این کلیشه دیدن درخت به عنوان یک پدیده از بیرون و در قاب و چیزی شبیه عکس است؛ یعنی بازنمایی واقعیت به سادهترین شکل و در مواقعی بازنمایی این واقعیت یعنی درخت با چاشنی نمادین. پس راه من تا حد زیادی مشخص شده بود، دیگر درخت را در قاب نبینم زیرا هنر عکاسی به بهترین نحو و نقاشیهای موجود، در بیشترین تعداد «درخت» را در قاب ثبت کردهاند و نکته انتخاب تکنیکی بود که از مادهای درخت بسازم که در طبیعتش نیست.
و اما درخت از نگاه لیلا هاشمی با ۴ نمایشگاه گروهی و دو نمایشگاه انفرادی در کارنامه هنری خود:. پروژه قلمه در ستایش درخت در کلاس مطرح و در این پروژه قرار بر این شد که نقاشیهایمان نه شباهتی به آثار استاد شیشهگران داشته باشند و نه شباهتی بین کارهای هنرجویان باشد. اکثر ما با موضوعات مختلف کار کرده بودیم ولی برای اولین بار بود که مشخصاً به موضوع درخت میپرداختیم.
او ادامه میدهد: در آموزش نقاشی کلاسی پرداختن بارها و بارها به یک موضوع واحد و بدون تکرار طرح قبلی و مطالعه روشهای گوناگون، دید گستردهای از نقاشی را به من داد. برای من این راه نه تنها خستگی در بر نداشت بلکه هر بار شور و شوق بیشتری برای جستجو کردن در من زنده میشد. طی یکسالی که برای این نمایشگاه تلاش شد، بارها مسیر کارهایمان عوض شد و در این راه استاد لحظه به لحظه با ما همراه بودند و راهنمایی و همراهی و حمایت شأن و فزونی گرفتن انگیزه هنرجویان در راه و هدفشان، ما را در نهایت به نتیجه فعلی رساند.
او درباره کارهایش اضافه میکند: نقاشیهای من با رویکردی انتزاعی پیش رفت. درختان من از دل کارهای انتزاعیام به وجود آمدند و حس و حال درخت را به خود گرفتند. درختانی که با رنگ اکریلیک روی مقوا اجرا شدند و به تعبیر استاد مشهدیزاده حس قطرات باران را روی شیشه به بیننده منتقل میکنند. در این نمایشگاه ۵ تابلو نقاشیام را روی ۵ تیشرت نیز چاپ کردم که این روش هم برایم تجربه دلچسبی بود.
گفتنی است، نمایشگاه نقاشی هنرجویان استاد بهزاد شیشهگران با عنوان «قلمه» شامل ۵۶ اثر تا ۲۰ دی همه روزه غیر از جمعهها از ساعت ۹ تا ۱۷ دایر خواهد بود و علاقهمندان میتوانند برای دیدن آثار به نگارخانه دانشجو به نشانی خیابان ۱۶ آذر، پایینتر از خیابان ادوارد براون، شماره ۱۶، باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران مراجعه کنند.
نظر شما :