سلسله نشستهای دانشآموختگان دانشگاه تهران -۲
سینما خدمت بزرگی به ترویج مصرف سیگار کرده است/ دانشگاه بدون دخانیات نباید شعار باشد/ مصرف دخانیات در ایران پشتوانه اقتصادی دارد/ دانشگاه بدون دخانیات باید شهر بدون دخانیات را هم رقم بزند
دومین وبینار از سلسله نشستهای علمی دانشآموختگان دانشگاه با حضور دکتر فاطمه نصرتی، رئیس دفتر ارتباط با دانشآموختگان، دکتر رضا رستمی، استاد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی و دانشآموخته دانشگاه تهران، دکتر حسن محسنی دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی و مدیر کل امور حقوقی و دانشآموخته دانشگاه تهران و دکتر کرم حبیبپور، استادیار دانشگاه خوارزمی و دانشآموخته دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این سلسله نشست دکتر فاطمه نصرتی، رئیس دفتر ارتباط با دانشآموختگان به تشریح سوابق تحصیلی اساتید حاضر در این وبنیار پرداخت و خاطرنشان ساخت که دانشگاه تهران با بیش از ۲۶۰ هزار دانش آموخته ظرفیت عظیمی به لحاظ علمی، تحقیقاتی، تجارب مدیریتی و … است و دفتر ارتباط با دانش آموختگان اداره کل روابط عمومی قصد دارد از طریق برگزاری سلسله نشستهایی، از این ظرفیت همسو با مسئولیت اجتماعی دانشگاه و برای کمک به حل مسائل روز جامعه استفاده کند.
از اینرو، امروز در دومین نشست از سلسله نشستهای علمی دانش آموختگان با موضوع «دخانیات و سلامت جامعه» در خدمت سه تن از دانش آموختگان دانشگاه تهران هستیم که همگی معرف حضور هستند.
دکتر رضا رستمی: برنامهای که در دانشگاه تهران شروع شده، باید آغاز یک مسیر کامل و هدفمند باشد
در ادامه دکتر رضا رستمی استاد دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی و دانشآموخته دانشگاه تهران با اشاره به دانشگاه تهران بهعنوان متولی دانشگاه بدون دخانیات، به ابعاد مختلف مصرف دخانیات اشاره کرد و گفت: سیگار و دخانیات در ذهن همه است و عادتی مثل همه عادتهای دیگر است که بهراحتی و بدون صرف هیچگونه انرژی، وقت و فکر ایجاد میشود و عادت در مقابل فکر هدفمند است؛ بهعنوان مثال زمانی که رانندگی یاد میگیریم، در حال تمرین یک کار هدفمند هستیم و وقتی رانندگی میکنیم یعنی در حال انجام یک عادت هستیم.
اعتیاد و سیگار بهراحتی تبدیل به عادت میشود و اثری که بر روی مغز میگذارد باعث ایجاد حس خوشایندی بر روی فرد میشود و با تبدیل به عادت، نتایجی را رقم میزند که قابل بررسی است. به طور کلی، به جهت موادی اعم از تنباکو که در سیگار است، عملکرد مغز بهینه میشود و بر روی آن تأثیر میگذارد و حس خوشایند و آرامی به انسان دست میدهد و باعث میشود تا شخص بیشتر به سمت دخانیات سوق داده شود و بهراحتی تبدیل به یک عادت طولانیمدت میشود، عادتی که نگرانیهای بهداشتی متعددی را میتواند ایجاد کند.
بنابراین قدم اول از نظر سلامت روان، عادت به اعتیاد است، اعتیاد به تریاک، الکل، سیگار و… است فرد معتاد آمادگی دارد برای رسیدن لحظهای از آرامش، از ارزشها و اهداف خود بگذرد، به همین خاطر به سادگی توسعه پیدا میکند.
وقتی از اعتیاد صحبت میشود، گفته میشود که میزان شیوع آن بیشتر از ۱۰ درصد است و مصرف دخانیات هم بالای ۲۰ درصد است اما آمار و ارقام متفاوت بیان میشود.
عوارض مصرف دخانیات میتواند تهدید سلامت زندگی انسان را به همراه داشته باشد و میتواند مهمترین قاتل باشد که شیوع بالایی دارد و با توجه به عوارض آن، صدمات جسمی و روحی به انسان بزند؛ مهمترین طلای انسان، طلای وقت و عمر است که مصرف دخانیات بهراحتی میتواند آن را از ما بگیرد.
از نظر بررسیهای صورت گرفته، انسانها به دلایل مختلفی دچار مرگ میشوند؛ ایدز که بیشتر کشنده است و تصادف، تزریق هروئین، قتل، مصرف الکل، آتش سوزی، کوکائین و خودکشی، مجموعه عواملی است که سیگار به تنهایی با همه آنها برابری میکند، یعنی مرگهای ناشی از سیگار با این مجموعه مرگهای بیان شده، برابری میکند و یک قاتل بالفطره رتبه یک از نظر آسیب است.
احتمالاً شنیدهاید که در بین بانوان از سرطانهای شایع، سرطان سینه است و به همین علت بررسیهای متعددی در این باره انجام میشود اما پژوهشها نشان داده که سرطان ریه در بین خانمهایی که سیگار مصرف میکنند به سرطان سینه غلبه میکند؛ سرطان سینه شاید قابل پیشگیری نباشد و ژن و عوامل ناشناخته در آن دخیل است ولی با چیزی که بهراحتی سرطان ریه را ایجاد میکند، سر و کار داریم.
این مسائل شاید ما را مسئولتر بکند، ۹۰ درصد افرادی که سیگار را شروع میکنند، حوالی و یا قبل از ۱۸ سال هستند و ۹۹ درصد همه سیگاریها قبل از ۲۶ سال اولین تجربه داشتند که دانشگاه باید نسبت به این موضوع هوشیار باشد و اساتید و بخشهای مختلف دانشگاه باید دغدغه داشته باشند و در این مورد صحبت کنند.
باید بهعنوان مسئولین دانشگاه احساس مسئولیت کنیم، کاری که الان اتفاق افتاده و دانشگاه بدون دخانیات شاید از ضرورتهایی بوده که احساس شده است.
سیگار به شدت اعتیادآور است و هفت هزار ماده شیمیایی در استعمال دخانیات وارد بدن میشود که بین ۳۰ تا ۶۰ اثر، باعث ایجاد سرطان میشود و تعدادی از اینها بدون ایجاد حس خوشایند، موادی سرطانزا وارد بدن میکنند. تقریباً همه اعضای بدن ارتباط تنگاتنگ و مستقیمی با سرطان ناشی از مواد داخل سیگار از جمله نیکوتین دارند.
بهصورت معمول یک فرد سیگاری در سال حدود هفت هزار مواد سمی را بهصورت اختیاری وارد بدن خود کرده است که هرکدام از آنها میتواند پیشگیری شود؛ در آمریکا پژوهشی که صورت گرفته نزدیک به ۲۴ و ۸ دهم درصد از دانشجویان در سن ۱۸ تا ۲۲ سال مصرف کننده مواد بودهاند و یک سوم یا ۳۰ درصد افرادی که بین ۱۸ تا ۲۲ سال بودهاند، حداقل یک بار مصرف داشتهاند که نتیجه آن سرآغاز اتفاقات بدی است که بعداً شخص مجبور میشود دست به مواد اعتیادآور دیگر بزند.
یکی از چالشهایی که در مصرف رقم میخورد، صدمه زدن فرد به خودش و اطرافیانش است و بیماریهای ممتدی هم در اطرافیان رقم میخورد.
اعتیاد از خود درمانی، قرص سرخود و یک نخ سیگار شروع میشود، به همین علت باید حواسمان به دانشجو باشد تا صدمه نخورد و به سمت اعتیاد نرود.
برنامهای که در دانشگاه تهران شروع شده، باید آغاز یک مسیر کامل و هدفمند باشد. تا افراد بدون خواسته خود در معرض آسیبها قرار نگیرند. باید یک چشمانداز تعریف کنیم و مدام مورد بررسی قرار بگیرد که اینها لازمه موفقیت یک طرحی است که در دانشگاه تهران آغاز شده است.
دکتر محسنی: مبارزه فرهنگی بهتر و قویتر از مبارزه بهداشتی و قانونی با دخانیات است
در ادامه دکتر حسن محسنی دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی، مدیر کل امور حقوقی و دانشآموخته دانشگاه تهران به جنبههای حقوقی دخانیات اشاره کرد و گفت: سلامت جامعه با توجه به مسئله دخانیات در دانشگاه تضمین میشود، یکی از راههای تأمین و تضمین سلامتی در جامعه ترویج دانشگاه بدون دخانیات است.
به صورت کلی دو نگاه به دخانیات مجاز میتوانیم داشته باشیم؛ ۱- نگاه شخصی و ۲- نگاه اجتماعی.
ما امروزه نگاه اجتماعی به دخانیات داریم درحالیکه در گذشته نه چندان دور، چنین نگاهی به دخانیات وجود نداشته است، پس یک مبارزه بین قدمت تاریخی دخانیات مجاز و یک مبارزه تبیین مفهوم اجتماعی مصرف دخانیات داریم که فکر میکنم در هر دو حوزه ضعیف هستیم؛ هم توان و توشه کافی برای مقابله پیشینه فردی و شخصی استفاده از دخانیات نداریم، ابزارهای لازم را بهدرستی نداریم و هم برای تبیین مفهوم اجتماعی، استدلالهای قانعکننده و فراگیری نداریم. پس در میانه یک چالش اقناعی و استدلالی قرار گرفتهایم که زور بحث اجتماعی به زور بحث فردی نمیرسد و تهدیدهای اجتماعی و پزشکی، شخصی و قابل چشمپوشی است.
فردی که سیگار میکشد هیچ عارضه فوری برای آن پیش نمیآید، مگر اینکه بیمار باشد که سومین مطلب دشوارکننده برای مقابله است. سم موجود در دخانیات، سم شیرینی است که در طول زمان خودش را نشان میدهد، یک شخص میتواند از ۱۵ تا ۶۰ سالی سیگار بکشد و لذت ببرد و پس از این سن عارضه ناشی از مصرف خودش را نشان دهد.
در ظاهر استانداردهای تولید سیگار برای کاهش ضرر آن است و همه شرکتهای تولید سیگار از آن استقبال میکنند؛ اما هیچ قانونی برای کاهش تولید سیگار و عرضه آن وجود ندارد، زیرا یک کالاست و تابع قوانین عرضه و تقاضای خودش است.
هیچ وقت زور ما به شرکت دخانیات از هر جهت نمیرسد. موضوع بعدی که مانع مبارزه سلامتمحور با دخانیات است، مسئله رفتاری محسوب میشود. سیگار یک رفتار اجتماعی است اما چه چیزی جایگزین آن داریم؟، پس سیگار یک توانایی، ژست، هنر، استایل و رفتار مطلوب است که هیچ چیزی جایگزین آن نداریم.
کدام هنر به ورزش یا علم اختصاص داده شده است؟ اما سینما خدمت و کمک بزرگی در طول ۶۰ سال گذشته به ترویج سیگار کرد. چه چیزیست که قدرت سینما داشته باشد اما بتواند برای ترویج رفتارهای ضد دخانیات مفید باشد؟ هیچ!
مسئله قانون هم همینطور است و یک واکنش اجتماعی محسوب میشود؛ قانونی که با عوامل اصلی ذکر شده بخواهد مبارزه کند، قانون بدی است که در برابر آن مقاومت میشود. در اسلام هرچیزی که باعث ضرر به خود و دیگری شود، منع شده است. هیچ حکم و فتوایی در مورد حرمت دخانیات مجاز نیامده است. که این موضوع مبنای قانون است. مبنای اجتماعی آن هم این است که این رفتار، رفتار خوبیست و به اقتصاد کشور کمک میکند.
چرا در پاکت ۲۰ سیگار میگذارند؟ همین تعداد عامل ترویج است و چرا نباید ۲ سیگار در آن باشد؟ چرا یک طرف پاکت سیگار باز میشود؟ چون متوجه نشوی چند سیگار کشیدهای. با این وجود چگونه میخواهیم با آن مبارزه کنیم؟
من مبارزه فرهنگی را قویتر از مبارزه بهداشتی و قانونی میدانم. به فردی سیگار رایگان دهی زودتر ترک میکند تا فردی که سیگار میخرد، وقتی میخرد یک توانایی فروش در خود میبیند که فکر میکند بزرگ شده است. در دانشگاه معتقدم باید مبارزه فرهنگی باشد و رفتار خوب ترویج شود. تقریباً همه دانشجویان من که به آنها تذکر دادهام به من گفتهاند که خداروشکر یکی من را دید!
عرصه، عرصه دشواری است اما نشد ندارد! پس باید دانشگاه را سالم کنیم؛ اجازه استعمال دخانیات در محیط دانشگاه ندهیم و برخورد کنیم که اگر تذکر جواب نداد از طریق قانون ورود کنیم. در مورد محیط، خودمان تصمیم میگیریم پس کار ما کمی شخصی است. وقتی مشارکت در ترویج نگاه اجتماعی نداشته باشیم، نتیجهاش همین میشود و «به من چه مربوط است» تبدیل به «به تو چه مربوط است» میشود.جلسهای برگزار شود تا دانشجویان حرف بزنند؛ در عرصهای دشوار قرار داریم و تنها نباید به جمله «برای سلامتی خطر دارد» کفایت کرد.
دکتر حبیب پور: مصرف دخانیات در ایران پنج الگوی خاص را تجربه میکند
در ادامه این وبنیار دکتر حبیبپور، استادیار دانشگاه خوارزمی و دانشآموخته دانشگاه تهران، گفت: پروژه دانشگاه بدون دخانیات نباید مقطعی و سطحی باشد. وقتی صحبت از مصرف میشود یعنی یک امر اجتماعی و فرهنگی است.
صرفاً یک تذکر برای نکشیدن سیگار که پشتوانه قانونی نداشته باشد، کاری از پیش نمیبرد، البته زیاد هم موافق با مراحل قانونی نیستم و برخی از حوزهها به لحاظ فرهنگی حتی بهصورت دموکراتیک نیز جواب میدهد.
صنعت سیگار در ایران یک مافیاست، صنعتی که خود حامی مصرفکننده است چگونه میخواهد شهر بدون دخانیات را رقم بزند؟
مصرف دخانیات چند الگو را در ایران تجربه میکند؛ اولین الگو جوان شدن مصرف دخانیات است، دومین الگو، مصرف دخانیات قلیانی شده است، سومین الگو جنسیتی شدن مصرف دخانیات است که الان مصرف سیگار و قلیان دخترانه شده است، چهارمین الگو، مصرف دخانیات در ایران خانوادگی میشود، پنجمین الگو، مصرف دخانیات غیرطبقاتی میشود و همه طبقات مصرف میکنند.
مصرف دخانیات در ایران تبدیل به کالا شده است وقتی چیزی که سود دارد و تبدیل به کالا میشود، پاکسازی آن از جامعه خیلی سخت میشود.
در تعبیر دخانیات در ایران، نمیتوان دانشگاه را از جامعه جدا کرد. دانشگاه از یک فضای فیزیکال بیرون میاید که ترقی بالایی است که به سمت نهاد اجتماعی و فرهنگی میرود.
آسیبهای اجتماعی در دانشگاه بالاخص در خوابگاه از جنس رابطههای دوستی است. طبق پژوهشی که راجع به خوابگاه دختران کردهام، مصرف سیگار نزدیک به سه درصد است که این آمار حدودی است و در قلیان هم نزدیک به پنج درصد میباشد. زیرا به قلیان یک تعریف سرگرم گونه دادهایم که تأثیر در گسترش آن داشته است.
طبق سؤالاتی که از این سه درصد دانشجویان پرسیدهام، گفتند که قبلاً و پیش از دانشگاه سیگار میکشیدهاند، در این راستا دو رویکرد وجود دارد؛ عدهای معتقدند که هر فردی به دانشگاه وارد شود دچار آسیب میشود و عدهای معتقدند که دانشگاه صحنه بروز آسیبهاست.
طبق پژوهشهای انجام شده گفته میشود که مصرف سیگار پسران در دانشگاه، افزایش پیدا میکند و در دختران زمینه آن فرق میکند، این موضوع نشان میدهد که سیگار در مصرف دخانیات دانشجویان بخشی از تحلیلهاست نه همه آن.
طبق پژوهشهایم، مصرف سیگار، قلیان و مشروبات الکلی در بین دانشجویان دختر خوابگاهی عمدتاً به زمان قبل از ورود به دانشگاه بر میگردد اما مصرف دخانیات به بعد از ورود به دانشگاه بر میگردد.
مصرف دخانیات در تحلیلهای جامعهشناختی یک تحلیل ساختاری است و دیگری هم تحلیلهای خرد است.
اعتقاد دارم هر دو تحلیل صادق است، مصرف دخانیات یک کنش فردی است ولی دلیل آن ساختاری میباشد. مصرف دخانیات با حوزههای کلان ارتباط دارد و مصرفکنندگان برای کاهش همین فشارهای ساختاری دست به مصرف میزنند و همین ساختارها باعث همنوایی مصرفکننده میشود.
دانشگاه بدون دخانیات ذیل یک شهر بدون دخانیات است و اگر بخواهد اجرای آن خوب باشد، باید حواسمان باشد دانشگاه با جامعه پیوند دارد و همه سیاستهای دانشگاه باید در این راستا باشد.
پیوند سازمانی دانشگاه با بیرون بسیار مهم است، برخورد فرهنگی باید توأم با دموکراتیک باشد، دانشگاه بدون دخانیات یک برنامه، اهداف مشخص، پایش و تقسیمبندی میخواهد.
کنترل دخانیات در دانشگاه یک امر بینرشتهای است و مختص به یک دانشگاه نیست. دانشگاه بدون دخانیات نباید شعاری و یک نمایش باشد و باید در راستای آن شهر بدون دخانیات هم رقم بخورد.
نظر شما :