در جمع ایثارگران، جانبازان و خانوادههای شهدای دانشگاه تهران مطرح شد:
هشدار رئیس دانشگاه تهران نسبت به پدیده وارونهنمایی ارزشها در سطح جامعه | رمزگشایی از «ناهماهنگی شناختی» به عنوان عامل بسترساز جابجا شدن جای ارزشها و ضدارزشها در جامعه | سربازان جنگ امروز «جهادگران تبیین» هستند
طلبکاری از انقلاب ظلم بزرگی به ایثار و شهادت است | کوتاهیها در زمینه تئوریسازی رفتارهای الگوهای واقعی ایثار و شهادت دارد خود را نشان میدهد
به گزارش روابط عمومی دانشگاه تهران، دکتر سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران در مراسم تجلیل از ایثارگران و جانبازان دانشگاه تهران و خانواده معظم شهدای دانشگاه که در سالن اجتماعات شهید دهشور دانشکدگان علوم برگزار شد، با تبریک ولادت باسعادت قائم آل محمد(ص) حضرت مهدی(عج)، از ایثارگری، فداکاری، فضیلت مدنی، کمک به دیگران و از خودگذشتگی برای اهداف سازمانی، به عنوان مولفهها و شاخصهای مختلف فرهنگ سازمانی متعالی نام برد و گفت: یکی از شاخصهای سازمانهای پیشرو، ترویج و اشاعه فرهنگ سازمانی مبتنی بر رفتار سازمانی شهروندی Organizational Citizenship Behavior (OCB) است که از ایثارگری و جانبازی به عنوان شاخصهای اصلی آن یاد میشود و حتی نهادها و سازمانهای غربی هم تلاش میکنند این رفتارها را که مبتنی بر رفتارهای شهروندی سازمانی است در خود نهادینه نموده و الگوهایی را در سطح ملی و سازمانی خود معرفی کنند که بتواند چراغ راهی برای همه افراد جامعه و کارکنان سازمان باشد.
آیین تجلیل از ایثارگران، جانبازان و خانواده شهدای دانشگاه تهران برگزار شد + تصاویر
رئیس دانشگاه تهران از ایثارگران و جانبازان دلاور و شهدای جان بر کف دفاع مقدس به عنوان بهترین الگوهای در دسترس ایثار و شهادت به منظور ساخت بومی فرهنگ سازمانی متعالی در ایران اسلامی نام برد و تصریح کرد: باید اذعان کنیم که متاسفانه از سرمایه ارزشمند ایثارگران و جانبازان به تناسب ارزشمندی این سرمایه در جامعه و دانشگاه بهرهمند نشدهایم. باید بررسی کنیم که چرا نتوانستهایم از این سرمایههای ارزشمند به اندازه ارزشی که دارند، استفاده کنیم؛ و چرا با وجود باورمندی اکثریت مردم ایران به ارزشهای الهی و جایگاه و اهمیت انقلاب اسلامی و همچنین خدمات ارزشمندی که انقلاب ارائه نموده و زندگی ما را دگرکون کرده است، اما برخی در رفتارهایشان از انقلاب طلبکار هستند و در سطح جامعه و دانشگاه یک سری رفتارهایی مشاهده میکنیم که با این باورها سازگاری ندارند و ای بسا درست در نقطه مقابل آن هستند؛ که این ظلم بزرگی به ایثار و شهادت و انقلاب است.
دکتر مقیمی نسبت به پدیده وارونه نمایی ارزشها در سطح جامعه و جابجایی جای ارزشها و ضد ارزشها با یکدیگر هشدار دارد و گفت: نمونه تلاش برای جابجا شدن ارزشها و ضدارزشها این است که امروز برخی جرأت میکنند با استفاده از تبلیغات انحرافی و در سایه سلطه رسانهای، خاندان پهلوی که سالهاست به زبالهدان تاریخ ریخته شده است را بازیافت نموده و به عنوان آلترناتیو حکومت مطرح کنند یا سازمانهای تروریستی منافقین و کومله را تطهیر مینمایند. ما در محیط دانشگاه بسیار کمکاری کرده و نتوانستهایم رفتارهای الگوهای واقعی ایثار و شهادت را تئوریسازی کنیم که امروز این کوتاهیها دارد خود را نشان میدهد.
استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در تبیین چرایی و چگونگی جابجا شدن ارزشها و ضد ارزشها، به یک مفهوم شناختهشده در رفتار سازمانی با عنوان «ناهماهنگی شناختی» (Cognitive Dissonance) اشاره کرد که توسط لئون فستینگر روانشناس اجتماعی مطرح شده است. دکتر مقیمی در این باره گفت: از وضعیتی که رفتارها با باورها ناسازگار میشود، تحت عنوان «ناهماهنگی شناختی» یاد شده است. این رفتارشناس برای تبیین این پدیده رفتاری، از تشبیه خوردن شیرینی توسط فرد با اینکه میداند قندش بالاست و برایش ضرر دارد، استفاده میکند. در این شرایط، ناهمخوانی باورها و رفتار باعث تنش روانی در فرد میشود و به علت خطای ادراکی و شناختی، رفتارهایی از خود بروز میدهد که با باورها و نگرشهای اصیل وی در تعارض است. متاسفانه در التهابات اخیر کشور و دانشگاه شاهد بروز این پدیده رفتاری در برخی افراد شدیم و آنچه که باعث ناهماهنگی شناختی در آنها شد، نقشآفرینی رسانههای معاند بود. به عبارت دیگر جوهره جنگ رسانهای اخیر، تلاش برای ایجاد تعارض باورها و رفتارها در مردمی بود که به ارزشهای اصیل اسلام و انقلاب باورمندند.
وی افزود: دشمن برای تثبیت این خطای شناختی و ادراکی مخاطبانش از تکرار، بزرگنمایی و حالات هیجانی رسانهها استفاده نمود. عامل مهم و تاثیرگذاری که باعث شد این اتفاق ناخوشایند در فرآیندهای اجتماعی روی دهد، «رسانه» بوده است. این ناهماهنگی شناختی نیز یک شبه اتفاق نیافتاده است، بلکه به مرور زمان و به شکل تدریجی رخ داده است. پیتر سنج در نظریه «یادگیری سازمانی» با استفاده از تمثیل قورباغه در ظرف آب بر روی شعله آتش، نحوه واکنش رفتاری به محیط را تشریح میکنند. بدین شکل که اگر قورباغهای را در آب خنک قرار داده و آب را روی شعله آتش بگذاریم، به نحوی که آب به آرامی داغ شود، با داغ شدن تدریجی آب، قدرت واکنشی قورباغه از بین میرود و ماهیچههای قورباغه سست شده و در نهایت با به جوش آمدن آب، قورباغه در آب پخته خواهد شد. اما اگر آب جوشانده شود و همین قورباغه را یکباره در داخل آب جوش بیندازند، سریعاً قورباغه با کمک ماهیچههای خود بیرون خواهد جهید و از مرگ نجات خواهد یافت. رویکرد دشمن در این جنگ رسانهای را میتوان با استفاده از تمثیل قورباغه در ظرف آب بخوبی تشریح نمود. نحوه عملکرد رسانههای معاند نیز در التهابات اخیر به همین شکل بوده است. یعنی آنها ابتدا با ارزشهای الهی و انقلاب اسلامی مخالفت نمیکنند، بلکه به صورت تدریجی و از طریق تبلیغات و القای تدریجی اقدام به تشویق مخاطبان مینمایند و ابتدا مخاطب را دچار خطای ادراکی و شناختی میکنند تا به رفتارهایی دست بزند که مطلوب معاندین است و رفته رفته رفتارهای مخاطب از باورهای اصلیاش فاصله میگیرد و زمانی به خود میآید که کار از کار گذشته و خود را گرفتار دام گسترده شده میبیند.
دکتر مقیمی افزود: آنقدر القاگری رسانهای قوی بوده است که امروز شاهد یک ناهماهنگی شناختی در نظام اجتماعیمان هستیم. این نشان میدهد که به اندازه کافی بر روی مولفههای ایثارگری و از خودگذشتگی به عنوان مولفههای مهم فرهنگ سازمانی متعالی اقدام نکرده و از ظرفیت ایثارگران و جانبازان و شهدا به عنوان بهترین الگوهای در دسترس به درستی بهره نبرده و در استفاده از این ظرفیت فقط به یک خاطرهگویی و تجلیل بسنده کردهایم؛ متاسفانه در این ظرفیتها عمیق نشده و آن را در فرآیند علمیمان وارد نکردهایم.
رئیس دانشگاه تهران تاکید کرد: اتفاقات اخیر به ما آموخته است که نوع نگاهی که باید به مدیریت رسانه داشته باشیم این است که باید توجه کنیم پرداختن به بحث ایثار و شهادت فقط یک موضوعی در حد تجلیل نیست، بلکه لازم است تبیین کنیم و جهاد تبیین جزو اولویتهای ما است. یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس میگفت که شرایط فعلی خیلی دشوارتر از شرایط جنگ است؛ در شرایط جنگ فوری آرایش نظامی میگرفتیم و نقشها مشخص بود.
وی با بیان اینکه «آنچه دارد به ما ضربه میزند و افکار عمومی ما را تخریب میکند، همین بحرانهای تبلیغاتی رسانههایی است که خداباوری را مبنای عمل خود نمیدانند»، افزود: امروز نبرد رسانهای، پیچیدگی و اهمیتش بیش از نبرد نظامی در گذشته است. قبلاً میگفتیم در مقابل دشمن باید آرایش نظامی بگیریم. الآن باید گفت در مقابل دشمن آرایش رسانهای بگیریم. رسانهها در این جنگ، وسیلهای برای تسلط بر افکار، اراده و احساسات مردم به شمار میروند، به عنوان ابزاری در جهت اجرای عملیات روانی قدرتها علیه ملتها و دولتهای مستقل عمل کرده و از سوی دیگر وسیلهای برای کنترل، تضعیف، جهتدهی و هدایت افکار عمومی مردم در سراسر جهان محسوب میشوند. در این نوع رسانهها، خبر به عنوان تیر و تفنگ دارد ایفای نقش میکند و دیگر پایگاههای نظامی جای خود را به پایگاههای خبری داده و سربازان این عرصه دیگر سربازان نظامی نیستند بلکه جهادگران تبیین هستند که در نهادهای مختلف کشور و در رسانههای انقلابی و ارزشی باید ایفای نقش کنند. دانشگاه هم برای تئوریزه نمودن و نهادینهسازی رفتارهای ایثارگرانه در فرهنگ سازمانی باید در کنار تحقیق، به اجرای نتایج تحقیق هم عامل باشد و علاوه بر این، از ایثارگران و جانبازان عزیز در تراز ارزشمندی ایشان بهره ببریم.
نظر شما :