مراسم گرامیداشت استاد ملکالشعرای بهار برگزارشد
مراسم گرامیداشت یاد و خاطره ملکالشعرای بهار استاد دانشگاه تهران دوشنبه شب 21 اردیبهشت ماه 1394در موزه مفاخر دانشگاه تهران برگزار شد.
در این مراسم که با حضور دکتر محمود نیلی احمدآبادی سرپرست ، هیات رئیسه دانشگاه تهران، دکتر جمال کامیاب رئیس سازمان زیباسازی، دکتر سید عبدالله انوار و علاقهمندان فرهنگ و ادب برگزار شد، دکتر مجید سرسنگی معاون فرهنگی دانشگاه در ابتدای سخنان خود درباره اسطورهها و اسوههای فرهنگی چنین گفت: این باغستان و هرآنچه در اوست را گواه بزرگی انسانهایی میدانیم که بزرگیشان را نه از نکوداشتها و ستایشها، که از باور و کوشش خود به کف آوردهاند. اسطوره مردانی که زندگی و همه خوشیها و دشواریهای روزمرهاش را به هیچ گرفتند و هدف و منهاجی جاودان تر را مبنای هر کنش و کار خود قرار دادند. اسوههایی که فارغ از خصایص دوران و باورهای شخصی، دردها به جان خریدند تا سازنده امروز ما با همه ارزشها و پیچیدگیهایش باشند و ما غریبانه از درک بزرگی ایشان ابا داریم ... ما، از بزرگی اسطوره مردان امروز خود گریزانیم.
وی در ادامه با اشاره به استاد ملک الشعرای بهار افزود: رسالات و مقالات، اسناد و مدارک و نوشتهها و پژوهشها، و همچنین فرزند گرانمایهاش مرحوم دکتر مهرداد بهار بخشی از میراث فکری و معنوی ملکالشعراست و همه گواه خصایصی در این بزرگمرد است که او را چنین به عصر اسطورههای دیروز پیوند زده است، صداقت و تقوای علمی، باور و ایمان به فرهنگ و منزلت انسان و پایمردی در حفظ این باورها را میتوان در جایجای زندگی او دریافت. گریز از روابطی که میتوانست با گوشه چشمی مختصر، مکنت و سلامتی و جایگاه اجتماعی او را طی سالیان متمادی به سبیل آنچه دیگر سیاستمردان همعصرش بهرهمند بودند باز گرداند و او مصرانه برای حفظ نام و منزلت تاریخی خود، باورهایی که جان خود را برای آن سرمایه کرد، و علمی که هرگز به شهرتش نفروخت، از آن دوری کرد تا امروز، اسطورهمرد دوران معاصر ما باشد. بارها عزلت و زندان به جان خرید و دوباره و دوباره به هدف اصلاح سبیل امور به آنچه باور داشت، خود را در معرض قضاوت بیرحم تاریخ سیاسی و فرهنگی این کشور قرار داد و نهایتاً جان رنجور خود در را در این پیچ و خمها برجا گذارد و رفت.
دانشیار دانشکده هنرهای نمایشی دانشگاه تهران به بامسما بودن واژه "مفاخر" اشاره کرد و گفت: جایگاه فرهنگی هر کشور و نشانه بلوغ فکری و تمدنی هر جامعهای به داشتن مفاخرش است. یکی از معیارهای تمایز میان یک جامعه فرهنگی با تاریخ غنی و درخشان با کشوری بدون گذشته در وجود مفاخر ادبی، دینی، علمی و فرهنگی است. مفاخر ما در حکم شناسنامه فرهنگیمان است. آنچه میتواند جامعه امروز ما و فرهنگ ایرانی ما را انسجام بخشد، و اجزای منفرد و پراکنده فرهنگی را پیوند دهد، اتکا به قلههای درخشانی چون حافظ و سعدی و فارابی و ابن سینا است که در حکم بن مایه و ریشههای درخت تنومند فرهنگ ایرانی اسلامیاند.
دکتر مجید سرسنگی با تأکید بر این که باید این حقیقت را بپذیریم که هیچ جامعهای بدون تمسک به اسطورهها امکان حفظ انسجام و هویت جمعی خویش را ندارد، اسطورهکشی را در حکم خودکشی فرهنگی و هویتی دانست و افزود: کمکاری یا راهبرد نادرست مدیران فرهنگی در تجلیل و تکریم بزرگانی چون ملکالشعرا موجب میشود جوانان روزگار ما الگوها و اسوههای فرهنگی خویش را در جایی دیگر (مثلا در مغرب زمین) بجویند و آن را مایه فخر و مباهات دانند. رواج چنین پدیدهای در فرهنگ امروز ما باعث شده تا اسطورهها را همه کاذب و بدسگال و حاصل قهرمان سازیهای دروغین بدانیم. اما منظور من از اسطوره و قهرمان، حتی رستم نیست که خود فردوسی است. اسطوره یا اسوه تجلیگر حقیقت است و نماد و سمبل آرزوها، آرمانها و ایده¬آلهای یک جامعه است که به عنوان الگو، و همچون نوری درخشان، مسیر درست زندگیِ فرهنگی و به تعبیری فرهیختگی و راه اعتلا و سعادت را به ما نشان می دهند. چنان که اشاره کردم، عادت کردهایم که مفاخر و بزرگان فرهنگ و تمدن خویش را صرفاً متعلق به اعصار کهن بدانیم که باستانیاند و دست نایافتنی که جز اشارتی نمادین و تزئینی، نمیتواند کاربرد دیگری در زندگی امروزیمان داشته باشد.
معاون فرهنگی دانشگاه تهران در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به نیاز جامعه دانشگاهی به الگوسازی فرهنگی گفت: موزهها باید ساخت، مجسمهها، رمانها، فیلمها و سایر تولیدات فرهنگی باید به وفور در اختیار نسل جدید قرار گیرد تا تکرار و روایت و خاطره پردازی از زندگی و افکار این بزرگان، حضور زنده و نفس گرم ایشان را در خیال و ذهن و چشم جامعه جوان ما زنده نگه دارد. واقعیت این است که امور فرهنگی و اجتماعی نه خلق الساعه است و نه انفرادی، که به دست یک نهاد یا گروه قابل اجرا باشد، کنش فرهنگی و عملِ اجتماعی در یک ساختار و نظامی از روابط متقابل در استمرار تاریخی و زمانی شکل میگیرد. گسستی که در فرهنگ و اندیشه در سیصد سال اخیر در ایران ایجاد شده، تداوم جریان عظیم فرهنگ ایرانی – اسلامی و رابطه ما با آن فرهنگ اصیل را دچار انقطاع نموده است.
پس از سخنان معاون فرهنگی دانشگاه تهران، دکتر اصغر دادبه درباره بهار و فلسفه شعر و دکتر علی میرانصاری درباره کارنامه بهار در حوزه فردوسی شناسی و همچنین سید فرید قاسمی درباره وجه روزنامه نگاری بهار به ارائه مقاله و سخنرانی پرداختند.
در ادامه برنامه و پس از اجرای گروه موسیقی نقش، لوح یادبود از طرف دانشگاه تهران و توسط دکتر نیلی احمدآبادی به خانم چهرزاد بهار، دختر استاد مرحوم ملکالشعرای بهار اهدا شد. پایان بخش مراسم ، رونمایی از سردیس و موزه اسناد ملک الشعرای بهار بود.
شایان ذکر است معاونت فرهنگی دانشگاه تهران از چندی پیش اقدام به برگزاری مراسم شبی با استاد در راستای تکریم مفاخر دانشگاه تهران کرده است. این برنامه به صورت فصلی و در موزه اسناد و مفاخر دانشگاه تهران واقع در باغ نگارستان برگزار می شود و همراه با رونمایی از سردیس مفاخر دانشگاه تهران است.