راهکارهای خنثیسازی آپارتاید علمی از دیدگاه رئیس دانشگاه تهران | دکتر مقیمی: ایجاد محدودیت در نشر آثار علمی اندیشمندان مسلمان و ایرانی، نمونه بارز آپارتاید علمی است | معرفتشناسی حسی، تجربی و تک ساحتی، دلیل ناکارآمدی علم غربی در تحقق عدالت و صلح حقیقی
تحریم خود و دیگران در بهرهگیری از دستاوردهای علمی؛ دو روی سکه آپارتاید علمی
به گزارش روابط عمومی دانشگاه تهران، دکتر سید محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران روز یکشنبه ۲۱ آبان ماه در کنفرانس «ائتلاف جهانی علیه آپارتاید علمی برای صلح، عدالت، امنیت و سلامت جهانی» که در تالار شهید سلیمانی مرکز حوزه ریاست و روابط عمومی دانشگاه تهران برگزار شد، با طرح این پرسش که «آیا امروز علمی که در عرصه بینالمللی از آن صحبت میکنیم، توانسته است بستر لازم را برای تحقق عدالت و صلح فراهم کند یا خیر؟»، بیان داشت: هدف علم این است که در انسان معرفت ایجاد شود و از طریق این معرفت بتواند حقیقت را کشف کند و این حقیقت ما را به سمتی ببرد که فضائل اخلاقی و اجتماعی را در جامعه ارتقا دهد و مولفههایی مانند عدالت و صلح را برپا کند و کیفیت زندگی بشر را ارتقا بخشد.
رئیس دانشگاه تهران با بیان اینکه «علم صرفاً برای علم نیست.»، افزود: هدف علم این است که منجر به رفاه و آسایش بشر شود و این رفاه و آسایش در دو ساحت مادی و معنوی است. علیرغم اینکه ما شاهد رشد مظاهر مادی و تکنولوژیکی علم در دنیا هستیم و جهش علمی و ایجاد فناوریهای مختلف در دههها و سالهای اخیر با طول تاریخ بشر قابل مقایسه نیست و هر چه جلوتر میرویم سرعت رشد تکنولوژیکی و فناوری و ابداعات علمی که زحمات و تلاشهای اندیشمندان در عرصههای جهانی است، توانسته است رفاه نسبی مادی برای بشر به ارمغان بیاورد، اما کیفیت زندگی بشر از جنبههای مادی و معنوی به صورت توأمان ارتقا پیدا نکرده و علم نتوانسته است صلح و عدالت را نسبت به گذشته در عرصه روابط بینالملل ارتقا بخشد.
استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران ادامه داد: این اتفاق نظر وجود دارد که علیرغم رشد علمی و تکنولوژیکی، الزاماً فضائل انسانی و کیفیت زندگی و صلح و عدالت بشری تضمین نشده و ای بسا حداقل در حد آنچه که در سالهای گذشته تاکنون تجربه میکنیم، بدتر هم شده است، به گونهای که عمق بیعدالتی و جنگطلبی را به عنوان مؤلفه مقابل صلح در غزه شاهد هستیم. لذا علمی که هدف آن ایجاد صلح، عدالت و ارتقای امنیت بشر بوده، نتوانسته است این امر را تحقق بخشد.
وی به سابقه شکلگیری آپارتاید علمی به عنوان یکی از شاخههای انواع آپارتاید سیاسی و اجتماعی که با تبعیض نژادی آغاز شده است اشاره کرد و گفت: در آپارتاید علمی صحبت از تبعیض است. امکان بهرهمندی از دستاوردهای فناوری و تکنولوژیکی که در دنیای غرب عرضه میشود، برای همه کشورهای دنیا فراهم نمیشود و کشور عزیزمان در بیش از چهار دهه اخیر در کانون این تحریمها قرار داشته است.
رئیس دانشگاه تهران در بیان مصداق دیگری از آپارتاید علمی، اظهار داشت: از میان اساتید ایرانی هستند که مقالاتی را برای نشریات معتبر بینالمللی بویژه در حوزه علوم انسانی، اجتماعی و رفتاری ارسال کردهاند و مقالات بلافاصله بدون انجام داوری رد شدهاند و به صرف اینکه یک مقاله متعلق به یک ایرانی است و یا موضوع آن اسلامی است، حتی قابلیت بررسی هم پیدا نکرده است. این فقط یک جنبه تبعیض و بخش کمی از این آپارتاید علمی است.
دکتر مقیمی در ادامه به تشریح لایههای زیرین آپارتاید علمی نیز پرداخت و گفت: در بحث آپارتاید علمی در عرصه جهانی با دو عنوان «خودتحریمی علمی» و «دیگرتحریمی علمی» مواجه هستیم. دیگرتحریمی علمی به این معنا است جهان غرب و ایالات متحده آمریکا که نماد استکبار است تلاش میکنند ما را از دستیابی به محتواهای بهروز علم دنیا باز دارند؛ چه این محتوا علم باشد و چه تبدیل شده این علم به فناوری و تکنولوژی روز دنیا و جنبههای کاربردی علم باشد.
وی، جنبههای بنیانی آپارتاید علمی بخصوص در ارتباط با خودتحریمی را دارای ابعادی وسیعتر و عمیقتر از جنبههای کاربردی دانست و خاطرنشان کرد: رفتارهایی که الآن در جهان غرب در دوره معاصر شاهد هستیم، نشان میدهد که غرب در بحث آپارتاید علمی حتی دچار خودتحریمی نیز شده است و جامعه علمی و دانشگاهی خود را از برخی یافتههای مهم برای ارتقای فضائل بشری و کیفیت زندگی بشری و به طور مشخص مولفههایی مانند عدالت و صلح جهانی، محروم کرده است.
دکتر مقیمی به تسلط رویکردهای پوزیتیویستی (اثباتگرایی) و پراگماتیسمی (عملگرایی) در علم غربی اشاره کرد و بیان داشت: بررسی این رویکردها نشان میدهد که اصولاً غربیها برای کشف واقعیات و حقایق صرفاً به ابزار حسی و تجربی اعتقاد دارند و مباحث متافیزیکی و ماورایی را اصلاً علم نمیدانند و با الفاظ نامناسبی از آنها نام میبرند؛ بهگونهای که در جهان غرب مباحث متافیزیکی و ماورایی همچون مباحث معنوی، عشق به خداوند متعال و مبدا هستی را از نظر شناختی بیمعنا تلقی نموده و میگویند که این مباحث صرفاً به لحاظ عاطفی قابل تأمل هستند. اینجا همان نقطهای است که شاهد شکاف عمیق بین تفکرات اسلامی و رویکرد غربی نسبت به علم هستیم.
رئیس دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه بشر امروز به شدت نیازمند علم حقیقی برای ارتقای واقعی عدالت و صلح است، تصریح کرد: انگی که غربیها به مطالعات بومی در کشورهای اسلامی میزنند و این مطالعات را که به متافیزیک و امور ماورایی توجه دارد، تحت عنوان شبه علم برمیشمرند، در واقع نوعی عیب خودشان را به دیگران نسبت میدهند؛ چرا که علمی که آنها دارند در حقیقت شبه علم است؛ چون اگر علم واقعی بود باید با این پیشرفتهای علمی حاصل شده، سعادت بشر در دنیا و آخرت تضمین شده بود و باید امنیت و عدالت و صلح در دنیا در مطلوبترین حالت خود میبود. قاعدتاً این علم نقصهایی دارد که شرایط مطلوب حاصل نشده است. پس معلوم میشود که بشر به چیزهای دیگری نیز نیاز دارد تا بتواند از طریق ایجاد معرفت علمی، به حقیقت صلح و عدالت برسد. اما همچنان شاهد این هستیم که نه تنها غربیها مسیر هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی خود را تغییر ندادهاند، بلکه دچار خودتحریمی شدهاند و اجازه نمیدهند مباحث علمی که نیاز واقعی زندگی بشر است در مباحث دانشگاهی آنها ورود پیدا کند و لذا با شبه علم خواندن مباحث متافیزیکی و ماورایی، صلاح و مصلحت بشری را به طور کامل نادیده میگیرند.
وی افزود: علم دنیا دارای خزانهای به نام پایگاههای اطلاعاتی است و کشورها باید ضمن ایجاد ارزشافزوده برای آن، از این خزانه بهره بگیرند تا در نهایت علم تولید شده بتواند ما را به عدالت و صلح جهانی واقعی رهنمون سازد. در این فضای آپارتاید علمی، اجازه ظهور و بروز علم واقعی مبتنی بر هر دو ساحت مادی و معنوی که بتواند در خدمت صلح و عدالت واقعی باشد، داده نمیشود و به دلیل اعمال آپارتاید علمی، علوم غیرحسی و غیرتجربی قابلیت رقابت با تئوریها و نظریههای رقیب خود ندارند و اجازه نشر آنها به راحتی فراهم نمیشود. در چنین فضای علمی که فضای ملتهبی است و اجازه تحرک و مانور به اندیشمندان اسلامی داده نمیشود، ما بایستی تلاش کنیم با بهرهگیری از روشهای مختلف و مبتنی بر هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی اسلامی، به تبیین جنبههای متافیزیکی علم در دنیا که تقویتکننده معنویت، اخلاقیات و ابعاد غیرمادی زندگی بشر است، بپردازیم.
دکتر مقیمی با اظهار به اینکه در بحث آپارتاید علمی هم در موضوع کاربردهای علم و هم در موضوع پیریزی بنیانهای علمی مشکل داریم؛ خاطرنشان کرد: خیلی اوقات در آپارتاید علمی به اینکه غربیها فناوریهای روز را در اختیار ما قرار نمیدهند، میپردازیم و آپارتاید علمی را به آن خلاصه میکنیم، ولی به لایه زیرین آن یعنی بحثهای مربوط به آپارتاید علمی در بخش بنیانی علم کمتر توجه میکنیم. به کرات در تعاملات علمی شاهد هستیم که به راحتی اجازه ظهور و نشر نظریههای مبتنی بر معرفتشناسی غیر پوزیتیویستی که بتواند سعادت و صلح واقعی بشر و عدالت را به صورت واقعی فراهم کند، داده نمیشود. بنابراین باید تلاش کنیم شرایط خودتحریمی و دیگرتحریمی که در نظام علمی غرب حاکم شده است و بهرهمندی از جنبههای کاربردی و فناورانه علم و مهمتر از آن، نشر و ترویج نظریههای بنیانی مبتنی بر فطرت بشری را که در قالب آپارتاید علمی با محدودیت مواجه نموده، از طریق ایجاد اتحادیههای علمی، فعالیت پایگاههای اطلاعاتی علمی مستقلی و رسانههای مؤثر گسترش دهیم.
رئیس دانشگاه تهران تاکید کرد: باید تریبونهای مختلفی ایجاد کنیم تا بتوانیم جنبههای بنیانی آپارتاید علمی را برطرف کنیم و بسترهای لازم برای اساتید و عالمان و دانشمندان فراهم شود تا بتوانند از این تریبون استفاده کنند. با تریبون غربیها و پایگاههای اطلاعاتی آنها نمیتوان به مقابله با آپارتاید علمی برخاست؛ چون آنها هستند که در تریبونهای خود، در خصوص ضوابط اینکه چه مقالهای و چه اطلاعاتی در پایگاههای اطلاعات علمیشان ثبت شود و کدام مخاطب به این اطلاعات و فناوری دسترسی پیدا کند، تصمیمگیری میکنند.
البته ما در حوزههای مهندسی، علیرغم محدودیت زیادی که در دسترسی به اطلاعات و فناوری آنها داریم، چندان مشکلی در زمینه انتشار مقالهها و مستندات علمی دانشمندان و پژوهشگران ایرانی و مسلمان وجود ندارد، چراکه بار معنایی و متافیزیکی موضوعات فنی و مهندسی خیلی پررنگ نیست و یا در حد صفر است. آنجایی با ما مشکل دارند که به آثار علمی در حوزههای علوم انسانی، علوم اجتماعی و رفتاری مربوط میشود و با این مکانیسم و خط سیری که الآن در دنیا حاکم است، ما به راحتی نمیتوانیم آپارتاید علمی را بشکنیم؛ مگر اینکه کشورهایی که واقعاً شرایط این آپارتاید علمی را درک میکنند و از این شرایط متأثر میشوند، برای ایجاد بسترهای لازم تلاش کنند.
دکتر مقیمی در سخنان پایانی خود بیان داشت: امروز علم در دنیای غرب عمدتاً به عنوان موضوعی برای کشف حقیقت نیست، بلکه علم به عنوان ابزار قدرت و اعمال قدرت است و غربیها تلاش میکنند علم را در خدمت قدرتمندان قرار دهند و این هم دیگر نیاز به مثال و مصداق ندارد. در سراسر دنیا به راحتی میتوانیم مثالهای مختلفی را پیدا کنیم که هر جا قدرتهای استکباری اراده کردهاند، با استفاده از ابزاری که در اختیار داشتند، تلاش کردهاند از علم در جهت منافع خود و استعمار دیگران استفاده کنند. از دیدگاه غربیها، علم با مفروضات آنها علم صلح و عدالت است و اگر کسی بخواهد مفروضات آنها را بیازماید، تحریم میشود. روژه گارودی دانشمند فرانسوی یکی از برجستهترین نمونههای اعمال آپارتاید علمی در این زمینه است که به جرم تحقیق و اظهار نظر در خصوص یک رویداد تاریخی و کشتار یهودیان توسط نازیها مورد محاکمه قرار گرفت و با انواع تحریمها و سانسورها مواجه شد. بنابراین نظام سلطه از طریق آپارتاید علمی تلاش میکند تا ضمن محدودسازی دسترسی کشورها به خزانه اطلاعاتی و فناوری جهانی از طریق دیگر تحریمی، با اعمال سیاست خودتحریمی، اندیشمندان و ملت خود را از منابع اطلاعاتی مبتنی بر رویکردهای متافیزیکی محروم سازد تا تراوشات فکری اندیشمندان مسلمان به جامعه علمی و دانشگاهی آنها سرایت پیدا نکند، چیزی که امروز بشر برای رهایی از مشکلات اجتماعی به شدت به آن نیاز دارد. این در حالی است که در دوره درخشان تمدن اسلامی، علوم مختلف در راستای وجود تکلیف دینی برای افراد جهت نشر علم مبتنی بر آموزههای مترقی اسلام، از جهان اسلام به جهان غرب سرازیر شد.
نظر شما :