دکتر مقیمی در همایش بینالمللی «جهانِ عاری از سلطه آمریکا و صهیونیسم»: افراد شیفته غرب در دانشگاهها دچار سطحینگری هستند
آشتیناپذیری و گسل تمدنی امتگرایی تمدن اسلامی با قبیلهگرایی تمدن آمریکایی | استضعاف فکری و فرهنگی ملتها؛ مهمترین ابزار سلطه آمریکا و صهیونیسم | گفتمان استکبارستیزی تعطیلبردار نیست؛ گفتگو با مستکبر سادهلوحانه است
به گزارش روابط عمومی دانشگاه تهران، دکتر سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران روز دوشنبه ۱۵ آبان ماه در همایش بینالمللی «جهانِ عاری از سلطه آمریکا و صهیونیسم» که در تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد، از «استکبارستیزی» به عنوان کلیدواژه مهم و تاثیرگذار امروز در جهان اسلام و نظامات و معادلات بینالمللی جهانی یاد کرد و گفت: امیدوارم دانشگاهها و دانشگاهیان ایران اسلامی همزمان با تحولات امروز غزه که قطعاً معادلات آینده را رقم خواهد زد، بتوانند نقش خود را به درستی در بستر و فضای جهانی ایفا کنند.
وی با اشاره به اینکه در قرآن کریم، استکبار در سه سطح مختلف فردی، گروهی و نهادی مطرح شده است؛ یادآور شد: در این سه سطح همواره شاهد حضور استکبار بوده، هستیم و خواهیم بود. گفتمان استکبارستیزی یک گفتمان غالب در قرآن کریم است و تکلیف روشنی که خداوند متعال برای همه ما مشخص کرده است، این است که باید در مقابل استکبار ایستاد و مبارزه کرد. گاهی این مبارزه به شکل منفی و گاهی به صورت مثبت است.
رئیس دانشگاه تهران افزود: استکبارستیزی امری تعطیلبردار نیست که بگوییم ما میتوانیم از طریق گفتگو و توافق با مستکبران، زندگی مسالمتآمیز با آنها داشته باشیم. تا زمانی که استکبار و مقدمات آن فراهم باشد، عملاً چنین شرایطی امکانپذیر نیست.
دکتر مقیمی از بلعم بن باعورا، قارون، فرعون و سامری به عنوان نمونههای تاریخی استکبار علمی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی یادشده در قرآن کریم نام برد و گفت: در همه ادوار تاریخ، همواره شاهد نمونههای مختلف استکبار بودهایم و امروز در فضایی که خیلی روشن است و جبهه استکبار و مستضعفین در مقابل هم صفآرایی کردهاند، میتوان انواع و اقسام روشها و مصداقهای استکبار را در عرصه جهانی ملاحظه کرد. بنابراین در رویکرد قرآنی، بین فرهنگ استکباری و فرهنگ اسلامی هیچ نوع قرابتی وجود ندارد و گسل موجود بین آنها، آشتیپذیری آنها را غیرممکن ساخته است.
استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران در ادامه با بیان شرحی از چشماندازی که نظریهپردازان غربی برای آینده روابط بینالملل ترسیم میکنند، اظهار داشت: رویکرد حاکم در نظریهپردازی روابط تمدنی و فرهنگی در غرب نیز بیانگر گسلهای عمیق تمدنی در دوره معاصر است. یکی از مهمترین این نظریهپردازان غربی، آقای ساموئل هانتینگتون است که دیدگاهش در سه دهه قبل، بیانگر این موضوع است که هر چه جلوتر میرویم، به جای گفتگوی تمدنی شاهد برخورد و تعارض تمدنی هستیم. یک دورهای فوکویاما بحث پایان تاریخ را با لیبرالیسم غربی ترسیم کرد و هانتینگتون، کیسینجر و برژینسکی مدافع این دیدگاه بودند که آینده یک آینده تقابلی بین فرهنگها و تمدنهای مختلف است.
وی افزود: آقای هانتینگتون ۸ نوع تمدن و فرهنگ مهم جهانی را برمیشمرد و در بین اینها بر روی دو تمدن تمرکز میکند و میگوید برخورد تمدن غرب و تمدن اسلامی، آینده جهان را رقم خواهد زد؛ البته در کنار بیان تقابل بین دو تمدن اسلامی و غربی، از تمدن کنفسیوسی نیز نام میبرد. امروز پس از سه دهه که از طرح نظریه برخورد تمدنهای هانتینگتون میگذرد، شاهد نمود و بروز مصداقهای این نظریه به عنوان نظریه غالب در بین اندیشمندان حوزه تمدنی و فرهنگی در مقایسه با نظریه مقابل که دیدگاه «گفتگوی بین تمدنی» است، در عرصه روابط بینالملل هستیم.
رئیس دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: این یک نگاه سادهلوحانه است که در فضایی که دو تمدن (تمدن اسلامی و تمدن غربی) دارای مفروضات کاملاً جدا از هم هستند و اصلاً قرابتی بین آنها پیدا نمیشود، بخواهیم بین این دو تمدن آشتی ایجاد کنیم. زمانی میتوانیم گفتگو را به عنوان راهبرد انتخاب کنیم که وجوه مشترکی را بین دو تمدن پیدا کنیم. اصولاً بین تمدن غربی و تمدن اسلامی هیچ وجه اشتراکی وجود ندارد که بخواهیم بر روی اشتراکات تاکید کنیم.
دکتر مقیمی در تبیین وجوه افتراق و تمایز دو تمدن اسلامی و غربی، بیان داشت: نظام غربی و تمدن غربی بر مفروضه خودبرتربینی، طغیانگری، استثمار و به استضعاف کشاندن مردمان دیگر بنا شده است و خود را یک تمدن غالبی قلمداد میکند که همه باید به ارزشهای آن تمکین کنند. این نوع مفروضات تمدنی را به راحتی میتوان در ادبیات و رفتار حکام و مقامات ارشد آنها مشاهده نمود. بورل رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا چندی پیش گفته بود تمدن غربی همچون یک باغ است و دیگران جنگلهای وحشی هستند که میخواهند این باغ را ویران کنند. تعابیر دیگری که مکرون رئیس جمهور فرانسه استفاده کرده بود و یا بایدن در سفری که به سرزمینهای اشغالی داشت و بیان کرد که «حتی اگر اسرائیل ایجاد نشده بود، ما امروز باید آن را ایجاد میکردیم»؛ همگی بیانگر وجود گسل فرهنگی بین آنها و ماست. بنابراین آنها این رویکرد را برنمیتابند که بنشینیم و گفتگو کنیم و مشترکات را استخراج و تفاهم کنیم. چراکه رویکردی که در تمدن غربی حاکم است، مبتنی بر رویکرد قبیلهگرایی است که خود را نژاد برتر میدانند و به خودشان حق میدهند با طغیانگری و استثمار دیگران، سایر ملتها را به استضعاف بکشانند تا منافعشان تأمین شود.
وی افزود: ویژگیهای تمدن نوین اسلامی هیچ سازگاری با رویکرد تمدنی غرب و نظام سلطه ندارد. در نظام تمدن نوین اسلامی به جای قبیلهگرایی، امتگرایی غالب است. ما نگاهمان نژادی و قومیتی و ملیتی نیست، اینجا منافع ملی اولویت اول نیست، بلکه مصالح مسلمین است که دارای اولویت اصلی است و بر خلاف تمدن آمریکایی است که منافع ملی آنها ایجاب میکند که مصالح تمام ملتها را نادیده بگیرند و تحتالشعاع منافع ملی خود قرار دهند. در رویکرد تمدن اسلامی، درست برعکس است و منافع ملی اتفاقاً در خدمت مصالح مسلمین و بشریت است.
وی با اشاره به حضور سفیر یمن در این همایش بینالمللی، اظهار داشت: یک زمانی آقای سید عبدالملک الحوثی فرماندهی را برعهده میگیرد و همه زیر پرچم او حرکت میکنیم و ایرانی و غیرایرانی هم ندارد؛ یک زمانی سردار شهید سلیمانی، یک زمانی سید حسن نصرالله و یک زمانی آقای اسماعیل هنیه. به هر حال اینجا نگاه یکطرفه نیست بلکه نگاه طرفینی است و هر کس صلاحیت لازم را داشت، به مقتضای شرایط و فارغ از قومیتها و ملیتها پرچم را به دست میگیرد. شیخ زکزاکی به این خاطر در دانشگاه تهران تجلیل شد که ایشان در یک موضوعاتی تمدنی چهره شاخص است و فارغ از رنگ و نژاد، محور قرار میگیرد و دیگران ضمن تجلیل از جایگاه وی، به عنوان یک الگو از او تبعیت میکنند. بنابراین در تمدن نوین اسلامی، نگاه یکطرفه و منفعت ملی حاکم نیست؛ بلکه نگاه مصلحت مسلمین و ارزشهای متعالی اسلام که حاکمیت اخلاق و کرامت و تعالی انسانی است، از اهمیت والایی برخوردار است. در این رویکرد تمدنی، نگاه سلطهگری نیست بلکه نگاه مبتنی بر تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متقابل است. اینها ویژگیهایی است که دو تمدن اسلامی و غربی را با همدیگر آشتیناپذیر جلوه میدهد. بنابراین یک فضای نبردی را شاهد هستیم که باید در این فضای نبرد، ظرفیتهای خود را بشناسیم و به مقابله با تمدنی که به دنبال به استضعاف کشیدن مستضعفین و جامعه مسلمین است بپردازیم.
رئیس دانشگاه تهران از ایجاد استضعاف فکری و فرهنگی در کشورهای اسلامی به عنوان مهمترین ابزار سلطه آمریکا و صهیونیسم در سالهای گذشته نام برد و تصریح کرد: متاسفانه حتی در جامعه دانشگاهی هم شاهد این استضعاف فکری و فرهنگی هستیم و اتفاقاً یکی از بهترین ابزارهایی که نظام سلطه آمریکایی و صهیونیسم دارد در کشورهای اسلامی بهره میگیرد از همین نقطه ضعف ما است. یک عده ممکن است خود را عالم و مطلع بدانند ولی آنها شیفته نظام غرب هستند و فکر میکنند که نظام سلطه آمریکایی، حیات و قوام و رشد آنها را تضمین میکند؛ متاسفانه به آن باور هم دارند و این هم ناشی از این است که عمق فهم آنها از مسائل جهانی بسیار سطحی است و عمق کافی ندارد.
وی افزود: نظام تمدنی غرب و آمریکا در دهه گذشته، با استفاده از ابزار استضعاف فکری و فرهنگی تلاش کرد که انسجام درونی کشورهای اسلامی را بر هم بزند. پدیده شوم داعش ضربات زیادی را به پیکره تمدنی اسلامی وارد کرد. آمریکا با استفاده از ابزارهای مختلف و بویژه از عوامل شیفته غرب و انسانهای جاهل تلاش میکند اسلام را بدنام کند و ما را از درون دچار ضعف و سستی نمایند.
دکتر مقیمی تاکید کرد: مهمترین بحث ما این است که ابتدا بایستی جبهه درونی تمدن اسلامی را در جای جای دنیا تقویت کنیم. امروز دیگر تمدن اسلامی، ناحیه جغرافیایی نمیشناسد و مرز جغرافیایی و سیاسی برای خود قائل نیست، هر چند که برخی نواحی جغرافیایی الآن کانون و محوریت جنبشهای اسلامی و حرکت اسلامی را برعهده دارند، از جمله ایران، یمن، بحرین، عراق، سوریه، لبنان و غزه و …، ولی تمدن نوین اسلامی، مرزهای سنتی را درنوردیده و قومیت و ملیت نمیشناسد.
استاد دانشگاه تهران به یادآوری واکنشهای آزادگان جهان از ادیان و مذاهب مختلف در جای جای جهان نسبت به اتفاقات اخیر غزه پرداخت و بیان داشت: حرکتها و راهپیماییهایی که در کشورهای مختلف اسلامی و غیراسلامی، حتی در فرانسه، انگلستان، آمریکا و استرالیا و در جای جای دنیا صورت گرفت، بیانگر این است که جبهه تمدنی اسلامی با بخشی از غیرمسلمانان آزادیخواه و حقطلب دارای مفروضات مشترکی است که اتفاقاً با این افراد ولو از فرهنگهای مختلف هستند، تفاهم و گفتگو معنادار است و در نقاط اشتراک میتوانیم با هم گفتگو کنیم. ما با ونزوئلا و کوبا و برخی دیگر از کشورها دارای ایدئولوژی و ارزشهای دینی مشترک نیستیم ولی ارزشهای انسانی مشترکی داریم، چون بر خلاف نظام تمدنی غربی که به دنبال استعمار و استضعاف فکری و روانی افراد تحت سلطه خود است، تمدن اسلامی به دنبال تعالی اسلامی است و نگاهمان ارتقادهنده و ارتقابخش است.
رئیس دانشگاه تهران در پایان گفت: بر خلاف اینکه غرب به دنبال تسلط بر سایر ملل و ایجاد هژمونی خود است تا منافع خود را تامین کند، ما به دنبال این هستیم که بتوانیم حتی از منافع ملی خود هزینه کنیم تا ارزشهای انسانی را در تعاملات بشری غالب ساخته و اخلاق را بر روابط بشری حاکم سازیم؛ ارزشهای انسانی که مطلوب هر انسان آزادهای است. امیدواریم با اتکا به ظرفیتهای تمدن نوین اسلامی و در سایه انسجام درونی و رهبری واحد، به زودی شاهد جهانی عاری از سلطه آمریکا و صهیونیسم و به طور عام استکبار باشیم.
نظر شما :