بازخوانی گزارش‌های هیئت ویژه گزارش ملی سیلاب‌ها – ۹

رئیس کارگروه اجتماعی، فرهنگی و رسانه: «روزنامه‌نگاری ‌بحران» همچنان در نظام رسانه‌ای مغفول است/ «آگاهی موقعیتی» باید نقطه کانونی هرگونه سیاست‌گذاری برای مواجهه با بحران باشد

تعداد بازدید:۱۴۷۶
روابط عمومی دانشگاه تهران: یکی از مهمترین مأموریت‌های محوله به دانشگاه تهران در سال‌های اخیر، مأموریت تشکیل هیئت ویژه گزارش ملی سیلاب‌های ۹۸-۹۷ است که پس از حدود یک سال فعالیت، با ارائه سه گزارش کلان، ۱۵ گزارش کارگروه‌ها و بیش از ۷۰ گزارش موضوعی به کار خود پایان داد.


با توجه به اهمیت شکل‌گیری این هیئت و صبغه ملی آن، روابط عمومی دانشگاه تهران از طریق سلسله مصاحبه‌هایی با اعضای هیئت، رؤسا و دبیران کارگروه‌های مختلف این هیئت، اقدام به بازخوانی گزارش‌های تخصصی این هیئت نموده است.

نهمین مصاحبه در این پرونده، گفتگوی حانیه چمنی، دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات، با دکتر هادی خانیکی، رئیس کارگروه اجتماعی، فرهنگی و اطلاع‌رسانی هیئت ویژه گزارش ملی سیلاب‌ها است. ایشان همچنین مدیر گروه مطالعات ارتباطی دانشگاه علامه طباطبایی است که در این مصاحبه به توصیف عملکرد رسانه‌ها و دستگاه‌های اطلاع‌رسانی و نقاط ضعف و قوت آنان پرداخته است:
 

  • به عنوان اولین سوال، ضرورت پرداختن به نقش رسانه‌ها در بررسی ابعاد مختلف سیلاب ۹۷ و ۹۸ چیست؟

یکی از مهم‌ترین مقولات در مدیریت سیلاب، ارتباطات و اطلاع‌رسانی است. مدیریت غیرسازه‌ای سیلاب نیازمند ارتباط‌گیری با گروه‌های مختلف ذی‌نفعان، ازجمله مردم در معرض سیلاب، از زمان صدور هشدار سیلاب تا همه مراحل بعدی مدیریت امداد و نجات، تخلیه، اسکان موقت، کمک‌رسانی و مدیریت تعدیل خسارات و سایر مراحل است. در واقع رسانه‌ها مهم‌ترین منابعی ‏هستند که مردم از طریق آن‌ها اطلاعات و آگاهی‌های مربوط به حوادث غیرمترقبه را به دست می‌آورند.
تجارب تاریخی گویای آن است که در چنین موقعیت‌هایی مردم به رسانه‌های حرفه‌ای، آزاد و مستقل اعتماد دارند. اما در عین‌حال‌، خود هم از طریق رسانه‌های جایگزین شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایل در تکاپوی تولید محتوا، اظهار‌نظر و بازنشر محتواهای مورد نظر هستند. در پیمایش ملی تلفنی که در ۱۳۴ شهر کشور در تابستان ۹۸ انجام شد، ۹۶ درصد پاسخگویان بیان داشته‌اند اخبار و اطلاعات مربوط به سیلاب اخیر را به‌طور مرتب از طریق مجراهای خبری داخلی دنبال کرده‌اند و تنها ۲ درصد آن‌ها نسبت به پیگیری اخبار و اطلاعات مربوطه بی‌تفاوت بوده‌اند.
پیمایش انجام‌شده در سه استان و در میان سیل‌زدگان نیز نشان می‌دهد که ۷۷.۶ درصد آن‌ها اخبار سیلاب را از صداوسیما دنبال می‌کرده‌اند. استفاده از صداوسیما برای اطلاع‌یابی به معنای استفاده نکردن یا اعتماد نداشتن به شبکه‌های اجتماعی یا تلویزیون‌های ماهواره‌ای نیست. نکته مهم این‌که ۳۲.۴ درصد نیز از شبکه‌های اجتماعی نظیر تلگرام و اینستاگرام استفاده می‌کرده‌اند. شبکه‌های ارتباطات آشنایان و خانواده‌ها نیز منبع اطلاع‌رسانی ۳۲.۷ درصد بوده است. بدیهی است که افراد می‌توانسته‌اند از منابع مختلف استفاده کنند. بسیار اهمیت دارد که بدانیم چه اخبار و اطلاعاتی در ارتباط با سیل از طریق نهادهای رسمی اطلاع‌رسانی، رسانه‌های جریان اصلی و رسانه‌های جایگزین در اختیار افکار عمومی قرار گرفته است.
متأسفانه در سیلاب‌های ۹۷ و ۹۸ ناکارآمدی منبع هماهنگ و یکپارچه برای آگاهی رسانی‌های لازم به مردم موجب شده است تا دریافت و تفسیر مردم در استان‌های مختلف ناهماهنگ و غیرواقعی شود. به طور مثال بخش‌هایی از مردم لرستان به اطلاعات و آگاهی‌هایی که از رسانه‌ها و منابع رسمی دربارۀ سیل منتشر می‌شد اعتمادی نداشتند. بنابراین آموزش‌های رسانه‌ها را نیز چندان جدی نمی‌گرفتند. در خوزستان نیز فهم قومیتی از سیل و سدسازی و مصطلح شدن واژۀ «سیل وُلومی» به معنای برنامه‌ریزی رسمی بر اساس سیاست‌های منطقه‌ای برای شکل دادن به سیل در شهرها و روستاهای خاص در زمان وقوع سیل و بعد از آن درخور توجه است. به طور کلی سوگیری‌های سیاسی و رسانه‌ای در اطلاع‌رسانی و فعالیت رسانه‌ای از کارآمدی این‌گونه اقدامات می‌کاهد.
افزون بر این، گسترش دامنه اخبار جعلی و شایعات رسانه‌ای و فعالیت رسانه‌های بی‌مرکز و شبکه‌ای خارج از کشور، آگاهی‌های عمومی مردم را هدف گرفته و بر بی‌اعتمادی جامعه به دولت و نظام، حین و پس از وقوع سیلاب‌ها دامن زده است. امروز بالا بودن آگاهی‌های کاذب و غیردقیق جامعه دربارۀ سیلاب‌ها و شکل‌گیری ذهنیت عمومی مبتنی بر بی‌اعتمادی به مانعی برای ادراک خطر مردم در خصوص سیلاب‌های بعدی و بحران‌های طبیعی دیگر تبدیل شده است. در این مورد به‌خصوص استان خوزستان وضعیت به‌شدت آسیب‌پذیرتری دارد.
بر اساس آنچه گفته شد در موضوع آگاهی بخشی، نقش رسانه‌های جمعی، فناوری‌ها و مهارت‌های ارتباطی ازجمله به لحاظ جنبه‌های مختلف زیر حائز اهمیت اساسی است:

  • پیوند برقرار کردن میان ‏دانشمندان، مقامات دست‌اندرکار برخورد با حوادث غیرمترقبه، مقامات دولتی، و افکار عمومی؛
  • آموزش مردم برای ‏آمادگی در مقابل حوادث غیرمترقبه؛
  • ردگیری حوادث در شرف وقوع؛
  • هشیار کردن مقامات؛
  • هشدار دادن به مردمی که بیش از همه احتمال دارد از این حوادث صدمه ببینند؛
  • ارائه اطلاعات درست و کاربردی، قبل، حین و بعد از بروز بحران و پیشگیری از رواج شایعه‌ها و خبرهای دروغ؛
  • ارزیابی خسارات؛
  • کمک کردن جمع‌آوری اطلاعات، آذوقه، و ‏سایر منابع؛
  • هماهنگ کردن عملیات نجات و امداد؛
  • شمارش گمشدگان؛
  • روحیه بخشیدن به آسیب‌دیدگان و برانگیختن و بسیج حساسیت‌های ‏عمومی، سیاسی، و نهادی و سازمانی،
  • نظارت بر روندها و فرایندهای امدادرسانی؛
  • کمک به شناسایی نقاط ضعف و قوت و تهدید و فرصت‌های مدیریت بحران؛
  • پیگیری فرایندهای توانمندسازی آسیب‌دیدگان و بازسازی مناطق آسیب‌دیده.‏

با چنین رویکردی است که بررسی عملکرد رسانه‌ها قبل، حین و پس از بحران سیل نوروز ۱۳۹۸ اهمیت بسیار می‌یابد. ابعاد پردامنه سیلاب ۹۸، پوشش رسانه‌ای آن را به یکی از گسترده‌‌ترین، عمیق‌ترن و پرچالش‌ترین تجربه‌های روزنامه‌نگاری بحران در ایران تبدیل و دقت در این تجربه بی‌مانند را به یک ضرورت تبدیل کرده است.
 

  • رسانه‌ها و شبکه‌های اطلاع‌رسانی در بحران سیلاب چه عملکردی داشته‌اند؟

حوادث و بلایای طبیعی، پدیده‌هایی اقلیمی و زیست‌محیطی هستند که کاهش ابعاد و خسارت‌های آن در حوزۀ مداخله‌های انسانی و اجتماعی است و آگاهی مسئولان و شهروندان، می‌تواند از میزان تلفات و آسیب‌ها و شدت آلام و رنج بحران‌های آن‌ها به میزان قابل ملاحظه‌ای بکاهد. این حق شهروندان است که بدانند در چه صورتی و چه موقع در ‏خطر قرار دارند و در چه صورتی و در چه موقع خطر از سرشان گذشته است. افزون بر این، شهروندان حق دارند از سرنوشت هم‌وطنان خود باخبر ‏شوند. در همین چارچوب ارتباطات به‌طور اعم و رسانه‌ها به‌طور خاص در این میان می‌توانند نقش‌ها و کارکردهای مؤثری داشته باشند. در همین راستا رئیس جمهور سوال مذکور را مطرح کردند.
با توجه به اهمیت رسانه‌ها و نقش آن در شکل‌گیری افکار عمومی، جریان‌ها و کانال‌های رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی در پنج محور مجزا اما همسو با هدف کارگروه مورد مطالعه قرار گرفتند که عبارت‌اند از:

  1. رادیو و تلویزیون (شبکه‌های یک، سه، خبر سراسری، شبکه‌های تلویزیونی استان‌های خوزستان، گلستان و لرستان (افلاک) از صداوسیما و نیز سه شبکه ماهواره‌ای ایران اینترنشنال، بی. بی. سی فارسی و من و تو)
  2. روزنامه‌ها و مطبوعات (شش روزنامه سراسری ایران، سازندگی، شرق، شهروند، کیهان، هفت صبح
  3. خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری (شش خبرگزاری پانا، برنا، ایسنا، مهر، ایرنا، خبرآنلاین و خبرگزاری‌های محلی استان‌های گلستان، خوزستان و لرستان)
  4. رسانه‌های آلترناتیو (داده‌های کلان شبکه‌های اجتماعی توئیتر و تلگرام در سطح ملی و استان‌های خوزستان، گلستان و لرستان)
  5. نهادهای روابط عمومی (روابط عمومی‌های هفت وزارتخانه و هفت سازمان ملی مرتبط با سیل در تهران و روابط عمومی‌های سازمان‌های متناظر در سه استان خوزستان، لرستان و گلستان)

درادامه به تفکیک به توضیحاتی درباره نتایج به دست آمده پیرامون عملکرد مجراهای اطلاع‌رسانی و رسانه‌ای مذکور می‌پردازم:

رادیو و تلویزیون
اخبار بارندگی‌ها در رسانۀ ملی به دلیل غالب بودن پارادایم «خشکسالی» بر ذهنیت سیاست‌گذاران و مسئولان رادیو و تلویزیون در روزهای پیش از سیل، به‌طور عادی و در اولویت‌های دوم به بعد، آن‌هم به‌صورت کلی و غیر هدفمند، پوشش داده می‌شد. نگارش و بیان اطلاعیه‌ها و اخطاریه‌های هواشناسی که در صداوسیما قرائت می‌شوند نیز گاه کلی، غیرشفاف و به گونه‌ای بود که در اغلب آن‌ها، پارامترهای جوی مشخص نمی‌شد و تفاوت سطح هشدارها در آن‌ها شفاف نبود. نگارش و محتوای این متون البته به صداوسیما ارتباط ندارد، لیکن در نهایت از طریق این رسانه ارائه شده‌اند و فاقد اثرگذاری لازم تلقی می‌شوند.
مقیاس جغرافیایی مشخص‌شده در ایام منتهی به سیلاب‌ها برای پیش‌بینی‌های هواشناسی در اخبار نیز به‌طور غالب بسیار وسیع بود. این موضوع موجب کاهش حساسیت و اطمینان به اخطاریه‌ها می‌شد. همچنین لحن کارشناسان هواشناسی و به‌تبع آن مجریان و گویندگان در صداوسیما در روزهای پیش از سیلاب هشداردهنده نبوده و پیش‌بینی‌ها طبق روال شرایط عادی بیان می‌شد؛ آن‌گونه که مخاطب نمی‌توانست ابعاد خطر را دریابد. در بیشتر گزارش‌های هواشناسی از عبارت‌هایی همچون «طغیان رودخانه‌ها»، «سیلابی‌شدن مسیل‌ها»، «وزش باد»، «فعال شدن سامانه‌های بارشی در روزهای آتی»، «صدور اخطاریه»، «آب‌گرفتگی‌ها» و … استفاده می‌شد که مجموعه این واژگان به دلیل مرسوم و تکراری بودن، حساسیت لازم را ایجاد نمی‌کرد. به‌این‌ترتیب می‌توان، در یک ارزیابی کلی، نتیجه گرفت که صداوسیما هم به دلیل زبان و محتوای اطلاعیه‌های سازمان هواشناسی و هم به دلیل نوع بیان و توجه خود رسانه به موضوع به‌عنوان فراگیرترین رسانه، نتوانست در مرحله پیش از وقوع بحران «ادراک خطر» از سیلاب را در افکار عمومی، به‌خصوص در مناطق سیل‌زده ایجاد کند.
با‌این‌حال با شروع بحران سیلاب در استان گلستان، صداوسیما با تأخیری یک‌روزه، پوشش ویژۀ سیل را در دستور کار قرار داد. در این مرحله شبکه خبرِ سیمای جمهوری اسلامی با شکست مکرر آنتن و برقراری ارتباط‌های زنده با خبرنگاران و مسئولان محلی و کشوری مدیریت پرحجم اخبار را در دست گرفت. پوشش ویژۀ اخبار سیل در گلستان در ایام نوروز حساسیت سایر استان‌ها را در پی داشت؛ به گونه‌ای که در استان‌های غرب و جنوب غرب کشور، به‌ویژه در لرستان، خوزستان، فارس، کهگیلویه و بویراحمد و … هشدارهای لازم، به نحوی پیگیرانه و قوی، مطرح شد تا دستگاه‌های مختلف با آمادگی بیشتری در این استان‌ها به مقابله با بحران سیل بپردازند.
درمجموع رویکرد صداوسیما حین و پس از سیلاب‌های ۹۸ از منظر رسانه‌ای و ارتباطی حرفه‌ای‌تر بوده و در عملکرد آن وجه «هشدار دهی و اطلاع‌رسانی» غلبه داشته است. البته رویکرد انتقادی صداوسیما عمدتاً معطوف به برانگیختن و واداشتن مقامات و مسئولان به حضور و اقدام در صحنه حوادث بود که منجر به حضور بی‌برنامه، مکرر و گاه نمایشی آنان می‌شد و عملیات امداد و کمک‌رسانی و الزامات مدیریت بحران را تحت تأثیر قرار می‌داد. پس از فروکش کردن اوج سیلاب‌ها پخش ویژه‌برنامه‌های تحلیلی – تفسیری وقایع و نیز انعکاس وسیع مطالبات و صداهای مردم سیل‌زده، توانست توجه افکار عمومی را تا حدودی از شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان به پوشش صداوسیما سوق دهد.
بررسی نشان می‌دهد بیش از سه‌چهارم کسانی که در پیمایش نظرات سیل‌زدگان در استان‌ها شرکت کرده‌اند ترجیح می‌دهند در بحران‌ها اخبار را از صداوسیما دریافت کنند. همین امر ضرورت تقویت سازوکارها و اشکال اطلاع‌رسانی در این رسانه را بیشتر آشکار می‌کند.

مطبوعات
بنا بر یک رویه نادرست، که تقریباً همانند آن در کمتر کشوری دیده می‌شود، مطبوعات ایران سال‌هاست که تمامی روزهای طولانی نوروز در تعطیلی به سر می‌برند. تعطیلی مطبوعات در نوروز ۱۳۹۸ به حدود ۲۰ روز رسید. در روزهای پیش از تعطیلات نیز، به دلیل بحران کمبود کاغذ، شمارگان مطبوعات به‌شدت کاهش یافته و نظم انتشار آن‌ها مختل شده بود. به همین دلیل مطبوعات پیش‌تر از تعطیلات نوروز استقبال کرده بودند.
در میان روزنامه‌های سراسری تنها دو روزنامه «ایران»، ارگان دولت با انتشار ۶ نسخه الکترونیک، و روزنامه «شهروند»، ارگان جمعیت هلال‌احمر ایران، با انتشار چند شماره کاغذی تنها روزنامه‌های کشور بودند که در ایام تعطیلات نوروز بحران سیل را مورد توجه قرار دادند. البته این تنها تلاش‌ها هم چنان‌که باید مورد توجه مخاطبان قرار نگرفت، ولی شماری از روزنامه‌نگاران حرفه‌ای که عمدتاً به‌صورت خودانگیخته و غیر سازمان‌یافته، در مناطق سیل‌زده حضور یافته بودند و از طریق شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایلی فعالانه به پوشش رویدادهای سیل پرداختند و به‌این‌ترتیب «روزنامه‌نگاری شهروندی» نقشی مؤثرتر از روزنامه‌نگاری جریان اصلی یافت.
پس از تعطیلات، هم‌زمان با کاهش تقریبی شدت سیلاب، مطبوعات کوشیدند با ارائه مصاحبه، گزارش و تحلیل‌هایی دربارۀ ابعاد و پیامدهای سیل تا حدودی جاماندگی غیرحرفه‌ای خود را جبران کنند. ویژگی مثبت عملکرد مطبوعات در این ایام، در مقایسه با سایر رسانه‌ها و خبرگزاری‌های رسمی و ارگانی، استقلال نسبی در بیان مسائل و موضوعات و نقطه‌ضعف‌ها و کاستی‌ها بود. به‌خصوص برخی از گزارش‌های میدانی مطبوعات از نمونه‌های قابل توجه خبردهی و آگاهی‌بخشی دقیق و بی‌طرفانه و نیز تحلیل‌های موثق به شمار می‌روند.
با این‌حال چند نکته هم‌چنان حائز اهمیت است:

  1. سهم اصلی بازار روزنامه‌های کشور کماکان متعلق به حکومت و دستگاه‌های مختلف متعلق به نظام سیاسی است. به‌این‌ترتیب بیشتر روزنامه‌های بزرگ کشور در چهارچوب سیاست‌های سازمان‌ها و نهادهایی که به آن وابسته هستند، و نه الزامات و معیارهای حرفه‌ای روزنامه‌نگاری، فعالیت می‌کنند و حتی در مواقع بحران نقش دستگاه تبلیغاتی یک نهاد یا دستگاه اداری- اجرایی را بر عهده می‌گیرند. کما اینکه در جریان سیل برخی از مطبوعات همچنان به شیوه اطلاع‌رسانی بر پایه صبغه مسلکی - سیاسی ادامه دادند.
  2. هنوز «ارتباطات بحران» و «روزنامه‌نگاری بحران» مفاهیمی مغفول در نظام رسانه‌ای ایران هستند. از همین رو، رفتار مطبوعات در مواجهه با بحران به‌طور عمده متکی به ابتکارهای موردی و شخصی و نه رویکردی جامع مبتنی بر سازمان، آموزش، تجربه‌اندوزی و مهارت‌افزایی است. در کل مصاحبه‌ها با روزنامه‌نگاران و خبرنگاران، فقط دو خبرنگار صداوسیما و خبرگزاری تسنیم از گذراندن دوره دو روزه روزنامه‌نگاری بحران در ۱۵ و ۶ سال قبل خبر داده‌اند.
  3. جاماندگی مطبوعات، حتی روزنامه‌های پرسابقه و صاحب‌نام، در بهره‌گیری از فناوری‌های نوین ارتباطات و اطلاعات و استفاده از شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایلی، و کم‌توجهی به‌ضرورت برخورداری از روزنامه‌نگاران حرفه‌ای و مهیای پوشش بحران، به میزان قابل ملاحظه‌ای از چابکی و نقش‌آفرینی نشریات و روزنامه‌های حرفه‌ای در پوشش سیل کاست و میدان را به فعالیت شهروندان در فضای مجازی سپرد. این در حالی است که شهروندان به هنگام ارائه و به اشتراک گذاشتن خبرها و نظرها در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایلی طبعاً نمی‌توانند معیارهای حرفه‌ای – اجتماعی – اخلاقی روزنامه‌نگاری را به اجرا درآورند و اساساً نمی‌توان از آن‌ها چنین انتظاری داشت.
  4. به لحاظ جغرافیایی، شماری از مطبوعات محلی هنوز نتوانسته است، مفهوم و کارکرد رایج «رسانه» را کسب کند. این‌گونه مطبوعات امروز به درجه‌ای از استقلال مالی و حرفه‌ای نرسیده‌اند که بتوانند حتی در شرایط عادی به روال کار خبری و اطلاع‌رسانی خود بپردازند. به همین دلیل حتی پس از فروکش‌شدن سیلاب نیز بخشی از مطبوعات محلی نتوانستند انتشار یابند و رویدادها را پوشش دهند.
     

خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری
خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری نیز در مرحله پیش از بحران از ایفای نقش هشدار دهندگی بازماندند، اما در مرحله بحران توانستند با اعزام نیروهای خبری به مناطق سیل‌زده و ارتباط گرفتن با نهادهای مسئول و همچنین بهره‌مندی از امکانات شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایل، تصویری نسبتاً متوازن از سیل ارائه دهند. این پوشش در برخی خبرگزاری‌ها و سایت‌های منتقد دولت به فضای انتقادی و نسبتاً بی‌اعتماد شبکه‌های اجتماعی نزدیک‌تر بود ولی در خبرگزاری‌ها و سایت‌های رسمی بعضاً با ابتکار عمل‌های جدید خبری و پرداختن به الزامات اجتماعی و فرهنگی همراه شد.
نداشتن دانش زمینه‌ای و پیشینی در حوزۀ آب و بحران سیل، جذابیت اخبار غیررسمی و حتی خبرهای جعلی، ضعف‌ها، کاستی‌های فنی و حرفه‌ای و دیده نشدن در میدان¬ اصلی افکار عمومی، ازجمله چالش‌های خبرگزاری‌ها و سایت‌ها در پوشش رویداد سیل بودند. در این میان، شاید مهم‌ترین چالش، به دلایل گوناگون، از دست‌رفتن مرجعیت خبری برای خبرگزاری‌ها و سایت‌های رسمی و حتی رسانه‌های جریان اصلی بود. واقعیت این است که اخبار رویداد سیل بیش از خبرگزاری‌ها و سایت‌های رسمی خبری در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایلی جریان یافته بود. لاجرم، روایت شکل‌گرفته از سیلاب‌ها در این فضا نیز عمدتاً بر کاستی‌ها و نقاط ضعف عملیات امداد و نجات و اسکان سیل‌زده‌ها استوار بود. درحالی‌که دسترسی خبرگزاری‌ها به منابع موثق خبری برای رد یا تأیید انبوه خبرهای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای و امکان سنجش صحت آن‌ها دشوار بود، در کنار بازنشر بسیاری از این محتواهای منفی و تنش‌زا توسط شبکه‌ها و رسانه‌های غیررسمی و مخالف دولت عملاً امکان مدیریت فضای رسانه‌ای کشور و کاهش بحران را در مقاطعی با سختی مواجه کرد.

شبکه‌های مجازی
با وجود فیلترینگ پیام‌رسان تلگرام و شبکه اجتماعی توئیتر، این دو رسانه، همراه با شبکه‌ها و پیام‌رسان‌های دیگر با بهره گرفتن از مزیت‌های فناورانه، نقش مهمی را در تولید و به اشتراک گذاشتن انواع محتوا در ارتباط با بحران سیل ایفا کردند. این در حالی بود که فیلتر‌کردن تلگرام و توئیتر، در عمل و به‌واقع، تنها سازمان‌های درگیر مدیریت بحران را از حضور و فعالیت در این دو فضای ارتباطی فراگیر و اثربخش و تعامل با انبوه مخاطبان آن‌ها محروم کرد.
تحلیل مضمون داده‌های حاصل از داده‌کاوی هزار توئیت پر لایک توئیتری، با حداقل ۵۰ لایک، و هزار پست پربازدید تلگرامی، با حداقل ۵۰ هزار بازدید، گویای نوعی رهاشدگی و بی‌برنامگی و بی‌عملی دستگاه‌های مدیریت بحران در فضایی بود که بیشترین پرسش‌ها و ابهام‌های شهروندان در آن مطرح و دنبال می‌شد و انبوه شایعه‌ها و خبرهای جعلی در آن جریان داشت. ویژگی اصلی این فضا مرکزگریزی فناورانه و غلبۀ جنبه‌های اعتراضی اجتماعی و سیاسی بود.
«رهاشدگی» شبکه‌های اجتماعی مجازی از یک‌سو و ضعف مرجعیت رسانه‌های اطلاع‌رسانی رسمی و کانال‌های مؤثر ارتباطی بین دستگاه‌های حکومتی با آسیب‌دیدگان و افکار عمومی از سوی دیگر، در سطح جامعه به‌ویژه در مناطقی مانند خوزستان و لرستان گاه باعث تأثیرگذاری و رواج گسترده «اخبار جعلی» شده بود. این پدیده به‌خصوص در روزهای نخست وقوع سیلاب چنان بود که بخش زیادی از تلاش‌های رسانه‌های اطلاع‌رسانی رسمی (ازجمله صداوسیما و خبرگزاری جمهوری اسلامی) بیشتر صرف خنثی‌سازی «اخبار و روایت‌های جعلی» از آنچه حتی به وقوع نپیوسته است، بود. طرح شایعاتی چون «سرریز کردن سد کرخه»، «ممانعت وزارت نفت از آبگیری هورالعظیم» که منشأ آن‌ها صرفاً توئیت یک نگهبان و اظهارنظرهای افراد محلی غیرمسئول بود، گاه موجب ایجاد بحران‌های شدید مدیریتی و اجتماعی گردید. البته موارد قابل توجهی نیز وجود داشت که در آن کانال‌های تلگرامی محلی در نقش کانال‌های مؤثر اطلاع‌رسانی برای شکل دادن ارتباطات و اجتماعات محلی، ارائه خدمات و تشکیل کانون‌های خبررسانی ظاهر شده‌اند که به‌طور مشخص در منطقۀ آق‌قلا و روستاهای آن، این کاربرد مؤثر مشاهده گردید.
همچنان که اشاره شد برخی از خبرگزاری‌ها، سایت‌ها و خبرنگاران کوشیدند از فضای تلگرام و توئیتر برای ارائه خبرها و گزارش‌های خود بهره بگیرند، اما درعین‌حال تلاش آن‌ها نتوانست خلأ حضور «مرجع رسمی و قابل وثوق اطلاع‌رسانی» را در حوزۀ عمومی و افکار عمومی جبران کند، کما اینکه حتی معدود سازمان‌ها و مسئولانی که تصمیم به استفاده از تلگرام و توئیتر گرفتند، نتوانستند ارتباطی جامع و مؤثر با مخاطبان برقرار کنند. چنانکه در برخی موارد، حتی نخستین برداشت کاربران از حضور مسئولان و مقامات در این دو فضای فیلتر شده، نوعی «خودنمایی» قلمداد شده است.
بر اساس مطالعه صورت گرفته به نظر می‌رسد که کاربران از تلگرام بیشتر برای «اطلاع‌رسانی» و از توئیتر بیشتر برای اظهار‌نظرهای انتقادی و اعتراضی علیه دستگاه‌های رسمی و نیز بیان مواضع منفی استفاده کرده‌اند.

روابط عمومی
ازجمله مهم‌ترین کارکردهای روابط عمومی در مقام حرفه‌ای ذاتاً ارتباطی و رسانه‌ای و درعین‌حال برخوردار از «جایگاه مدیریتی» در سازمان‌ها و نهادهای حکمرانی، رصد به‌موقع «موضوعات» مهم پیش رو، قبل از تبدیل‌شدن آن‌ها به «خطر» و ورای آن «بحران» است. به این اعتبار نقش روابط عمومی مؤثر و توانا، در مرحله پیش از وقوع بحران، تهیه و تدوین «برنامه جامع اقدام» و کسب آمادگی برای پیشگیری، مواجهه و مدیریت موضوع‌ها، روندها و فرایندهایی است که قابلیت بالقوه تبدیل‌شدن به ریسک و بحران را دارند.
کارگروه پس از بررسی رفتار شماری از روابط عمومی دستگاه‌های رسمی درگیر در سیل اخیر، ضعف اصلی آن‌ها را در مرحله «پیش از وقوع سیل» فقدان «برنامه جامع اقدام ارتباطی–رسانه‌ای درون و برون‌سازمانی» ارزیابی کرد. قابل توجه اینکه عموم روابط عمومی‌ها در نظام رصد و ارزیابی خود اساساً تصور و درکی از وقوع سیلاب در مقیاسی که رخ داد نداشتند و سازوکارهای رصد و ارزیابی آن‌ها امکان چنین آمادگی را برای آن‌ها فراهم نمی‌کرد. از همین رو «غافلگیر شدن» و «قرار گرفتن در موضع انفعالی» به‌هنگام مواجهه با بحران سیل وجه اشتراک عموم روابط عمومی‌ها به شمار می‌رود. بررسی‌ها نشان داد اولویت اصلی روابط عمومی‌ها در اوج رویداد سیل اخیر معطوف به حفظ اعتبار و حیثیت سازمان متبوع و توجیه اقدامات گذشته، برنامه‌های حال و آینده آن بوده، است. حال‌‌آنکه اصول «شفاف‌سازی» و «حفظ ارتباطات با مخاطبان» و «اطلاع‌رسانی سریع و به‌موقع» نیز اصولی بنیادی‌اند که کمتر به آن‌ها توجه شده است. نتیجه آن‌که به‌رغم ضرورت مرجعیت خبری روابط عمومی‌ها در خلال وقوع سیل و پس از آن، صدای آن‌ها به‌موقع و به‌خوبی در جامعه شنیده نمی‌شد.
 

  • با توجه به نکاتی که مطرح فرمودید مهم‌ترین مشکلات رسانه‌های رسمی در زمینه روزنامه‌نگاری و اطلاع‌رسانی بحران چیست؟

با توجه به آنچه در شرح عملکرد رسانه‌ها و اطلاع‌رسانی در مراحل پیش، حین و پس از بحران سیلاب گذشت، اهم چالش‌ها و درعین‌حال راهکارهایی که برای غلبه بر موانع کنونی متصور است را می‌توان به شرح زیر جمع‌بندی کرد. توضیح اینکه این چالش‌ها عمدتاً کلان و ساختاری‌اند و لاجرم راهکارهای ارائه‌شده نیز معطوف به اصلاحات اساسی میان‌مدت و بلند‌مدت است، اما می‌توان در چارچوب ارتباطات بحران به برخی از آن‌ها به‌صورت ویژه پرداخت:

  1. غفلت نظری و عملی از اهمیت «ارتباطات و روزنامه‌نگاری بحران» و کاربرد سازوکارهای تحقق آن در نظام رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی کشور: از یک‌سو نظام آموزش‌های رسمی و حرفه‌ای ارتباطات و روزنامه‌نگاری در ایران توجه چندانی به موضوع بسیار مهم ارتباطات و روزنامه‌نگاری بحران نداشته‌اند و از سوی دیگر نهاد‌های مسئول سیاست‌گذاری و مدیریت بحران اعم از بخشی و فرابخشی، نهادهای روابط عمومی و سازمان‌های گوناگون خبررسانی و اطلاع‌رسانی مهیای مواجه‌شدن با بحران‌های طبیعی از منظر ارتباطی و رسانه‌ای نیستند. این در حالی است که وقوع انواع حوادث طبیعی، در سرشت اقلیم ایران و بخشی از سرنوشت همیشگی ما ایرانیان قابل مشاهده است. به این اعتبار ضروری است درک عملی از ارتباطات بحران به دستور کار عملی همه نهادهای ذی‌ربط تبدیل گردد و این مهم در نظام ارتباطی کشور هم از لحاظ علمی - آموزشی (دانشگاهی و حرفه‌ای) و هم کاربردی - فنی (در رسانه‌ها و مجاری اطلاع‌رسانی) و هم در حوزه‌های سیاست‌گذاری و مدیریت اجرایی کشور تثبیت و نهادینه شود.
  2. کم‌توجهی به نقش رسانه‌های جریان اصلی و کارکردهای مثبت شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایلی و نتیجتاً شکل‌گیری پدیده ضعف مرجعیت رسانه‌ای در کشور: تاکنون مدیریت سیاسی و اجرایی کشور، به‌طور عمده، از میان تمامی رسانه‌های جریان اصلی، تلویزیون را به‌عنوان رسانه اثرگذار به رسمیت شناخته و نسبت به پاسخگویی و بهره‌گیری از رسانه‌های دیگر کم‌توجه بوده است. علاوه بر این با اعمال سیاست فیلترینگ، در عمل، خود و سازمان‌هایی را که می‌توانند از فناوری‌های جدید بهره‌مند شود از این امکان روزآمد و کارآمد محروم کرده است. این رویکرد سبب پیدایش و رشد دو پدیده شده است:
    الف) انتقال مرجعیت جریان خبررسانی و آگاهی‌بخش از رسانه‌های جریان اصلی به شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایلی و نیز شبکه‌های خارج از کشور؛
    ب) خالی ماندن عرصه شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایل از فعالیت حرفه‌ای کنشگران حرفه‌ای و نهادهای مدنی و سازمان‌های مدیریت بحران و متخصصان رسانه‌ای شده است.
  3. اصلاح این سیاست‌ها و رویکرد باید با توجه به اهمیت شکل‌گیری ذهنیت‌های دید جمعی در دستور کار مسئولان و دستگاه‌های مدیریت بحران قرار گیرد.
  4. کم‌توانی جریان رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی حرفه‌ای و مستقل: در نگاهی کلی، اعمال نظام پیشگیرانه بر فعالیت عموم رسانه‌ها به‌طور عام و نقش انحصاری رادیو و تلویزیون به‌طور خاص، بخش بزرگی از فضای ارتباطی - رسانه‌ای کشور را اکنون ناکارآمد و سیاست‌زده کرده است. این امر منجر به بروز نوعی ناهنجاری و سوگیری‌های سیاسی در رفتارهای رسانه‌ای شده است. نتیجه رواج چنین سیاستی رشد کم‌اعتمادی مردم به کردار و رفتار رسانه‌ها و مجموعه اطلاع‌رسانی کشور بوده است. در شرایط کنونی، عملاً بخشی از رسانه‌ها و نهادهای اطلاع‌رسان به حمایت و دفاع همه‌جانبه از دستگاه‌ها و نهادهای دولتی می‌پردازند و حتی می‌کوشند اشتباه‌های احتمالی آن‌ها را توجیه کنند و بخشی دیگر نیز جز خطا و رفتار نادرست در کنش‌های دولت و دستگاه‌های مربوط چیزی نمی‌بینند. پیامد این رویکرد غیرحرفه‌ای و جانب‌دارانه، در هر دو سو، خدشه‌دار‌شدن «اعتماد عمومی» به منابع رسمی اخبار و اطلاعات است. راه‌حل این وضعیت نگران‌کننده، تقویت جریان رسانه‌ای مستقل، کثرت‌گرا، حرفه‌ای و واقع‌گرا در همه سطوح و کمک به تثبیت قانونی فعالیت‌های رسانه‌ای حرفه‌ای و چاره‌اندیشی دربارۀ نقش انحصاری صداوسیما در فضای رسانه‌ای جدید است.
  5. فقدان عملی «سخنگویی واحد» در دستگاه‌های حکومتی: گرچه در جریان سیل اخیر، دستگاه‌های مدیریت بحران در جهت طنین‌انداز شدن صدای واحد فعالیت‌هایی داشته‌اند، اما هنوز ناروشنی در سخنگویی، تعلل در پاسخگویی و سوگیری در بیان واقعیت‌ها ازجمله چالش‌های اصلی مدیریت بحران در ایران به شمار می‌روند. این در حالی است که تلاش برای رفع این معضل می‌تواند به تحقق ضرورت‌های زیر کمک کند:
    الف) برخورداری از یک «روایت کلان» از موضوعات و وقایع؛
    ب) مدیریت جریان اخبار و اطلاعات در فضای آشفته و ابهام‌آلود خبری؛
    پ) جلوگیری از بروز شایعه و «اخبار جعلی» که همواره تأثیر مخربی بر افکار عمومی داشته‌اند.
  6. ضعف سازوکارهای اطلاع‌رسانی محلی در سطح استان‌ها و شهرستان‌ها: مدیریت جریان ارتباطی – رسانه‌ای شرایط بحران در سرزمینی به پهناوری ایران با تکیه صرف بر رسانه‌ها و دستگاه‌های اطلاع‌رسان پایتخت ناممکن است. برای مواجهه با بحران‌های متنوع و گسترده در سراسر ایران‌زمین لازم است رسانه‌های محلی و دستگاه‌های اطلاع‌رسان استانی به‌مراتب و بیش‌ازپیش توانمند شوند. آن‌ها نیز باید به‌دقت بیاموزند که بلایای طبیعی (سیل، زلزله، خشکسالی، آلودگی هوا، بیابان‌زایی و …) بخش لاینفک زیست جامعه ایران است و با تمام توان و امکانات مهیای مواجه‌شدن با این واقعیت مقدر و قطعی باشند.
     
  • برای بهبود وضعیت اطلاع‌رسانی در جریان بلاهای طبیعی علی‌الخصوص سیلاب و ایضاً بهبود کارکرد رسانه‌ها در این مواقع حساس و بحرانی چه توصیه‌هایی دارید؟

توصیه‌های کارگروه برای بهبود وضعیت اطلاع‌رسانی به شرح زیر است:

  1. بیان هشدارها توسط سازمان هواشناسی با تمایز میان مفاهیم مختلف بیان‌کنندۀ سطوح مختلف هشدار و توجه به سلب‌نشدن حساسیت مردم، رسانه‌ها و مدیران سایر دستگاه‌ها نسبت به واژه‌ها و معانی مختلف آن‌ها
  2. توسعه همکاری با سازمان‌های مردم‌نهاد، گروه‌های مردمی، مقامات محلی و ایجاد شبکه‌ای مویرگی برای اطلاع‌رسانی محلی و اضافه‌کردن شبکۀ غیررسمی سمن‌ها، مقامات محلی و افراد مورد اعتماد محلی به شبکۀ اطلاع‌رسانی رسمی
  3. برگزاری مانورهای اطلاع‌رسانی برای بازآموزی مفاهیم هشدار به شهروندان و جلوگیری از عادی‌شدن یا فراموشی موارد مرتبط با هشدار سیلاب
  4. تولید و انتشار اطلاعاتی دربارۀ سیستم‌های هشدار سیلاب و تعامل آن‌ها با مردم یا مسئولیت‌های مردم در قبال سطوح مختلف هشدار

هینطور توصیه‌های کمیته رسانه برای ارتقا عملکرد رسانه‌ای و ارتباطات به شرح زیر است:

  1. ارتقا نقش ارتباطات بحران (روزنامه نگاری بحران، روابط عمومی بحران، سواد رسانه‌ای، ارتباطات ریسک و …) در نظام آموزش دانشگاهی و حرفه‌ای و نیز نظام سیاست گذاری و مدیریت اجرایی کشور.
  2. برگزاری دوره‌های مستمر آموزشی و مانورهای بحران (از قبیل شیوه رفتار با سیل‌زدگان، مدیریت اضطراب در بحران، شیوه اجرا، شیوه حضور در میان مردم و …) برای خبرنگاران جهت حضور در منطقه بحران.
  3. بازنگری در سیاست فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایلی.
  4. داشتن «سخنگوی واحد» در نهادها و سازمان‌ها مسئول و نیز مشارکت جدی‌تر دستگاه مدیریت بحران در «مدیریت رسانه‌ای» حوادث طبیعی.
  5. تدوین پروتکل‌های ارتباطات رسانه‌ای میان دستگاه‌های مدیریت بحران و رسانه‌ها، با مشارکت خود رسانه‌ها و متخصصان روزنامه‌نگاری بحران.
  6. اصلاحات جدی گفتمان، لحن و محتوای اطلاع‌رسانی سازمان هواشناسی توصیه به نحوی که تمایز بین شرایط عادی، هشدار، اخطار و سایر سطوح بحران مشخص باشد.
  7. در دستور کار قرار دادن تولید مستمر برنامه‌هایی با محتوای آموزشی دربارۀ انواع بحران‌ها، ازجمله سیلاب و ارتقای آگاهی‌های عمومی دربارۀ آن‌.
  8. تولید برنامه‌هایی با محتوای محلی و عطف به شرایط خاص سیلاب در استان در استان‌هایی که احتمال بروز سیلاب در آن‌ها بیشتر است در رسانه ملی.
  9. محدود نشدن وظیفه رسانه ملی به پیگیری وضعیت سیل‌زدگان در شرایط پس از سیلاب. (ابهامات جدی در ذهن مردم و سیل‌زدگان دربارۀ علل بروز سیلاب، نقش سازه‌های آبی در مدیریت سیلاب، نقش سایر عوامل نظیر ساخت‌وسازها، برنامه‌ریزی فضایی، عملیات امداد و نجات، کمّیت و کیفیت استفاده از کمک‌های مردمی و مسائل دیگر وجود دارد که روشن نشدن ابعاد آن‌ها بر اعتماد و عملکردهای مردم در سایر حوادث و بحران‌ها مؤثر است. شفاف‌سازی در این ابعاد از طریق تولیدات رسانه‌ای به‌شدت توصیه می‌شود).
  10. ضرورت توجه رسانه‌ها به ساخت‌و‌سازهای غیرمجاز در مسیر رودخانه‌ها، جنگل‌خواری، کوه‌خواری، ضعف زیرساخت‌ها، نقصان در برنامه‌ریزی فضایی، ضعف سازوکارهای مدیریت غیرسازه‌ای سیلاب نظیر بیمه و سایر عواملی که گزارش ملی سیلاب‌ها بر آن‌ها تأکید می‌کند. (مسائلی نظیر زمین‌خواری و تجاوز به حریم رودخانه‌ها اغلب صرفاً از جهت مسئلۀ فساد در رسانه‌ها مطرح می‌شوند اما توجه به آن‌ها از منظر مدیریت سیلاب نیز برای تاب‌آوری اجتماعی اهمیت داشته و در حال حاضر مغفول است).
  11. دقت در اطلاع‌رسانی به‌ویژه در تفسیر هشدارهای هواشناسی در رسانه‌های رسمی. (کلی و غیرشفاف بودن برخی اطلاعیه‌ها و اخطاریه‌های هواشناسی ایجاب می‌کند رسانه‌ها دقت لازم را در اطلاع‌رسانی به‌ویژه در تفسیر این اطلاعیه‌ها و اخطاریه‌ها داشته باشند. استفاده از صفت‌های معنادار نویدبخش یا هشداردهنده با توجه به متن اطلاعیه‌های هواشناسی در برداشت افکار عمومی و حساس‌شدن یا نشدن آن در مواجهه با این اطلاعیه‌ها نقش مهمی‌دارد).
  12. افزایش تعامل وزارت نیرو و شرکت‌های آب منطقه‌ای با رسانه‌ها بر محور ارتقای توان تخصصی رسانه‌ها در زمینه شناخت مدیریت غیرسازه‌ای سیلاب و توجه به آن در گزارش‌ها و محتوای رسانه‌ای ضروری است.
  13. تدوین شیوه‌نامۀ پوشش رسانه‌ای بحران‌های طبیعی کشور.
  14. تدوین شیوه‌نامه‌ای مشخص برای پوشش خبری بحران که در آن رابطه خبرنگاران با مدیران و نهادهای اجرایی، نحوۀ اطلاع‌رسانی و نحوۀ حضور خبرنگار در محل رویداد تعریف شود و منابع خبری معتبر و سازمان‌دهی کل فرایند اطلاع‌رسانی در آن تدوین شود.
     
  • کلام آخر؟

ازآنجاکه تأمین و تسهیل فرایند آگاهی‌بخشی و اطلاع‌رسانی قبل، حین و پس از وقوع بحران‌های طبیعی، ازجمله مسئولیت‌های بنیادین همه دولت‌هاست، باید درواقع، در مواقع بروز بحران و در همه مراحل مدیریت آن، «آگاهی موقعیتی» را نقطه کانونی و هرگونه سیاست‌گذاری و برنامه اقدام برای مواجهه با آن منظور کرد. نهادهای روابط عمومی در این فرایند تکیه‌گاه و بازوی اصلی دستگاه‌های رسمی به شمار می‌آیند.
رسانه‌ها نیز مهم‌ترین منابعی ‏هستند که مردم از طریق آن‌ها اطلاعات و آگاهی‌های مربوط به حوادث غیرمترقبه را به دست می‌آورند. تجارب تاریخی گویای آن است که در چنین موقعیت‌هایی مردم به رسانه‌های حرفه‌ای، آزاد و مستقل اعتماد دارند. اما درعین‌حال‌، خود هم از طریق رسانه‌های جایگزین شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایل در تکاپوی تولید محتوا، اظهار‌نظر و بازنشر محتواهای مورد نظر هستند. بنابراین مدیریت بحران، در بحبوحه وقوع حوادث غیرمترقبه، و در فضای به‌شدت رسانه‌ای شده امروز، امری به‌غایت دشوار است. ضرورت مهم برای انجام این امر، آگاهی از سهم و نقش عملی رسانه‌ها و مجاری اطلاع‌رسانی در فرآیند ارتباطات جمعی است.

کد تحریریه : ۱۰۰/۱۰۱/۱۱۱

کلید واژه ها: هیأت ویژه گزارش ملی سیلاب‌ها سیلاب‌ها کارگروه اجتماعی، فرهنگی و رسانه روزنامه‌نگاری ‌بحران نقش رسانه‌ها بحران سیلاب سایت‌های خبری شفاف‌سازی حفظ ارتباطات با مخاطبان اطلاع‌رسانی سریع و به‌موقع اعتماد عمومی پویش علمی ایران در آینه ۱۴۰۰


( ۳ )

نظر شما :