روایتی از تأسیس و توسعه دانشگاه تهران
اشاره
هشتم خرداد هر سال یادآور عزم بزرگان و فرهیختگان به تأسیس نهادی است که دانش و دانشاندوزی در ایران را وارد مرحله نوینی کرد. این بزرگان در بهار سال ۱۳۱۳ نهالی کاشتند که امروز به درخت بزرگی تبدیل شده است. درخت تنومندی که با شاخههای فراوان و برگهای بیشمارش، امروز ملتی را در سایهسار خود دارد و میلیونها انسان از میوههای رنگارنگ و متنوع آن کام معرفت شیرین میکنند. هشتم خرداد، یک سرآغاز و طلوعی است که هرگز پایانی و غروبی بر آن متصور نیست. هشتم خرداد سالروز تصویب قانون تأسیس دانشگاه تهران است. در باب دانشگاه تهران و تأسیس آن روایتهای فراوانی در منابع گوناگون وجود دارد. اما وب سایت دانشگاه تهران بر آن شد روایتی از دانشجوی دیروز و استاد امروز خود بازنشر دهد که در سال ۱۳۸۳ به همین مناسبت نوشته و منتشر شده بود، با این توضیح که برخی از دادههای آن بر اساس اطلاعات جدید، بهروز شده است.
***
در بهمن ماه ۱۳۱۲ شمسی، جلسه هیأت دولت وقت تشکیل شد و در آن در موضوع آبادی تهران و زیبایی و شکوه ابنیه، عمارات و کاخهای زیبای آن سخن به میان آمد. مرحوم فروغی که در آن روز ریاست وزرا را برعهده داشت از یک سو و دیگر وزیران از سوی دیگر زبان به تحسین و تمجید شهر گشودند و برخی از آنان برای جلب رضایت شاه در این مقال، عنان از کف بدادند. اما در این میان مرحوم «علی اصغر حکمت» کفیل وزارت معارف بی آنکه پیشرفتهای پایتخت را نادیده انگارد با لحنی محتاطانه چنین گفت: «البته که در آبادی و عظمت پایتخت شکی نیست ولی تنها نقص آشکار آن این است که «انیورسته» ندارد و حیف است که این شهر نوین از این حیث از دیگر بلاد بزرگ عالم، واپس ماند». این سخنان ارزشمند تأثیر خود را بر جای نهاد و بی درنگ مقبول همگان افتاد.
از این رو آنان با تخصیص بودجه اولیه ای به میزان ۲۵۰ هزار تومان به وزارت معارف اجازه دادند تا زمین مناسبی برای تأسیس دانشگاه بیابد و ساختمان آن را در اسرع وقت پدید آورد. علیاصغر حکمت با مشاوره بزرگان علمی آن زمان، از جمله پروفسور محمود حسابی، بیدرنگ دست به کار شد و جستوجو برای مکانیابی مناسب دانشگاه را با کمک «آندره گدار»، معمار چیرهدست فرانسوی که در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود، آغاز کرد. آنان پس از جستوجوی بسیار در میان ابنیه، باغها و زمینهای فراوان آن روز اطراف تهران باغ جلالیه را برای احداث دانشگاه برگزیدند. در همین حال برخلاف امروز که یافتن زمین مناسب در شهر تهران برای ایجاد دانشگاهی عظیم تقریباً ناممکن است، در آن روزها زمینهای فراوانی وجود داشت که صاحبان آنها نه تنها در فروش آنها امساکی نداشتند بلکه برای واگذاری به چنین مؤسساتی که مسلماً سود کلانی هم به دنبال داشت، سر و دست میشکستند. از همین رو بود که گروهی از مالکین اراضی بهجت آباد با سو استفادههایی نظر وزیر مالیه وقت را جلب کرده بودند که زمینهای آنها را برای تأسیس دانشگاه خریداری کند. در حالی که به نظر «موسیو گدار» عرصه آن زمینها تنگ و موقعیت آنها سیل گیر بود و برای تأسیس دانشگاه به هیچ روی مناسب نبود. با این همه داور رجحان در جلسه هیأت دولت به سختی بر خرید اراضی بهجت آباد پای فشرد و نظر بیشتر اعضا را جلب کرده و سرانجام دولتیان، بهجت آباد را برگزیدند. در همین حال که علی اصغر حکمت دل شکسته و ناامید ناظر ماجرا بود، رضا شاه وارد شد و پس از اطلاع از موضوع با قلدری خاص خود اوضاع را بر هم زد و گفت: «باغ جلالیه را برگزینید. بهجتآباد ابداً شایسته نیست عرصه آن کم و اراضی آن سیل گیر است».
باری باغ جلالیه در شمال تهران آن روز ما بین قریه امیرآباد و خندق شمالی تهران قرار داشت. این باغ زیبا که پوشیده از درختان کهنسال مثمر و غیر مثمر بود، در حدود ۱۳۰۰ ق. در واپسین سالهای حکومت ناصرالدین شاه قاجار به فرمان شاهزادهای به نام جلالالدوله بنا یافته و در آن روز در مالکیت تاجری به نام حاج رحیم آقای اتحادیه تبریزی بود. به هر حال باغ جلالیه از قرار متری ۵ ریال و جمعاً به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان از این تاجر خریداری شد و «موسیو گدار» به سرعت مأمور تعیین حدود، نرده گذاری، طراحی و اجرای عملیات ساختمانی در آن شد. در همین حال در پانزدهم بهمن ماه ۱۳۱۳ ش. لوح یادبود تأسیس دانشگاه با حضور مقامات دولتی در محلی که اکنون پلکان جنوبی دانشکده پزشکی است در دل خاک به امانت گذاشته شد.
آغاز عملیات ساختمانی
طراحی پردیس دانشگاه را نیز همان معمار فرانسوی برعهده گرفت. وی نخست طرح خیابانهای اطراف و داخل دانشگاه را ارائه کرد و پس از تأیید در پانزدهم بهمن ۱۳۱۳، عملیات اجرایی با کاشت نهالهای درختان سایهگستر و با شکوه چنار در کنار خیابانها آغاز شد اکنون آن نهالهای نحیف عمری به درازای دانشگاه یافتهاند.
همزمان با آغاز عملیات ساختمانی و ایجاد فضاهای کالبدی دانشگاه کوشش برای تدوین سازمان و تشکیلات منظم آنکه تنها در قالب ارائه و تصویب لایحهای قانونی امکان پذیر بود، آغاز شد. از همین رو بود که کمیسیونی از رجال نامی و برجسته آن روز تشکیل شد تا بدین مهم بپردازد. طرفه آنکه اعضای کمیسیون مزبور هر کدام عصاره و دست پرورده مکاتب و نظامهای فکری و فرهنگی گوناگون اعم از نمایندگان مکاتب سنتی و مدرن بودند. آنچه به عنوان پیشنویس لایحه عرضه کردند، به راستی برآیندی از سنتهای علمی و آموزشی کهن ایرانی از جندیشاپور گرفته تا دارالفنون از یک سو و مدارس نوین و مدرن اروپایی از دیگر سو بود. نظری بر اسامی اعضای آن کمیسیون که نامشان ذیلاً آمده است گواه این سخن است: ۱- حاج سیدنصرالله تقوی، استاد مدرسه سپهسالار ۲- بدیع الزمان فروزانفر، دانشآموخته حوزههای علمیه خراسان ۳- غلامحسین رهنما، استاد ریاضیات دارالفنون ۴- میرزا علیاکبر دهخدا، رئیس مدرسه حقوق ۵- دکتر عیسی صدیق، دانشآموخته دانشگاههای اروپا و آمریکا ۶- دکتر رضازاده شفق، دانش آموخته دانشگاه برلین ۷- دکتر امیر اعلم، فارغ التحصیل دانش پزشکی از لئون فرانسه ۸- دکتر لقمان الدوله ادهم، رئیس مدرسه طب و دانش آموخته دانشگاه پاریس ۹- دکتر علیاکبر سیاسی، فارغالتحصیل دانشگاه پاریس و رئیس تعلیمات عالیه آن روز ۱۰- میرزا محمدعلیخان گرگانی، رئیس وقت اداره بازنشستگی و از مدیران کاردان و نام آشنا در مسائل اداری و سازمانی ۱۱- علی اصغر حکمت، کفیل وزارت معارف.
این استوانههای علمی و اداری پس از چند ماه مطالعه، تبادل نظر و بررسی، لایحه قانونی تأسیس دانشگاه را در اسفند ۱۳۱۲ به مجلس شورای ملی پیشنهاد کردند و پس از ۲ ماه بررسی و مطالعه در کمیسیون معارف پارلمان سرانجام قانون تأسیس دانشگاه تهران در هشتم خرداد ۱۳۱۳ از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و برگی زرین در تاریخ تأسیس نهادهای آموزشی در ایران ورق خورد و این بار قانون مزبور، سرآغاز تأسیس نهادهای نوین آموزشی در تاریخ این مرز و بوم شد. اما از آن زمان تا به امروز، دانشگاه تهران به روند توسعه و پیشرفت خود ادامه داده است. تاریخ توسعه دانشگاه تهران در دل خود داستانهای جذاب و جالب دیگری دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود.
دانشکده طب
در بامداد سوم خرداد ۱۳۱۴ مرحوم محمد علی فروغی، رئیس الوزراء وقت کلنگ دانشکدۀ طب را که در واقع نخستین دانشکدۀ دانشگاه تهران بود، بر زمین زد و در بیست و چهارم اسفند ۱۳۱۶ یعنی پس از سی ماه و بیست و یک روز ساختمان آن دانشکده به همراه دانشکدههای دندانپزشکی و داروسازی در ناحیه شمال و شمال شرقی و غربی پردیس دانشگاه پدید آمد. چندی بعد کلاسهای درسی آن دانشکده که پیش از آن به سال ۱۲۹۷ توسط میرزا احمد خان بدر (نصیرالدوله) از دارالفنون جدا شده و به ریاست دکتر لقمان الدوله دایر شده بود، به این دانشکده جدیدالتأسیس منتقل شد و زین پس در زیر مجموعۀ دانشگاه تهران فعالیت خود را از سر گرفت.
به سال ۱۳۳۲ تالار ابن سینا به پایمردی و کوشش دکتر علی اکبر سیاسی، رئیس وقت دانشگاه و دکتر جهانشاه صالح رئیس وقت دانشکده پزشکی در شمال دانشکده و در ورودی آن به خیابان دانش برپا شد. بر پیکره این تالار، اشعاری از حکیم گنجه به خط زیبای ثلث و به قلم هنرمند چیره دست عبدالمجید ملک الکلامی نقش بسته بود که متأسفانه اکنون اثری از این اشعار وجود ندارد.
چندی بعد در اردیبهشت ۱۳۳۳ این تالار شاهد برگزاری هزاره حکیم بزرگ ایران و فخر تاریخ پزشکی جهان یعنی ابنسینا بود و نام خود را به یاد او ماندگار ساخت.
دانشکده فنی
از سال ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۷ دولت هر ساله اعتبار قابل توجهی برای ساخت دانشکدههای دیگر دانشگاه اختصاص داد. در این میان ساخت دانشکده فنی از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، ساختمان عظیم این دانشکده به صورت مقاطعه به یک شرکت ساختمانی از کشور سوئد به نام «سانتاپ» واگذار شد. نقشه دانشکده را معماری فرانسوی به نام «سیرو» طراحی و دو مهندس دیگر تحت فرمان او کار اجرای ساختمان را دنبال و آن را در سالهای بعد آماده بهره برداری کردند. شایان ذکر است که از آغاز تأسیس دانشگاه، دورههای آموزشی این دانشکده برای مدت کوتاهی در ادامه سنت کهن دارالفنون در بالاخانههای نوبنیاد آن مدرسه به ریاست دکتر حسابی تشکیل شد، پس از تکمیل و راه اندازی ساختمان دانشکده، برنامههای آموزشی آن در رشتههای مهندسی برق، مکانیک، معدن و ساختمان به صورتی منظم تحت نظارت و ریاست مرحوم غلامحسین رهنما آغاز شد و نخستین گروه از دانشآموختگان آن در سال ۱۳۱۸-۱۳۱۷ آماده خدمت به میهن سرفراز شدند.
دانشکده حقوق
همزمان با دانشکده فنی ساختمان دانشکده حقوق نیز در همان ضلع غربی و در قرینه جنوبی آن در پردیس دانشگاه و با مقاطعهکارهای همان شرکت سوئدی آغاز شد. با این تفاوت که این بار یک مهندس جوان و با ذوق ایرانی به نام محسن فروغی نیز در کار بنای دانشکده، خاصه در طراحی نقشه داخلی دانشکده مجال حضور یافت و هم چون پدرش که سالها رئیس و استاد دانشکده بود با شور و شوقی وصف ناپذیر دست به کار شد و به همراه دیگر دست اندرکاران، آن دانشکده را ساخته و پرداخته کردند.
دانشکده معقول و منقول (الهیات)
مقدمات تأسیس دانشکده معقول و منقول را شخص علیاصغر حکمت در سال ۱۳۱۳ فراهم ساخت و ریاست آن را برعهده حاج سیدنصرالله تقوی نهاد. مراسم افتتاح این دانشکده با حضور مقامات طراز اول علمی و مذهبی آن روز در شهریور ۱۳۱۳ و در مدرسه عالی سپهسالار (شهید مطهری کنونی) برگزار شد و نخستین دانشآموختگان آن در ۱۳۱۷ به درجه لیسانس نائل آمدند.
دانشکدهها و ساختمانهای دیگر
از سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۰ اعتبارات عمرانی دانشگاه همچنان ادامه یافت و دانشکدههای علوم، ادبیات و هنرهای زیبا در ضلع شرقی دانشگاه از شمال تا جنوب مانند دانههای یک رشته گرانسنگ از مروارید و درِِّ درخشان پدید آمدند و آن سوی پردیس دانشگاه را در مقابل دانشکدههای ضلع غربی آراسته کردند.
سازمان مرکزی
همچنین در سمت غربی دانشگاه و بیرون از پردیس آن، قطعه زمین بزرگی خریداری شد و عمارت سازمان مرکزی دانشگاه در آن برپا شد و رئیس و مدیران دانشگاه در آن استقرار یافتند.
کوی دانشگاه
پس از خاتمه دومین جنگ خانمانسوز جهانی در ۱۳۲۳، آمریکاییان قریه امیرآباد را که در آن ایام شوم، پایگاه خود ساخته بودند، تخلیه کرده و ایران را ترک کردند. دولت وقت از موقعیت استفاده کرد و زمینها و ساختمانهای آن قریه را در آذر ۱۳۲۴ به دانشگاه تهران اختصاص داد تا به عنوان خوابگاه دختران و پسران دانشجو مورد استفاده قرار گیرد. مسئولان وقت دانشگاه با تکمیل و آمادهسازی ساختمانها و اراضی آنجا خوابگاهی مجهز و مناسب برای دانشجویان برپا کردند که اکنون کوی دانشگاه نام دارد.
مسجد
در سال ۱۳۳۵ و در دوره ریاست دکتر منوچهر اقبال در مرکز دانشگاه، نقشه مسجد بزرگ و زیبای دانشگاه طراحی و به اجرا درآمد: این پرستشگاه زیبا دارای یک شبستان عظیم و دو مناره رفیع است که بیرون و درون شبستان آن را کتیبههای چشم نوازی از آیات شریفه قرآنی به خط ثلث، زینتی دو چندان بخشیده است.
کتابخانه مرکزی
همچنین در مرکز دانشگاه کمی آن سوتر از مسجد و در زمان ریاست دکتر جهانشاه صالح، بنایی زیبا و رفیع به عنوان کتابخانه مرکزی در ۹ طبقه پدید آمد که افزون بر تالار بزرگ مرکزی چندین تالار کوچک و بزرگ برای قرائت و خطابه دارد و دهها هزار جلد کتاب چاپی و خطی و هزاران برگ سند و میکرو فیلم در آن نگهداری میشود و با استفاده از شیوههای مدرن به ارائه خدمات علمی و فرهنگی به مشتاقان دانش و بینش مشغول است. در همین حال از نخستین روزهای تأسیس این مرکز باشکوه علمی تاکنون صدها مجلس علمی و کنفرانس بین المللی در تالار بزرگ آن برپا شده است. در سال ۱۳۵۳ مصادف با چهلمین سال تأسیس دانشگاه مرحوم علیاصغر حکمت که خود از خدمتگزاران و عاشقان دانشگاه تهران بوده و سهم قابل توجهی در تأسیس و تصویب قانون آن داشته است، دو دستگاه ساعت بزرگ به کتابخانه مرکزی پیشکش کرد که در دو سوی شمال و جنوب برج کتابخانه نصب شده و هم اکنون نیز از فاصله دور قابل رؤیت و زینت بخش آن است.
قانون تأسیس دانشگاه تهران
همانطور که اشاره شد، قانون تأسیس دانشگاه تهران در هشتم خرداد ۱۳۱۳ از تصویب مجلس شورای ملی گذشت. این قانون مشتمل بر ۲۱ ماده است که تشکیلات دانشگاه، دانشکدهها، سازمان اداری، مدیریت و شوراهای عالی و چگونگی استخدام کادر آموزشی و اداری آن را در بر میگیرد. در ماده اول این قانون آمده است که: مجلس شورای ملی به وزارت معارف اجازه میدهد مؤسسهای به نام دانشگاه برای تعلیم علوم و فنون و ادبیات و فلسفه در تهران تأسیس نماید.
در ماده دوم قانون مزبور از شعب و تشکیلات داخلی دانشگاه سخنی به میان آمده است. بر اساس این ماده: دانشگاه دارای شعب ذیل است که هر یک از آنها به دانشکده موسوم خواهد بود.
۱- دانشکده علوم معقول و منقول ۲- دانشکده علوم طبیعی و ریاضی ۳- دانشکده ادبیات، فلسفه و علوم تربیتی ۴ -دانشکده طب و شعب و فروع آن ۵- دانشکده حقوق و علوم سیاسی ۶- دانشکده فنی و علوم مهندسی.
توسعه دانشگاه در رشتهها و فروع جدید و متناسب با زمان، ادامه یافت و نخستین مدرسه عالی فلاحت که ریشه در عهد مظفرالدین شاه قاجار داشت، نیز به دانشگاه تهران ملحق شد. این مدرسه که در قالب باغی وسیع در کرج قرار داشت به همراه لابراتوار و کتابخانه و چاپخانه ضمیمه دانشگاه تهران گردید و با وجود آنکه اکنون پس از ۸۳ سال رشتههای مرتبط با پزشکی از دانشگاه تهران منفک و به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ملحق شده است، دانشگاه تهران با داشتن ۹ پردیس با ۳۰ دانشکده در زیرمجموعه این پردیسها و ۱۶ دانشکده مستقل، ۵۵ مؤسسه و مرکز تحقیقاتی و بالغ بر ۶۵۰ آزمایشگاه بزرگترین و وسیعترین دانشگاه ایران و به راستی مادر دانشگاههای این سرزمین و «نماد آموزش عالی کشور» است.
دکتر سید احمدرضا خضری
استاد دانشگاه تهران
نظر شما :