یک فنجان واژهشناسی
واژهشناسی - ۲۵

یک فنجان واژهشناسی - ۲۵
بهروز صفرزاده
...................................................
کُمون
در اصطلاحِ پزشکی، دورۀ کُمون به دورهای گفته میشود که عاملِ بیماری واردِ بدن شده اما نشانههای بیماری هنوز آشکار نشدهاست. به آن «دورۀ نهفتگی» هم میگویند.
معادلِ انگلیسیاش incubation period است.
واژۀ عربیِ «کُمون»، بر وزنِ فُعول از ریشۀ «کمن»، به معنیِ پنهان و نهفته بودن است. ظاهرِ «کُمون» خیلی عربی نیست و به همین دلیل بعضیها خیال میکنند واژهای اروپایی است.
واژۀ «کمین»، بر وزنِ فَعیل، به معنیِ پنهان یا مخفیگاه، هم از همین ریشه است. این واژه هم چندان ظاهرش عربی نیست و غلطانداز است و ممکن است بعضیها فارسی بپندارندش.
وقتی کسی کمین میکند، در جایی پنهان میشود تا ناگهان حمله کند.
واژۀ «مَکمَن»، بر وزنِ مَفعَل، اسمِمکان از این ریشه است، یعنی مخفیگاه و کمینگاه.
منوچهریِ دامغانی، شاعرِ قرنِ پنجم، گفتهاست:
سر از البرز برزد قرصِ خورشید / چو خونآلوده دزدی سر ز مَکمَن
اما در جامعهشناسی هم «کُمون» داریم، به معنیِ جامعه یا گروهی که در آن مالکیتِ شخصی وجود ندارد و همه چیز بینِ افراد مشترک است.
واژۀ کمونیسم (communism) از همین ریشه است.
کُمون به این معنی، واژۀ فرانسویِ commune است و هیچ ربطی به آن کُمونِ عربیتباری که اصطلاحِ پزشکی بود ندارد.
.....................................
پینوشت: «یک فنجان واژهشناسی» سلسله یادداشتهایی است که به کالبدشکافیِ برخی واژههای رایج در فارسی میپردازد و چند و چونِ پیدایش و تحولِ آنها را میکاود. این یادداشتها را آقای بهروز صفرزاده، از اعضای هیئتِ مؤلفانِ مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا، نوشته و هر هفته یکی از آنها در وبگاه و شبکههای اجتماعیِ مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا منتشر میشود. امیدواریم هر فنجان از این واژهشناسی به کامتان گوارا باشد.