استاد فرانسوی در نشست تخصصی مطالعات هخامنشی در دانشگاه تهران:
مطالعات هخامنشی در بسیاری از دانشگاههای جهان تدریس میشود
به گزارش روابط عمومی دانشگاه تهران به نقل از دانشکده ادبیات و علوم انسانی، نشست تخصصی «مطالعات هخامنشی: کارنامه و چشمانداز» با حضور پروفسور پییر بریان، استاد کالج دو فرانس و پژوهشگر برجسته مطالعات هخامنشی، روز دوشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۷ به دعوت و میزبانی دبیرخانه همایشها و همکاریهای علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و بخش فرهنگی سفارت فرانسه در تهران با همکاری مؤسسه فرهنگی نگارستان اندیشه و انجمن ایرانشناسی فرانسه برگزار شد.
در ابتدای نشست، دکتر علی شهیدی مسئول دبیرخانه همایشها و همکاریهای علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، در توضیح کوتاهی به آغاز فعالیتهای این دبیرخانه اشاره کرد و نشست مذکور را نخستین فعالیت دبیرخانه در حوزه بینالملل عنوان کرد.
سپس دکتر غلامحسین کریمیدوستان، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ضمن عرض خوشامد به مهمانان مراسم، گزارش کوتاهی از فعالیتها و برنامههای دانشکده برای گسترش ارتباطات علمی در حوزه بینالملل ارائه کرد.
وی ضمن ابراز خرسندی از برگزاری این برنامه در دانشکده ادبیات، عنوان داشت که حضور رشتههای متعدد در دانشکده ادبیات و علوم انسانی، ظرفیت خوبی برای فعالیتهای حوزه ایرانشناسی ایجاد کرده به نحوی که میتوان نام این دانشکده را «ایرانشناسی» گذاشت.
دکتر دنی هرمان، رئیس انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران ابرازامیدواری کرد سابقه دیرپای همکاریهای فرهنگی بین ایران و فرانسه در چارچوب تفاهمنامههای دوطرفه تداوم یابد.
سخنران اصلی برنامه، پروفسور پییر بریان سخنان خود را با داریوش آغاز کرد و گفت: ما پس از مطالعات تاریخی مختلف، شخصیت داریوش را به شیوههای مختلفی بررسی کردهایم. همه منابع یونانی و رومی، تصویر یکسانی از داریوش ارائه دادهاند که گویای این است که او زیاد جاهطلب نبود و در میدان جنگ، تا جایی که امکان داشت از خونریزی پرهیز میکرد. معمولاً شخصیت او را در مقابل اسکندر قرار میدهند که بسیار خونریز بود.
وی ادامه داد: شخصیت داریوش حتی در منابع فارسی چندان درخشان نیست. در منابع فارسی هم فردی است که شکست خورده و مسئولیت شکست بر شانههایش سنگینی میکند. بر اساس همین منابع بود که من به این نتیجه رسیدم که چطور یک تاریخنگار میتواند به اطلاعات جدیدی از دل منابع قدیمی برسد. در ادبیات روزمره، وقتی میگوییم کسی در سایه دیگری قرار دارد، یعنی زیر نفوذ او است. به همین دلیل من بخشی را به اختلافات امپراتوری فارس و مقدونیه اختصاص دادم و هدف این بود که داریوش را از زیر سایه اسکندر بیرون بکشم.
این پژوهشگر مطرح مطالعات هخامنشی در جهان، درباره اشارات ساسانیان به دوره هخامنشی گفت: در مکتوبات و منابع زمان ساسانیان به دوره هخامنشی اشاره شده بود و حتی در شاهنامه به اتفاقات دوره هخامنشی اشاراتی شده و از اطلاعات آن دوره استفاده شده است. مسئلهای که به دوره ساسانیان بازمیگردد این است که آنها میخواستند خودشان را به عنوان گروهی که مسئولیت بازیابی نام و خاطره ایران را به عهده داشتند، معرفی کنند. البته این امر به معنای این نیست که در آن دوران تأثیر هخامنشیان از بین رفته بود. اما آیا ساسانیان خودشان را ادامه دهنده راه هخامنشیان میدانستند؟ ما از سوی خود ساسانیان به هیچ جواب مشخصی نمیرسیم. ما متون مختلفی داریم که نشان دهنده این است که ساسانیان از منابع هخامنشیان استفاده کردهاند. اما در هیچکدام از این متنها، اطلاعاتی راجع به اینکه پرسپولیس، توسط داریوش ساخته شده نیست.
وی در ادامه به بررسی و ارائه چند نمونه از اسناد مربوط به این دوره پرداخت و گفت: برخی از این نمونهها برای انجام کار پژوهشی به متخصصان این حوزه سپرده شد و نتایج تحقیقات آنها در سال ۲۰۱۲ در کتابی منتشر گردید. نخستین سند، نامهای بود که در زمان اسکندر نوشته شده بود و حاوی اطلاعاتی از آن زمان بود.
پروفسور بریان اظهار داشت: این نامه در سال ۳۴۸ پیش از میلاد به وسیله یکی از ساتراپها نوشته شده و در آن زمان خیلی هم رسم نبود که نامی از ساتراپها ذکر شود. او این نامه را به بالادستی خودش نوشته بود. در چنین نامههایی ما معمولاً شاهد بحثی هستیم. امکان دارد دستور ساخت یک قصر یا دژ را داده باشند و امکانات مورد نیاز برای ساختن آن دژ، در این نامهها ذکر شود. در این نامه میبینیم که ساتراپ از مخاطبش میخواهد که اجازه دهد تا سربازها به سراغ کار کشاورزیشان بروند و بعد از انجام کار کشت، به کار ساخت دژ برسند.
در ادامه جلسه، این پژوهشگر به ارائه سند دیگری پرداخت و گفت: این نامه از لحاظ نوشتاری، به الواح تخت جمشید نزدیک است. کلمات و اصطلاحات فنی، دقیقاً همانهایی هستند که ما در الواح تخت جمشید میبینیم.
پروفسور بریان با اشاره به نامهای دیگر از زمان اسکندر، خاطرنشان کرد: در همه این اسناد، ساختار اداری خیلی شبیه به ساختار اداری تخت جمشید است. به خوبی ما میتوانیم اطلاعات قومی و انسانشناسی را ببینیم که نشاندهنده اطلاعات آن منطقه خاص است. نکته دیگر، در مورد این سند که در زمان اسکندر نوشته شده، این است که اسکندر، روشهای حکومتی را از هخامنشیان یاد گرفته است. اهمیت این اسناد این است که در ارتباط با همه جزئیات و حتی ویژگیهای زندگی روزمره هم صحبت میکند. اطلاعاتی راجع به سربازها، جابهجایی ساتراپها و اطلاعاتی درباره دیگر اعضای حکومت نشان میدهد.
وی افزود: ما سندهای جدیدتری هم پیدا کردیم. چرا که سندهای اولیه به مرور زمان پاک شده اما در کنار آن، متنهای ثانویهای هم بود و این نشاندهنده این است که محقق باید به اسناد ثانویه هم توجه کند. ما در قرون وسطی با چنین اسنادی مواجه هستیم. به عنوان مثال ما با سندی مربوط به سال ۴۰۵ و زمان خشایارشاه مواجه هستیم؛ این یک دفترچه حسابرسی است که ورودیهای گمرک در آن ثبت شده است. همه اطلاعاتی که در این سند هست در مرحله اول، نشاندهنده این است که چه کشتیهایی به آن منطقه وارد شده و این کشتیها از کجا آمدهاند و خلاصهای از تحویل بارها و اینکه حجم بار هر کشتی چقدر است و گزارشی از مواد و فرآوردههایی که این کشتی با خودش به مصر برده هم ذکر شده است. این یک سند خیلی مهم است که اطلاعات دست اولی از اطلاعات کشتیرانی آن زمان و داد و ستد با مصر به ما میدهد.
پروفسور بریان متذکر شد: برخی از این اسناد، قطعات سرامیکی هستند که به منطقهای در شرق غزه مربوط میشوند. اغلب این اسناد متعلق به دوره هخامنشی هستند و متونشان هم خیلی پیچیده است. میتوانیم حدس بزنیم که موضوع آنها شبیه به اسناد دیگری است که ما قبلاً در جاهای دیگر پیدا کرده بودیم. این یک ارائه خیلی کوتاه و شماتیک از اسناد مربوط به این دوره بود.
این پژوهشگر در ادامه به ارائه نتیجهگیری بحث پرداخت و گفت: مسئله اول این است که پیشرفتهایی که در این زمینه داریم مربوط به مطالعه گذشته و مطالعه جدید اسناد گذشته است. در دوبارهخوانی اسناد با سوالهای جدید، میتوان به اطلاعات جدیدی رسید. یک سند نوشتاری به خودی خود و به تنهایی با شما سخن نخواهد گفت و تنها به سوالاتی پاسخ میدهد که مورخ و تاریخشناس از او میپرسند. اگر شما سوالات جدیدی بپرسید طبیعی است که سند به شما اطلاعات جدیدی خواهد داد.
وی افزود: نکته دیگر، مسئله چندزبانی در امپراتوری هخامنشی است که میتواند ما را در یک بنبست قرار دهد. اما از سوی دیگر هم اطلاعات جدیدی از آن روزگار به ما میدهد. به هر حال، چند زبانی بودن محدوده حکومت هخامنشیان، یک واقعیت آن دوران است. شما هر متنی را که به هر زبانی نوشته شده باشد، در این امپراتوری پیدا کنید، در آن ویژگیهای خاص این امپراتوری دیده میشود. این مسئله هم که زبانهای خارجی، واژههایی از زبان فارسی میگیرند، نشاندهنده قدرت زبان فارسی در آن منطقه است. طبیعی است که آنها به هر منطقهای که وارد میشدند، اعتقادات محلی را از بین نمیبردند اما سعی میکردند سیستم یکپارچهای در هر منطقه بر جای بگذارند. یکی از چشماندازهای این دوره، این است که اسناد و مدارک قبلی را بازخوانی کنیم و مورد مطالعه قرار دهیم.
پروفسور بریان در پایان با ارائه عکسی گفت: با توجه به همین سند بود که ما توانستیم خط میخی را به تدریج بشناسیم. اسنادی که ما قبلاً خواندهایم و رمزگشایی کردهایم به ما اطلاعات جدیدی میدهند. این عکس، داریوش و ملازمانش را نشان میدهد. در اینجا داریوش توضیح میدهد که چطور توانسته بر شورشها غلبه کند و با کمک اهورامزدا خودش را پادشاه معرفی کند. سوالی که بعد از کشف این سند مطرح شد این بود که ما چطور میتوانیم داستانی را که داریوش تعریف میکند در کنار روایت هرودوت قرار دهیم؟ به نظر من، دیگر وقتش است که هرودوت را کنار بگذاریم.
وی افزود: اینجا میبینیم که داریوش به سه زبان مختلف حرف میزند؛ بابلی، عیلامی و پارسی کهن. در مصر، روایتی آرامی هم از آن موجود است. هر یک از این نسخهها به وسیله متخصصان آن زبان، مورد مطالعه قرار گرفت. اما این چهار نسخه با هم همخوانی صددرصد ندارند و تفاوتهای جالب و چشمگیری در هر یک از آنها وجود دارد. مثلاً در نسخه بابلی، تعداد کشتهشدههای در جنگ آمده است. فهم درست این سند، به خاطر استفاده از منابعی است که از هر چهار زبان استفاده کردهاند. این کاری است که ما انجام میدهیم و نتیجه این تحقیقات تا چند ماه آینده منتشر خواهد شد و این سند جدیدی در این زمینه خواهد بود. منظورم سوالهای جدیدی است که در این زمینه مطرح کردهایم.
وی تاکید کرد: تاریخ امپراتوری هخامنشی، مملو از اطلاعات فرهنگی مختلف است و طبیعی است که با استفاده از منابع باستانشناسی مختلف، به اطلاعات بیشتری درباره تاریخ هخامنشی میرسیم و جدای از این مسائل، تاریخ هخامنشی، امروزه در بسیاری از دانشگاههای جهان تدریس میشود و این امر، فقط مختص دانشگاههای ایران نیست.
در پایان، دکتر ژاله آموزگار، ضمن تشکر از پییر بریان گفت: «خوشتر آن باشد که سر دلبران / گفته آید در حدیث دیگران» ما خوشحالیم که مطالعات هخامنشی هنوز ادامه دارد و تمام نشده است و البته خوشحالیم که یک سرزمین با فرهنگهای مختلف، با یک حکومت اداره میشود.
نظر شما :